خرید تور تابستان

«افسردگی سیاسی» در جنبش دانشجویی

آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: انصاف نیوز در نقد جنبش دانشجویی با نگین نوروزی، فعال دانشجویی و سعید عبیدی، فعال صنفی و دانش‌آموخته‌ی جامعه‌شناسی سیاسی گفت‌وگویی داشته است.

مصاحبه‌ی اول انصاف نیوز با نگین نوروزی، مهندس سازه‌های آبی دانشگاه تهران بود. او که حالا در مقطع ارشد این دانشگاه مشغول به تحصیل است از کارشناسی تا به حال در یکی از تشکل‌های سیاسی دانشکده‌شان فعالیت داشته و دارد.

دانشگاه ظاهری خنثی با درونی آشوب از احکام سنگین دانشجویی دارد

انصاف نیوز: استنباط شما از فضای کنونی حاکم بر دانشگاه چگونه است؟ چرا چنین فضایی در دانشگاه حاکم شده؟ باتوجه به تجربه‌ی خودتان در دانشگاه و حضور در جنبش دانشجویی چه سیری طی شده است؟

گفتن از اینکه دانشگاه چه فضایی دارد کار سختی است. ممکن است از بیرون و حتی در فضای خود دانشگاه، بسیار خنثی به نظر برسد ولی حقیقت اینجاست که این قضیه فقط پوسته‌ای است که شاید خیلی‌ها هم ناراضی نباشند از نمایش آن. در بطن جریان، هر روز و هر روز شاهد حکم‌های ناعادلانه-از نظر خودمان و حداقل اصول قانونی!- و بهت‌آور برای دوستان و همکلاسی‌هایمان هستیم. همان‌ها که نقد کردن و ایراد گرفتن از آن‌ها به راحت‌ترین کار برای همه تبدیل شده و هیچکسی به این فکر نمی‌کند که این توقع اصولاً چقدر به‌جاست و اصلا چقدر عملی و شدنی؟!

دانشجویان تشکل‌های دانشجویی را فضای مناسبی برای نقد وضعیت موجود نمی‌دانند

حقیقت اینجاست که -به نظر بنده- درصد زیادی از دانشجویان حال حاضر، دانشگاه و تشکل‌ها و هر فضای مرتبط با دانشگاه را، اصلا فضای مناسبی برای نقد به وضعیت موجود نمی‌دانند! نوعی بی‌اعتمادی و بی‌فایده بودن که باعث می‌شود حتی پیشنهاد عضویت و فعالیت در هر تشکلی را نپذیرند. باورشان نمی‌شود که روزهایی نه چندان دور، در فشارهایی شاید مشابه، بوده‌اند کسانی که حداقل تلاش خود را کردند و حقا هم بی‌ثمر نبوده است.

قطعا از تک‌صدایی شدن دانشگاه خشنود خواهند شد

نگاهی به شرایط دانشگاه بیندازید. رضایتی وجود دارد از این شرایط که هرکسی اعتراضی دارد از دانشگاه ناامید شود. آهسته آهسته تنها صدایِ فعالیت سیاسی‌ای که از دانشگاه خواهیم شنید یک صدای واحد و تک قطبی و موافق جریان حال حاضر خواهد بود.دیگر کسی به بهبود وضعیت امیدی نخواهد داشت و تنها راه را حذفِ همه چیز می‌دانند. مکان چنین فعالیتی هم دانشگاه نیست. به این ترتیب فضای دانشگاه از حداقل نقد و فعالیت سیاسی هم محروم می‌شود.

هیچکدام از مسئولین هم از فضای موجود ناراضی نیستند. این جمله‌ نتیجه‌ی چند سال تعامل با آن‌ها و با قطعیت کامل است. من مطمئنم تخته شدن درِ دفترِ تشکل‌های اصطلاحا موافق خودشان هم حالشان را بهتر هم خواهد کرد.

سنگینی بار «فایده‌ای ندارد»ها و تنهایی بر دوش فعالان دانشجویی

هرکسی که برایش وطن، خانه و مردم مهم بوده یا از ورود به دانشگاه محروم است یا حکم سنگین گرفته و تمام زندگی و خانواده‌ش درگیر آن شده‌‌اند و یا زیر بار شماتت دوست و خانواده و «فایده‌ای ندارد»ها سعی در فعالیت دارد و ولی تقریبا تنهاست!

خنثی بودن دانشگاه بی‌انصافی‌ست و فعال بودن آن هم ناحق / نشیب و فراز جنبش دانشجویی

برای تمام چیزهایی که بیان شد، شاید جواب سوال را هم نشود مشخص داد. خنثی بودن دانشگاه بی‌انصافی‌ست و فعال بودن آن هم، ناحق.
در اوج هر جنبشی، همکاری کردن راحت است. همین که اوضاع به ظاهر آرام می‌شود، فراموشی و حتی ایراد گرفتن از افرادی که روزگاری تشویقشان می‌کردیم، تبدیل به مرسوم‌ترین بازخورد می‌شود!

نقد نه فقط متوجه فعالان دانشجویی که متوجه تمام جامعه‌ی دانشجویان است

انصاف نیوز: به نظر شما جنبش دانشجویی در این سال‌ها چه می‌توانست کند برای جلوگیری از حاکم شدن چنین فضایی که نکرده؟ و در مجموع چه نقدی به جنبش دانشجویی دارید؟

وقتی بحث از جنبش دانشجویی می‌شود باید تمام دانشجویان -به قدر وسع- را دید و قضاوت کرد. یک سمت این قضاوت را باید عموم دانشجویان قرار دهیم. وقتی رویکرد به سمت تک قطبی شدن باشد تلاشِ تعدادی فعال دانشجویی که تعدادشان هم روز به روز در حال کم شدن است، چه کمک بزرگی خواهد کرد؟! به نظرم اگر همه یا حداقل بخش قابل توجهی نسبت به مطالباتشان احساس مسئولیت بیشتری داشتند و پیگیرتر بودند حالا احتمالا ما کمتر درگیر حقوق ابتدایی خود بودیم.

نقدها یا سوال‌هایم خطاب به تمام دانشجویان سیاسی از هر تشکل چپ یا راستی و یا دانشجویان غیرسیاسی است.

آیا واقعا تمامی دانشجویان متوجه ضرورت مطالبه‌گری در فضای دانشگاه هستند؟ دانشجویانی که معمولا با همراهی مسئولان مواجه شده‌اند این وضعیت برایشان سوال برانگیز نیست؟! چرا شنیدن صدای مخالف اینقدر سخت است که راضی به بسته شدن دفتر یک تشکل می‌شویم؟! و این نه فقط در مواجهه‌ی دو تشکل متفاوت که درون یک تشکل نیز رخ می‌دهد.

بسیاری از ما راه را گم کرده‌ایم. در سابقه‌ی فعالیتم بسیار دیده‌ام که افراد از اجبار و تک‌صدایی بیزارند و به آن منتقد اما به محض اینکه نظر مخالف خودشان را می‌شنوند تبدیل می‌شوند به نسخه‌ای از همان که به او نقد دارند.

منصفانه نیست تعدادی از همکلاسی‌هایمان برای حق «همه»ی ما هزینه بدهند

اگر از بیرون و درون دانشگاه که همین که «شر نرسانند» بزرگ‌ترین کمک آن‌هاست بگذریم، فکر می‌کنم اگر تمام دانشجویان به این نتیجه می‌رسیدند که وقتی عکس‌العمل مهم می‌شود فعالیت نداشتن خودش یک فعالیت محسوب می‌شود شاید حتی اگر باز هم به امروزمان دچار می‌شدیم دست کم امید بیشتری در دل ما بود. می‌خواهم بگویم منصفانه نیست که تعدادی از همکلاسی‌ها و دوستان ما برای مطالبه‌ی حق «همه‌ی ما» هزینه بدهند و خود را تنها ببینند.

کاری که کرد تفرقه با ما تبر نکرد

واقعا خود را در جایگاهی نمی‌بینم که به کسی نقد وارد کنم یا بخواهم راهبردی برای کسی تعریف کنم اما آنچه تا الان فهمیده‌ام این است: «کاری که کرد تفرقه با ما، تبر نکرد». چه بین تشکل‌های مختلف و چه بین اعضای یک تشکل و چه بین افکار مختلف فراموش شده است که هدف اصلی رشد فردی و جمعی و تلاش برای اصلاح و بهبود وضعیت است.

اینجا کسی به فکر ما هست؟

تاسف‌آور است که حتی در زمان همین گفت‌و‌گو هم اخباری از محرومیت دوستانمان به ما رسیده. با ادامه‌ی روند این اخبار بد جای سوال است که آیا اصلا کسی هست که نگران خمودگی جامعه دانشجویی باشد؟

در مصاحبه‌ی دوم با سعید عبیدی، فعال صنفی و دانش‌آموخته‌ی جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه تهران سوال‌هایمان را مطرح کردیم.

بی‌اعتمادی نگاه رسمی به فعالیت سیاسی

انصاف نیوز: برداشتتان از فضای کنونی دانشگاه، روی کار آمدن اساتیدی مانند حسین الله‌کرم و جنبش دانشجویی چیست؟

بی‌اعتمادی نگاه رسمی به فضای سیاسی، فضا را به سمت امنیتی‌سازی برده است و این نه فقط در مورد دانشگاه که در مورد کل فضای سیاسی صادق است. شما کمترین کنشگری‌ای داشته باشید که بوی سیاست بدهد سریع امنیتی‌اش می‌کنند و این نه به نفع حاکمیت است و نه به نفع جامعه مدنی. در این شرایط هر دو طرف ضرر می‌کنند. فضای سیاسی هم به سمت رادیکالیسم پیش می‌رود.

دانشگاه هم ذیل بقیه فضاهای سیاسی قدری امنیتی‌تر می‌شود. نیروهای خودی و نزدیک به جریان تندرو بیبیشتر می‌توانند در این فضا حضور پیدا کنند و بیشتر فضا را اشغال کنند نمونه‌اش را خود شما نام بردید.

اثرگذاری لیستی بسیج دانشجویی در انتخابات صنفی و علمی دانشگاه

مثال دیگر این شکل از رفتارها همین که بسیج دانشجویی برای شورای صنفی لیست می‌دهد و آن‌جا را مثلا در دانشکده حقوق و علوم سیاسی کاملا در اختیار می‌گیرد. انجمن علمی را اگر بخواهم مثال بزنم آن جا هم لیستی و مانند انتخابات خبرگان شده است. همه‌اش به این دلیل است که بسیج یک سازمان بسیار تشکل یافته است و بسیار راحت‌تر بازی‌های سیاسی را می‌برد. 

فعالیت در بسیج دانشجویی نه تنها هزینه‌زا نیست بلکه فرصت‌ساز است

انصاف نیوز: انجمن‌های دیگر چرا اثرگذاری ندارند؟

اصلا نمی‌توانند به آن سطح از سازماندهی برسند. بسیج سازماندهی بسیار قوی‌ای دارد و در عین حال هزینه‌ای برای اعضایش ندارد حتی تشویق هم دارد. بنابراین کار این تشکل راحت‌تر است. در سازمان‌ها و مکان‌های دیگر مثل آموزش و پرورش هم شما این را می‌توانید ببینید.

فضای سیاسی برای بسیج دانشجویی امن است

انصاف نیوز: بخشی از این توضیح شما بسته به حمایت‌های بیرون از دانشگاه از این تشکل نیست؟

نه من فکر نمی‌کنم اینطور باشد چون به طور غیرمشروع و از طریق دست بردن در انتخابات که نمی‌آید. بسیج سازماندهی قوی‌ای دارد به این دلیل که فضای سیاسی برایش امن‌تر است. برای مثال اگر در شورای صنفی تشکلی ایجاد کنید هزار انگ امنیتی می‌توانند به شما بزنند پس هیچوقت این کار را نمی‌کنی چون دانشجویی و می‌خواهی فارغ‌التحصیل شوی و زندگی عادی‌ات را داشته باشی. شرایط در بسیج برعکس این است نه تنها خطری برای شما وجود ندارد بلکه مشوق هم وجود دارد. 

تمام این شرایط نتیجه‌اش می‌شود همان سازماندهی بهتر و سازماندهی بهتر هم موجب می‌شود که راحت‌تر قدرت سیاسی را در دست بگیرد. 

یک مثال کوچک، شما نشست‌های بسیج را با نشست‌های سایر تشکل‌ها قیاس کنید؛ مهمان‌هایی که می‌توانند دعوت کنند سخنگوی دولت، نایب رئیس مجلس و… یا سالن‌هایی که در اختیارشان قرار می‌دهند خب کدام انجمن مستقلی می‌تواند چنین کارهایی انجام دهد؟!

فضاهای خالی در اختیار تندروها قرار می‌گیرد

بسیج و امثالهم راحت‌تر در فضاهایی که خالی شده‌اند حاضر می‌شوند مثل فضای سیاسی دانشگاه که امنیتی شده و کمتر دانشجویان مایلند در آن حضور پیدا کنند و فضای خالی ایجاد شده است. فضاهای خالی در اختیار تندروها و یا طرفداران وضع موجود قرار می‌گیرد.

در نقد جنبش دانشجویی تفاوت نسل‌ها را نیز در نظر بگیرید

انصاف نیوز: یک زمانی چه بسا فضای دانشگاه امنیتی‌تر هم بود ولی محافظه‌کاری دانشجویان و جنبش دانشجویی متفاوت از شرایط فعلی بود. شما هم چنین نقدی دارید؟

به نظر من نقدتان اساسا جای تامل دارد. ببینید شما باید تفاوت نسل‌ها را در نظر بگیرید. بله، یک زمان شما بهاره هدایت را در دانشگاه داشتید که کلی هزینه می‌داد یا عقب‌تر اگر بروید باز هم به چنین نمونه‌هایی برخورد می‌کنید کسانی مثل حمید اشرف و امثالهم. جنبش دانشجویی سابقه‌ی بسیار طولانی دارد. 

منظورم این است که شما با نسل‌های متفاوتی مواجهید. در حال حاضر شما نسلی دارید که چندان ایدئولوژیک نیست و خیلی هم مایل نیست هزینه‌های اساسی بدهد. قهرمانش هم احمد شاملو و پرویز پویان و حمید اشرف نیست. این‌ها می‌خواهند زندگی عادی داشته باشند. گناهی هم ندارند. اقتضا این نسل است؛ چرا؟! چون نگاهی به گذشته‌شان دارند؛ می‌بینند كه بهاره هدايت با 9سال، 10 سال زندان به چه چيزی رسيده است؟! هيچی! 

افسردگی سیاسی جنبش دانشجویی

آن‌هایی هم که در جنبش دانشجویی شرکت داشته‌اند نوعی افسردگی سیاسی می‌گیرند و می‌گویند دیگر ما کنش نخواهیم داشت. چرا باید کنش داشته باشم؟! چرا باید هزینه بدهم؟! برای چه چیزی و چه کسی هزینه بدهم؟! برای آزادی‌ای که صد سال است برایش تلاش می‌کنم؟! من به دانشجو حق می‌دهم. از بیرون گود نگاه کردن و گفتن اینکه تو چرا اینقدر محافظه‌کار شده‌ای؟! برو کار سیاسی کن و هزینه بده؛ نسل قبلی تو مگر هزینه نداده است؟! این‌ها کمی زیاده‌خواهی‌ است. 

دانشجو کارش این است یعنی باید کنش سیاسی داشته باشد ولی وقتی می‌بیند هزینه‌اش اینقدر بالاست به نظر م باید به او حق داد. علاوه بر این تکرار می‌کنم شما با نسل متفاوتی روبرو هستید. نقد شما نقد به جایی نیست چون این‌ها می‌خواهند زندگی کنند و هزینه‌ی کمتری هم می‌خواهند بدهند.

جنبش دانشجویی نتوانسته تصمیم سیاسی بگیرد

انصاف نیوز: خودتان چه نقدی را به جنبش دانشجویی وارد می‌دانید؟

جنبش دانشجویی معمولا در فضای سیاسی شتابزده تصمیم گیری می‌کند و آن را رومانتایز کرده است. این جنبش در مجموع تصمیم سیاسی نتوانسته بگیرد. ماحصل این ناتوانی، شکست جنبش دانشجویی در بعضی دوره‌ها بوده است که دیگر نتوانسته آن اثرگذاری قبل را داشته باشد مثلا مثل سال 57.

من فکر می‌کنم انقلاب سال 57 یا اصلاحات دوره‌ی آقای خاتمی حاصل جنبش دانشجویی است. در این مقاطع تاثیرات عظیمی را می‌بینید اما الان آن تاثیرات را ندارند. این به سبب قطع رابطه‌اش با جامعه است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. این وحشتناکه که یه بچه چقدر تلاش کرده تا به دانشگاه‌های تاپ رسیده بعد فقط بخاطر اینکه نظراتش همسو با حاکمیت نیست تعلیق و محروم شود.بنظرم اگه کسی قرار است هزینه بدهد بزرگترها هستند نه دانشجوهای نازنین.واقعیت همون یه جمله است که توی گزارشتون بود چرا باید چند نفر برای همه هزینه بدهند در جایی که اگر گرفتار بشن هیچکس به دادشون نمیرسه!!!

  2. لااقل دوتا آدم قابل بیاورید . دانشنجوی ترم چندم چه اطلاعات سیاسی واجتماعی میتواند داشته باشد.
    متاسفانه اکقر بدبختی این کشور از دروس و روش های غلط همین دانشکاه ها است. که آخرش یا مسعود رجوی ها درمیایند یا مسیح علینژادها .
    یا بسیاری مزدور عشق گرین کارتی . خرمغزفراری .
    اغلب اساتید غرب زده. اکثر دانشجویان کم سواد اجتماعی . . یادمان هم نرفته این اواخر دانشجویانی که دراغتشاشات .تنه پایین حواله میکردند مقابل دوربین ها . فراموش نمیکنیم اکثر این کشف حجاب ها اکثر دانشگاه رفته ها هستند. دکتری هم که شهید عجمی را شهید کرد.
    یک مشکل اساسی دارد این دانشگاه ها که خروجی اش یا میروند در پناه اجنبی ها. یا در ایران هم مانده باشند . نه با مردم کوچه بازارند ونه با مسیولین واقعا خدمتگذار.
    ایکاش یک اصلاح وانقلاب در این حوزه بشود.
    ضمنا ما کمتر در دانشگاه افسری. و حوزه های علمیه . خائن ومزدور دیدیم تابحال !

    1. ایشون بهترین جامعه شناسی هست که من دیدم،یکی از بهترین استاد های دانشگاه،یه بار دیگه توهین کنی اینطوری صحبت نمیکنم،لایق این نیستید که حتی با آقای عبیدی صحبت کنید چ برسه به اینکه بشناسیدش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا