خرید تور نوروزی

چند یادداشت از احمد زیدآبادی درباره جنگ اسراییل و فلسطین

احمدی زیدآبادی در اینستاگرام و تلگرام نوشت:

آتشفشانی در آستانۀ فوران!

خدا کند عملیات حماس در داخل اسرائیل آغاز باز شدن جعبۀ پاندورای جنگ فراگیر در خاورمیانه نباشد.
وضع منطقه خطرناک است مانند آتشفشانی که اگر با تمام قدرتش فوران کند، زندگی بسیاری از ساکنان خاورمیانه را خواهد سوخت. احتمال خاموش شدن این آتشفشان فعال هم می‌رود. ببینیم دنیا چه خواهد کرد و ما چه خواهیم شد!

دنیای جنون‌آمیز!

هیچ آدم عاقلی بازی تمام نشده را جشن نمی‌گیرد.
بازی بین حماس و اسرائیل تازه آغاز شده است و یک ضربۀ تحقیرآمیز اولیه به معنای بُرد بازی نیست.
به نظرم اسرائیلی‌ها از وایرال شدن صحنه‌های اسارت غیرنظامیان خود مثل اسارت پیرزن کهنسال یهودی به دست شبه نظامیان حماس کاملاً استقبال می‌کنند تا در روزهای آینده که شماری از زنان و کودکان و دیگر غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه کشته و زخمی شدند، حساسیت چندانی ایجاد نکند.
ما با دنیایی جنون‌آمیز روبروییم! این جنون جایی برای انسانیت باقی نگذاشته است. در ادبیات حامیان اسرائیل و همینطور حماس در فضای مجازی سیر کنید تا معنی و مصداق واقعی جنون را دریابید!

توحش و تمدن!

فیلمی از اسارت یک زن اسرائیلی توسط شبه‌نظامیان حماس منتشر شده است که نشان از تحقیر و بدرفتاری با او دارد. این نوع حرکات نسبت به یک “اسیر” از جانب هر که و علیه هر که و با هر انگیزه و در هر شرایطی که باشد بی‌قید و شرط محکوم است و به هیچ بهانه‌ای قابل توجیه نیست.
برخی از کسانی که این فیلم را نشر داده و به عنوان نفی توحش علیه آن موضع گرفته‌اند، بدبختانه خودشان هم سابقۀ روشنی از صلح‌طلبی و انسان‌دوستی و مخالفت با خشونت و بدرفتاری با دیگران ندارند. برای آنها ظاهراً اصل خشونت و تحقیر مهم نیست، مهم این است که از سوی چه طرفی علیه چه طرفی اعمال شود! دسته‌ای از همین افراد در یک سال گذشته هر نوع خشونت را نسبت به دشمنان خود مجاز دانسته‌اند و تهدید به اعدام بدون محاکمه و فرستادن افراد به اردوگاه‌های کار اجباری و تکه پاره و کفن کردن دشمنانشان کرده‌اند!
در آن فضا همین که سخن از لزوم خشونت‌پرهیزی به میان آمد، چنان برآشفته شدند که گویندۀ آن را به باد تهمت و هتاکی گرفتند. این قبیل افراد از یاد می‌برند که در درون و طبیعت همۀ موجودات دوپا درجه‌ای از توحش وجود دارد که اگر کنترل و مهار نشود، در مواجهه با مخالف و دشمن خود را نشان می‌دهد. توحش ِخویش را نادیده گرفتن و یا تحت عنوان “خشم مقدس” به توجیه آن برخاستن و در مقابل، توحش دیگران را با شدیدترین الفاظ محکوم کردن، کار افراد ناخودآگاه یا فریبکار است. قریب به اتفاق ما آدمیان میل به توحش داریم فقط چون در معرض بروز آن قرار نگرفته‌ایم خود را متمدن می‌پنداریم! وای به روزی که در معرض بروز آن قرار گیریم! به وحشی هایی تبدیل خواهیم شد که روی نرون و چنگیز سفید خواهد شد!

آخر و عاقبت نتانیاهو

رهبران اپوزیسیون اسرائیل گفته‌اند که اکنون وقت مناسبی برای تعیین و سرزنش مقصرِ شبیخون حماس به اسرائیل نیست چرا که کشور در جنگ است.
با این حال، روشن است که آنان شخص نتانیاهو را مقصر اصلی غفلت از این تهاجم می‌دانند. نتانیاهو که نقش خود را به عنوان “آقای امنیت” به اکثر اسرائیلی‌ها قبولانده بود، با شخصی کردن امر سیاست، کابینه‌اش را از شمار فراوانی از وزیران ناکارآمد و متعصبان مذهبی و ملی‌گرایان نژاد‌پرست انباشت و به درخواست آنان، به جنگ دیوان عالی کشور به عنوان ضامن دمکراسی اسرائیلی و مقابله با بخش‌های سکولارتر و صلح‌جوتر جامعه برخاست. نتیجۀ کارش، دلزدگی وسیع اقشار آگاه‌تر جامعه از دولت و تظاهرات روزانۀ معترضان و تحریم خدمت در ارتش و میل شدید به مهاجرت از کشور و احساس شرم از ترویج نژادپرستی و سختگیری‌های مذهبی در کشورشان بود.
نتانیاهو همۀ این کارها را به قصد حفظ موقعیت و قدرت شخصی خود و گریز از محاکمه به دلیل پرونده‌های فسادش انجام داد چون فقط تندروهای ملی‌گرا و مذهبی در این مسیر حامی و پشتیبان او بودند.
به هر حال، جنگ علیه نواز غزه به هر نتیجه‌ای که منجر شود، ننگ هرج و مرج و آشوب ناشی از نفوذ شبه‌نظامیان حماس به داخل اسرائیل و وارد آوردن تلفات بی‌سابقه به اسرائیلی‌ها به راحتی فراموش نخواهد شد.
من قبلاً نوشته بودم که بقای نتانیاهو به نتیجۀ نهایی جنگ در نوار غزه بستگی دارد، اما این گزاره فقط تا اندازه‌ای می‌تواند صحیح باشد. بعید است افکار عمومی اسرائیل حاضر به بخشش نخست‌وزیری شود که در زمان ریاست او بر دولت، این فاجعه بر سرشان فرود آمد.

از بورگ و منشه تا برخی هموطنان ما!

برخی از هموطنان ایرانی ما در داوری بین اسرائیل و فلسطینی‌ها، در کنار محکوم کردن عملیات توفان‌ الاقصی علیه اسرائیل، در یک موضع‌گیری کلان نیز در مقام وکیل‌مدافع دولت نتانیاهو و ضدیت با عموم فلسطینی‌ها ظاهر شده‌اند!
انگیزه‌شان قاعدتاً خصومت با جمهوری اسلامی است، اما گویی این افراد یا هیچگونه توانایی برای تفکیک مسائل مختلف از یکدیگر را ندارند و یا کلاً با چیزی به اسم اخلاق و وجدان انسانی خداحافظی کرده‌اند!
این جوش و حرارتی که این دسته از هموطنان ما در دفاع از راستگرایان اسرائیلی و در نفی هرگونه حق و حقوق فلسطینی‌ها به خرج می‌دهند، حتی شخص منشه امیر هم به خرج نمی‌دهد چه برسد به میلیون‌ها یهودی شرافتمندی که در داخل و خارج اسرائیل، از غم و غصۀ ستمی که علیه فلسطینی‌های تحت اشغال در کرانۀ باختری و بیت‌المقدس شرقی اعمال می‌شود، زندگی راحت و بعضاً خواب و خوراک خود را از دست داده‌اند. آبراهام بورگ رئیس پیشین کنست، بارها گفته است که از رنج فلسطینی‌ها خواب و خوراک ندارد.حالا سخن این یهودی شرافتمند و انسان‌دوست را مقایسه کنید با اظهارنظرهای این هموطنان بی‌مبالات ما که مظلوم‌کشی را افتخاری برای خود می‌پندارند.

جنگی که “برهان قاطع” است!

احتمال باز شدن پای ایران در جنگی که بین حماس اسرائیل در گرفته، با گذشت زمان بیشتر می‌شود.
با آنکه جمهوری اسلامی رسماً دخالت خود در جنگ را تکذیب کرده است، اما محافلی در تهران به گونه‌ای سخن می‌گویند و تحلیل می‌کنند که گویی جنگ خارج از محاسبات مورد نظر آنها آغاز نشده است.
من از همان لحظه‌ای که در سال 66 به عنوان روزنامه‌نگار قلم به دست گرفتم منتقد سیاست خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی بوده‌ام و نظرم همواره بر این بوده که محاسبات مورد نظر مقام‌های ایرانی در مورد معادلۀ بغرنج خاورمیانه بر پایه‌های ذهنی و نادرستی استوار بوده است و نتیجۀ دلخواه آنان را به بار نخواهد آورد. مسئولان و جمهوری اسلامی و هواداران آنها نیز در مقابل، همیشه تأکید داشته‌اند که نگاه من به این معادله از اساس اشتباه و مبتنی بر فرضیات تخیلی بوده است و در عوض آنان در این باره واقع‌گرایی حقیقی پیشه کرده‌اند.
گفتگو و بحث و جدل و منازعه در این باره تاکنون کمترین حاصلی نداشته است، اما نتیجۀ نهایی جنگ جاری بین حماس و اسرائیل به عنوان “برهانی قاطع” و به منزلۀ فصل‌الخطاب این بگو مگوی طولانی و بی‌ثمر عمل خواهد کرد. اگر عملیات توفان الاقصی به واقع معادله را به نفع آنچه جمهوری اسلامی “محور مقاومت” می‌نامد، به طور محسوس و قابل قبولی تغییر دهد، در آن صورت دستگاه محاسباتی من نادرست بوده است، اما اگر این عملیات به نابودی یا تضعیف شدید حماس و نیروهای همسو با آن منجر شود، در آن صورت آیا مسئولان جمهوری اسلامی به اشتباه راهبرد خود و تلف کردن منابع کشور در جای نادرست اذعان خواهند کرد؟

شبه‌نظامیان حماس در شبیخون خود به داخل اسرائیل می‌توانستند بدون وارد کردن کمترین آسیب و اعمال کوچکترین تعرضی به غیرنظامیان، تعداد مشخصی از نظامیان اسرائیلی را اسیر و سپس با زندانیان فلسطینی در اسرائیل مبادله کنند.
حماس کار دست خودش داد!

آنها اما با شلیک کور به سمت افراد عادی و به اسارت درآوردن سالخوردگان و زنان و کودکان، عملاً تصویری از خود در رسانه‌ها به نمایش گذاشتند که کمتر کسی امکان همدلی با آنها پیدا کرده است.
ظاهراً بسیاری از فلسطینی‌های ساکن نوار غزه پس از تحمل سال‌ها محاصره و انزوای بی سابقه، چنان از خشم و کینه و نفرت نسبت به اسرائیلی‌ها انباشته شده‌اند که دیگر درک خود را از معیارهای جهانی در برخورد با دشمن خود از دست داده‌اند. آنها گمان می‌کردند که مردم دیگر کشورها نیز همان حس نفرت و کینه‌ای را نسبت به تک تک اسرائیلی ها دارند که خودشان دارند!
کشتار غیرنظامیان و به اسارت گرفتن آنان اکنون بهترین دستاویز را در اختیار دولت افراطی نتانیاهو قرار داده است تا با قطع آب و برق و سوخت و غذا به روی ساکنان باریکۀ غزه و بی‌سابقه ترین بمباران هوایی علیه تأسیسات آنجا، برای حملۀ زمینی به باریکه آماده شود. همۀ این اقدامات با بی‌توجهی رسانه‌ها و افکار عمومی مردم جهان روبرو شده است!
با این وضع به نظرم ارتش اسرائیل در میان سکوت دنیا چیزی از موجودیت حماس در نوار غزه باقی نگذارد حتی اگر این موضوع به کشته شدن اسیرانش منجر شود.

اسارت کودک؟!



در فضای مجازی فیلمی منتشر شده است که در آن یکی از شبه‌نظامیان حماس به خوش‎رفتاری با یک کودک خردسال اسیر اسرائیلی توصیه می‌کند!
این فیلم را مثلاً برای خنثی‌سازی تبلیغات اسرائیل علیه حماس وایرال کرده‌اند!
در دنیای امروز مگر اصلاً کسی مجاز است که یک کودک را به اسارت بگیرد که نیاز به توصیه به خوش‌رفتاری با او باشد؟
به اسارت گرفتن کودکان و زنان غیرنظامی روی چه حساب و کتابی و بر اساس چه اصول و قواعدی صورت گرفته است؟
حماس موظف است بدون لحظه‌ای درنگ تمام اسیران کودک و زنان غیرنظامی را بی‌قید و شرط آزاد کند.
گذشته از جنبۀ اخلاقی و انسانی و وجدانی ماجرا، این قبیل رفتارها به آرمان مشروع فلسطینی‌ها برای پایان دادن به اشغالگری اسرائیل به شدت آسیب می‌رساند و مردم عادی دنیا را از آنها رویگردان می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا