زیدآبادی تغییر نکرده است
مهدی میرآبی، نویسنده و روزنامهنگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
پس از مصاحبهی مفصل و جنجال برانگیز آقای زیدآبادی با پایگاه “خبر فوری” به گمانم کمتر کسی به نکات مفید و مثبت آن “برشی از مصاحبه” پی برد.
همگان بر طبل افترا و انتقاد کوبیدند؛ غافل از اینکه بدانند آن قسمت مصاحبه یک “حرکت تاکتیکی” و به نوعی “استراتژیِ” کوتاه مدت و مقطعیِ نویسنده از تجربهی رویدادهای پیش بود. این گفتمان، نفوذی بود در لایههای تصمیمگیر برای رقم خوردن بهترِ وقایع آتی. که باید آن را در «گیومه» قرار داد.
پس از دو موج اعتراضی اواخر دههی ۹۰ و ختم آن به ۱۴۰۱ زیدآبادی از معدود افرادی بود که هرگز از نقد اوضاع بحرانی و نحوهی برخورد با معترضان کوچکترین ترس و واهمهای به دل راه نداد. از مواضع تند و تحلیلهای راستین و شفاف خود کوتاه نیامد. با نوشتههای پر بار و پر محتوا به عنوان یک نیروی به شدت فعال و اثر گذار از چهرههای شاخص عرصهی سیاست محسوب میشود که همواره به روش خود (با تکیه بر شرایط داخلی) به سود مردم و مطالباتشان قلم زده است.
پیش از آن مصاحبه، به کرار از تعطیلی روزنامهها گفته بود. همچنین در چند نوبت از دستگیریِ دو خبرنگار هممیهن و شرق نوشت و از زوایای مختلف و حتی با نام بردن قاضیِ آنها مواضع تندی اتخاذ نمود. باید قبول کرد که اکنون هم هیچ چیز از او تغییر نکرده است.
مواضع هیچ اهل سیاستی نه تنها صد در صد مورد تأیید همه مردم نیست بلکه مورد تأیید همهی هواخواهان و همفکران خودش هم نیست. اما در عالم سیاست برای رسیدن به یک هدفِ جمعی که شور و شوق آن در یک ملتی همچون ما جوش میزند، افراد با گرایشهای مختلفی ظهور میکنند. بعضی نیروهایِ تنها با اتخاذ مواضعشان رشدی خزنده و با ثبات دارند ولی بعضی جریانها علیرغم برخورداری از انواع منابع رفتهرفته به جای رشد ریزش میکنند.
نیروهایی که درونشان فحاشی، خشونت و بهتان است رفته رفته آب میروند. نیرویی که طرفدار تحریم ملت ایران است و با نتانیاهو دیدار و یار رسانهای خود را با انواع منابع مالی و تبلیغاتی ساپورت میکند در نهایت نمیتواند طرفدار، حامی و همراه جمع کند.
اما وقوع این رویدادها و سرشاخ شدن شخصیتها با یکدیگر را باید به فال نیک گرفت. به نظرم جناحهای منتقد در حال نضج گرفتن هستند و در نهایت عمدهی مردم در مسیر آنهایی گام خواهند نهاد که در رقابت بر سر مدارا، بخشش و خشونت گریزی گوی سبقت را از یکدیگر بربایند.
با این حال این مدل نزاعها که یکی با “بهتان” و دیگری با “مدارا” پاسخ میدهد کماکان بین اپوزیسیون با گرایشهای مختلف باید در بگیرد و جلوه نماید تا نقاب از رخ بنماید و “خود فروختگانِ” واقعی عیان گردند.
اهل سیاستی که خود قربانیِ خشونت گشته اما با آگاهیِ تمام، از تبعات بُروز خشونتهای کلامی ابایی ندارد قطعاً در هنگام رسیدن به قدرت از خشونت فیزیکی هم برای حفظ آن ابایی نخواهد داشت.
آن تکه از مصاحبه کمک شایانی به شناسایی این قبیل چهرهها نمود.
شاید این حرکت تاکتیکیِ زیدآبادی فعلاً توجه نیروهای درون قدرت را جهت مشارکتهای عملی برای تغییر مسیر جلب نکند. (گرچه جزوههای مکتوبش را در اختیار دارند.) ولی در آینده اشخاصی نظیر او به طور قطع دست بالا را برای همکاری با نظام جهت گذار مسالمت آمیز خواهند داشت و بهتر از هر نیرویی مورد اعتماد مردم و حکومت خواهند بود.
انتهای پیام