اصلاحطلبی مُلکِ مطلق کسی نیست
آرمان ملی نوشت:
نگاهی به صفهای متقاضیان مهاجرت در جلوی سفارتخانههای مهاجرپذیر، جلوهای از حالت ناامیدی است. مهاجرت جوانان تحصیل کرده باهوش به خارج و وجود چند میلیونی ایرانی مقیم خارج از کشور، آمار ناامید کنندهای به ما ارائه میدهد.
بخش قابل توجهی از تحصیلکردهها، نخبگان، کارآفرینان، کارشناسان، اساتید و محققان ما مقیم خارجاند یا در صدد مهاجرت به خارج هستند. در عوض عدهای از مهاجران افغانی را مشاهده میکنیم که اکثراً افراد بیمهارت و غیرکارشناس و غیرمولد هستند». جملات ذکر شده اظهارات کمالالدین پیرموذن، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با«آرمان ملی» است. پیرموذن در این گفتوگو به مهمترین چالشهای پیشروی انتخابات مجلس آینده پرداخته که در ادامه میخوانید.
*در شرایطی که بسیاری از نخبگان از اصلاحات ناامید هستند شما هنوز به اصلاحات امید دارید؟آیا شرایط برای اصلاحگری در کشور وجود دارد؟
بله؛من امیدوارم. در دنیای امروز همانند همیشه تاریخ آنها که حرف نو، طرح نو و انرژی نو در حل مشکلات مردم داشته و دارند، دیر یا زود مورد اقبال هرچه بیشتر و انجام وظایف تاریخی قرار میگیرند و این امر مستلزم کسب توانمندیهای فکری، سیاسی، اخلاقی، تشکیلاتی بسیاری است و تحول در اذهان را طلب میکند. ملت ما در ورای همه جناحها، گروهها و محافل سیاسی، پیشرفته بودن و زنده و مطالبه گر بودن خود را به اثبات رساندند. مردم علاقهمندند مخالفت خود با جریان تندرو را از شیوه انتخاباتی که دقیقاً همان شیوه پیشرفتهای است که در جوامع دارای عقلانیت و معرفت و حریت و انسانیت جریان دارد به ثمر رسانند و با کنار زدن آنان از طریق اعطای آرای مثبت به رقبای آنان که جماعتی شایسته و وارسته و به علم و تدبیر پیوستهاند و مدافع حق شهروندی و منافع مُلک و ملت هستند به پیروزی واقعی دست یابند، یعنی از طریق شیوه قانونی و مسالمتآمیز. بیتردید حرکت مردم برای استیفای حقوق حقه خود از طریق حضور در پای صندوقهای رأی، هم نیرنگها را به کلی خنثی خواهد کرد، هم جریانات سیاسی و هم صاحبان قدرت را مبهوت و حیران خواهد ساخت، چراکه کماکان هیچ کدام وسعت قدرت ملت و پیروزی آن در انتخابات را هرگز پیش بینی نمیتوانند بکنند.
*با توجه به شرایط موجود و مطالباتی که پاسخ داده نشده همچنان انتظار حضور حداکثری در انتخابات آینده دارید؟
من به درایت و عقلانیت مردم امیدوار هستم. در فضای تبلیغاتی سیاسی کنونی، ارائه تحلیلهای عمیق و بی طرفانه و دورنگرانه داخلی و از شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهانی و استنتاج راهبردهای کارشناسانه، بویژه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و بخصوص در مورد تحول در تقنین عموم قوانین کشور، وظیفه مهمی است. اگر احساس اطمینان و آینده داری در افراد یک جامعه نباشد، در واقع امنیت از آن جامعه رخت برخواهد بست. همچنین اگر شرایط اقتصادی یک جامعه، ناسالم و نگران کننده باشد، باز مردم احساس عدم امنیت میکنند. اگر مردم عدالت را دوست دارند برای این است که محصول کار و کوشش آنها غارت نمیشود یا تلاشهای آنها در هر زمینهای با تبعیض و تمایز روبهرو نمیگردد. بنابراین ایجاد امنیت در عرصههای گوناگون از عمدهترین و بنیادیترین وظایف حکومتها و دولتها بوده و هست.در فضای عدم امنیت ،آینده پر ابهام میشود و برخی برای جستوجوی کار و شغل یا تأمین آیندهای امیدبخشتر برای فرزندان، به خارج آغاز میشود. نگاهی به صفهای متقاضی مهاجرت در جلوی سفارتخانههای مهاجرپذیر، جلوهای از حالت ناامیدی است. مهاجرت جوانان تحصیل کرده باهوش به خارج و وجود چند میلیونی ایرانی مقیم خارج از کشور، آمار نگرانکنندهای به ما ارائه میدهد. بخش قابل توجهی از تحصیلکردهها، نخبگان، کارآفرینان، کارشناسان، اساتید و محققان ما مقیم خارجاند یا در صدد مهاجرت به خارج هستند.در عوض عدهای از مهاجران افغانی را مشاهده میکنیم که اکثرا افراد غیرکارشناس و غیر مولد هستند. اینها همه، اجزای یک تصویر از آینده است.
در دنیای امروز همانند همیشه تاریخ آنها که حرف نو، طرح نو و انرژی نو در حل مشکلات مردم داشته و دارند، دیر یا زود مورد اقبال هرچه بیشتر و انجام وظایف تاریخی قرار میگیرند و این امر مستلزم کسب توانمندیهای فکری، سیاسی، اخلاقی، تشکیلاتی بسیاری است و تحول در اذهان را طلب میکند. ملت ما در ورای همه جناحها، گروهها و محافل سیاسی، پیشرفته بودن و زنده و مطالبهگر بودن خود را به اثبات رساندند. مردم علاقهمندند مخالفت خود با جریانات تندرو را از شیوه انتخاباتی که دقیقاً همان شیوه پیشرفتهای است نشان دهند
*فکر میکنید از طریق تحول در مجلس و تقنین میتوان منشأ تحولات دیگر شد؟
یکی از راهها همین است که از طریق تحول در مجلس و قانونگذاری تحول ایجاد کرد.به هر حال تحول باید از یکجا آغاز شود. مردم خواهان اصلاحات و برخورداری کشور از قوانین کارآمدتر و کارسازتر هستند و مدیریت اصلاحات سیاسی و اقتصادی در قوۀ مقننه موظف است که با درایت و هوشیاری این خواسته مردم را عملی سازد. اصلاحات سیاسی بدون اورهال عموم قوانین و وضع قوانین بروز و کارساز و بهبودی نظام اداری و اجرایی و تصحیح روابط اداری و سه قوا و تغییر نگاه قیممابانه به نگاه خدمتگزارانه تنها در سطح باقی میماند. اصلاحگرایی مطالبهگرانانه که از آن سخن میرانیم و اندیشه آن را در ذهن میپرورانیم، از اصلاحات و صاحب منصبان و نمایندگان آن، انتظار امری چند بعدی و ریشه دارد. یعنی باید اصلاحات سیاسی و تعمیق مردمسالاری با بهبود و توسعه در زمینه اقتصادی بویژه ریشهکنی تورم کمرشکن و اصلاحات اجتماعی همراه باشد زیرا این دو با هماند که موجب رشد و پیشرفت کشور و ارتقای سطح کیفیت زندگی هموطنان خواهد شد.این خواست و مطالبه و آرزوی هر ایرانی بوده و هست. هرچند نمیتوان یک شبه ره صدساله رفت و انبوه مسائل و مشکلات را یکباره حل کرد و سامان داد. همه ما باید توجه داشته باشیم که وضع اقتصادی دولت و ملت تعریف آنچنانی ندارد و با همکاری و مشارکت همگان با تعمیق و تکمیل آرمانهای انقلاب و تعامل سازنده با دنیا و تولید ثروت و قوانین سرنوشتساز، میتوان جایگاه والای ایران و ایرانی، چنان که استعداد و حقانیت آن را دارد، در میان کشورهای مسلمان و حتی در بین جوامع بشری بازیافت.
*از اصلاحگری مطالبهگرانه صحبت می کنید.اصلاح گری مطالبه گرایانه به دنبال چه اهدافی است و با موانع جدی پیشرو چه خواهد کرد؟
مسئولیت سنگین اجتماعی همگان، بایستی تلاش مجدانه جهت رهایی کشور از بیماری تاریخی توسعه نیافتگی باشد و هرکس برای پیشرفت و آبادانی کشور، دلسوزانه به تغییر و بهبود وضع موجود بیندیشد اصلاحطلب است. اصلاحطلب راستین بیش از هر چیز قانونمدار است و مجدانه طالب احیای مجدد وجهۀ جمهوریت نظام و اعطای عموم حقوق شهروندی هموطنان برابر مفاد قانون اساسی کشور است.تمامیت خواهی و خشونت و افراطی گری، سم مهلک پیشرفت کشور و به رسمیت شناختن حق نقد، اعتراض و حقوق اساسی اقوام ایران زمین است.اصلاح طلبی، مُلکِ مطلق کسی نیست؛ عرصۀ اصلاحطلبی، عرصۀ انحصارگری نیست و تخریب و تحقیر و تخطئه هیچکس را نمیتوان در زمرۀ فعالیتهای اصلاحطلبانه شمرد. تقابل اعضا و نیروهای سیاسی اقوام و کشور با حاکمیت را نمیتوان اصلاحطلبی نامید. در هیاهوی دعواهای جبهۀ پایداری و گروههای تندرو جناح چپ و راست، صدای مردم شنیده نمیشود و توسعه همه جانبه و متوازن اقصی نقاط کشور فراموش میشود فلذا یاد گرفتیم که تهمتها و تخریبها را به جان بخریم و مُلک و ملّت را از دست جریانات تندرو نجات داده و مجدانه و عالمانه «تحول در تقنین» را در مجلس دوازدهم با اورهال نمودن عموم قوانین کشور و وضع قوانین کشور دارای سه ویژگی برای کار بیشتر با کیفیت بهتر و با هزینۀ کمتر در شرایط و زمان یکسان نسبت به سایر کشورها را پیگیری تا کشور آباد و حال مردم خوب شود.
*مهمترین چالشهای موجود برای تحقق اصلاحگری مطالبهگرایانه را چه میدانید؟
مجلس آینده نیازمند نمایندگانی شایسته از بین جوانان، زنان و نخبگان اقوام غیور ایرانی و هم میهن است که عالم و عامل به این سه نکته باشند. مجلس آتی بهجد بایستی هرم تخرّب در ایران را، در تمامی ساحتهای جامعه بویژه ساحت سیاسی روی قاعدهاش بنشاند تا دیگر رفتارهای بحرانساز، از احزابی چون جبهۀ پایداری، سر نزند.تمامی مساعی جمع اصلاح گرایان مطالبهگر، به منظور جلوگیری از بار شدن هزینههای نامناسب بر دوش ملت و رهایی کشور از بیماری توسعهنیافتگی و در نهایت ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان، با نگاه به درون ایران، مصروف خواهد شد. جامعۀ ما مشکل دارد، باید ببینیم که چرا مردم به با یکدیگر عصبی برخورد میکنند و چرا برخی از صاحب منصبان از فرهنگ پسندیدۀ اعتراف به قصور و عذرخواهی بی بهرهاند و انتقاد، خیلی سخت مورد پذیرش قرار می گیرد.
مردم و بویژه زنان، جوانان و اقوام ایرانی انتظار دارند، منتخبان آنان، موقعیت محیطی و اجتماعی بهتری را برای آنان فراهم کنند نه اینکه رویۀ مجلس فعلی را ملاک عمل خود قرار دهند. نظارت و تصحیح مستمر و عدالت اجتماعی را بایستی در بطن جریانات موجود حاضر دید و فضای معطّر محرومیت زدایی و ترقی را به اقصی نقاط کشور به ارمغان آورد. امروز الویت با ایران و بازسازی اقتصاد آن است که اگر این امر مقدر و محقق شود، اسلام و دیانت و اخلاق هم در درون آن جایگاه مستحکمی مییابد. باید با استفاده از ابزارهای قانونی، متحول شده با تحول در تقنین، و فرصتها برای ساماندهی نارساییها و رفع مشکلات اساسی و برداشتن گامهای متین و علمی و استوار و سریع در مسیر توسعۀ همه جانبه، اهتمام مجدانه با مشارکت مؤثر مردم و گروههای مرجع بهعمل آورد و با بازآفرینی امید و نشاط ملی، ایجاد فرصتهای ملی برای حل معضلات و چالش های بین المللی و رفع تحریم ظالمانه، گل کاشت.حاکمیّت بایستی حقوق مردم و اقوام ایرانی و بویژه اساتید و آموزگاران و دانشجویان و دانش آموزان را پاس دارد. عدم حرمت به جایگاه علم و دانشگاه ضربۀ مهلکی در ناامید ساختن جوانان از توفیق انقلاب را در پی دارد. با شرایطی که اکنون اقتصاد جامعۀ ایران درگیر آن است، بهترین و تخصصی ترین کابینهها نیز حداقل در کوتاه مدت، تحول اساسی نمی تواند ایجاد کند فلذا باید همۀ اندیشهها را به میدان کشاند و به همۀ تجربه ها فراخوان داد.
انتهای پیام