تشدید ناامنی غذایی در یک دهه گذشته
روزنامه پیام ما نوشت: گرمایش جهانی به مرحلهٔ بحرانی رسیده و گونههای مختلف زیستی را در معرض خطر قرار داده است. گزارش سازمانهای بینالمللی میگوید که خشکسالیها ۷۰۰ میلیون نفر را تا سال ۲۰۳۰ مجبور به جابهجایی اجباری و مهاجرت از محل زندگیشان میکند. افزایش دفعات و شدت رویدادهای حدی اقلیمی در جهان، بسیاری از کشورها از جمله ایران را با خشکسالی و کمبود منابع آب زیرزمینی مواجه کرده است. در این بین فرسایش خاک و کمبود بارشها، لطمهٔ جدی به بخش کشاورزی و تولید مواد غذایی زده است. در وبیناری که در دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور برگزار شد، «رامش عالیپور»، پژوهشگر سیاستگذاری غذا گفت که بیتوجهی سیاستها به پیامدهای تغییراقلیم، ناامنی غذایی را در ایران به وضعیت هشدار میرساند.
سیاستهای تولید و تامین غذا در سند ملی ده ساله «تغییراقلیم و اثرات آن بر سلامت» بنا بود با نگاه به پیامدهای تغییراقلیم و ظرفیت کشور به نحوی طراحی شود که کمترین آسیب را به محیط زیست برساند و در عین حال امنیت غذایی مردم را تأمین کند. اما سیاستگذار تاکنون نشان داده که چندان در جهت کاهش پیامدهای تغییراقلیم حرکت نمیکند. این در حالی است که تغییراقلیم اثرات گستردهای بر کاهش تولید، عرضه و توزیع مواد غذایی دارد. این موضوع روز دوشنبه، در وبیناری با عنوان «تغییراقلیم، سلامت و حکمرانی امنیت غذایی در ایران» بررسی شد.
تغییراقلیم سلامت را تهدید میکند
در این وبینار که زیر نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی برگزار شد، «رامش عالیپور بیرگانی»، پژوهشگر سیاستگذاری غذا و تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تهران در سخنان خود به تبعات تغییراقلیم برای سلامت عمومی پرداخت و گفت: «ما شاهد افزایش دما در کنار کاهش تعداد روزهای سرد هستیم و میزان بارش بهطور قابل توجهی کاهش یافته است بهنحوی که رویدادهای حدی مثل خشکسالی مشهود است. تجربهٔ این شرایط در حالی است که افزایش دما و تغییراقلیم هم بر تولید محصولات کشاورزی تأثیر میگذارد و هم بر سلامت عمومی. این روند بر ایجاد بیماریهای نوپدید، افزایش فقر جهانی و افزایش قیمت مواد غذایی، بروز جنگها و دسترسی به آب سالم تأثیر میگذارد.»
پیشبینی شده تا سال ۲۰۵۰، ۲۰ درصد تعداد کودکان مبتلا به سوءتغذیه در دنیا افزایش پیدا میکند. همچنین ۱۷۵ میلیون نفر دچار کمبود روی و ۱۲۲ میلیون نفر هم با کمبود پروتئین مواجه میشوند
او با این مقدمه دربارهٔ ارتباط تغییراقلیم و سلامت توضیح داد: «رویدادهای حدی مثل سیل و زلزله و همچنین موجهای گرما، تأثیری مستقیم بر بروز بیماریهای قلبی دارد و علاوه بر این سلامت روان را تهدید میکند. از سوی دیگر این روند ما را با افزایش بیماریهای مرتبط با حشرات و جوندگان مواجه میکند و بیماریهای واگیرداری مثل وبا بهدلیل وقوع سیل، خشکسالی و افزایش غلظت آب دور از انتظار نیست. این شرایط همچنین کمبود دسترسی به آب و آلودگی آب را در پی دارد.»
عالیپور در ادامه با اشاره به نبود دسترسی به غذای سالم، افزایش ناامنی غذایی و گرسنگی بهخصوص در مناطقی که در معرض خشکسالی و سیل هستند، مثل کشورهای آفریقا، آسیای شرقی، خاورمیانه و بعضی کشورهای آمریکای لاتین، افزود: «بسیاری از مناطق جهان که با رویدادهای شدید غذایی روبهرو هستند، همان نقاطی هستند که با بیشترین رویدادهای حدی اقلیمی دست به گریبانند.»
این کارشناس علوم تغذیه از سوی دیگر به درگیری ساکنان استانهای سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی، بوشهر و لرستان با بلایایی چون خشکسالی، سیل و موج گرما پرداخت و دربارهٔ بروز مشکلات تنفسی به دلیل افزایش گردوغبار و آلودگی هوا گفت: «ذرات گردوغبار در سیستانوبلوچستان باعث از دست رفتن بینایی افراد شده است. از سوی دیگر شاهدیم که مهاجرتهای اقلیمی به دلیل سیل و خشکسالی و از دست دادن منبع درآمد در بخش کشاورزی افزایش یافته است.»
در سال ۱۳۹۰ هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و بلوچستان استانهای ناامن غذایی محسوب میشدند. اکنون پس از یک دهه این استانها با تنشهای آبی، مشکلات تولید مواد غذایی و کشاورزی و همچنین کمبود آب در بخش صنعت مواجهند
تغییراقلیم، ناامنی غذایی را تشدید میکند
به گفتهٔ این پژوهشگر، تغییراقلیم بر همهٔ مولفههای امنیت غذایی تأثیر مستقیم دارد. او دربارهٔ این مولفهها چنین توضیح داد: «مولفهٔ فراهم بودن شرایط بهطور مستقیم با تولید انبوه و سالم مواد غذایی و آب و خاک سالم در بخش صنعت کشاورزی گره میخورد. همچنین مولفهٔ دسترسی که به زیرساختهای توزیع غذا و وضعیت اجتماعی، قیمت غذا و قدرت خرید مردم بازمیگردد که سیل یا خشکسالی بر اثر تغییراقلیم و با از بین بردن مواد غذایی و افزایش قیمت غذا در جهان، بهطور مستقیم دسترسی به مواد غذایی را تحت تأثیر قرار میدهد.» این پژوهشگر دربارهٔ مولفهٔ مصرف غذا در بدن گفت: «سلامت غذا، جذب و کیفیت غذا و دانش تغذیهای افراد که شرایط تغییراقلیم چگونه بر مواد غذایی تأثیر میگذارد و همچنین نحوهٔ آماده کردن غذا بدون دسترسی به آب سالم در این شرایط بر موضوع پایداری امنیت غذایی و سلامت عمومی تأثیرگذار است.» به گفتهٔ او پایداری امنیت غذایی فقط وقتی برقرار میشود که امنیت سیاسی، اقتصادی باثباتی در کنار توجه به پایداری آب و خاک و اقلیم برقرار باشد.
احتمال ابتلای ۳۵ درصد جمعیت ایران به سوءتغذیه
عالیپور با اشاره به آنچه که بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ آمریکا و تغییرات ارزش دلار و نفت جهانی، بر سر کشورهای تولیدکننده و صادرکننده مواد غذایی آورد، گفت: «ناامنی غذایی با بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در جهان افزایش یافت. همچنین سال ۲۰۱۱ با خشکسالی روسیه و سیل پاکستان، قیمت برنج و گندم در این کشورهای صادرکننده مواد غذایی افزایش پیدا کرد و ناامنی غذایی و مرگومیر جهانی افزایش پیدا کرد.» او در ادامه گفت که اگر سیاستگذاران تصمیم به تغییر رویه نگیرند، پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰، تعداد کودکان مبتلا به سوءتغذیه در دنیا ۲۰ درصد افزایش پیدا کند. همچنین محتمل است که ۱۷۵ میلیون نفر دچار کمبود روی و ۱۲۲ میلیون نفر هم با کمبود پروتئین مواجه شوند. او سناریوی بدبینانهٔ تغییراقلیم را با توجه به سه سال متوالی خشکسالی و از بین رفتن ۳۰۰ دشت از ۶۰۰ دشت ایران را چنین توصیف کرد: «این احتمال وجود دارد که بیش از ۳۵ درصد جمعیت کشور ما تا ۲۷ سال دیگر به سوءتغذیه دچار شوند. همچنین با از بین رفتن دشتهای ایران و استفادهٔ بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی و مدیریت ناکارآمد، مناطقی که عمدتاً در تولیدات مواد غذایی ما از جمله گندم و برنج نقش مهمی داشتند، به دشت ممنوعه تبدیل شدهاند.»
استانهای ناامن غذایی، ناامنتر شدند
در ادامهٔ این وبینار، این پژوهشگر به دادههای مطالعهای پرداخت که در سال ۱۳۹۰ انجام شده و با در نظر گرفتن میانگین بارش یکساله، نقشهای از امنیت غذایی استانهای کشور منتشر تهیه کرده است. او گفت: «در آن زمان اصفهان، سمنان، تهران، قم، یزد و همچنین آذربایجان شرقی، قزوین و مازندران از جمله استانهای بسیار امن غذایی بهشمار میرفتند. بر اساس این مطالعه هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و سیستانوبلوچستان استانهای ناامن غذایی محسوب میشدند.» عالیپور با مرور این دادهها اضافه کرد: «اکنون پس از یک دهه این استانها با تنشهای آبی، مشکلات تولید مواد غذایی و کشاورزی و همچنین کمبود آب در صنعت مواجهند.»
او با تأکید بر اینکه در بافتار کشور ایران، نمیتوان از امنیت غذایی بدون تأثیرات تغییراقلیم گفت، عنوان کرد: «در کشور ما میزان سرانهٔ تولید گازهای گلخانهای برای هر فرد ۸.۵ تن است که بخشی از آن مربوط به تولید غذا، کشت برنج و دامپروری و تولید گاز متان در دستگاه گوارش دام است. همچنین سوزاندن چوب چه در بخش صنعت و چه برای تولید غذا در کنار اتلاف مواد غذایی و تولید ضایعات مواد غذایی بر تغییراقلیم و شدت یافتن تبعات آن تأثیرگذار است.»
این پژوهشگر با بیان این مطالب تأکید کرد: «با توجه به خسارات سیلهای ناشی از تغییراقلیم باید برای سیاستگذاری در جهت سازگاری با تغییراقلیم آماده باشیم.»
او از سوی دیگر با یادآوری جایگاه سوم ضایعات مواد غذایی در جهان در تولید گازهای گلخانهای به نتایج مطالعهای دربارهٔ کاهش ضایعات مواد غذایی اشاره کرد که بر اساس آن، در حالی که ۳۰ درصد نان تولیدشده در ایران به ضایعات تبدیل میشود، این رقم برابر نان مصرفی ۱۲ میلیون نفر از مردم کشور برای یک روز است.
او در ادامه گفت: «یکی از برنامههای شورای عالی سلامت و امنیت غذایی بر اساس یک مطالعه مروری نظاممند در کشور نشان داد که با بهبود کیفیت نان در کشور و علاوه بر این آموزش مصرف بهینه به مردم میتوان حجم ضایعات نان را به میزان قابل توجهی کاهش داد.»
عالیپور در پایان از ضرورت همکاری بین بخشی سیاستگذاران چنین گفت: «وزارت نفت تاثیر مستقیمی بر سلامت جامعه و امنیت غذایی دارد. چرا که میتواند در انتشار گازهای گلخانهای نقش بهسزایی بازی کند و در برابر افزایش دما و کاهش بارش و اثرات منفی رویدادهای حدی اقلیمی و افزایش سلامت و امنیت غذایی میتواند تأثیرگذار عمل کند. به همین دلیل مهم است که نهادهای دولتی با هم همکاری کنند. همانطور که در برنامهٔ ششم توسعه هم برای مقابله با بیماریهای غیرواگیر، آلودگی آب در شرایط اضطرار وزارت بهداشت با وزارت کشور، سازمان هواشناسی باید همکاری میکردند. همچنین شورای عالی سلامت و امنیت غذایی باید در راستای سیاستگذاری به نفع سلامت عمومی همکاریهای خود را با سایر سازمانهای دولتی به شکل بین بخشی افزایش دهد.»
انتهای پیام