خانه 25 متری ؟ هر وقت دست از سر کافهها برداشتند
امکانسنجی تولید مسکن کوچکمقیاس در گفتوگو با کارشناسان
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: ایده تولید خانه 25 متری برای حل معضل مسکن، واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است؛ دولتمردان مخالفند چون سکونت در این خانهها را دون شأن مردم ایران میدانند، در حالیکه کارشناسان برجسته صنعت ساختمان و اقتصاد مسکن، دلایل فنی و فرهنگی-اجتماعی را مانع اصلی استقبال از این ایده میدانند.
ماجرای تولید خانه 25 متری یا آنطور که برخی رسانههای نوشتهاند، میکرو آپارتمان، یکی از خبرهای جنجالی چند وقت اخیر فضای رسانهای کشور بوده است که ابتدا در خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مطرح شد. این رسانه خبر خود را تکذیب کرد اما ماجرا به ایسنا محدود نماند و غیر از روابط عمومی وزارت راه و شهرسازی، پای وزیر و شهردار تهران و شورای شهر هم به ماجرا باز شد. اینان همگی با ساخت خانه 25 متری مخالفت کردند چون آن را دون شأن مردم میدانند اما این برخورد شعاری با یک ایده که در نگاه اول به نظر میرسد میتواند باری از دوش بیخانمانهای رو به تزاید کشور بردارد، در حالی صورت گرفت که گزارشهای متعددی از اشکال جدید بدمسکنی مانند ماشینخوابی و اتوبوسخوابی، پشتبام خوابی و حتی اجاره مشترک یک منزل توسط دو خانوار و بیشتر منتشر شده است.
علیرضا قهاری، مدرس دانشگاه و مدیر اسبق مرکز مطالعات مسکن در خصوص موانع ساخت خانه 25 متری و دلایل مخالفت شدید مقامات دولتی با آن به خبرنگار انصاف نیوز گفت: این ایده ایده جدیدی نیست و حدود 20 سال پیش هم مطرح شد و حتی تا مرحله طراحی معماری هم پیش رفت اما نه از سوی خانوارها مورد استقبال قرار گرفت و نه از سوی انبوهسازان. دلیل مخالفت سازندگان هم این بود که هزینه ساخت این آپارتمانها متناسب با اندازهشان کاهش نمییابد. یعنی خانه 25 متری گرچه یکچهارم مساحت خانه 100 متری است اما هزینه ساختش یکچهارم نمیشود چون تاسیسات و مشاعات در تمام متراژها مشترک است و باید طبق استاندارد تودهگذاری شود.
قهاری به تشریح موانع اجتماعی و فرهنگی سکونت در خانههای کوچکمقیاس پرداخت و گفت: در کشورهایی که این ایده مورد استقبال قرار گرفته، سبک زندگی دیگری وجود دارد که با سبک زندگی اجتماعی ما تفاوتهای جدی دارد. در این کشورها زندگی اجتماعی خارج از خانه بخش بزرگی از وقت افراد را پر میکند و خانه بیشتر به عنوان محل استراحت و خوابگاه مورد استفاده قرار میگیرد.
این کارشناس برجسته که فعالیتهای صنفی متنوعی را در کارنامه دارد، ادامه داد: درونگرایی ایرانی با زندگی در خانه 25 متری سازگار نیست. ضمن این ه ما فاقد فضاهای عمومی شهری هستیم و زندگی اجتماعی و حضور و استفاده از public space یا همان فضای عمومی، نه تنها تشویق نمیشود که گاه سرکوب هم میشود.
این استاد دانشگاه به موج پلمب کافهها و ایجاد محدودیت برای حضور جوانان در فضاهای باز شهری اشاره کرد و افزود: وقتی امکان ساخت خانههای بزرگ و وسیع برای کشوری وجود ندارد، تلاش میکند زندگی در فضای شهری را رونق بدهد و مردم را تشویق کند وقت خود را در پابلیک اسپیس سپری کنند اما در کشور ما نه امکان ساخت و عرضه خانههای بزرگ وجود دارد و نه زندگی اجتماعی و خارج از خانه تشویق میشود.
قهاری گفت: در تجربه برخی از کشورها، حبس سرمایهها در مسکن اشتباه دانسته میشود و در نتیجه فضاهای شهری را تقویت میکنند تا شهروندان از حضور در فضای عمومی و از زندگی اجتماعی آرامش روحی بگیرند. خانههای به خصوص در مراکز شهرها و پایتختها به نفع فضای عمومی و فضای باز شهری کوچک میشوند. هرچه از شهر دور میشوید زمین بیشتری در اختیار دارید و میتوانید مسکن بزرگتری اختیار کنید اما در مرکز شهر، برای تاسیسات عمومی هزینه شده که به عموم مردم تعلق دارد و حق استفاده برابر از آن را دارند. در واقع زندگی شهری به ارزش تبدیل شده است.
قهاری گفت: نمیشود از یکسو کافهها را بست و زندگی در فضای شهری را سرکوب کرد و از سوی دیگر دنبال زندگی در خانههای کوچکمقیاس بود. نمیشود خواستار افزایش جمعیت شد اما زندگی اجتماعی را محدود کرد. میخواهم بگویم برای حل مسائل اجتماعی به فکر کردن نیاز داریم و فقط با شعار سردادن، کاری پیش نمیرود.
او به این پرسش که مهمترین مشکل سیاستهای مسکن چه بوده که به وضعیت کنونی رسیدهایم، پاسخ داد: آقایان یاد گرفتهاند که در برابر هر انتقادی، پاسخ دهند تحریم. اگر قرار باشد در برابر هر سوالی، پاسخ تحریم باشد، واکنش طرف مقابل هم این است که خب! کاری نمیکردید که تحریم شویم یا کاری کنید که از تحریم خارج شویم.
کارشناس مجرب حوزه مسکن ادامه داد: به هر حال وضعیت مسکن هم متاثر از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی کشور است. آقایان میگویند قیمت مسکن حباب دارد اما نمیگویند این حباب کی قرار است بترکد و خالی شود. سیاستهای اقتصادی، یعنی چاپ پول بیپشتوانه، وضعیت مسکن را به اینجا رسانده. همه میدانند قیمت مسکن این نیست اما وقتی برای خودرویی که 10 میلیون تومان میارزد، 200 میلیون تومان پول میدهید، برای خانه هم مجبور میشوید قیمتهای نجومی یا بحرانی پرداخت کنید.
آقای قهاری در پایان گفت: حل مشکل مسکن در گرو حل باقی مسائل است. باید طور دیگری با جهان تا کنیم و به قول سهراب سپهری چشمها را بشوییم و طور دیگری زندگی کنیم. تا این اتفاق نیفتد، مسائل حل نمیشود یا حداقل ریشهای حل نمیشوند.
2 سال گذشت، 10 درصد هم ساخته نشد!
مجتبی بیگدلی با اشتباه خواندن رویه دولت سیزدهم در حوزه مسکن گفت: قبل از بحث درباره اینکه چه الگویی برای ساخت مسکن در دستور کار قرار بگیرد، باید دولت را مجاب کنیم که کار ساخت و ساز را به تشکلهای حرفهای و مردمنهاد مرتبط بسپارد اما متاسفانه این دولت تمام تجربههای قبلی را بایگانی کرده و میخواهد خودش مساله مسکن را حل کند که مطمئنا نمیتواند
رییس مجمع ملی صنعت مسکن و ساختمان با اشاره به رشد بیسابقه جمعیت ایران در دهه 1360، گفت: متولدین آن سالها اکنون به سن ازدواج رسیدهاند و متقاضی مسکن هستند. از طرف دیگر در این سالها به دلایل گوناگون از جمله تحریمها، دولت با افت درآمد مواجه بودهاست و بنابراین امکان ساخت و عرضه مسکن را ندارد.
بیگدلی ادامه داد: در کشورهایی که نیاز فوری به مسکن داشتهاند، 5 راهبرد کوچکسازی، کیفیسازی، سریعسازی، سبکسازی و ارزانسازی به اجرا درآمده و در مدت کوتاهی بحران را از بین برده است.
او گفت: ایده ساخت خانههای کوچکمقیاس به عنوان یکی از این راهبردها، ایده قابل دفاعی است اما درباره حداقل متراژ باید فکر کرد چون خانه 25 متری را نه میشود سوئیت نامید، نه اسم دیگری دارد و به نظرم خانه در این متراژ به لانه بیشتر شباهت دارد تا خانه.
رییس انجمن انبوهسازان مسکن ادامه داد: برای ساخت، چه خانه 25 متری باشد چه 70 متری و چه 150 متری، هزینههای ثابت و مشترک وجود دارد. یعنی نمیتوان هزینه ساخت را خیلی کاهش داد اما همانطور که گفتم از این نظر که خانهها زودتر به بهرهبرداری میرسند، یک ایده قابل دفاع است.
این فعال صنفی بر لزوم مشارکت تشکلهای حرفهای ساخت و ساز برای حل مشکل مسکن تاکید کرد و گفت: در تمام دنیا، این شهرداریها هستند که برای مساله مسکن فکر و اقدام میکنند. شهرداری یک نهاد قدرتمند و ثروتمند است که زمین و امکانات گوناگونی در اختیار دارد و از این امکانات برای حل مشکل مسکن بهرهبرداری میکند اما در کشور ما دولت با وجود ناتوانی مالی، اصرار دارد که خودش مسکن بسازد و شهرداریها هم یا حضوری در این حوزه ندارند و یا دخالتشان حداقلی است.
خبرنگار انصاف نیوز از آقای بیگدلی دلیل تاکید چندبارهاش بر لزوم مشارکت تشکلهای حرفهای را جویا شد. او پاسخ داد: الان گرچه طرح نهضت ملی مسکن در دستور کار دولت قرار دارد اما به دلیل همین اصرار به تکروی و استفاده نکردن از ظرفیتهای بخش خصوصی باعث شده است با گذشت 2 سال از عمر دولت، حتی 10 درصد از وعده ساخت 4 میلیون مسکن هم تحقق پیدا نکند.
رییس انجمن انبوهسازان ادامه داد: تجربه مسکن مهر از نظر حضور و مشارکت تشکلهای حرفهای ساخت و ساز و انبوهسازی تجربه بسیار موفقی بود اما آن تجربه بایگانی شده و در مقابل روی حضور تعاونیها تاکید میشود.
بیگدلی در تشریح مشکلات مبتلابه تعاونیها گفت: در اکثر تعاونیهای مسکن مشکلاتی مانند بیتجربگی یا اختلافات شخصی به چشم میخورد. فردی که 100 هزار تومان در حسابش نداشته، ناگهان با گردش میلیاردی در حسابش مواجه میشود. در بسیاری از خریدها سواستفاده رخ میدهد و… یک تعاونی تازه شکلگرفته که تجربهای در انبوهسازی ندارد، چگونه میتواند پروژه دولت را به سرانجام برساند در حالیکه اغلب با چند برابر هزینه یک ساختمان را به پایان میرسانند.
او گفت: دولت نه عصای موسوی دارد و نه دم عیسوی و اگر به همین منوال ادامه دهد قطعا نمیتواند وعده ساخت 4 میلیون واحد مسکونی را محقق کند.
رییس انجمن انبوهسازان به این پرسش که چرا معطل دولت ماندهاید و با توجه به مازاد تقاضا در بازار، خود اقدام به انبوهسازی نمیکنید پاسخ داد: دولت صاحب زمین است، صاحب مجوز است، اختیارات و الزامات و تضامین را در اختیار دارد، تسهیلات در اختیار دارد و… انبوهساز بدون خواست و همراهی دولت هیچ کاری نمیتواند بکند.
بیگدلی گفت: دولت دو سال وقت خود را تلف کرد و به 10 درصد از وعدهاش هم نرسید. الان وقتش رسیده که از انبوهسازانی که در تجربه مسکن مهر موفق عمل کردند استفاده کند و آنان را به میدان فرابخواند.
او در پاسخ به این پرسش که اگر انبوهسازان در فرایندهای ساخت مسکن دخالت ندارند، این 10 درصد ادعایی شما را چه کسی ساخته است، گفت: تفاهمنامههایی با سازمانها و نهادهای دولتی و برخی تعاونیها منعقد شده است. مثلا چند هزار واحد را با وزارت جهادکشاورزی قرارداد کردهاند و…
رییس انجمن انبوهسازان ادامه داد: در شرایطی که زمین مناسب کمیاب است، زمینهایی را در اختیار تعاونیهای بیتجربه گذاشتهاند که از پیش محکوم به شکست است.
بیگدلی در پایان گفت: ایده ساخت خانههای کوچکمقیاس ایده خوبی است اما نه لزوما خانه 25 متری . به نظر من متراژ حداقلی باید 35 تا 40 متر باشد که آن هم وقتی معنی دارد که تشکلهای حرفهای وارد میدان شده باشند و بر اساس مطالعه و شناخت نیاز هر منطقه، تعداد و ترکیب و نحوه ساختش را مشخص کنند.
انتهای پیام
خانه بیست و پنج متری اگر برای خانواده موضوعیت ندارد اگر برای جوانانه که اونها هم به طور مشترک خانه می گیرند و این براشون بهتره برای کی می خواهید خانه بیست و پنج متری بسازید ؟؟؟تومیو مگه اینجا