سریال «عاشورا»؛ نوری در تاریکی
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی با عنوان «نوری در تاریکی» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سریال عاشورا از معدود ساخته ها درباره جنگ است که واقعیات جنگ تحمیلی و شخصیت های آن را به زیبایی و هنرمندانه به تصویر می کشد.
دراین سالها که سیما از هنر تقریبا تهی و جعبه تلویزیون در تاریکی خود خواسته گرفتار شده است این سریال نوری در این ظلمت نفس گیر است.
سریال عاشورا از مهدی وحمید باکری و دیگر رزمندگان جنگ می گوید بدون مبالغه بدون افزودن های نابجا و بدون کاستن های بی جا در این سریال مردان جنگ و همسرانش، سرداران جنگ و رزمندگانش همان طور که بوده اند تصویر می شوند؛ لذا تماشاگر با خنده ها و گریه های آنان می خندد و می گرید با دلتنگی هایشان دلتنگ و باشادی هایشان شاد می شود.
عاشورا مثل قهرمانان جنگ بی ادعاست شعار نمی دهد این سریال حتی در تصویر مظلومیت ها و عسرت های مردان جنگ و خانواده هایشان نیز دچار زیاده گویی نمی شود. با زبان تصویر بهترین را ارائه می دهد مثل تصویر زیبا و غریبانه خانه خالی حمید باکری و زنگ خوردن تلفن و در بیرون بارش برف و همسر حمید که با دو فرزندش راهی مطب دکتر هستند این صحنه و مانند آن همچون آینه ای شفاف هرآنچه که بوده را انتقال می دهد. از این رو ما را به راحتی به دهه شصت و حس حال و هوای آن می برد در صحنه ای دیگر می بینیم که در روز عروسی مهدی باکری جوانی از عروسی خود به شکل دیگر ونه صرفا با سلام وصلوات می گوید و یا در کنار حمید باکری در تاکسی پیرمردی را می بینیم که خروس باز است و از برده شدنش به کمیته می گوید.
فیلم ابایی ندارد که از اختلاف و گاه درگیری بین نیروهای خودی در خط مقدم جنگ نیز بگوید لذا این سریال همان گونه که واقعیات پشت جنگ را نشان می دهد و تنوع نگاه و عمل مردم در آن سالها را تصویر می کند در باره جنگ تحمیلی و مردان میدان نیز قدیس نمی سازد و در کنار بیان رشادت ها، خصایص طبیعی افراد را که در مواقع خطر بروز می کند را نیز با هنرمندی نشان می دهد فیلم از زبان رزمنده جوانی که رفیق شهیدش را به کول گرفته تا به عقب منتقل کند و با اعتراض رزمنده ای مواجه می شود می گوید من مهدی باکری نیستم واین یعنی آن حاج مهدی باکری است که راضی نشده تا پیکر برادر شهیدش آورده شود چراکه پیکر دیگر شهدا در خط مانده است و من آن ظرفیت را ندارم.
فیلم حتی عصبانیت مهدی باکری را در لحظه گم شدن برادر زاده اش در حرم حضرت معصومه (س) و رفتار تندش با دایی که باید مراقب می بود را نشان می دهد و این یعنی باکری بزرگ بود اما به هر حال انسانی است با خصایص انسانی و البته او بعد پیشانی دایی را می بوسد.
این نگاه الگوگیری را برای مخاطب راحت تر می سازد چرا که شخصیتی غیر قابل دست یابی به او نشان داده نمی شود. روش قرآن نیز در احوال انبیاء این گونه است که در کنار بیان کمالات روایتگر واقعیات رفتاری آنان نیز هست که گاه تحت تاثیر احساسات آنی بوده مثل روایت عصبانیت حضرت موسی یا عزم ناکافی حضرت آدم و یا شتاب در داوری داود نبی و موارد دیگر.
سریال صحنه های بسیار برای بسیار دیدن دارد و یک استثناء در فضای بی رمق فعلی سیماست با این سریال می شود با جنگ و خاطراتش زندگی کرد و زندگی واقعی آن دوره را بی غل وغش دید و اشک ریخت و بر آن حال وهوا و بر موقعیت مهدی و حمید و سایر سلحشوران جنگ تحمیلی حسرت برد.
در سریال از بک های زیبا و به جایی نیز استفاده شده است از جمله بعد از به تصویر کشیدن کار خسرو که پیکر رفیقش محمد را به کول گرفته و به عقب بر می گر داند صحنه ای را نشان می دهد که پیش از آن محمد، خسرو را که پایش مضروب شده را به کول گرفته و می برد.
همچنین ترسیم شخصیت ها درسریال استادانه است از جمله شخصیت رزمنده شجاع شوخی را به تصویر می کشد که عراقی ها را دست می اندا زد و آنان را به تصور این که می خواهد تسلیم شود غافل گیر می سازد و ابتدا دست ها را بالا می برد و ناگهان به آنان حمله ور می شود سپس به دست عراقی ها شهید می شود و این صحنه با شناخت قبلی ارائه شده از آن شخصیت اشک و لبخند را همزمان در چهره مخاطب می نشاند.
نکته های بسیار دیگر در جزییات سریال هست که نشان می دهد هنر و تعهد پشت آن وجود دارد و ذکر همه آنها فراتر از مجال این نوشته است.
در کل با آن که فیلم واقعیات تلخ جنگ را به تصویر می کشد اما فیلمی تلخ و امیدسوز نیست و تلخی ها را با تصویرگری شوخ طبعی و سرزندگی رزمندگان تحت تاثیر همت های بلند قرار می دهد و غلبه را با اراده های شکست ناپذیر نشان می دهد در پایان به عنوان یک درس مهم از این سریال باید به همه برنامه سازان یادآور شد که تبیین ارزشها و تصویر حمیت ها وحماسه ها نیازی به اغراق و یا کتمان ندارد که اینها کار را ابتر و بی حاصل می سازد.
همچنین این سریال تلنگری است بر ریا و ادا و ادعاها که در فضاهای سیاسی و فرهنگی دیده می شود و همه ما را دعوت به الهام گرفتن از اخلاص ها و بی ریا یی افراد و فضاهای آن برهه کم نظیر می کند.
انتهای پیام