خرید تور تابستان

ادعای روزنامه جوان؛ تبلیغ جنسی در رسانه ملی!

معصومه طاهری در روزنامه جوان نوشت: به تازگی آگهی عجیبی از تلویزیون پخش می‌شود که جای تأمل دارد. مرد خانواده که از بازیگران شناخته شده هم است، روزنامه به دست با هیجان و خوشحالی درباره یک مجموعه استخر صحبت می‌کند که مثلاً در کاری مبدعانه سالن‌های بخش بانوان را با آقایان جابه‌جا کرده است و همسرش هم با خوشحالی این اتفاق به اصطلاح خوب و شیرین را حرکتی دلپذیر توصیف می‌کند و می‌گوید: «حالا ما خانم‌ها هم می‌توانیم از سالن آقایان استفاده کنیم!» سؤال اینجاست که اولاً چه چیز مهم و خارق‌العاده‌ای در جابه‌جایی سالن‌ها وجود دارد که هیجان‌انگیز و بدیع است؟! ثانیاً چه چیزی جز حساسیت جنسی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند که محور تبلیغ قرار گرفته است و اینکه اصلاً مفهوم و منظور این تبلیغ تلویزیونی چیست که برای جذب و جلب نظر بینندگان از این شیوه استفاده کرده است؟!
جدا از این مسئله، اصلاً دلیل جابه‌جایی سالن‌ها برای چیست که اینگونه از قاب رسانه ملی پررنگ و هیجان‌انگیز مطرح می‌شود؟! البته پاسخ به این سؤالات را به‌طور قطع علمای علوم ارتباطات بهتر از دیگران باید بدانند و عجیب است که در رسانه ملی که به‌طور طبیعی انتظار می‌رود مدیرانش اشراف کافی روی مقوله علم ارتباطات و روانشناسی نماد‌ها داشته باشند، تبلیغاتی از این دست ساخته می‌شود و به پخش می‌رسد و ظاهراً کسی هم متوجه پیام‌های آن نمی‌شود!

باز هم ردپای سند ۲۰۳۰
آن‌ها که کمترین اشرافی روی مباحث اجتماعی و فرهنگی مورد حمایت غرب دارند، می‌دانند که بحث تغییر و جابه‌جایی جنسیت مقوله‌ای است که به شدت از سوی مروجان و مبدعان سند ۲۰۳۰ در جهان در حال ترویج است. ایران ظاهراً تا به حال به‌طور رسمی تن به امضا و اجرای سند ۲۰۳۰ نداده است، اما به نظر می‌رسد اجرای نامحسوس و غیررسمی آن از زمان دولت دوازدهم در برخی بخش‌های دولتی آغاز شد و کوشش‌های پیدا و پنهان در سینما و هنر‌های نمایشی و آموزش و پرورش از این سند از طریق روش‌های غیرمستقیم و پوشش و لایه‌های مختلف رقم خورد. بعید است که اداره‌کنندگان رسانه ملی از اراده و اصراری که برخی سازمان‌های به اصطلاح جهانی برای جا انداختن موضوع نفی جنسیت دارند بی‌اطلاع باشند که اگر چنین باشد باید به حال رسانه ملی گریست. محض اطلاع مدیران تیزهوش رسانه ملی باید گفت که بسیاری از مفاهیم ضدفرهنگی به شکلی موزیانه و در قالب طراحی‌های روانشناسانه در آگهی‌های بازرگانی به جامعه منتقل می‌شود بدون آنکه ناظران خبری از ماهیت آن اطلاع داشته باشند یا شاید هم خبر دارند و خود را به بی‌خبری می‌زنند‍!

همچنان سرمایه بر فرهنگ غلبه دارد
آنچه به ذهن متبادر می‌شود، این است که از قرار مسئولان شرکت تفریحی که تبلیغ آن در سیما صورت می‌گیرد با توجه به هرج و مرجی که درفضای آگهی‌های بازرگانی وجود دارد هم خدمات خود را تبلیغ می‌کنند و هم مفاهیم کلیدی فرهنگ غیرتوحیدی را القا می‌کنند. گویا همچنان در مدیریت جدید رسانه ملی نیز سرمایه حرف اول را می‌زند و هر که پول بیشتری بدهد قدرت بیشتری برای پیشبرد مقاصد خود دارد. این گزاره البته غیرقابل انکار است که هرکس پول بیشتری بدهد امکان تبلیغ بیشتری در رسانه ملی دارد، اما تأسفبار است که افکار آلوده و مریض وارد این کارزار شده‌اند و از هر حربه‌ای برای جلب نظر مردم، حتی تا ابتذال جنسی نیز بهره می‌برند.
به راستی چرا و چطور به اینجا رسیدیم که در تبلیغات رسانه ملی که مسئولان بر انحصار تولید محتوای آن تأکید دارند چنین مفاهیمی ارائه می‌شود؟ آیا این همان اصالت و غلبه پول و سرمایه بر فرهنگ نیست؟! آیا ابتذالی که زمانی در سینما و سپس شبکه خانگی شیوع پیدا کرده و عادی شده باید در تلویزیون هم بیش از پیش رخنه کند و دست سرمایه‌گذار را برای بهره‌برداری فرهنگی در کنار سودآوری مالی باز بگذارد؟

انحصار تبلیغات به دست عناصر مشکوک
گفته می‌شود که انحصار تولید آگهی‌های تبلیغاتی تلویزیون در اختیار شرکت خاصی است، به همین دلیل با توجه به قدرت و نفوذی که دارد اغلب تبلیغات را تولید و هدایتگری می‌کند، به‌گونه‌ای که تقریباً همه تبلیغات شبیه هم هستند. این انحصار می‌تواند خطرناک باشد، به‌ویژه اینکه ناظران سواد کافی در روانشناسی علم ارتباطات ندارند و فکر می‌کنند ظواهری، چون حفظ حجاب اسلامی در آگهی‌های بازرگانی کفایت می‌کند و لایه‌های پنهان تبلیغات را نمی‌بینند یا روی آن چشم می‌بندند. این هرج‌و‌مرج نشان‌دهنده برنامه‌ریزی قوی و هدفمند فرهنگی است که خود را پشت آگهی‌های تبلیغاتی پنهان کرده است. تولیدکنندگان آگهی‌ها قطعاً می‌دانند که چکار می‌کنند، اما اینکه ناظران صداوسیما درکی از موضوع ندارند از آن هم خطرناک‌تر است. سؤال اینجاست که چرا شورای نظارت بر صداوسیما بر چنین امور واضحی که روزانه چندین بار برای مخاطب تلویزیونی در ساعات پربیینده به نمایش گذاشته می‌شود چشم بسته‌اند؟ آیا تبلیغ جابه‌جایی جنسیت در قالب یک آگهی تبلیغاتی مورد تأیید شورای نظارت بر صداوسیما نیز هست یا آنکه اعضای شورا اصلاً تلویزیون نگاه نمی‌کنند و نمی‌دانند چه محتوایی در تبلیغات شبانه‌روز به خورد مخاطب داده می‌شود؟!
دوستان حتی نمی‌دانند آگهی‌های بازرگانی به دلیل تکرار بیش از هر اثر نمایشی دیگری روی ذهن و افکار مخاطب اثر می‌گذارد. یک سریال تلویزیونی را مخاطب سیما در بهترین حالت ممکن است یک‌بار تماشا کند، اما آگهی بازرگانی مدام در شبکه‌های مختلف تکرار و مفاهم آن ملکه ذهن‌ها می‌شود. در هر صورت انتظار مردم که بخشی از هزینه‌های این تبلیغات را متقبل می‌شوند در اینکه چرا نظارتی اصولی، مدبرانه و تیزهوشانه بر محتوای این آگهی‌ها نیست، بحق است. قرار بود تلویزیون دانشگاهی عمومی برای آموزش در کنار سرگرمی باشد، نه اینکه خود را به دست فرهنگ‌سازی سرمایه‌سالار بسپارد تا از اعضای خانواده که از کوچک و بزرگ با خیالی آسوده پای آن نشسته‌اند، سوءاستفاده شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا