خرید تور نوروزی

آب زیرزمینی پای چمن‌‌ها و تهرانی که آب ندارد

روزنامه پیام ما نوشت:

اینکه چقدر آب در تهران صرف فضای سبز شود، عدد و حساب و کتابش با مهندسان شهرداری یا مدیران نیست. این رقم را کارگرانی تعیین می‌کنند که صبح شیر آب را باز می‌گذارند،‌ به کارهای دیگرشان می‌رسند و ظهر که می‌شود دوباره آن را می‌بندند. در این چند ساعت گاهی آب به بزرگراه‌ها سرریز می‌کند. کمتر کسی می‌داند که پیمانکاران تلاش می‌کنند با کمترین میزان نیرو این عرصه‌ها را آبیاری کنند. کارگرانی هم که پیچ شیر آب دستشان است،‌ از آنچه در زیر زمین می‌گذرد بی‌خبرند‌، آنها با دست‌ودلبازی فضای سبز شهر را مشروب می‌‌کنند تا کارفرما از کارشان راضی باشد و اندک حقوقشان پرداخت شود. بااین‌حال، آنچه در این پروسه به چشم نمی‌آید عددی است از مصرف آب برای فضای سبز پایتخت. کارشناسان این عدد را تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب برآورد کرده‌اند. همچنین جمعیت تهران و شهرهای اطراف در حال افزایش است، تأمین آب شرب این جمعیت یک موضوع است و تأمین آب آبیاری فضای سبز رو به گسترش هم موضوعی دیگر. پیشتر و در سال ۱۳۹۹ تفاهمنامه‌ای میان شهرداری تهران و وزارت نیرو با هدف تأمین آب مورد نیاز فضای سبز پایتخت از پساب، منعقد شده بود که طبق آن، قرار بود طی دورهٔ زمانی ۱۱ ساله (۱۴۱۰-۱۴۰۰) مصرف پساب برای آبیاری فضای سبز کلانشهر تهران ۱۳۸ میلیون مترمکعب در سال افزایش پیدا ‌کند و به موازات آن مصرف آب‌های زیرزمینی ۵۳ میلیون مترمکعب کاهش ‌یابد. این تفاهم اجرا نشده است.

«کامران اقتصادنیا» سال‌ها با سمت مشاور در شهرداری تهران فعالیت کرده است. از نظر او فارغ از بخش خانگی، انتقاد بزرگ به شهرداری برمی‌گردد که ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب مصرف می‌کند. این عدد را باید در مقابل بیلان منفی آب تهران در سال ۹۷ گذاشت تا بتوان بزرگی آن را حدس زد. در این سال مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران عنوان کرد که استان تهران ۱۵۰‌ میلیون مترمکعب بیلان منفی آب دارد. فضای سبز شهر تهران تا سال ۶۸ فضای سبز تهران محدود بود، از این سال تا ۱۳۷۵ با جنگل‌کاری در اطراف تهران،‌ توسعهٔ پارک‌ها و بوستان‌های محلی،‌ رمپ و لوپ‌های حاشیهٔ بزرگراه‌ها حجم آب مورد نیاز شهر افزایش قابل توجه پیدا کرد. تنها در بازهٔ زمانی بین سال ۷۰ تا ۷۵ نزدیک به ۴۳۰ پارک در تهران احداث شد؛ بدون آنکه آموزشی در زمینهٔ مصرف داده شود و یا الگوی کشت درستی را با توجه به اقلیم رعایت کنند: «ما هیچ نیازی به چمن‌کاری کل رمپ‌هایی که ماشین از کنار آنها عبور می‌کند نداریم، در مقابل می‌توانیم دیواره سبز ایجاد کنیم،. به‌این‌ترتیب گرچه سرنشین چمن و درخت را می‌بیند، ما هکتارها چمن‌کاری اضافه را هم حذف کرده‌ایم.»

تا وقتی با باز کردن شیر،‌ آب از آن سرریز می‌کند،‌ هیچکس باورش نمی‌شود تهران آب ندارد؛ روزی متوجه می‌شویم که دیگر برای هر راه‌حلی دیر شده است

ایران کشوری خشک و نیمه‌خشک است، تهران هم اوضاعش به‌لحاظ منابع آب خوب نیست. اگر پیشتر قنات آب این کلانشهر را تأمین می‌کرد، اکنون این کار از پنج سد «امیرکبیر»، «لتیان»، «لار»، «طالقان» و «ماملو» انجام می‌شود که تبعات منفی هم بر حاشیهٔ آنها گذاشته، علاوه بر این‌ها تغییراقلیم هم شرایط را دشوارتر کرده است. حال به گفتهٔ اقتصادنیا می‌توانیم دو شیوه را در مواجهه با این وضعیت دنبال کنیم. اولی ادامهٔ همین روند فعلی است، مصرف آب همینطور ادامه پیدا کند و ما کنار می‌نشینیم و تماشا می‌کنیم، در این حالت منطقی است که تهران در یک دههٔ آتی دچار وضعیت بحرانی شود و تانکرها به‌عنوان منبع اصل تأمین ساکنان پایتخت به کار گرفته شوند. «تا وقتی با باز کردن شیر،‌آب از آن سرریز می‌کند،‌ هیچکس باورش نمی‌شود تهران آب ندارد و آن روز که با قطعی این ماده حیاتی مواجه شویم،‌ دیگر برای هر راه‌حلی دیر شده است.» البته زمانی که از هدررفت آب صحبت می‌کنیم بخشی از آن به شهرداری،‌ بخشی به شهروندان‌، کشاورزی و … می‌رسد. همه سهیم هستند تا ما چاله‌ای را که در آن گرفتار آمده‌ایم، عمیق‌تر و آن را به چاهی بدل کنیم. برای مثال پیمانکارهای شهرداری که سعی می‌کنند تا حد امکان در نیروی انسانی صرفه‌جویی کنند. «پیمانکاران آبیاری از این عرصه‌ها را به چند کارگر می‌سپارند بدون اینکه به آنها آموزشی بدهند. نتیجهٔ اینکه کارگر چاه را جزو دارایی‌های شهرداری می‌بیند و بدون توجه به نیاز آبی و عمق آبی هر گیاه شروع به آبیاری می‌کند. همین مقوله سبب شده بارها با آب‌های رهاشده در سطح شهر مواجه باشیم.»
آب‌های رهاشده در شهر البته تنها به این مقوله مربوط نمی‌شود. یخ و برف‌های ذوب‌شده از کوهستان‌های شمال شهر هم در مسیری طولانی از جوی‌های شمال شهر همراه خود هرچه زباله است را با خود تا جنوب شهر می‌برند. «مردم فکر می‌کنند این آب رهاشده هرز می‌رود، در‌حالی‌که این آب‌هایی در طول مسیر خود می‌تواند مزارع،‌ گیاهان و درختان را مشروب کند. متأسفانه ما کانال‌های سیمانی طراحی کرده‌ایم که باعث می‌شود آب با آلودگی زیاد به‌سمت شهرری هدایت شود.» از نظر اقتصادنیا همانطور که برای بازیافت فاضلاب در تهران اقدامی انجام شده است، باید برای این آب‌ها نیز تصفیه‌خانه‌هایی در جنوب شهر راه‌اندازی شود و این آب‌ها بازیافت شوند.

پيش‌بيني مي‌شود تا سال ۱۴۱۰، ۵۸۰ هزار نفر به جمعيت پرديس، يك ميليون به منطقه ۲۲ تهران و نيم ميليون به ديگر شهرهاي استان تهران افزوده شود، معضل حفظ و نگهداري بوستان‌ها و فضاهاي سبز شهري نیز وجود دارد

تغییر در فرهنگ آب
فرهنگ آب در ایران تغییر کرده است،‌ اگر دو هزار سال پیش ما قنات ۱۰۰ کیلومتری حفر می‌کردیم که دو هزار و ۱۰۰ میله داشت و با همکاری چندین و چند روستا از آن حفاظت می‌شد، یا ۴۰ روستا از یک قنات استفاده می‌کردند و سازه‌هایی شگفت‌انگیز مانند سازه‌های آبی شوشتر را می‌ساختند‌، امروز اوضاع فرق کرده است. حتی همین ۴۰ سال پیش مردم آب برایشان مهم بود،‌ برای وضو گرفتن، شیر آب را در حوض باز می‌کردند تا آب هدر نرود یا روستاییان برای برداشت آب از یک منبع با هم مشارکت داشتند‌، الان هر کسی در خانهٔ خود چشمه‌ای دارد که مدیریت آن به خودش بستگی دارد‌، او هر چقدر بخواهد شیر آب را باز می‌گذارد‌، هر چقدر دلش بخواهد دوش گرفتنش را طول می‌دهد یا برای نظافت ساختمان از آن استفاده می‌کند. «در شمال تهران از غرب تا شرق آن فرهنگ استفاده از آب خیلی ضعیف است،‌ سرایداران این منطقه فکر می‌کنند چاه آنها به لایتناهی وصل است و منشأ آن را آب برف و باران نمی‌‌بینند. دیگر بخش‌های شهر هم وضعیت‌شان بهتر نیست و هر روز می‌شود انواع شیوه‌های مصرف نادرست را در یک پیاده‌روی ساده در سطح شهر دید،‌ چه از سمت مسئولان و چه از سمت مردم.»
البته آنچه روی زمین دیده نمی‌شود،‌ حجمی از آب‌هایی است که به‌واسطهٔ فرسوده بودن شبکهٔ آبی فرسوده هدر می‌روند. به گفتهٔ اقتصادنیا «یکی از وظایف وزارت نیرو تعویض این سیستم است تا از هدررفت ۳۰ درصد آب جلوگیری شود.» زمانی که از ۳۰ درصد صحبت می‌کنیم‌، کافی است نگاهی به سدهای تأمین‌کنندهٔ آب تهران بیندازیم و یک‌سوم آنها را برداریم. این حجم از آب درواقع هر ساله هدر می‌رود؛ چون برنامه‌ای برای بهسازی این شبکه نداریم، یا پول نیست یا عزم راسخی برای انجام آن. در کنار آن گاهی ابتکاراتی که برای زیباسازی فضای شهر به کار می‌گیریم هم آفت جانمان می‌شود‌، نمونه‌اش دریاچه غرب تهران که باعث شده‌اند چشم‌انداز زیبایی برای ساکنان برج‌های این منطقه ایجاد شود. از هشت میلیون مترمکعب حجم آب دریاچه، سالانه دو میلیون مترمکعب آب بخار می‌شود و ثابت می‌کند، هر اقدام به ظاهر زیبا و درستی،‌ لزوماً صحیح نیست و می‌تواند کلنگی به این ساختمان فرسوده مدیریت آب بزند.

پيش‌بيني مي‌شود تا سال ۱۴۱۰، ۵۸۰ هزار نفر به جمعيت پرديس، يك ميليون به منطقه ۲۲ تهران و نيم ميليون به ديگر شهرهاي استان تهران افزوده شود، معضل حفظ و نگهداري بوستان‌ها و فضاهاي سبز شهري نیز وجود دارد

تلویزیون سال‌ها قبل از آنکه گازرسانی انجام شود،‌ برنامه‌هایی با شخصیت بابا گازی را تدارک دید‌، بابا برقی هم بود که به همه نشان می‌داد چطور از این دو استفاده کنند. آب برای دهه‌ها مهجور ماند. هیچکس حواسش نبود ایران کشوری خشک است که آب مهمترین چالش آیندهٔ آن خواهد بود. در غیاب هر گونه کار فرهنگی، برداشت همه این بود که آب مشکلی ندارد. سازمان‌های متولی هم اینقدر برایشان این موضوع جدی نبود،‌ همچنان که الان هم نیست. شهرداری بیشتر نگران فضای سبز است تا میزان آب مصرفی، در مقابل وزارت نیرو دغدغه‌اش آب است نه فضای سبز، شهروند ویلانشین هم می‌‌خواهد استخرش آب داشته باشد. تلویزیون با میلیون‌ها مخاطب دغدغه‌های دیگری دارد و اگر بیلان بدهد که چقدر دربارهٔ آب برنامه ساخته‌ است، کارنامهٔ موفقی نخواهد داشت. نتیجهٔ این وضعیت خشک شدن دشت‌های ورامین و خالی شدن بسیاری از روستاهای آن در سال‌های اخیر است،؛ همان ورامینی که قطب صیفی‌جات تهران بود و حالا در بحران آب دست‌وپنجه نرم می‌کند، اما همچنان جهاد کشاورزی در فکر کشت گلخانه‌ای در آنجا نیفتاده است. از نظر اقتصادنیا باید هر چه زودتر چاره‌ای اندیشید زیرا ما از مرز هشدار رد شده‌ایم و پایتخت باید خود را برای روزهای سخت‌تری آماده کند؛ اگر همچنان در موضوع نگهداشت آب بین نهادهای مختلف همکاری وجود نداشته باشد، الگوی کشت اشتباه پیگیری شود و ما برای ورود تکنولوژی‌های جدید برای صرفه‌جویی در مصرف آب برنامه‌ای نداشته باشیم.
فرونشست تهران
«شینا انصاری» پژوهشگر محیط زیست و مدیرکل سابق محیط زیست شهرداری تهران معتقد است گرچه «آب» همواره به‌عنوان منبعی تجدیدپذیر معرفی می‌شود، اما به شرطی این گزاره معتبر است که میزان مصرف و برداشت با نرخ جایگزینی مناسب باشد. این درحالی‌است که اضافه‌برداشت از منابع آب در کشور در دو دههٔ گذشته به حد بالایی رسیده است، ضمن آنکه سطح منابع آب‌های زیرزمینی نیز در اقصی نقاط کشور از جمله تهران به‌شدت افت کرده و قنات‌ها و چاه‌های بسیاری خشک شده و مناطق متعددی هم در معرض فرونشست قرار گرفته‌ است. «پيش‌بيني مي‌شود تا سال ۱۴۱۰، ۵۸۰ هزار نفر به جمعيت پرديس، يك ميليون نفر به منطقه ۲۲ تهران و نيم ميليون نفر نيز به ديگر شهرهاي استان تهران افزوده شود. ازاين‌رو، علاوه‌بر تأمين آب شرب براي اين جمعيت رو به افزایش كه عمدتاً با تمركز بر پروژه‌هاي انتقال آب از مسافت‌های دوری چون سد لار و طالقان در نظر گرفته شده است، معضل ديگر چگونگي حفظ و نگهداري بوستان‌ها و فضاهاي سبز شهري برای شهرداری تهران است.» به اعتقاد این متخصص محیط زیست مسائل امروز تهران پيچيده‌تر از آن است كه بتوان بدون نگاه اكولوژيك براي طراحي فضاهاي سبز اقدام كرد. به‌ویژه در شرايطي كه كشور با محدوديت منابع آب روبه‌رو است و مردم استان‌هاي جنوبي كشور با تانكر به آب دسترسي پيدا مي‌كنند. «آبياري فضاهاي سبز شهري به‌صورتي دست‌ودلبازانه و بزك كردن پروژه‌هاي شهري و حاشيهٔ بزرگراه‌ها با چمن و گياهان آب‌بر به هیچ عنوان پذيرفته نيست». انصاری موضوع مهم را سازگاري فضاي سبز با اقليم می‌داند. رويكرد غالب در ايجاد فضاهاي سبز شهري در کشور كوتاه‌مدت بوده است، كاشت چمن و درختان سريع‌الرشد غالباً غيربومي طی دهه‌های گذشته از همين طرز تفكر تبعيت مي‌كردند. با وجود پيگيري‌های زیاد متخصصان امر که موجب شد در چندين مصوبه، كاشت چمن و گياهان آبدوست در تهران و برخي شهرهاي اطراف ممنوع يا محدود شود. حتی در برنامه‌اي زمان‌بندي‌‌شده می‌بایست سالانه ميزان چمن‌كاري بوستان‌های تهران به ميزان مشخصی کاهش پیدا کند و گياهان آب‌بر با گياهان بومي و سازگار با اقليم جايگزين شوند.» ممنوعيت كاشت چمن و آبياري فضاهاي سبز شهري در ساعات روز در شرايط فعلي منابع آب كشور از اين نظر اهميت دارد كه تا اندازه‌اي فشار‌ها را کم كرده و روند فزاينده كم‌‌آبي انسان‌ساز را كند مي‌كند.» موضوع دیگر پیامدهای برداشت بي‌رويه از آب‌هاي زيرزميني و حفر چاه‌هاي عميق است كه منجر به پايين‌ رفتن سطح سفره‌های آب زيرزميني و همچنين فرونشست زمين شده است. متأسفانه مشكل فرونشست دشت‌ها كه قبلاً در دشت‌هاي اطراف تهران گزارش مي‌شد در حال حاضر به برخي مناطق شهري تهران رسيده است.
انصاری ظرفیت قنوات در مشروب کردن فضای سبز تهران قدیم را هم محدود می‌داند. «در تهران كه روزگاري شهر چنارها نامیده می‌شد، بيش از ۶۰۰ رشته قنات جريان داشت كه به‌دليل بي‌توجهي مفرط به‌خصوص ساخت‌وسازهای غیراصولی، فقط ۱۵۰ رشته قنات باقي مانده است.» همین موضوع است که به گفتهٔ او ما را به این نتیجه می‌رساند که تهران دچار كمبود جدي منابع آب است؛ هر چند اهمیت و حساسیت آن هنوز از جانب مدیران تصمیم‌گیر به‌درستی درک نشده است. علاوه‌بر مسئلهٔ تأمين آب شرب پايتخت، با توجه به روند رو به رشد بارگذاري جمعيت در اين كلانشهر و شهرهاي اقماري پيرامون آن، مسئلهٔ مهم برای شهرداری حفظ و نگهداشت فضاي سبز است كه بقاي آن در گرو تأمين آب پايدار است. «در سال ۱۳۹۹ تفاهمنامه‌ای میان شهرداری تهران و وزارت نیرو با هدف تأمین آب مورد نیاز فضای سبز پایتخت از پساب، منعقد شد. براساس این تفاهم طی دورهٔ زمانی ۱۱ ساله (۱۴۱۰-۱۴۰۰) مقرر بود که میزان مصرف پساب برای آبیاری فضای سبز کلانشهر تهران ۱۳۸ میلیون مترمکعب در سال افزایش پیدا ‌کند و به موازات آن میزان مصرف آب‌های زیرزمینی ۵۳ میلیون مترمکعب کاهش ‌یابد. تفاهمنامه‌ای که متأسفانه اجرایی نشد.»
انصاری تغيير رويكرد در زمينهٔ تأمين منابع آب مورد نياز براي آبياري فضاهاي سبز شهري، استفاده از پساب‌هاي شهري به‌عنوان منابع پايدار و جايگزين، راه‌اندازي و توسعهٔ تصفيه‌خانه‌هاي محلي فاضلاب را يكي از برنامه‌هاي زيرساختي مهم می‌داند كه در كنار هوشمندسازي آبياري، احياي قنوات و آموزش به پيمانكاران و كارگران فضاي سبز و استفاده از گیاهان سازگار با اقلیم می‌تواند تا حدی مشکلات کمبود آب در تهران را تعدیل کند.
تهران در تصرف گونه‌های آب‌بر
«هادی کاشانی» کارشناس فضای سبز شهری هم تجدیدنظر در سیاست‌های کلان توسعه و نگهداری فضای سبز شهر تهران را امری ضروری می‌داند. «سیستم‌های هواشناسی و سازمان‌های مرتبط آماری را اعلام می‌کنند که نشان می‌دهد وضعیت ما هر سال نسبت به سال قبل بیش از پیش با تبعات گرمایش جهانی دست به گریبان خواهیم بود.»
تهران در جنوب البرز قرار گرفته است و عدد و رقم بارش ها در آن قابل مقایسه با شمال این رشته کوه نیست. در این شهر همچنین تمرکز بارندگی تنها به دو فصل محدود می‌‌شود. «در تهران زمستان‌ها خشک و تابستان‌ها گرم است. بنابراین، اکوسیستم هیچگاه در این شهر به شکلی نبوده است که انتظار فضای سبزی به‌شکلی که اکنون وجود دارد، داشته باشیم.»
به گفتهٔ این کارشناس فضای سبز شهری در این منطقه در دره‌ها و آبرهه‌ها گونه‌های درخت و درختچه وجود داشتند و بقیهٔ پوشش از نوعی گیاهان تنک بود که به‌شکل فصلی رشد می‌کردند. بااین‌حال، بدون توجه به این اکوسیستم از دههٔ ۷۰ به بعد فضای سبز شهری در پایتخت و به‌ویژه در حاشیهٔ بزرگراه‌های آن با آبیاری بارانی شکل رفت. گونه‌هایی که در این عرصه‌ها کاشته شدند اغلب نیاز آبی بالایی داشتند و اغلب آنها از گونه‌های غیربومی و اروپایی بودند. حتی سال‌ها بعد که تبعات این پوشش آشکار شد‌، همچنان مدیران شهری بر توسعهٔ فضای شهر اصرار کردند و در روز درختکاری انواع و اقسام نهال‌ها را کاشتند. «سیستم مدیریت شهری باید اعتراف کند که شرایط اقلیمی ایران با اروپا متفاوت است. در نتیجه باید در سیاست‌های توسعه و نگهداشت فضای سبز شهری تجدیدنظر کند.»
زمانی که نهالی تازه کاشته می‌شود بین سه تا پنج سال نیاز به نگهداری و آبیاری دارد تا ریشه‌هایش خود را به بخش‌های عمیق‌‌تر خاک برساند. همین موضوع به‌نظر کاشانی نهال‌کاری‌ها را غیرقابل توجیه می‌کند. «در شرایطی که منابع آبی نداریم باید ابتدا پروژه‌های توسعه‌ای را متوقف کنیم و انرژی خود را برای نگهداشت حفظ وضع موجود و گونه‌های مقاوم بگذاریم.»
کاشانی به تجربهٔ سفر خود به هلند اشاره می‌کند‌، کشوری که به‌واسطهٔ منابع آبی فراوان شناخته شده است. آن سال که او به هلند رفت باران کمی باریده بود، مدیران شهری می‌‌توانستند با سایر منابع، فضای سبز شهری و گل‌کاری‌ها را مشروب کنند،‌ اما این کار را انجام ندادند. آنها اعتقاد داشتند اگر شرایط اقلیمی منجر به از دست رفتن برخی گونه‌های شهری می‌شود نمی‌توان آن را با صرف آب بیشتر نگه داشت. بنابراین، در آن سال چمن‌کاری‌ها و گل‌کاری‌ها خشک شدند. در مقابل به نظر می‌رسد در ایران حفظ ظاهر اهمیت بیشتری دارد. نمونه‌ای که این کارشناس فضای سبز مثال می‌زند درختان چنار ولیعصر به‌عنوان یک گونه با نیاز آبی بالا است. «در سال‌های اخیر عمده درختان رو به زوال رفته‌اند. سیاست مدیریت شهری این بوده که درختان چنار چندساله را از نهالستان اطراف کرج با مکانیزمی دشوار و با حجم قابل‌توجهی ریشه انتقال دهد و آنها را در این خیابان بکارد،‌ چنارهایی که به میانسالی نمی‌رسند و می‌میرند.» از نظر او باید این چرخهٔ معیوب را متوقف کرد،‌ چرخه‌ای که باعث شده است ما در خیابان ولیعصر هیچ چنار میانسالی نداشته باشیم،‌ چون به این سن نرسیده می‌میرند؛ در مقابل او کاشت داغداغان به‌عنوان یک گونهٔ سازگار با شرایط آبی کم را توصیه می‌کند.
برخی عنوان می‌کنند اگر آبیاری به ساعت‌هایی محدود شود،‌ حجم آب مصرفی به‌شدت کاهش می‌یابد،‌ درحالی که کاشانی این کار را غیرممکن می‌داند. «در قالب بخشنامه و دستورالعمل عنوان می‌شود که آبیاری در ساعات خنک باشد، ولی وقتی محدودیت منابع آبی مانند یک حلقه قنات و یک حلقه چاه داریم،‌ چاره‌ای جز آبیاری ۲۴ ساعته نیست. ازاین‌رو، در ماه‌های گرم سال و در پیک دمایی شاهدیم آبیاری به همان شیوه انجام و در نتیجه درصد قابل‌توجهی همان وقت تبخیر از سطح می‌شود.» علاوه‌بر‌اینها به گفتهٔ این کارشناس فضای شهری پیاده‌سازی آبیاری مکانیزه مدرن نیازمند امنیت شهری است. زمانی که ما در تهران با فقر گسترده مواجهیم و المان‌های شهری به سرقت می‌روند سیستم‌های مکانیزه حتی در صورت استفاده به‌راحتی سرقت می‌شوند. نتیجه‌ای که کاشانی از این شرایط می‌گیرد رفتن به جلو تا مرز فروپاشی به لحاظ تأمین منابع آب است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا