چند پرسش سایت احمد توکلی از شورای نگهبان
سایت «الف» مربوط به دکتر احمد توکلی صبح امروز در یادداشتی مهم نوشت: دیشب انتخابات رنگ ثبات گرفت. اطلاعیه وزارت کشور و شورای نگهبان پایان حدس و گمانه زنی ها بود. مشائی مطابق انتظار قبلی ردصلاحیت شد. هاشمی برخلاف توقع جامعه احراز صلاحیت نشد و خبر صبحانه دیروز الف، تائید شد. زاکانی و برخی دیگر نیز حتماً به قرائت شورای نگهبان، رجل سیاسی تشخیص داده نشدند. غرضی نیز به عنوان چهره جدید انتخابات، پدیده خبری دیشب بود. اما همه در انتظار حوادث بعدی هستند. آیت الله هاشمی چه موضعی خواهد گرفت؟ تمکین می کند؟ بیانیه چهارم آیت الله با چه ادبیاتی است؟ احمدی نژاد چه واکنشی نشان می دهد؟ حسب اخبار پراکنده و محفلی هوادارانش استعفا می دهد یا نه؟ آیا رهبر انقلاب ورود می کند؟ باید منتظر بود و دید. اما حدس های می شود زد. صبحانه انتخاباتی امروز، بر اساس اخبار پنهان و آشکاری که به تحریریه الف رسیده، پیش بینی هائی دارد.
گام بعدی آیت الله
آیت الله هاشمی رفسنجانی احراز صلاحیت نیافت. وی فرصت رقابت را در سن ۸۰ سالگی پیدا نکرد و مجبور است بجای حضور در صحنه به مدیریت صحنه بپردازد. البته آیت الله خود نیز حدس هایی زده بود. دیدار شریعتمداری با آیت الله هاشمی گویای همین نکته است. برخلاف بسیاری که توقع نداشتند شورای نگهبان آیت الله را رد صلاحیت کند، پیر سیاست انقلاب پیش بینی می کرد که ممکن است ناکام از رقابت بماند. به همین دلیل در دیدار با شریعتمداری که یکی دو روز بعد از ثبت نام، مهمان آیت الله بود تاکید می کند که در صحنه بمانید معلوم نیست تا روز اعلام صلاحیت ها چه اتفاقی می افتد.
اما همه در انتظار واکنش آیت الله هستند. برخی ممکن است ردصلاحیت هاشمی را آغاز فتنه جدید ببینند. این دست افراد بعید نیست که قوای امنیتی و نظامی را هم توصیه به آرایش دفاع و مقابله کنند. برخی که منطقی تر اوضاع را رصد می کنند و از توانمندی ضدانقلاب هم اطلاع دارند و بیشتر هم منش آیت الله را می شناسند، ممکن است روزهای آینده را چون دسته اول، پر تنش نبینند، اما واکنش آیت الله را علیه انتخابات و شورای نگهبان تند و شتاب زده ارزیابی کنند.
و اما انتظار دیگری هم وجود دارد. اطلاعیه چهارم آیت الله ادامه سه بیانیه قبلی است. یعنی با ادبیاتی آرام و متین و در شأن پیر معرکه انقلاب. حضور هاشمی در این دوره از انتخابات با پختگی و سعه صدر ستودنی همراه بود و برخلاف مزاح آیت الله در دیدار با دانشجویان هنوز دود از کنده بلند می شود.
آخرین بیانیه آیت الله که دیروز منتشر شد در نقد ادبیات تند و افراطی برخی منتقدین بود که همه شان را دعوت به اخلاق اسلامی و رعایت وحدت ملی و توجه به مشکلات اصلی کشور کرده بود. خبرهای رسیده حاکی از آن است که بیانیه چهارم آیت الله ادامه سه بیانیه قبلی است. هاشمی با همه انتقاداتی که به وی و برخی اطرافیانش وارد است، به تعبیر رهبر انقلاب جان و مال و عمرش را برای حفظ انقلاب و خدمت به این درخت تنومند به ارث رسیده از خون شهدا و امام خرج کرده است و بی تردید ضمن تمکین به رأی شورای نگهبان -که هرچند انتقاداتی بر آن وارد می داند که بخشی از آن نیز به حق است – همه را دعوت به خویشتنداری می کند و خواهد گفت که من به تکلیف خود گردن نهادم و شورای نگهبان نیز به آن چه فکر می کرده تکلیف است، رفتار کرده است.
آیت الله در این بیانیه خواهد گفت که در انتخابات شرکت می کنم و همه را نیز به حضور گسترده پای صندوق های رای دعوت خواهد کرد.
سوالاتی از محضر شورای محترم نگهبان
شورای نگهبان فصل الخطاب است. همه باید تمکین کنند. توصیه هائی که حضرت امام و رهبر انقلاب درباره جایگاه شورای نگهبان و پذیرفتن رأی این بزرگان و امینان ملت داشته اند بر کسی پوشیده نیست. جایگاه قانونی شورای نگهبان نیز تصدیق همین توصیه های عالمانه است.
اما همه ساز وکارهای مردمسالاری و انتخابات و نقش شورای نگهبان با هدف تاکید بر جمهوریت و نقش مردم در تعیین سرنوشت خودشان است. این مردم هستند که باید از انقلاب دفاع کنند. این مردم هستند که باید زمام امور را بدست گیرند. این مردم هستند که سرنوشت خود را تعیین می کنند. پایایی جمهوری اسلامی به حضور مردم است. همین مهم نیز ایجاب می کند که افکار عمومی را اولی بر هر مصلحت و حقیقت دیگری بدانیم. نمی شود از حق مردم سخن گفت و به حق نیز تصمیمی سیاسی و حکومتی گرفت ولی بی اعتنا به این سرمایه اجتماعی، قائل به عمل به تکلیف شد. شورای نگهبان امینان این مردم هستند. حقوق دانان و مجتهدینی که اگر هم به خطا روند به تکلیف شرعی خود عمل کردند و فارغ از سلیقه ها و رفتارهای حزبی و واکنش های هیجانی سیاسی تصمیم می گیرند. تصمیم شورای نگهبان مشروعیت قانونی دارد هرچند ممکن است برای برخی بدون مشروعیت عقلانی باشد. از همین حیث وظیفه شورای نگهبان صدچندان است. اگر قرار است خیر کسی را بخواهیم ابتدا واجب است که خیر را به او نشان دهیم.
واکنش به تصمیم شورای نگهبان را نباید فقط در خیابان و اعتراض و رفتارهای پر تنش دید. بلوغ جامعه سیاسی ایران چنین رفتارهای تند وپر تنشی را بر نمی تابد. واکنش به تصمیم شورای نگهبان می تواند به بدفهمی عمیق اجتماعی تبدیل شود. مردم در کنج خانه باشند اما با ما هم نباشند.
توصیه دلسوزانه و مشفقانه به اعضای محترم شورای نگهبان این است که این دوره خرق عادت کنند و به سوالات افکار عمومی پاسخ دهند. سوالاتی از این دست که؛
۱- مهمترین دلیل برای ردصلاحیت آیت الله هاشمی چه بوده است؟ مُرّ قانون یا مصلحت سنجی سیاسی؟ کدخدائی شب گذشته تاکید کرد که شورای نگهبان به قانون عمل می کند و مصالح عالی نظام. ردصلاحیت آیت الله از کدام نوع بوده است قانون یا مصالح عالی؟ این مصالح عالی با کدام قرائت تشخیص داده شده است؟ قرائت به سبک افراطیون که آیت الله را فتنه گر می دانند یا اهل انصاف و اعتدال؟
۲- نسبت تشخیص صلاحیت شورای نگهبان با تشخیص یک سال گذشته رهبری انقلاب برای انتخاب وی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟ البته شورای نگهبان مستقل تصمیم می گیرد اما حتماً برای افکار عمومی توضیح قانع کننده ای خواهد داشت که چطور تشخیص رهبری را برای انتصاب آیت الله مکفی برای انتخاب مردم نمی دانستند.
۳- معیار تایید صلاحیت فردی چون سعید جلیلی چیست؟ سعید جلیلی از نیروهای متدین و دیپلمات انقلابی کشور است. گرچه سابقه اجرائی وسیاسی نداشته است اما از حیث تدین و ولایتمداری و انقلابی گری زبانزد مردم است. اما شورای نگهبان برای این دوره از انتخابات بیش از هرچیز بر رجل سیاسی و رجل مذهبی تاکید داشته است. چطور می شود افرادی با سابقه طولانی سیاسی و کار اجرائی ردصلاحیت می شوند اما جلیلی تائید می شود؟ آیا معاونت یک وزارت خانه ستادی و دبیری شورای عالی امنیت ملی کار اجرائی محسوب می شود؟ آیا حقیقتاً مردم جلیلی را رجل سیاسی می دانند؟
۴- و پرسش آخر اینکه چرا شورای نگهبان خود را پاسخگو نمی داند؟ به رأی شورای نگهبان باید تمکین کرد. این سرنهادن به حکم قانون است. سَلَّمنا. اما بهتر نیست این گردن نهادن قانونی به حجت عقلانی و منطقی مستحکم شود؟ که اگر چنین شود می توان بر سینه سپر کرده مردم تکیه کرد نه سر به زیری آنها.
آیا رهبری حکم حکومتی می دهند؟
سوال رایج این روزها این است که آیا رهبری حکم حکومتی می دهند؟ آیا ممکن است شبیه سال 84 و تایید صلاحیت معین در این دوره نیز برای مشائی و آیت الله هاشمی از حق قانونی خود استفاده کنند؟
رهبر انقلاب طی سالیان گذشته و همه ادوار انتخاباتی از احدی حمایت نکردند و نفیاً و اثباتاً برای حضور افراد در صحنه انتخابات نیز نظر خاصی نداشتند. در این دوره از انتخابات نیز افراد از گروه ها و جریانات مختلف با رهبری دیدار داشتند و تلاش کردند به نحوی نظر ایشان در انتخابات را جویا شوند اما همانطور که ایشان بارها در نشست های عمومی بر بی طرفی شان تاکید کردند هیچ نشانی له یا علیه افراد در سخنان رهبری پیدا نکردند و دست خالی برگشتند. حتی برخی انتظار داشتند رهبری برای حضور آنها در صحنه انتخابات توصیه ای داشته باشند که بعدها در تبلیغات و رقابت های سیاسی خرج کنند، که به همین نیز دست نیافتند.
با این حال رهبری انقلاب در این دروه بیش از گذشته تاکید دارند که حتی شائبه حمایت ایشان از فرد خاصی نیز نباید ایجاد شود. از سوئی دیگر همواره تصریح کرده اند که همه چیز در مدار و فرآیند قانونی خودش پیش رود. بر این اساس همه شواهد و اخبار حاکی از عدم ورود رهبرانقلاب برای تغییر تصمیم شورای نگهبان است. البته درباره مشائی علیرغم فضاسازی که رئیس جمهور و خود مشائی و ستادهای وی ایجاد کردند، هیچ پیش بینی هم مبنی بر پادرمیانی رهبری و استفاده از حکم حکومتی وجود نداشت. اما برخی درباره آیت الله هاشمی انتظار دیگری دارند.
اما در این دوره شواهد امر گواه این است که رهبری بر اجرای قانون و نظر نهادهای قانونی تاکید دارند و برای تائید صلاحیت هاشمی نیز ورود نخواهند کرد. البته این ها همه درحد گمانه زنی است. رهبر انقلاب بهتر و بیش از هرکسی مصالح کشور را تشخیص می دهند. شاید هم صلاح ببینند ورود کنند.
انتهای پیام