خرید تور تابستان

«فقر مالی و فقر دانش رسانه‌ها، بحران صندوق‌های بازنشستگی را تشدید کرده است»

سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: یک کارشناس سیاست‌گذاری عمومی که دستی هم در رسانه داشته، فقر مالی و اطلاعاتی رسانه‌ها را از عومل تشدیدکننده بحران صندوق‌های بازنشستگی در ایران می‌داند و از رسانه‌های مستقل می‌خواهد با افزایش تولید و انتشار محتوا در این حوزه به روشنگری بیشتر کمک و جا را برای نارسانه‌ها تنگ کنند.

مهدی اسفندیار گفت: سه دسته از رسانه‌ها بر عملکرد و بروز بحران صندوق‌های بازنشستگی اثر منفی داشته‌اند؛ دسته اول رسانه‌های فاسد هستند که به روش‌های گوناگون از خبرسازی تا درج رپورتاژ، از صندوق‌های بازنشستگی و شرکت‌های زیرمجموعه‌شان درآمد کسب می‌کنند. نوع دوم، رسانه‌های سیاسی هستند که لزوما فاسد نیستند اما نفع سیاسی خود را دنبال می‌کنند و برای‌شان مهم است که چه کسی در چه پست و جایگاهی قرار می‌گیرد. برای این دسته از رسانه‌ها فساد یک گناه نابخشودنی است اگر از سوی افراد طرف مقابل شکل بگیرد اما از سوی خودی‌ها چندان ایرادی ندارد. دسته سوم هم ناآگاهی از مسائل و ناآشنایی با ادبیات صندوق‌های بازنشستگی است که در نهایت منجر به هموار شدن مسیر فساد می‌شود.

این کارشناس سیاست‌گذاری بخش عمومی، انتقادات شدید رسانه ملی از نارسایی طرح نسخه‌نویسی الکترونیک را نمونه‌ای از ناآگاهی و فقر اطلاعات در رسانه دانست و ادامه داد: نسخه‌نویسی الکترونیک یک طرح بسیار بزرگ بود که بر اساس سیاست‌های ابلاغی رهبری باید به اجرا درمی‌آمد. دفترچه درمان 43 میلیون نفر تحت پوشش تامین اجتماعی باید تبدیل شود به کد ملی.

اسفندیار ادامه داد: اگر دنبال شفافیت هستیم که چقدر دارو در کشور مصرف می‌شود، کجا و چطور مصرف می‌شود، آیا به دست مصرف‌کننده نهایی می‌رسد، اگر می‌خواهیم اطلاعات قابل اتکایی داشته باشیم که مبنای برنامه‌ریزی برای آینده شود، هیچ چیز بهتر از نسخه‌نویسی الکترونیک نیست اما بزرگ‌ترین مخالف این طرح که چندین و چند خبر و گزارش بر ضد آن منتشر کرد، صداوسیما بود.  

آقای اسفندیار گفت: وقتی رسانه دچار فقر اطلاعات است و با ادبیات موضوع آشنایی ندارد، یک ضدارزش را به ارزش تبدیل می‌کند. مثلا در یک شهر کوچک، دو دستگاه ام.آر.آی نصب شده است. اقتصاد این مراکز تصویربرداری باید بچرخد. باید بتواند هم حقوق متخصص و پرسنل را بدهد، هم هزینه سرباری را و همه هزینه نسبتا سنگین نگه‌داری و تعمیر را. این هزینه‌ها جز با تولید خدمات القایی تامین نمی‌شود. رسانه ناخواسته و گاهی هم خواسته و دانسته به این خدمات القایی دامن می‌زند. مثلا فشار می‌آورد که تامین اجتماعی با هر دو مرکز قرارداد ببندد و…

او اضافه کرد: در شهر کوچک دیگری که نزدیک به 30 هزار نفر جمعیت دارد، یک مرکز مجهز سی‌تی‌اسکن تاسیس شده است. من حساب کردم که با هزینه‌های امروز، برای این‌که مرکز سرپا بماند و توجیه اقتصادی داشته باشد، باید هر دو سال یک‌بار کل جمعیت شهر را سی‌تی کند و می‌کند! اقتصادش باید بچرخد دیگر. خدمات القایی باید تولید شود و این را رسانه محلی انجام می‌دهد.

اسفندیار که تجربه فعالیت رسانه‌ای هم دارد، با یادآوری هجمه رسانه‌ای علیه وزیر اسبق بهداشت در موضوع بیماران پروانه‌ای گفت: در یک فضای دور از هیجان، رسانه‌ها باید این واقعیت را برای مردم جامی‌انداختند که منابع کشور محدود است و اگر صرف درمان گرانی مثل بیماری پروانه‌ای شود، جمعیت بزرگی از مردم از خدمات جراحی و زایمان و دارو و… محروم می‌شوند. آن‌جا رسانه‌ها مقابل یک حرف درست آقای قاضی‌زاده موضع گرفتند اما وقتی به اشتباه تعرفه‌ها را بالا برد بدون آن‌که دقت کند در فقدان نظام ارجاع و پرونده الکترونیک سلامت و پزشک خانواده، بالا بردن تعرفه به تولید شدید خدمات القایی منجر می‌شود و سیستم را بی‌چاره می‌کند، از این کار حمایت کردند و نگذاشتند صدای منتقدین بلند شود.

این کارشناس سیاست‌گذاری بخش عمومی گفت: فقر دانش رسانه‌ای در حوزه سیاست سلامت و اقتصاد سلامت آثار مخربی بر وضعیت سازمان بازنشستگی کشوری و سازمان تامین اجتماعی داشته و به بحران صندوق‌های بازنشستگی دامن زده است.

او به وضعیت نابسامان اقتصاد کشور که در اقتصاد رسانه‌ها هم انعکاس داشته اشاره کرد و ادامه داد: برخی رسانه‌ها به افشاگری علیه مدیران مرتبط با صندوق‌های بازنشستگی می‌پردازند اما این افشاگری‌ها هم به سبب فقر دانش و هم به سبب نیاز مالی رسانه، نه به اصلاح رویه‌ها و بهبود روندها که در نهایت به تسویه‌حساب‌های سیاسی یا باج‌گیری اقتصادی منتهی شود.

مدیر بیمارستان تامین اجتماعی در شهریار چند نمونه از تجربیات خود در مواجهه با این باج‌نیوزها را تشریح کرد اما نام‌بردن از این رسانه‌ها را دارای اشکال حقوقی دانست و آن را به بعد از رسیدگی در دادگاه موکول کرد. اسفندیار افزود: بسیاری از این رسانه‌ها یک خبر یا گزارش کذب یا پراشتباه را منتشر می‌کنند بدون آن‌که متوجه باشند نشر چنین محتواهایی چه آثار زیان‌باری را متوجه افراد یا سازمان‌ها می‌کند. می‌گویند تکذیب و توضیح فرد را سازمان را منتشر می‌کنند در حالی‌که آن خبر اولیه کار خودش را کرده و تکذیب و توضیح آثار مخربش را از بین نمی‌برد.

او خبر دستگیری چند نفر به اتهام واردات موبایل بجای لوازم پزشکی با دلار 4هزار و 200 تومانی توسط سازمان تامین اجتماعی در سال 98 را نمونه‌ای آشکار از خبرسازی‌های نادرست دانست که تکذیبیه‌اش هم نتوانسته است از بار منفی آن بکاهد: سوءاستفاده از پول کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی برای واردات موبایل به یک گزاره مقبول تقریبا همگانی تبدیل شده است در حالی‌که خبر از اساس دروغ و ناشی از اشتباه برداشت تهیه‌کننده آن بوده است.

اسفندیار در جمع‌بندی سخنانش، با دعوت از رسانه‌های مستقل برای تولید محتوای درست و دقیق در حوزه رفاه اجتماعی گفت: صندوق‌های بیمه‌ای عمر و پس‌انداز که فراگیری و کارکردی در سطح ملی دارند، مسائل بسیار پیچیده و گوناگونی دارند اما فقر دانش عمومی در این حوزه مشهود است. این‌جا جایی است که رسانه‌های مستقل باید نقش پررنگ‌تری ایفا کنند و با هدف ارتقای دانش، به تولید و انتشار محتواهای درست و دقیق بپردازند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا