خرید تور نوروزی

اصلاح یا انقلاب؟

/تاملی بر دیدگاه موافقان و مخالفان اصلاح پذیری نظام سیاسی/

فرزاد کلاته، دانش آموخته علوم سیاسی مقطع دکتری از دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «اصلاح یا انقلاب؟» نوشت:

اصلاح پذیری یا ناپذیری نظم سیاسی حاکم، همواره یکی از مسائل و دغدغه‌های فکری مهم و جدی کنشگران و نیروهای سیاسی بوده و اخیراً پیرامون آن تحلیل‌های مختلفی ارائه شده است. برخی، اصلاح پذیری را ممکن و برخی دیگر آن را غیر ممکن می‌دانند و هر یک برای اثبات ادعای خود ادله‌های مختلفی ارائه داده‌اند. در تحلیل‌های ارائه شده پیرامون مساله نامبرده، یکسری خطاهایی وجود دارد و همین امر منجر به نتیجه گیری‌های مبهم و دور از واقع شده است. در همین راستا، یادداشت حاضر به دنبال آسیب شناسی دیدگاه موافقان و مخالفان اصلاح پذیری نظم سیاسی حاکم است.

1_ تعریف مفاهیم: یکی از مهم‌ترین انتقاداتی که به دیدگاه موافقان و مخالفان وارد است، عدم تعریف دقیق مفاهیم است. در پژوهش‌ها و هم چنین تحلیل علمی، پژوهشگران موظف‌اند پیش از تبیین مساله، مفاهیم کلیدی پژوهش را به صورت واضح و دقیق تعریف نمایند به گونه‌ای که افراد از مفاهیم، معانی مختلفی استنتاج نکنند. بعد از تعریف مفاهیم می‌توان به تبیین مساله پرداخت. در اینجا مساله موافقان و مخالفان، اصلاح پذیری نظم سیاسی حاکم است ولی هر یک از دو طیف نامبرده، بدون تعریف مفهوم «اصلاح»، «نظام سیاسی اصلاح پذیر» و «نظام سیاسی اصلاح ناپذیر»، به سراغ تببین مساله رفته و در نهایت با ارجاع به برخی از ویژگی‌های نظام سیاسی حاکم، آن را اصلاح پذیر یا اصلاح ناپذر معرفی کرده‌اند. با توجه به دیدگاه مخالفان می‌توان این گونه استنباط کرد که هر نظامی که شبیه جمهوری اسلامی نباشد، اصلاح پذیر است! و از آنجایی که نظام‌های سیاسی کاملاً شبیه هم نیستند، بنابراین، به جز جمهوری اسلامی، سایر نظام‌های سیاسی، اصلاح پذیراند! یا برخی از تحلیل گران با استناد به آزاد نبودن انتخابات، نظام سیاسی را اصلاح ناپذیر دانسته‌اند! آیا هر نظام سیاسی که فاقد انتخابات آزاد باشد، اصلاح ناپذیر است؟ نظام سیاسی پهلوی، عراق در دوره صدام حسین، مصر دوره حسنی مبارک، لیبی در دوره قذافی، اصلاح ناپذیر بودند؟ نظام سیاسی کشورهای روسیه، چین، سنگاپور، عربستان، کویت، قطر و… که فاقد انتخابات ازاد هستند، اصلاح ناپذیراند؟ یا برخی با استناد به دینی بودن دولت، آن را اصلاح ناپذیر دانسته‌اند! آیا هر دولتی که دینی باشد، اصلاح ناپذیر است؟ هر دولتی که دینی نباشد اصلاح پذیر است؟

2_ اصلاح و انقلاب: برخی از تحلیل گران، بین دو مفهوم اصلاح و انقلاب، رابطه علت و معلولی برقرار کرده‌اند. یعنی انقلاب را نتیجه اصلاح ناپذیر بودن نظام سیاسی می‌دانند. آیا جوامعی که انقلاب را تجربه کرده‌اند، علت انتخاب گزینه انقلاب از سوی جامعه، به دلیل اصلاح ناپذیر بودن نظام سیاسی بوده است؟

3_ اصلاح ناپذیر ولی انقلاب پذیر: برخی از طرفداران انقلاب، با استناد به اینکه نظم سیاسی حاکم، اصلاح ناپذیر است، انقلاب را اجتناب ناپذیر دانسته و آن را تنها گزینه پیش روی جامعه می‌دانند. ولی در ادامه توضیح نداده‌اند که چگونه جامعه‌ای که قادر به اصلاح نظام سیاسی نیست، می‌تواند آن را سرنگون کند؟ یا به عبارتی دیگر، نظامی که توانسته است در برابر فشار جامعه برای اصلاح، مقاومت نماید آیا قادر نیست از بقای خود در برابر مطالبه سرنگونی جامعه محافظت کند؟

سه مورد نامبرده، از جمله مهم‌ترین مواردی ست که در تحلیل‌ها مورد غفلت واقع شده است و ابهامات زیادی در خصوص مساله اصلاحات به وجود آورده است. از آنجایی که مساله موردنظر، مساله‌ای مهم و عمومی ست بنابراین هر گونه خطایی در تحلیل‌ها و تجویزها ممکن است عواقب گسترده و جبران ناپذیری برای جامعه به همراه داشته باشد. بنابراین، تأمل هر چه بیشتر در این گونه مسائل، لازم و ضروری ست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا