دکتر پزشکیان: گراني و تحريمها نتیجه رفتارهاي احمدينژاد است
مسعود پزشکیان، کاندیدای احتمالی انتخابات آتی گفت: وجدان جامعه از وعدههاي بيجاي احمدينژاد نگران و آزرده است / حرف ما اين است که مگر احمدينژاد نميگفت کسي بيکار نميماند، چرا امروزه خودشان آمار بيکاري 13 درصدي ميدهند؟ / اگر دولت ادبيات و گفت و گويش را اسلامي ميکرد، به اين شدت ما را تحريم نميکردند. اما وقتي هر چه از دهانشان در ميآيد، ميگويند، به اين وضعيت ميافتيم
به گزارش انصاف نیوز (رسانه ی کمپین انتخاباتی دکتر پزشکیان)، در مقدمه ی گفتگوی روزنامه ی مردمسالاری با دکتر پزشکیان که روز گذشته به چاپ رسید، کورش شرفشاهي نوشته است: با نزديک شدن به 24 خرداد و تحقق حماسه سياسي کشور، اتفاقاتي در کشور ميافتد که صداي مردم را در آورده است. اکنون مردم انتقاد دارند که چرا دولت بايد مراسم استاديوم 100 هزار نفري را برگزار کند و در وضعيتي که اوضاع اقتصادي مطلوب نيست و تورم همه مسائل را تحت تاثيرقرار داده است بايد هزينه چند ده ميلياردي به گونهاي انجام شود که عدهاي براي تامين معاش روزانه خود با مشکلات سختي مواجه هستند، شايد بتوان اذعان داشت که مردم نگران سوءاستفاده دولت از بيتالمال هستند. در اين رابطه با مسعود پزشکيان، نماينده تبريز و عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي گفت وگو کرديم که در ادامه آمده است.
اکنون بحث تخلف در انتخابات خيلي مطرح است و بسياري از مردم نسبت به دخالت دولت در انتخابات نگران هستند. فکر ميکنيد تخلفات دولت و سوءاستفاده از امکانات دولتي تا چه اندازه در دولت وجود داشته و آيا در اين 8 سال شدت گرفته يا کاهش داشته است؟
تخلفات دولت چيز تازهاي نيست. معناي تخلف دولت اين است که سيستمهاي اداري در جهت کارهاي تبليغاتي و نياز انتخاباتي دولت در گذشته کار کنند دولت الان هم اقداماتي انجام ميدهد که شائبه انتخاباتي دارد. اما اينکه با نيت تبليغات انتخاباتي باشد، آن را نميدانم. چون آدمي نميتواند نيتها را بخواند. ولي قبلا هم بارها صحبت کرده ام که بسياري از رفتارهاي دولت برايم توجيهپذير نبوده است. به راستي نميدانم دولت با چه منطقي در يک ورزشگاه 100 هزار نفري ميخواهد از يک عده قدرداني کند؟ اعضاي يک اداره يا يک سازمان مگر چند نفر است؟ فرض کنيم دولت ميخواهد از خدمات کارکنان گردشگري قدرداني کند، مگر در يک اداره چند نفر شاغل هستند که به بهانه آن از يک استاديوم ميخواهند قدرداني کنند؟ آقايان دولتيها چه شاخصي ميگذارند؟ بالاخره در دنيا از خدمات سازمانها و ارگانها قدرداني ميکنند. اما رسم اين است که يک شاخصهايي ميگذارند و بر اساس آن ارزيابي ميکنند. سپس آنها را در يک سالني دعوت ميکنند و علتهاي اين گردهمايي را ميگويند. بعد هم اعلام ميکنند به اين علت به فلان نيروي خدوم جايزه ميدهيم. اين رفتار دولت احمدينژاد در کجاي دنيا رسم است که يک سالن 100 هزار نفري را تسخير کنند و بخواهند از اعضاي يک اداره اي که نميدانم 2000 نفر کارمند دارد يا ندارد، مثلا قدرداني کنند؟ آيا منطقي در اين رفتار ميبينيد؟ من که هيچ منطق و استدلالي نميبينم. اما اگر از من بپرسيد که چرا دولت اين کار را کرده است، پاسخ ميدهم بايد از خودشان بپرسيد که هدف از اين کار چه بوده است زيرا هيچ منطقي ندارد و هيچ عقل سليمي با اموال خود اين کار را نميکند مگر آنکه از جيب ديگري خرج کند که البته دولت هم از جيب مردم خرج کرده است.
اين مراسم هزينه سنگيني داشته است. آيا درست است که اين هزينهها را آن هم در اين برهه زماني نزديکي به انتخابات صرف اين مراسم کنند؟
بي شک اين مراسم توجيهي ندارد اما ديديم که اين کار را انجام دادند گمان ميکنم که باز هم انجام ميدهند و خيلي کارهاي ديگر مثل اين را هم شاهد خواهيم بود. من که خسته شدهام و ديگر نميدانم به اين دولت چه بايد گفت.
آيا اين مراسم به اين بزرگي شائبه انتخاباتي ايجاد نميکند؟
شما نگران اين هستيد که شائبه ايجاد کند، من ميگويم که شائبه انتخاباتي ايجاد کرده است. اين حرف من نيست و خيليها اين حرف را ميزنند. ولي چگونه اين کارها را ميکنند و شرمنده هم نميشوند، من نميدانم. البته باز هم تاکيد ميکنم که آدم نميتواند نيتها را بگويد، اما ميتوان گفت که اين مراسم به شکلي بوده که کار منطقي نبود و از نظر شرعي و اخلاقي هم درست نبود.
گويا احمدينژاد بنا دارد که اگر مشايي تاييد صلاحيت شود، شهر به شهر برود و برايش سخنراني کند و پرچم به دست او بدهد. آيا درست است که چنين کاري کند، آن هم فردي که 8 سال رئيسجمهور ايران اسلاميبوده است؟
اگر احمدينژاد به مشايي اعتقاد داشته باشد و بخواهد دنبالش برود و برايش اين کار را بکند، اشکالي ندارد. البته اگر در هنگامي که رييسجمهور است، بخواهد برود و براي مشايي اين کار را کند، خلاف قانون است و از همان خلافهايي است که رييسجمهور نبايد بکند. اگر چنين نيتي دارد و اگر چنين حرفي را زده باشد که ميخواهد از مشايي حمايت اين چنيني کند، اصلا صلاحيت برگزاري انتخابات از احمدينژاد سلب ميشود. يک آدمي که مسوول برگزاري انتخابات است حق ندارد از يک جناح، دسته و گروهي به صورت مستقيم و آن هم بدين شکل مستقيم دفاع کند.
آيا احمدينژاد امروزه جايگاهي در بين مردم دارد که اگر از مشايي يا فرد ديگري حمايت کرد، آن فرد راي بياورد ؟
بالاخره هر کسي يک سهمي از جمعيت کشور را دارد، ولي اينکه آن سهم چقدر است، بايد به دقت بررسي کرد. ولي اينطوري هم نيست که مطلق بگوييم سهم دارد يا ندارد، نامزد مورد حمايت وي موفق هست يا نيست. ولي شک نداريم که جايگاه احمدينژاد مثل گذشتهها نيست.
عملکرد احمدينژاد به خصوص در مورد مصوبات سفرهاي استاني و وعدههايي که داده و انجام نشده، چيست و چقدر در فعاليتهاي انتخاباتي وي موثر است و چقدر اين مصوبات انجام نشده است؟
خيلي بديهي است که وجدان جامعه از وعدههاي بيجاي احمدينژاد نگران و آزرده است. مگر احمدينژاد نميگفت که در آخر دولت دهم ديگر بيکار نخواهيم داشت؟ چرا امروزه بيکار بيشتر شده که کم نشده است؟ مگر نميگفت که جلوي رانت خواري را خواهيم گرفت؟ آيا قبول نداريم که رانت خواري در دولت نهم و دهم بيشتر بوده که کمتر نبوده است. مگر نميگفت که تورم را مهار ميکنيم؟ حالا وضعيت تورم را از جامعه بپرسيد و ببينيد مردم چه وضعيتي دارند. آيا توسعه، بيکاري و تورم شاخصهاي عملکرد درست و غلط يک سازمان، يک دولت و يک ملت نيست؟ ببينيد دولت احمدينژاد با اقتصاد کشور چه کار کرده و چقدر اقتصاد کشور را زمين گير کرده و مردم را به ناچاري کشيده است. اينکه دعوا ندارد. حاضر هستيم عددهاي خودشان را هر چند که واقعي نيست، بپذيريم و همين آمارهاي دولتي ميگويد وضعيت کشور اشکال دارد.
اما احمدينژاد بارها در صدا و سيما نمودار آورده و عددهايي را نشان داده که ميگويد همه چيز خوب است؟
همين عددهايي که ميدهند، جاي ايراد دارد. بالاخره بيکارهاي سرگردان را که ميبينيم. حالا زمين و زمان بگويد بيکار نداريم و احمدينژاد صدها نمودار رسم کند، اما اکنون در هر خانهاي حداقل يک بيکار وجود دارد. اين در حالي است که بر مبناي عددهايي که خودشان دادهاند، ميزان بيکاري 13 درصد است که به عقيده من و صاحب نظران بالاي 20 درصد است. البته اگر 13 درصد را هم بپذيرند، عدد بسيار بالايي است. حرف ما اين است که مگر احمدينژاد نميگفت کسي بيکار نميماند، چرا امروزه خودشان آمار بيکاري 13درصدي ميدهند؟ رييس دولت نبايد وعدهاي بدهد که غيرواقعي است. من نميگويم که احمدينژاد نميخواهد بيکاري را حل کند، اما مهم اين است که نميتوانسته اين کار را انجام بدهد و کاري که از رييسجمهور ساقط است، نبايد به جايي وعده بدهد.
الان هم نزديک انتخابات است و برخي از نامزدها وعدهايي را ميدهند که رويايي است و از حيطه قوه مجريه خارج است. با اين شعارهاي غيرعملي چه کار بايد کرد؟
اينها هم غلط است. وعدهاي که غيرکارشناسي، غيرعلميو تبليغاتي است نبايد در جامعه عنوان شود. آقايان نبايد وعدهاي را بدهند که مردم را نسبت به انقلاب، نسبت به مسوولان و مديران بدبين کنند. اين مردم وعدهها را باور ميکنند اما چهار سال بعد که ميبينند همه آنها دروغ از آب درآمد، آنوقت نميگويند که اين رييسجمهور دروغ گفته است، بلکه ميگويند نظام اسلامي همين است.
آيا اين رفتارها و اظهارات احمدينژاد تبعات بيروني هم دارد؟
مگر ميشود تبعات بيروني نداشته باشد؟ بالاخره ما در مقابل ديدگان دنيا قرار داريم و هنگامي که حرف ميزنيم، وعده ميدهيم و مديريت ميکنيم، نتايج مديريتمان معلوم است. گمان ميکنيد تبعات رفتارها و شعارهاي احمدينژاد چه ميشود؟ همين تورم، گراني و تحريمها تبعات رفتارهاي احمدينژاد است. اگر دولت ادبيات و گفت و گويش را اسلامي ميکرد، به اين شدت ما را تحريم نميکردند. اما وقتي هر چه از دهانشان در ميآيد، ميگويند، به اين وضعيت ميافتيم.
انتهای پیام