«منتظر یک موتلفه ی جدید باشید»
حس غفوری فرد روز گذشته در نمایشگاه مطبوعات از احتمال کاندیداتوری، میرسلیم و بادامچیان در انتخابات ریاست جمهوری سخن گفت تا بار دیگر نگاهها به سمت مردان موتلفهای چرخیده شود.
موتلفه جدید بعد از حبیب الله اصولگرایان
حبیب الله عسگراولادی؛ یک سیاستمدار برجسته که نه تنها برای موتلفه ایها، که برای جناح اصولگرا یک وزنه منحصر به فرد بود. آنجا که قبای شیخوخیت بر تن می کرد تقریبا همه حرف هایش را می پذیرفتند. او بارها در مورد انتخابات و اینکه اصولگرایان و موتلفه چگونه باید باشند و یا اینکه از کجا ضربه می خورند سخن گفته بود. او حالا نیست. جوان ها در موتلفه جای پای بیشتری پیدا کرده اند و اکنون موتلفه بسیار کم تر از گذشته محافظه کاری می کند. به یک معنا حالا موتلفه یک تشکل راست گرا البته بدون خاصیت محافظه کاری صرف است. آنها در نیمه دوم دهه 90 عملگرا تر از همیشه شده اند. مرور مواضع آنها به ما می گوید که باید در انتظار یک موتلفه جدید باشیم.
همه چیز از مصاحبه های اسدالله بادامچیان شروع شد. آنجا که او از فعالیت های انتخاباتی موتلفه روایت کرد و از مصادیقی که در مورد آنها بحث شده است.
بادامچیان گفته بود : «همه ميپرسند موتلفه در انتخابات رياستجمهوري آينده چه كار ميكند؟ آيا دوباره جمع ميشود و يك عده را دور يك ميز مينشاند و ميگويد آقاي فلان و فلان و گروه فلان و فلان بياييد و از بين آنها يكي را انتخاب كنيد؟ نه اينگونه نيست. الان مصوبه قطعي شوراي مركزي ما اين است كه موتلفه در انتخابات رياستجمهوري يك نامزد موتلفهاي مستقل را به جامعه معرفي كند. اين سياست جديد حزب است.» و البته او افزوده بود که « تكليف شرعي الان ما اين است. نه به عنوان اينكه يك حزب هستيم حتما بايد يك نامزد داشته باشيم يا قدرت در دست ما باشد، اگر بحث قدرت باشد كه شرك است. ما ميخواهيم حزب توحيدي خدامحور باشيم نه حزب شرك. اين خبر قطعي ما است كه در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري يك نامزد موتلفهاي مستقل را به جامعه معرفي ميكنيم.»
بادامچيان درباره مصداق هم گفته بود« تا الان حزبي است. يك نفر از اعضاي حزب را معرفي ميكنيم. اين عضو حزب نامزد حزبي موتلفه اسلامي در انتخابات است كه ديدگاهها، نظرات و ايدههاي موتلفه را براي جامعه باز ميكند. در نهايت هم ميبينيم كه خط ولايت چيست آيا بايد آن آخر كار يك ائتلاف شود و كنار برويم يا بمانيم.»
این جملات آغاز حرف و حدیث ها و گمانه های رسانه ای بود. حتی برخی منتقدان موتلفه هم با شیطنت های رسانه ای این خط خبری را دنبال می کردند که موتلفه راهش را از اصولگرایان جدا کرده است.
بادامچیان بعد از این مصاحبه پرحاشیه و جنجالی یک مصاحبه دیگر هم داشت. او تلاش کرد تا ماجرای نامزد حزبی را کاملا شرح دهد و مبنای بیان این اظهاراتش را توضیح دهد«اگر فردی در اندازه ریاستجمهوری نداشتیم، دنبال معرفی نامزد حزبی نبودیم. آیا من، آقای حبیبی یا میرسلیم رجل سیاسی و مذهبی نیستیم؟ یا مدیر و مدبر نیستیم؟ سلامت و پاکی اعضای موتلفه در مسئولیتهایی که در نظام بر عهده گرفتهاند، بر همه ثابت شده است. ساده زیستی ما با کدام یک از دوستان قابل مقایسه است؟ من در یک آپارتمان در جنوب تهران زندگی میکنم البته تمکن خرید یک منزل را دارم ولی وظیفه من سادهزیستی است. از سویی حزب موتلفه با سابقه 50 ساله پشتیبان نامزد معرفی شده میشود. حزب موتلفه اسلامی هم همواره مورد رضایت امام(ره)، محبت رهبری و تاکید علما و مراجع بوده است. توده مردم همه به موتلفه اقبال دارند.»
او در نهایت در مصاحبه ای دیگر پازل انتخاباتی موتلفه را تکمیل کرد و گفت :«پس از تعیین کاندیدای حزب موتلفه اسلامی، با دیگر اصولگرایان در معرض کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری مذاکراتی خواهیم داشت مبنی بر اینکه آیا شما با توجه به شرایط، ضوابط و ارزشهای اسلامی خودتان را ارجح، افضل و اصلح از نامزد موتلفه اسلامی میدانید یا خیر. اگر دیگر کاندیداهای اصولگرا به این نتیجه رسیدند که نامزد موتلفه اسلامی با توجه به سوابق و تجربیات یک حزب نیم قرنی رجحان ویژه ای را دارد، از آنها خواهش میکنیم که بنفع او کنار بروند و برای حمایت از او فعال بشوند.»
موتلفه تمام قد پای انتخابات آمده است. آنها در تازه ترین تحول در این مورد اعلام کرده اند که هشت نامزد حزب مؤتلفه برای انتخابات مشخص شده اند. حمید رضا ترقی عضور ارشد این حزب به رسانه ها گفت که« اسامی اعلام شده پس از طی مرحله رد و تأیید یک نفر از میان آنها مشخص میشود.» همزمان یحیی آل اسحاق هم در مصاحبه ای گفت :«اسم بنده در ردیف افراد مدنظر حزب موتلفه برای کاندیداتوری قرار دارد؛ اما شخصاً قصد ورود به رقابتهای انتخاباتی را ندارم.»
جوانان؛ ویترین جدید موتلفه می شوند؟
این وسط اما اتفاقات دیگری هم افتاده است . گویا باز موج جوانگرایی و تغییر ویترین به بحث اصلی این حزب پرسابقه تبدیل شده است . موتلفه همزمان با سالگرد درگذشت حبیب الله عسگراولادی یک بیانه مهم صادر کرده که کلید واژه های به کار رفته در آن گویا مسایل مهمی است . در بیانیه جدید موتلفه اشاره به یک بخش از سخنان حبیب الله عسگراولادی شده است. آنجا که او گفته بود « قرار نیست اصولگرایان تا قیامت مورد اقبال مردم قرار بگیرند. مفهوم جمهوریت آن است که قدرت دست به دست شود لذا ما حضور جدّی در صحنه خواهیم داشت تا حداقل ۴ سال دیگر یا حداکثر ۸ سال دیگر با بازسازی سازمان رأی خود انشاءالله برگردیم»
موتلفه ای ها با استناد به همین بخش از سخنان حبیب الله عسگراولادی گفته اند :«او راه بازگشت اصولگرایان را بازخوانی و بازتولید گفتمان خود، پالایش اصولگرایان پس از آن، ارتقای الگوی تحزب خود بر اساس ارتباطات جدید و عبرت گرفتن از آثار تکثر و در پیش گرفتن وحدت و برنامه ریزی عملی دانسته بود و تاکید داشت که اصولگرایان باید از کادرهای ورزیده جوان خود رونمایی کنند تا نسل جدید رهبران اصولگرا بتوانند حداقل دو دهه کاروان اصولگرایی را درست رهبری کنند. این سخنان او پس از سه سال همچنان تازه و الهام بخش است و رمز کسب اعتماد عمومی در انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال ۹۶ است.»
گویی موتلفه این روزها در همین مسیری قدم گذاشته است که حبیب الله اصولگرایان در آخرین روزهای حیاتش از آن سخن گفته بود، رونمایی از نسل جدیدی که شاید بتوان رهبران جدید اصولگرا را از دل آنها انتخاب کرد.
شاید روایت صریح حمید رضا ترقی درباره پشت پرده تغییرات این حزب مبنای خوبی برای شکل گیری یک تحلیل درست از رویه در پیش گرفته شده از سوی این حزب باشد. او ماجرا را اینگونه روایت می کند«مهر ماه سال گذشته فرصتی ایجاد شد که ما بتوانیم جوانگرایی را در مجموعه محقق کنیم و قرار شد که هم در سطح دبیرکل و سایر سطوح این کار انجام شود اما چون مصادف شد با انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی، شورای مرکزی آقای حبیبی را بهعنوان دبیرکل ابقا کردند که بتوانند انتخابات را مدیریت کنند. یعنی تغییرات در موتلفه در بسیاری از سطوح بالا نیز تصمیمگیری شد اما به دلایل شرایطی که عنوان شد، در آن زمان متوقف شد. حتی من نیز در آن زمان خود را برای دبیرکلی کاندیدا کردم اما به دلایلی که فعلا نیازی به بازگویی نیست، به نفع آقای حبیبی انصراف دادم. طی چند ماه گذشته نیز دبیرکل حزب فرصتی گرفت تا براساس شرایط کنونی در ساختار حزب تغییراتی ایجاد شود. حال اما بعد از پایان انتخابات فرصتی برای این تغییرات مهیا شد تا عمده کار دست نیروهای جوان باشد. ویترین موتلفه، ویترینی قدیمی به نظر میرسد اما درون حزب اغلب نیروهای جوان کارهای اجرایی را انجام میدهند و به این دلیل که بر این باوریم؛ قطعا ویترین نیز در جذب نیروها تاثیر بسزایی دارد، تصمیم گرفتیم که تغییراتی ایجاد کنیم. این تغییرات و سپردن کار به دست جوانان در موتلفه را نیز به فال نیک میگیریم و در کنار آنها در موتلفه تجربههای جدیدی را رقم خواهیم زد.»
حالا موتلفه با بیانیه جدیدش برای تحلیل گران سیاسی این گزاره را فراهم آورده که باید منتظر یک موتلفه جدید باشیم. موتلفه ای که شباهت کمتری دارد با آنچه که اکنون هست؛ عملگرا تر، پیش رو تر، با فاصله گذاری معنا دار نسبت به محافظه کاری.
به این گزاره اما می توان یک نکته دیگر را هم اضافه کرد؛ گزارهای که میگوید باید حرکت در پیش گرفته شده از سوی موتلفه از سوی دیگر تشکل های اصولگرا هم در پیش گرفته شود تا فقدان دو چهره کاریزماتیک اصولگرایی بیش از این جریان راست سیاست ایران را به سمت گوشه نشینی و انزوا نکشاند، گزاره ای که براساس آن می توان از رهبران جدیدی در جریان اصولگرا رونمایی کرد که بتوانند با بازخوانی و بازتولید گفتمان اصولگرایی از یک سو و پالایش این جریان از برخی رفتارهای تندروانه، شرایط را برای بازگشت به کرسی های قدرت سیاسی فراهم سازند.
شیاد به موازات ساختمان قدیمی موتلفه در خیابان خردمند که این روزها محل تشکیل جلسات بسیار مهم و محرمانه ای شده است و جوان های این حزب تصمیمات مهمی در سر دارند دیگر تشکل های اصولگرا هم بی تمایل نباشند که در مسیر همان هشدارها و پیش بینی های مرحوم عسگراولادی گام بردارند، شاید اصولگرایان 4 یا 8 سال دیگر متفاوت از آنی باشند که این روزها می بینیم.
انتهای پیام
پس چرا گفته اند که ، یک داغ دل بس است برای قبیله ای ؟!