برخی با تنگ نظری مردم را از چشیدن لذت لطافت دین، محروم می کنند
وقتی بنده در روز ولادت حضرت زهرا(س) یا سایر اولیاء الهی شادی میکنم، در واقع از درگاه باری تعالی بابت این نعمت بزرگی که به من عطا شده، سپاسگزاری میکنم. اینکه حضرت باری تعالی به من و جمیع مومنین از طریق این انسان کامل و امثال او نعمت هدایت و راهنمایی شدن را عطا فرموده است، خرسندم. چون درک میکنم بزرگترین نعمت الهی در آن روز مبارک بر من ارزانی شده است.
آیتالله سیدمحمد موسوی بجنوردی، از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه، درباره جایگاه شادی و شادکامی در اسلام اظهار داشت: مسئله شادی و شادکامی در انسان یک امری فطری است. انسان موجودی کمالجو است و از این رو، از چیزی که موجب خرسندیاش میشود خوشش میآید. شادی نیز در بین ابناء بشر انواع مختلفی دارد. یک وقت این شادی به واسطه یک امر و رویداد مذهبی است و گاه به دلیل حادثهای ملی است و یا یک رخداد شادمان کننده خانوادگی باعث و علت شادکامی و خوشحالی انسان میشود. شادی یک امر ذاتی است و انسان موجودی است که به شادی و شادکامی، عشق میورزد. از سوی دیگر، یکی از خصائص انسان که او را از حیوان متمایز میسازد؛ این است که انسان با تعقل و اراده شادی میکند ولی شادی در حیوانات اولا به این شکل نیست و ثانیا جنبه غریزی دارد. در واقع با کمک عقل و اندیشه، انسان به کمال مطلق رهنمون شده و به طرف حقیقتی که موجب استکمال نفس است، هدایت میشود. از این رو، باید گفت که بسیاری از شادیها موجب استکمال نفس است. مناسبتهایی چون ولادت رسول اکرم(ص)، بانو فاطمه زهرا(س) و… برای مومنین شادی افزا و شادیآور است و طرب و خجستگی در این ایام موجب کمال انسان میگردد.
عضو سابق شورای عالی قضایی در ادامه افزود: حال سئوال این است که چرا ما در این ایام شادی میکنیم؟ پاسخ این است که وقتی بنده در روز ولادت حضرت زهرا(س) یا سایر اولیاء الهی شادی میکنم در واقع از درگاه باری تعالی بابت این نعمت بزرگی که به من عطا شده، سپاسگزاری میکنم. اینکه حضرت باری تعالی به من و جمیع مومنین از طریق این انسان کامل و امثال او نعمت هدایت و راهنمایی شدن را عطا فرموده است، خرسندم. چون درک میکنم بزرگترین نعمت الهی در آن روز مبارک بر من ارزانی شده است. از این رو این قبیل شادیها، شادیهایی با تعقل و مبتنی بر شناخت است و نه شادی غریزی و چون شادی از روی تعقل و اندیشه یک امر دینی است در نتیجه موجب استکمال نفس نیز میشود.
وی همچنین اظهار داشت: اما در کنار این شادیهای دینی و مرتبط به اعیاد مذهبی ما شادیهای ملی هم داریم. شادیهای ملی نیز امری ممدوح هستند. هر ملتی از ملل اسلامی در کنار این اعیاد و مناسبتهای شادی آور مشترک، روزها و مناسبتهای مختص به ملت خویش نیز دارد که برایش مسرتبخش و شادیآور است. به عنوان مثال برای ما ایرانیان، ایام نوروز یکی از این مواعد شادیآور است. جالب است که همین «عید نوروز» که برای فارسی زبانان ایام شادکامی و مسرت است پس از ورود اسلام به میان اقوام ایرانی و در زمان ائمه شیعه(علیهم اسلام) نیز مورد تایید و تحسین واقع شده است. نوروز ما ایرانیان، پس از ورود اسلام با آیینها و آداب اسلامی عجین شده است و یک مناسبت ملی(ایرانی) با آیینها و مناسک اسلامی همراه شده و این خود نشانی از امتزاج و سازگاری فرهنگ اسلامی و ایرانی دارد. به عنوان مثال خدمتتان عرض میکنم که حضرت رضا(ع) هنگامی که در خراسان حضور داشتند، عید نوروز برای دیدار و عیددیدنی مردم مینشستند و مردم به محضرشان مشرف میشدند. این خود نشانی از تایید و امضا این ایام شادی و شادکامی از سوی ائمه شیعه(علیهما السلام) دارد.
آیت الله موسوی بجنوردی در پاسخ به این سئوال که در ایام شادی ملی مانند نوروز چه مشخصاتی وجود دارد که مورد تایید و تحسین ائمه شیعه قرار گرفته است، اظهار داشت: در این ایام مردم شادی میکردند و لباس نو میپوشیدند، همه خود را پاک و تمیز میکردند و به ضعفا کمک میکردند. از پدر و مادر، قوم و خویش بازدید مینمودند و صله ارحام را به جا میآوردند. این عادات و رسوم همگی اموری ممدوح و مطابق عقل و فطرت بشری است، بنابراین طبیعی است که مورد تایید قرار بگیرند. شادی باعث تعقل بیشتر میشود و باعث میشود افکار افراد بهتر و بیشتر فعال شود. اسلام دین فطرت است، اسلام دین انسانیت است؛ خشونت در اسلام نیست. روایت است که میفرماید:« هل الدینُ الاّ الحبُّ؟»-آیا دین غیر از حب و دوستی است؟- حقیقت دین همان دوستی است. دین، عشق است. دین نمیتواند مخالف چیزی باشد که موجب شادی و خوشی میشود. ادیان الهی با خوشی جامعه مخالف نیستند. اسلام هیچ وقت با اصل شادی و شادکامی مخالف نیست. در دین اینها ممدوح به حساب میآید.
این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سئوال که چگونه است قرائتی از شریعت اسلامی وجود دارد که سر سازگاری با شادکامی و شادی کردن مردم ندارد و این دیدگاه خود را توجیه دینی هم میکند، اظهار داشت: همان گونه که ما در مناسبتهای مربوط به رحلت پیامبر و یا ائمه باید سوگواری کنیم و غم بر ما مستولی باشد، در ایام شادی و سرور نیز باید آثار و نشانههای شادی در چهره، ظاهر و باطن ما هویدا باشد. هر چه در جای خودش نیکوست. نباید درجایی که باید شادی کنیم، بساط غم برپا نمود و شادی و غم ما از هم قابل تفکیک نباشد. انسان موجودی است که شادی و سرور طبیعت اولی اوست و بدان رغبت دارد. در واقع اصل بر شادی، مسرت و گشادگی روحی و ظاهری است. غم امری ثانوی و عارضی است. انسان چه وقت مغموم است؟ هنگامی که بر وی مصیبتی و یا فاجعهای وارد میشود. انسان موجودی است که طبیعت اولیهاش به سمت شادی میل دارد.
وی در پایان ضمن اشاره به برخی از تنگنظریهایی که در رابطه با شادی مردم وجود دارد، افزود: این مسائل به تفاوت دیدگاهها باز میگردد. بعضیها تنگ نظر و کج سلیقه هستند و از گشودگی فکر و آزادی اندیشه برخوردار نیستند. به نظر من، اسلام دینی است که هیچ وقت با غرایز انسان و با فطرت انسانی و عقلانیت بشر مخالفت ندارد. همیشه اسلام احکام و مقرراتش در مسیر طبیعت انسانی انسان است. متاسفانه برخی جریانهای فکری با نگاهی تنگ نظرانه و خشک باعث میشوند که بندگان خدا از لذت چشیدن لطافت دین خدا، محروم گردند.
انتهای پیام