احتمال رویش فردی با روش ترامپ در انتخابات ایران
«امین دلبریان»، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:
زندگی آزمایش نشده ارزش زیستن ندارد. (راسل کرک)
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بسیاری از معادلات علم سیات را دچار دگرگونی کرد. این رویداد این سوال را دیگر بار در باب امر سیاسی در ذهن ها متبادر ساخت که آیا علم سیاست معادله پذیر است؟ آیا واقعا نمی توان در امرسیاسی با گذاره های علمی، بررسی الگوها و رفتارهای مشابه، قواعد مستمر کنشی و واکنشی را کشف کرد؟ آیا این سخن درست است که مرد سیاستی که بتواند به درستی روند علم سیاست را پیش بینی کند یا پیامبر است یا ساحر؟
پیروزی سرمایه دار نومحافظه کار تندروی آمریکایی، در کشوری که خود را داعیه دار پرچم تساهل و تعامل می داند، این سوالات را در ذهن به وجود می آورد. یکی از مسائلی که اندیشمندان علم سیاست از قرن 17 به بعد با آن دست به گریبان بوده اند، این مساله است که آیا نظریات سیاسی می توانند به شکلی قانونمند و ساختاری، با استفاده از علوم دقیقه، فرآیندهای اجتماعی را توصیف کنند؟ مساله ای که در قرن 19 با کوشش سن سیمون و اگوست کنت برای ورود علوم طبیعی و دقیقه، برای کشف قوانین حاکم بر زندگی اجتماعی سیاسی، منجر به وجود آمدن پزیتیویسم (اثبات گرایی) شد. آنها در پی اثبات این مساله بودند که امرسیاسی را هم به مانند علوم دقیقه، همچون فیزیک می توان قابل پیش بینی و فرمولیزه کرد.
پزیتیویسم از قرن 19 تا به حال با رویدادهایی مانند همین انتخابات اخیر در آمریکا و عدم توانایی پزیتیویست در پیش بینی آن، دچار انتقادات، تحولات و بازتولیدهای گفتمانی گوناگونی شد که از دل آن پوزیتیویسم منطقی یا حلقه وین، رفتارگرایی، فرا رفتارگرایی، پسا اثبات گرایی و … زاده شد. حال در عصر حکومت رسانه ها و تولد سوژه دکارتی در دامان مدرنیته و عریانی فراروایت ها باید رابطه ی سیاست با علم بودگی و چگونگی شکل گیری امر سیاسی را باز تعریف کرد.
درست است که امروزه به سان پزیتویست های ارتدکس، هیچ عالم اهل سیاستی ادعای تبیین و تعریف دقیق حوادث را ندارد، اما این واقعه نشان داد که بر خلاف گفته ی رفتارگرایان فارغ از پیش بینی دقیق رویدادهای اجتماعی، حتی نمی توان حرکت روندها و رویدادهای احتمالی در آینده را حدس زد. در مقاله ای دکتر محمود سریع القلم در مورد ویژگی های فرهنگ سیاسی در جامعه آمریکا مینویسد:
«در آمریکا از دوران کودکی می آموزند که باید هم فکران خود را جمع کنند، دستور کار مشخص کنند، تنظیم کار کنند، رایزنی کنند و سپس از اهتمام تشکیلاتی خود پاسخ بگیرند. در نظام اجتماعی آمریکا مردم می آموزند که اگر گروهی تشکیل دهند و خواسته های مدنی و منطقی داشته باشند می توانند بر بقیه سیاستمداران اثر بگذراند…»
وقتی در جامعه ی آمریکا با این نوع فرهنگ سیاسی، پیش بینی رفتار سیاسی مردم با خطا روبرو می شود حال در کشوری مانند ایران با فرهنگ سیاسی چند پاره و عدم آسیب شناسی جدی اجتماعی در حوزه های مختلف، اوضاع چگونه است؟ شاید به گفته هانا آرنت عصر، عصر القای عقیده ای به توده ها نیست بلکه بر عکس، دوران گرفتن عقیده ای از توده هاست.
هدف این نوشتار این نیست که باب پیش بینی و آینده نگری در علم سیاست را ببندد، بلکه به دنبال این است که تصمیمات در عالم سیاست نباید تماما با اتکا به پیش بینی ها و احتمالات آینده گرفته شوند. به عنوان مثال در ایران جدا از استراتژی کلان برجام که نیاز واقعی کشور بود به نظر میرسد اکثر تاکتیک های دولت با احتمال عدم رای آوری ترامپ صورت پذیرفته است. حال سوال این است که اگر عملکرد ترامپ همسان با سخنان قبل انتخاباتی خود باشد و برجام را دچار مشکل کند، تاکتیک های دولت در مسائل داخلی و تبلیغات انتخاباتی پیش رو چگونه است. آیا این پیروزی احتمال رویش فردی با روش ترامپ را در انتخابات ایران رقم خواهد زد.
بی شک در کشور ما که انبار باروت بحران های اجتماعی است، پیش بینی وقوع حوادث سیاسی مشکل تر است. اینجاست که بازی قدرت را کسی می برد که با کارت های موجود در دست، بازی بهتری انجام دهد و شرایط میدان بازی را در نظر بگیرد. پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا با توجه به سیاست های شبه فاشیستی و رویکردهای پوپولیستی و عدم سابقه مدیریت سیاسی، علاوه بر اعلام عدم اعتماد کامل به پوزیتویسم در عالم سیاست این نکته را هشدار می دهد که در امر سیاسی امروز، هر لحظه امکان تولید یا بازتولید گفتمانی در موضع بالا دستی نسبت به گفتمان مسلط وجود دارد.
درباره ی نتیجه انتخابات آمریکا نیاز است پژوهش های بسیاری صورت پذیرد از جمله اینکه :علت این رفتار انتخاباتی مردم آمریکا چه بوده است؟آیا دموکراسی به دوران زوال خود رسیده است؟آیا مردم آمریکا وارد مرحله نوینی از فرهنگ سیاسی خود شده اند؟نقش رسانه ها در این رخداد چه بوده است؟ناکامی رسانه ها در زمینه نظر سنجی را چگونه میتوان تحلیل نمود و …
اما نکته ای که در این نوشتار سعی برتشریح آن بود،مبهم بودن معادلات سیاسی در بازی قدرت است. اینکه عاملان به امرسیاسی بدانند، سیاست راهی است مملو از مه و غبار.با نزدیک یودن انتخابات ریاست جمهوری ایران، مردان سیاست این عرصه باید به دور از توهم و برداشت های نادرست به واقعیت توده ها و قابل پیش بینی نبودن روندهای سیاسی نظر کنند و خود را هیچ گاه از پیش برنده ندانند. به گفته ی اورتگایی گاست آنچه باید از تاریخ فرا گیریم این است که از چه پرهیز کنیم نه آنکه چه انجام دهیم. تا دیگر بار بهت و حسرت و خسران رخدادهای سیاسی همچون انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و 88 ایران تکرار نشود.
انتهای پیام
بستگی دارد به نظرات نامزدان انتخابات !
آره ممکنه این شجاعتو ایجاد کنه
ولی کی مثلا؟؟؟