خرید تور تابستان

صنعت فرسوده ما

روزنامه جهان صنعت نوشت: تحقق رشد اقتصادی و پیشبرد روند توسعه کشور علاوه بر آنکه نیاز به صنعتگران و کارآفرینان آشنا به این حوزه دارد به همراهی بخش‌های مختلف مالی و پولی کشور نیز بستگی دارد. روند تخصیص منابع با توجه به ساختار اقتصادی آن کشور که منابع تامین مالی بر عهده بازار سرمایه یا شبکه بانکی باشد هم متفاوت است. در کشور ما و طی مدت اخیر که سهم بازار سرمایه از سبد تامین مالی افزایش یافته شبکه بانکی همچنان سهم غالب ۹۰ درصدی را در این زمینه دارد؛ ‬به‌گونه‌ای که می‌توان گفت شبکه بانکی از اصلی‌ترین منابع تامین مالی و سرمایه در گردش واحدهای صنعتی و تولیدی محسوب می‌شود.
بررسی‌ها نشان می‌دهد طی سال‌های اخیر اگرچه سهم بخش صنعت و تولید از دریافت تسهیلات بانکی تقریبا مناسب بوده و به صورت میانگین سالانه بین ۳۰ تا ۳۵ درصد تسهیلات شبکه بانکی به بخش صنعت تخصیص یافته است، اما نکته اصلی این است که این تسهیلات یا وارد بخش واقعی صنعت نشده یا به تعداد محدودی از شرکت‌ها اعطا شده و عملا سایر شرکت‌ها خصوصا شرکت‌های کوچک و متوسط از آن بی‌نصیب مانده‌اند.
علاوه بر این اعطای تسهیلات و مصرف آن در جایی غیر از خرید ماشین‌آلات و تشکیل سرمایه ثابت‌ -‌نظیر مصرف به عنوان سرمایه در گردش- اگرچه اجتناب‌ناپذیر است و عدم دسترسی به سرمایه در گردش همواره به عنوان یکی از معضلات بخش صنعت و تولید معرفی شده و همچنین با توجه به شرایط اقتصادی باید به این موضوع توجه کرد و در اولویت باشد، اما تمرکز فراوان بر آن می‌تواند به افزایش بیش از پیش استهلاک صنعتی کشور منجر شود که عواقب منفی برای کلیت اقتصاد در پی دارد، چراکه وقتی نقدینگی صرفا برای هزینه‌های جاری و سرمایه در گردش مصرف شود دیگر منابعی برای هزینه‌کرد در حوزه‌های زیرساختی، تکنولوژی، تجهیزات، افزایش بهره‌وری، تحقیق و توسعه و… نمی‌ماند.
آمار چه می‌گوید؟
بررسی آخرین اطلاعات منتشر‌شده از تسهیلات اعطایی بانک‌ها به بخش‌های مختلف اقتصادی که مربوط به بهار سال ۱۴۰۲ می‌شود، نشان می‌دهد شبکه بانکی طی ۳ ماهه سال ۱۴۰۲ (فصل بهار) در قالب سرمایه در گردش در کلیه بخش‌های اقتصادی تسهیلاتی به مبلغ ۶۱۲۲/۸ هزار میلیارد ریال پرداخته که معادل ۷۸ درصد کل تسهیلات پرداختی به صاحبان کسب‌و‌کار است. بر همین اساس نیز سهم تسهیلات پرداختی بابت تامین سرمایه در گردش بخش صنعت و معدن در ۳ ماهه سال ۱۴۰۲ معادل ۲۵۲۹/۹ هزار میلیارد ریال بوده که حاکی از تخصیص ۳/۴۱ درصد از منابع تخصیص‌یافته به سرمایه در گردش کلیه بخش‌های اقتصادی (مبلغ ۶۱۲۲/۸ هزار میلیارد ریال) است. ملاحظه می‌شود از ۰۶۸/۳ هزار میلیارد ریال تسهیلات پرداختی در بخش صنعت و معدن معادل ۸۲/۵ درصد آن (مبلغ ۲۵۲۹/۹ هزار میلیارد ریال) در تامین سرمایه در گردش پرداخت شده است.
البته لازم به ذکر است که پرداخت تسهیلات به بخش صنعت و معدن در پاسخ به درخواست‌های مختلفی می‌تواند باشد چنانکه پرداختی‌های بانک‌ها در مدت ذکرشده به مواردی از قبیل ایجاد، تامین سرمایه در گردش، تعمیر، توسعه، خرید کالای شخصی و سایر موارد مربوط است و هر قدر سهم مواردی همچون ایجاد و توسعه بیشتر باشد می‌تواند مبین افزایش سطح کمی و کیفی ظرفیت‌های صنعتی باشد.
از سویی افزایش سهم موارد مرتبط با تامین سرمایه در گردش حکایت از وضعیت اقتصادی و تنگنای واحدهای تولیدی در ادامه فعالیت دارد، چنانکه پرداخت تسهیلات جهت تامین سرمایه در گردش طی سال‌های اخیر به حدود ۸۰ درصدی از کل تسهیلات اعطایی بانک‌ها به بخش صنعت و معدن رسیده است.
بخش صنعت زیربنای سایر بخش‌های اقتصادی
از سوی دیگر مطابق با گزارش مرکز آمار، به صورت میانگین سهم شاغلان بخش‌های عمده اقتصادی در بخش خدمات ۵۲ درصد، در بخش صنعت ۳۴ درصد و در بخش کشاورزی ۱۴ درصد است. باید توجه داشت این حجم از اشتغال در بخش خدمات کشور، تنوع زیادی نیز به‌وجود آورده و در بعضی از حوزه‌های این بخش، مرز مشخص و تعریف‌شده‌ای میان فعالیت مولد خدماتی و فعالیت‌های سوداگرایانه و دلالی نمی‌توان ترسیم کرد.
استدلال این موضوع نیز در آن است که سهم ارزش‌افزوده رشته‏ فعالیت‌های اقتصادی از محصول ناخالص داخلی در بخش خدمات ۴۴ درصد است، حال آنکه این مقدار در بخش صنعت ۵۱ درصد بوده که نشان‏دهنده این است که اولا بخش خدمات نیاز به بازآرایی دارد تا در کنار بخش صنعت به ایجاد ارزش‌افزوده و اشتغال کمک کند و هم اینکه با توجه بیشتر به بخش صنعت می‌توان ظرفیت‌های استفاده‌نشده هر دو را به‌کارگیری کرد، چراکه حجم بالای تسهیلات اعطایی به بخش خدمات اگر در راستای زنجیره ارزش و حمایت از تولیدات داخلی نباشد علاوه بر آنکه از هدف بخش خدمات به معنای حقیقی خود دور می‌شود زمینه واردات و تضعیف تولید ملی را فراهم می‌آورد که تاثیر نامطلوب خود را در بخش صنعت می‌گذار، لذا وجود سهم بالای تسهیلات به این بخش نمی‌تواند به‌معنای رشد بخش خدمات واقعی و در راستای حمایت از سایر بخش‌ها باشد.
صنعت نیاز به سرمایه‌گذاری دارد
نکته مهم که همواره در قلب آمارها پنهان می‌ماند این است که اگرچه اختصاص حجم بالایی از تسهیلات به بخش صنعت شاید موضوع خوبی به نظر برسد، اما توجه به این نکته که به علت شرایط اقتصادی، علی‏‌رغم تخصیص تسهیلات به این بخش، در امور جاری نظیر سرمایه در گردش و پرداخت تعهدات و بدهی‌ها هزینه می‌شوند مساله‌ای قابل توجه است، چراکه دریافت تسهیلات اگر برای سرمایه‌گذاری صرف شده چنان‌که پیشی‌گرفتن رقم استهلاک سرمایه از سرمایه‌گذاری از سال ۱۳۹۸ مبین این موضوع است که منجر به وقایع تلخی نظیر فرسودگی و کاهش بازدهی و افزایش هزینه‌های تعمیر و نگهداری زیرساخت‌ها در کشور می‌شود و ضربه خود را در ناترازی‌هایی که در بخش‌های مختلف در قالب قطعی برق و گاز و… بوده، نشان می‌دهد.
از سویی دریافت تسهیلات صنعتی اگرچه با ادعای مصرف در این بخش است اما یا در بخش‌های سوداگرانه مصرف شده یا در
به وجود آوردن رانت‌خواران سرمایه‌گذاری می‌شود.بنابراین اینکه ادعا کنیم به دلیل افزایش تسهیلات‌دهی به صنعت اوضاع این بخش اقتصادی خوب است ادعایی دور از واقعیت است.
باید اشاره کرد که مشکلاتی نظیر شوک‌های بیرونی، کمبود منابع تامین مالی و ناچیز بودن بهره‌وری سرمایه به ویژه تحریم‌های آمریکا باعث افزایش نااطمینانی‌ها و نامناسب‌شدن فضای کسب‌وکار، ایجاد محدودیت‌های ارزی و مشکلات برای واردات کالاهای سرمایه‌ای کشور شده است.
همچنین کاهش ضریب اصابت تسهیلات در بخش مولد، کاهش سرمایه‌گذاری در بخش ساختمان خصوصی و دولتی به دلیل کاهش قدرت خرید خانوارهای متقاضی مسکن، افزایش هزینه ساخت‌و‌ساز و کاهش ارزش واقعی اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای دولت اتفاقاتی را رقم زده که برآیند آنها کاهش تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و پیشی‌گرفتن استهلاک سرمایه شده است.
چه باید کرد؟
کارشناسان اقتصادی و صنعتی معتقد هستند در استفاده از تسهیلات بانکی و روند اعطای تسهیلات بانک‌ها باید به سه نکته توجه داشت؛ نکته اول اینکه از به‌کارگیری این تسهیلات در بخش صنعتی اطمینان حاصل شود که این امر با وجود نظام اعتبارسنجی کارآمد ممکن است. نبود نظام اعتبارسنجی کارآمد و استفاده از روش‌های سنتی در پرداخت تسهیلات علاوه بر آنکه برای بانک‌ها در بررسی تقاضاهای تسهیلاتی زحمت به همراه دارد و عمدتا سر باز زده می‌شود، موجب اعطای تسهیلات به شرکت‌های زیرمجموعه و در بهترین حالت شرکت‌هایی می‌شود که از قبل با بانک رابطه مالی یا غیرمالی داشته‌اند. البته این مسیر، راه طی نشده و غیرممکنی حتی در شبکه بانکی نیست و بانک‌هایی که نرخ تسهیلات غیرجاری دارند از روش‌های اعتبارسنجی خوبی در این مسیر بهره گرفته‌اند.
نکته دوم آنکه این تسهیلات باید در اولویت زنجیره ارزش باشد، یعنی صنایعی که زنجیره ارزش آنها دارای بیشترین حضور در کشور است در دریافت تسهیلات بیش از سایر صنایع شانس دریافت تسهیلات داشته باشند، چراکه وجود منابع محدود و تقاضاهای فراوان، سیاستگذار و مجری را مجبور به رد درخواست‌هایی می‌کند که با اهداف توسعه صنعتی در تضاد یا فاصله باشد. از این رو، تهیه الگوی توسعه صنعتی و صنایع منتخب که با اولویت‌هایی نظیر کاربر بودن مانند صنعت نساجی، وجود ظرفیت تامین منابع و مواد اولیه در داخل مانند صنعت خودرو و ایجاد ارزش‌افزوده بالا نسبت به سایر صنایع نظیر لوازم خانگی و پوشاک می‌تواند انجام گیرد، از مواردی است که اعطای تسهیلات را به درخواست‌های ضروری و مفید نزدیک می‌کند.
همچنین نکته سوم آنکه در راستای جبران نرخ استهلاک سرمایه و جلوگیری از پیشی گرفتن آن از تشکیل سرمایه ثابت، اولویت تسهیلات باید به درخواست‌هایی داده شود که مربوط به امور واردات ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی یا ایجاد کارگاه‌های تولیدی است. بدیهی ا‌ست اعطای حجم زیادی از تسهیلات در قالب تسهیلات سرمایه در گردش به کارگاه‌ها و کارخانجات تولیدی اگرچه ادامه فعالیت این کارگاه‌ها را تسهیل می‌کند، اما مزیت آن تنها در زنده نگه داشتن این واحدها است و به تشکیل سرمایه منتهی نمی‌شود. در موارد مرتبط با سرمایه در گردش می‌توان از ابزارهای جدیدی نظیر گواهی اعتبار مولد (اوراق گام) استفاده کرد، اما اولویت در پرداخت نقدی تسهیلات با درخواست‌های وامی است که برای واردات ماشین‌آلات در شبکه بانکی ثبت می‌شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا