خرید تور تابستان

وقتی همه شرمساریم

«سیاوش خوشدل»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:

به بهانه‌ی آنکه رئیس‌جمهوری لغو سخنرانی علی مطهّری را مایه‌ی شرمساری خوانده، برخی منتقدان دولت به برشمردن انتقادات خود از دولت پرداخته و آنها را مایه‌ی شرمساری می‌خوانند. کار تا آنجا پیش رفته که سایت «فردا» نظرسنجی گذاشته‌است که «به نظر شما کدام یک بیشتر مایه شرمساری است؟»؛ اختلاس ۸۰۰۰ میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان، حقوق‌های نجومی، رکود اقتصادی و بیکاری، مشکلات معیشتی مردم یا لغو سخنرانی یک نماینده مجلس.

مسلّم است که حقّ منتقدان است انتقاد کنند. امّا وقتی یک انتقاد در پاسخ انتقادی دیگر و از حوزه‌ای دیگر مطرح می‌شود، به نظر می‌رسد طرح انتقاد دوم در این مقطع، بیش از آنکه اصالت داشته‌باشد، به مثابه‌ی دعوت طرف مقابل به سکوت و شرمسار بودن است. به عبارتی آنها می‌خواهند بگویند «آقای حسن روحانی، شما که باید برای چیزهای دیگری شرمسار باشید، حق ندارید چیزی را مایه‌ی شرمساری بخوانید.» در انعقاد این گزاره، غفلت یا تغافلی هست و در خودش ابهامی.

در منطق اصلی ساده و بنیادین داریم؛ «اثبات شیء نفی ماعدا نمی‌کند» به زبان خودمانی یعنی «اگر چیزی اثبات شد، دلیلی بر عدم اثبات چیزهای دیگر نیست». مردم در روابط روزمره، به کرّات این اصل را نقض می‌کنند. مثلاً از کسی باقیمانده‌ی پول یا طلب ناچیزمان را می‌خواهیم. در پاسخ می‌شنویم «آقا، میلیارد میلیارد دارن می‌خورن، تو لنگ این یه قّرون دو زاری؟». البته در این مثال حوزه‌ی مشابه دو مسأله رعایت شده‌است. یا ممکن است عضوی از خانواده، عضو دیگر را به تنبلی یا بی‌عرضگی متّهم کند و در پاسخ از او بشنود «تو خوبی!». منتقدان پیگیر یادآوری مایه‌های شرمساری به دولت و حسن روحانی، به عمد یا به سهو، این اصل ساده و بنیادین منطقی را از نظر دور داشته‌اند.

امّا ابهام؛ این که تذکّر بدهیم چیزهای دیگر مایه‌ی شرمساری وجود دارد، دو احتمال را به ذهن می‌آورد؛ اینکه لغو سخنرانی علی مطهّری اصلاً مایه‌ی شرمساری نیست و اگر بنابر مصالحی صورت گرفته، اصلاً مایه‌ی افتخار لغوکننده هم هست! یا اینکه لغو سخنرانی مایه‌ی شرمساری هست، ولی حسن روحانی در موقعیتی نیست که اجازه و حقّ اعلام آن را داشته‌باشد. اگر اوّلی است، صادقانه از لغو سخنرانی هم باید دفاع کنند. اگر دومی است، خوب است انتقادی سبک از لغو سخنرانی کنند و بعد به بیان توقّع خود از رئیس‌جمهوری بپردازند.

سخنم را با دو پیشنهاد به پایان می‌برم. یکی برای دوستان اصلاح‌طلب؛ این قدر تأکید نکنیم که سخنرانی «نایب‌رئیس مجلس» لغو شده. لغو سخنرانی هر کسی، اعمّ از دیگر نماینده‌ها و فعّالان سیاسی و رسانه‌ای از هر جناحی، از نظر ما نامطلوب است. در برابر همه‌ی این موارد باید حسّاس بود و مسأله را به سطح سمت و عنوان محدود نکرد.

و به دوستان منتقد دولت و رئیس‌جمهوری پیشنهاد می‌کنم دست‌کم همانند محاورات روزمره، انتقادات مرتبط با حوزه‌ی بحث را مطرح کنند. مثلاً دبیرخانه شورای عالی امنیت ملّی در مقطعی کوتاه رسانه‌ها را از نقد برجام نهی کرده‌بود؛ هر چند شل گرفتند و اجرا نشد. یا در مواردی شنیده‌ایم که سخنرانی برخی منتقدان دولت هم لغو شده‌است. مطرح‌کردن این موارد می‌تواند اثرگذارتر و معنادارتر باشد. آزادی بیان و انتقاد است که می‌تواند زمینه‌ساز رفع دیگر مشکلات و شرمساری‌ها باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. انصاف جان!
    انصافا مطالب خوبی را گفتید فقط درتکمیل سخن شما مقاله نویس گرامی این را هم بنده اضافه کنم
    چرا اولویت در پیگیری لغو سخنرانی است
    جواب: اولویت اول آزادی بیان است
    حال به شما می گویم چرا اولویت اول، آزادی بیان است
    به قول دکتر توکلی: فساد هر حکومتی را ساقط می کند و این مساله فقط مربوط به جمهوری اسلامی نیست؛
    حال این سوال پیش می آید که منشاء فساد چیست؟
    آیا منشا فساد از شکستن قلمها و بستن دهانها ایجاد نمی شود؟
    آیا منشا فساد از نبود آزادی بیان نیست؟
    آیا منشا فساد از نبودن شفافیت نیست ؟
    آیا منشا فساد از نبود گردش آزاد اطلاعات بخصوص در عرصه اقتصادی نیست؟
    آیا می شود در کشوری که یک روزنامه یا سایتی یک افشاگری می کند و ضد فساد اقدامی می کند و به جای آن که از افشا کننده تقدیر شود با او برخورد می شود آیا می شود در آن کشور امیدی به رفع فساد داشت؟

  2. جناب انصاف، لطفا” شما هم نظرسنجي بگذاريد ، کداميک مايه شرمساري است : 1- هاله نور. 2- تکذيب رديف 1 . 3- اختلاس سه هزار ميليارد. 4- صف مسئولان کشورها براي برقراري ارتباط با ايران همچون پيرزنان در صف شير. 5-برنامه ريزي براي سرقت رئيس جمهور ايران در عراق. 6-گرفتن عکس يادگاري ژنرال عاليرتبه آمريکائي مستقر در عراق با رئيس جمهور ايران. 7-اختلاس شرکت م.ق به بهانه فاينانس خط آهن. 8- بابک زنجاني. 9- شناخت رئيس جمهور ايران توسط يک کودک چهارساله و اشاره وي به ايشان و گفتن محمود. 10-سرقت بيت المال در واپسين روزهاي رياست جمهوري قبلي به عنوان دانشگاه ايشان. 11-معاونين پاک دست. 12-تامين اجتماعي. 13- مرتضوي. 14-در اختيار داشتن اموال و املاک رياست جمهوري پس از اتمام دوره قبلي توسط رئيس قبلي و خودداري از عودت آن. 15-داشتن قصد براي پرداخت کليه هزينه هاي سالانه آژانس انرژي هسته اي توسط ايران. 16- … و در نهايت و از همه مهمتر حمايت همه جانبه از رئيس جمهور قبلي توسط افراد، سازمان ها، ارگان ها و نهادهائي که ذاتا” بايستي بي طرف باشند از صدر تا به ذيل.

  3. اگر نگاهی به مسئولین تراز اول جمهوری اسلامی بعد از انقلاب داشته باشیم متوجه میشویم که آقای بازرگان ملی گرا بودند پس بد بودند / بنی صدر خائن بود پس بد بودند / شهید رجایی که بنا به نقل قول آقای طائب ” خوب شد شهید شد ” والا با نظام چپ میشد / آقای موسوی که فتنه گر درآمدند پس بد بودند / آقای رفسنجانی بی بصیرت شدند پس بد هستند / آقای خاتمی که غرب گرا یند پس بد هستند / آقای احمدی نژاد که انحرافی هستند پس بد هستند / آقای روحانی هم توانایی اداره کشور راندارند پس بد هستند / با این روال باید از هم اکنون باید بفکر ساخن پسوند منفی برای ریاست جمهوریهای آتی کشور باشیم ” براستی پس کی بایست بفکر وحدت جناحهای سیاسی کشور افتاد تا مشکلات بطور واقعی برطرف شود ونه در حد شعار و آمار ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا