قلب صلح هنوز در فلسطین میتپد
مهدی فخرزاده در یادداشتی با عنوان «قلب صلح هنوز در فلسطین میتپد» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سال 2005، احمد1، کودک 12 ساله فلسطینی در کوچههای ویران شده روستای جنین در حال دویدن بود، سرباز اسرائیلی از دور او را نشانه رفته بود. بعدها گفتند سرباز گمان برده او یک تروریست است!
گلوله در سر احمد نشست و پدر و مادرش، قبل از مرگ کامل احمد، اعضای بدن او را هدیه کردند. یکی از نیازمندان این هدیه ارزشمند، «مانوها» دختری از یک خانواده متعصب مذهبی اسرائیلی بود.
خانواده مانوها در ابتدا تردید داشتند که یکی از کلیههای احمد فلسطینی مسلمان را برای دخترشان بپذیرند، اما سرانجام شبح مرگ کودک، از تعصبهای نژادپرستانه و مذهبی قویتر بود و این هدیه را پذیرفتند.
زندگی احمد در بدن 6 کودک که یکی از آنها «مانوها» بود ادامه یافت. شاید اگر همکاری کارگردان آلمانی «مارکوس وتر» و کارگردان اسرائیلی «لئون گلر» نبود، این ماجرا در انبوه ماجراهایی که هر لحظه در فلسطین رخ میدهد، به فراموشی سپرده میشد.
کشتار کودکان در فلسطین، امری است که در طول این سالها مستمر انجام شده است. اسرائیل بارها در غزه به مدارس حمله کرده و در حمله به مناطق مسکونی کودکان بسیاری را کشته است.
فقط سال گذشته میلادی بنا به آمار رسمی و بینالمللی، 37 کودک در غزه کشته شدند! در تابستان قبل، پس از آنکه موشک اسرائیل به یک منطقه تفریحی در جنوب غزه برخورد کرد، «لیان الشاعر» دختربچه 10 ساله فلسطینی با اصابت ترکش به سرش جان داد.
در جنگی که در آن روزها برقرار بود، اسرائیل 17 کودک را در غزه کشت و دو کودک نیز در کرانه غربی رود اردن به دست ارتش اسرائیل کشته شدند. خانم میشله باشله، کمیسر سابق سازمان ملل، از معدود مقامات بینالمللی است که نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و در این باره بیانیهای صادر کرد.
برخی از منابع غیررسمی معتقدند از سال 2008 تا سال 2022 حدود 150 هزار فلسطینی کشته شدهاند که از این تعداد 33 هزار نفر کودکان بودهاند.
کاملاً مشخص است که ارتش اسرائیل، هیچ ترسی از حمله به مناطق مسکونی ندارد و کشتار مردم برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. اسرائیل در طول این سالها نه به توافقهای خود پایبند بوده، نه به قوانین بینالمللی نه به هیچ اصول و قاعدهی دیگر.
آنها با قدرت تخریب نیروی نظامیشان و قدرت دفاعی گنبد آهنین در طول این سالها با مردم فلسطین سخن گفتند؛ اما تروریست خوانده نشدند، پرچمشان در شهرهای بزرگ اروپا به دست شهرداران دموکرات به اهتزاز درنیامد و هیچگاه رسانههای بزرگ و قدرتمند جهان سراغ خانوادههایی که فرزندانشان کشته شده نرفتند و با آنها گفتگو نکردند.
از نخستین روز حمله حماس به اسرائیل، همه رسانههای بزرگ جهان پر از تصویر مادران اسرائیلی شده که در فراغ کودک ازدسترفتهشان میگریند، شهرداران شهرهای بزرگ مشغول بالا بردن پرچم اسرائیل در شهرها هستند و همه دولتها علیه حماس به عنوان نیروی «تروریست» بیانیه صادر میکنند.
طرفه آنکه در این روزها مقامات اسرائیل که حالا توسط رسانه به عنوان طرف مظلوم ماجرا نشان داده میشود، دائم صحبت از قطع آب و برق و سوخت و غذا برای همه مردم غزه میکنند.
نگرانی بزرگ درواقع برای پس از این ماجراست. آنها در طول سالها اشغال فلسطین چنین ضربه بزرگی نخورده بودند، اما این همه کشتار انجام شده بود و دنیا بر این جنایات مستمر چشم پوشیده بود، حالا که کشورهای بزرگ دارند به اسرائیل قول تقویت نظامی میدهند، چه معاملهای قرار است با مردم غزه صورت بپذیرد؟
حمله حماس به اسرائیل، یک اتفاق کاملاً طبیعی است. حماس اعلام کرد که مردم غزه دیگر نمیخواستند این شرایط را تحمل کنند. نمیتوان کسی را در زندان نگه داشت و انتظار داشت او رام و مطیع باشد و شرایطش را بپذیرد. نیروی طرد شده و به حاشیه رانده شده تنها وقتی رام میشود که از انسانیت تهی شود.
در سوی دیگر هم به نظر میرسد رسانههای جریان اصلی در جهان آماده برساختن افکار عمومی برای تداوم جنایات اسرائیل هستند. شبکه BBC به دنبال حمله حماس به اسرائیل سفیر فلسطین را مهمان برنامه خود کرده بود. خبرنگار دائم میپرسید «آیا حماس را محکوم میکنی؟» سفیر فلسطین هوشمندانه پاسخ داد «چند بار این سؤال را میپرسی! من پاسخ نمیدهم چون باید مسائل را ریشهای ببینیم. چرا وقتی اسرائیل از مردم فلسطین میکشد ما را برای صحبت کردن دعوت نمیکنید؟»
در طول این همه سال، فلسطین هم با جنبشهای اجتماعی بدون خشونت و هم با جنبشهای مسلحانه که به ناگزیر بیشتر حالت دفاعی داشته است، در مقابل اسرائیل مقاومت کرده است. این الگو استفاده از تمامی ظرفیتهای ممکن است.
اگر فلسطینیها بتوانند همزمان از ابزار دیپلماسی، جنبشهای اجتماعی و حرکت مسلحانه برای مهار اسرائیل استفاده کنند، مدلی که پیشتر ویتکنگها آزموده بودند، شاید بتوانند به بخشی از حقوق خود برسند.
مدل حماس، برای شهروندان غزه و شهروندان عادی اسرائیل، هزینه داشته و خواهد داشت، اما این هزینه مانند درد چاقوی جراحیای است که باید بیمار را از دردی مستمر و جانکاه نجات دهد. فلسطین خود الگوی مبارزات بسیاری بوده است و باز هم گویا برای زنده ماندن و برای زندگی و آزادی، ناگزیر از مقاومت است.
قلب احمد، کودک اهل جنین، و خانوادهاش روزگاری برای صلح تپید. آن قلب همچنان در فلسطین زنده است اما صلح زمانی معنا پیدا میکند که برابری وجود داشته باشد. صلح میان زندانی و زندانبان میسر نیست، مگر خارج از فضای زندان.
[1] اسماعیل کاتب، پدر محمد، با هماهنگی این دو کارگردان به اسرائیل سفر کرد تا کودکانی را که با اعضای اهدایی احمد زندگی را ادامه میدهند ملاقات کند. ماجرای این ملاقاتها به صورت یک فیلم مستند درآمد که کیهان کلهر هم با آن همکاری داشت.
انتهای پیام
همانند صلحی که الان بین حاکمیت و ملت ایران حکم فرماست!
دولت ایران میتواند پیشنهاد دهد که یک همکاری منطقه ای یا جهانی برای رسیدگی به جنایات جنگی اسراییل تشکیل شود تا کمیته ای بصورت حقوقی جنایتها را مستند و به شکایت تبدیل کند تا در دادگاه بین المللی رسیدگی شود
اون قاضی بین المللی که داشت راجع به جنایات جنگی اسرائیل سالها پیش تحقیق می کرد چی شد ؟؟؟ این حرفها فانتزیه فقط ببنید غرب چطور اجازه کشتار را در هفتاد و پنج سال داده یا اصلا از اول اجازه به وجود آمدن اسرائیل دوست محترمی در مورد نلسون ماندلا صحبت کرده بود شوخی می کنه نه مردم فلسطین مردم فلسطین نه بومیان اسرائیل قصدی برای اینکه تبدیل به همچین چیزی بشند ندارند مگر اینکه شما کلا اسرائیل را منحل کنید و یک کشور جدید تاسیس کنید به اسم فلسطین ولی این اسرائیلی ها هم بخشی ازش باشند .
آقای انصاف!
چیزی به نام شهروندان عادی اسرائیلی وجود ندارد..