دکتر حسین آقاخانی: «آینده محیط زیست ایران آینده دردناکی خواهد بود»
روزنامه آرمان ملی آرمان ملی : سیاستهای در پیش گرفته شده در کشور به گونهای بوده که فشار بیش از حدی بر منابع طبیعی وارد شده است.
بحرانهای محیط زیست نتیجه دستاندازی افسار گسیخته دهههای گذشته است و دولت به شکل بیرحمانه از منابع طبیعی بهرهبرداری کردهاند برای همین برخی معتقدند مدیران سازمان محیط زیست جاده صاف کن سیاستهای دولتها بودند.
در دهههای گذشته بیشترین آسیب به منابع آبی کشور وارد شده است. تفکری در کشور وجود داشت که معتقد بود منابع طبیعی پایان پذیر نیست تحریمها روی وضعیت محیط زیست کشور تأثیر گذاشته است.
دکتر حسین آخانی استاد سابق دانشگاه تهران، کارشناس و فعال محیط زیست و موسس بخش گیاهشناسی موزه تاریخ طبیعی ایران است که دکتری خود را در رشته گیاه شناسی از دانشگاه مونیخ آلمان اخذ کرده و صاحب تألیفات متعددی در زمینه محیط زیست است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی مهمترین دلایل تشدید بحران محیط زیست ایران با دکتر آخانی گفتوگو کرده است. او معتقد است: « همه دولتهایی که پس از جنگ روی کار آمدند فارغ از اینکه به کدام جریان سیاسی تعلق داشته باشند با تحریم مواجه بودند و به همین دلیل برای ادامه بقای خود تا آنجا که امکان داشت از منابع طبیعی کشور بهرهبرداری کردند. این در حالی بود که پس از دهه60 جمعیت کشور افزایش پیدا کرد و به همین دلیل مسأله غذا مورد توجه دولتها قرار داشت. یکی از بخشهایی که در نتیجه تحریمها آسیب جدی دید معادن بودند. در شرایطی که کشور تحریم بود منابع را به هر شکل که امکان داشت توسعه دادند و به این ترتیب بسیاری از زیستگاههای طبیعی کشور نابود شد. زیرا دولتها به صورت منابع طبیعی را مورد استفاده قرار دادند تا بتوانند به حیات خود ادامه بدهند.» ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*چرا بحرانهای محیط زیستی در ایران روز به روز بیشتر میشود؟ مهمترین علت آسیب به محیط زیست در دهههای گذشته چه بوده است؟
وضعیت نابسامان محیط زیست امروز ایران یک شبه ایجاد نشده، بلکه سیاستها و برنامههای اشتباه در دهههای گذشته باعث شده امروز ما با چالشهای جدی محیط زیستی مواجه باشیم. پس از انقلاب سال57 ما با یک تفکر در کشور مواجه شدیم که گمان میکرد باید تمام منابع مورد نیاز را در درون کشور تأمین کند به همین دلیل نیز فشار روی منابع طبیعی را افزایش داد. این در شرایطی بود که برخی تفکرات افراطی به این موضوع باور نداشتند که منابع طبیعی پایان پذیر است و حتما پس از مدتی از بین میرود. به همین دلیل برای اجرای سیاستهای خود تا آنجا که امکان داشت فشار روی محیط زیست را افزایش دادند و از منابع طبیعی استفاده کردند. این اتفاق از زمانی شدت پیدا کرد که جهاد سازندگی متشکل از افرادی تشکیل شد که به محیط زیست علاقه داشتند، اما از دانش و سواد کافی برخوردار نبودند. این افراد تلاش کردند کشاورزی را در کشور توسعه بدهند. این توسعه بیرویه در کنار بیتوجهی به حفاظت از محیط زیست باعث شد که منابع طبیعی و به خصوص آب را مورد استفاده قرار بدهند. این در حالی است که پس از انقلاب کشور با مخاطرات جدی مانند جنگ تحمیلی نیز مواجه بود. علاوه بر آن، تحریمهایی علیه ایران وجود داشت که تا امروز نیز ادامه یافته و روی وضعیت محیط زیست کشور تأثیر گذاشته است.
*تحریمها چه تأثیری روی محیط زیست کشور داشته است؟
همه دولتهایی که پس از جنگ روی کار آمدند فارغ از اینکه به کدام جریان سیاسی تعلق داشته باشند با تحریم مواجه بودند و به همین دلیل برای ادامه بقای خود تا آنجا که امکان داشت از منابع طبیعی کشور بهره برداری کردند. این در حالی بود که پس از دهه جمعیت کشور افزایش پیدا کرد و به همین دلیل مسأله غذا مورد توجه دولتها قرار گرفته بود. یکی از بخشهایی که در نتیجه تحریمها آسیب جدی دید معادن بودند. در شرایطی که کشور تحریم بود منابع را به هر شکل که امکان داشت توسعه دادند و به این ترتیب بسیاری از زیستگاههای طبیعی کشور آسیب دید زیرا دولتها به صورتی منابع طبیعی را مورد استفاده قرار دادند تا بتوانند به حیات خود ادامه بدهند.
در عین حال بخش منابع آبی کشور نیز آسیب دید. در طول دهههای گذشته براساس سیاستهای اشتباه در زمینه سدسازیهای بیرویه که در شرایط کنونی نیز ادامه دارد بسیاری از منابع آبی کشور از بین رفت. از سوی دیگر به دلیل استفادههای غیرعلمی از سفرههای آبهای زیرزمینی این بخش نیز با آسیبهای جدی مواجه شده است. پس از دولت سازندگی نیز با گروهی از ثروتمندان مواجه شدیم که رفتار آنها نسبت به محیط زیست اشکال مختلفی پیدا کرد. بخشی تکنوکراتها بودند که بیشتر در شرکتهای سدسازی، جاده سازی و خودرو سازی فعالیت میکردند. بخش دیگری نیز دلال بودند و به دنبال سوداگری، زمین خواری و ساخت و سازهای غیرقانونی مبتنی بر بهرهوری سرزمین بودند. واقعیت این است که این جریان در درون ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور رشد کرد. نکته مهم نیز این بود که اغلب این افراد و گروهها به نوعی حاشیه امن داشتند. به عنوان مثال شرکتهای عمدتا خصولتی بودند و کسانی که به منابع طبیعی دستدرازی میکردند عمدتا با همراهی نهادهای دولتی بود. در غیر این صورت امکان دسترسی آنها به منابع طبیعی وجود نداشت. این وضعیت نیز به صورت افسارگسیختهای در دهههای گذشته شتاب پیدا کرد.
*در دهههای گذشته سازمان محیط زیست متولی حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی کشور بوده است. این سازمان به چه میزان در این زمینه موفق بوده است؟
همه اتفاقاتی که درباره محیط زیست ایران رخ داده در سایه ضعف سازمان محیط زیست و سازمان جنگل داری و مراتع بوده است. به دلیل اینکه مدیریت این دو سازمان عمدتا سیاسی بوده و به صورت فنی و دلسوزانه برای محیط زیست کشور عمل نکردهاند؛ لذا شرایط شکل پیچیدهتری به خود گرفت. مدیران سیاسی که برای سازمان محیط زیست انتخاب میشدند بیشتر جاده صافکن سیاستهای دولت بودند و به همین دلیل میزان تخریبها با کمک برخی نهادهای حکومتی روز به روز افزایش پیدا کرد. نتیجه این وضعیت نیز امروز آشکار شده است. من بیش از دو دهه بیش در مقالهها و مصاحبههایی که انجام میدادم این مخاطرات را تشریح کردم و همواره باور داشتهام با این نوع سیاستگذاری آینده محیط زیست ایران آینده دردناکی خواهد بود. مسئولانی که در دهههای گذشته متولی سازمان محیط زیست بودهاند به هشدارهای فعالان و کارشناسان محیط زیست توجه نکردند. به همین دلیل امروز با شهرهای آلوده، هوای آلوده در همه نقاط کشور، خشک شدن دشتها، فرونشست زمین، کمبود منابع آبی و… مواجه هستیم. در دهه آینده، ایران و همه کشورهای جهان با مسأله افزایش گرمای کره زمین مواجه هستند. این در حالی است که براساس پیش بینیهایی که کارشناسان انجام دادهاند تأثیرگرمای زمین در منطقه خاورمیانه تقریبا دو برابر کشورهای دیگر است که این وضعیت شامل ایران نیز به عنوان یک کشور گرم و خشک خواهد شد. آثار این وضعیت امروز در شهرهای جنوبی کشور مشهود است و دمای نزدیک به پنجاه درجه به یک دمای عادی برای مردم این مناطق تبدیل شده است. این موضوع نیز مزید بر علت شده تا بحرانهای محیط زیستی ایران را تشدید کند.
*شما در صحبتهای خود بحران کمبود منابع آبی را مهمترین بحران محیط زیستی ایران معرفی کردید. بحران آبی در ایران چه دلایلی دارد و چه چشم اندازی پیش روی کشور در این زمینه وجود دارد؟
ایجاد شرایط بحرانی آب در ایران چند دلیل عمده دارد. مدیریت ناصحیح منابع آب در ایران یکی از عوامل عمده بیآبی است. یکی دیگر از عوامل پیدایش بحران آب در ایران تغییرات ساختار اجتماعی- اقتصادی کشور طی چند دهه اخیر بوده است که باعث افزایش مصرف آب در کشور شده است. همچنین این تفکر که ایران باید در تولید محصولات کشاورزی خودکفا شود، از جمله عوامل مصرف زیاد آب و ایجاد شرایط بحرانی آب در کشور بوده است. افزایش جمعیت در ایران البته به بحران آب در کشور دامن زده است، چراکه بر نیاز کشور به آب افزوده است. علاوه بر این، وقوع خشکسالیهای نسبتاً طولانی مدت در کشور و همچنین افزایش گرمای کره زمین که نه تنها ایران بلکه بسیاری از کشورهای جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است.
ایران کشوری است که بخش قابل توجهی از مناطق آن قبلاً در تنش آبی قرار داشت و امروز طبیعی است که در شرایط فعلی دامنه این تنش گسترش پیدا کند. اکنون بسیاری از مطالعات مستقل نشان داده است که خشکسالی نمیتوانسته تا این اندازه برای ایران مشکل ایجاد کند. قطعا درصدی از این خشکسالی به تغییر اقلیم مربوط است، اما بخش عمده مشکل یعنی عامل بیش از ۸۰- ۷۰ درصد بحران آب امروز ایران مربوط به نحوه بهره برداری از منابع آبی و به ویژه دخالت در روند طبیعی هیدرولوژیکی کشور بوده است. سدسازیهای بیرویه و همچنین پروژههای انتقال آب باعث تغییر روند طبیعی هیدرولوژیکی کشور شده است. کشور ایران در تولید گازهای گلخانهای جزو 10 کشور اول جهان است. در مورد تخریب محیط زیست، فرسایش خاک و همچنین به اصطلاح مصرف ناپایدار و بیرویه منابع طبیعی نیز بسیاری از آمارها نشان میدهد که ایران جزو کشورهای صدر جدول است.
بحث تغییر اقلیم البته یک بحث جهانی است و طبیعی است که همه کشورهای جهان به شکلی در این ماجرا نقش داشتهاند.کشورهای بزرگتر و صنعتیتر بیشتر در این ماجرا نقش داشتهاند و نقش کشورهای در حال توسعه هم بسیار چشمگیر بوده است. ایران هم جزو کشورهای در حال توسعه است. البته طبیعی است که مسئولان مرتبط با مدیریت منابع آب کشور از طریق اختلال در توازن هیدرولوژیک کشور و از طریق از بین بردن مراتع و جنگلها نقش زیادی در تشدید بحران تغییر اقلیم ایران داشتهاند. امروز مسئولان امور آب کشورمان زیر سایه سکوت متولیان محیط زیست، در حقیقت روند ناپایداری در کشور ایجاد کردهاند و ایران را در مقابل شرایط بحرانی آب نسبت به هر کشوری آسیبپذیرتر کردهاند. امروز دمای کشورهای خاورمیانه تقریباً 2 برابر متوسط جهانی افزایش یافته است. این افزایش درجه حرارت در اثر تغییر اقلیم در این کشورها بوده است. بنابراین حساسیت مقامات جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به محیط زیست کشور بیشتر از کشورهایی باشد که در عرضهای جغرافیایی بالاتر قرار دارند، چراکه کشور ایران آسیب پذیرتر است.
انتهای پیام