خرید تور تابستان

ایرانی‌ها دیگر علاقه‌ای به دانشگاه رفتن ندارند

روزنامه تعادل نوشت: آمارها از کاهش علاقه به تحصیلات دانشگاهی در میان نوجوانان و جوانان حکایت می‌کنند. به گونه‌ای که جمیعت دانشجویان کشور در طول چهار سال، حدود یک میلیون نفر کاهش یافته است. در سال‌های اخیر حدود نیمی از داوطلبان کنکور نیز از انتخاب رشته صرف کرده‌اند. اما دلیل کاهش علاقه به دانشگاه در میان نسل جدید چیست؟

در حالی آمارهای اخیر کاهش علاقه به دانشگاه را نشان می‌دهند که در سال‌های دهه 70، دانشگاه چون بهشتی بود که نوجوانان دهه شصتی برای رسیدن به آن گویی باید کوهی عظیم را فتح می‌کردند. رویایی بود که دستیابی به آن مرارت‌ها می‌طلبید.

به گزارش تجارت نیوز، البته گزینه‌های چندانی نیز پیش پای بسیاری از دبیرستانی‌ها نبود. نوجوانان آن زمان، امید چندانی به بازار کار نداشتند. دولت هم این را می‌دانست و برای همین، مدام افراد بیشتری را به سمت دانشگاه سوق می‌داد. اینگونه بود که هر سال بر تعداد دانشجویان و دانشگاه‌ها افزوده می‌شد. انواع دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در آن دوران شکل گرفتند. از شعب دانشگاه آزاد در شهرستان‌های کوچک و بزرگ گرفته تا انواع مراکز و پردیس‌های غیرانتفاعی و علمی و کاربردی. متولدین دهه 60 هم مدام این دانشگاه‌ها و مراکز را پر می‌کردند.

کاهش یک میلیون نفری دانشجویان در طول 4 سال

چند سالی است اما ورق برگشته. حداقل از اواخر دهه 80 به این سو می‌توان چنین اخباری را در رسانه‌ها یافت که ظرفیت دانشگاه‌ها بیشتر از تعداد داوطلبان است. در همین رابطه، اسفند سال 1389، ایرنا در گزارشی به نقل از حسین توکلی مشاور اجرایی وقت سازمان سنجش نوشت که ظرفیت دانشگاه‌ها، موسسه‌ها و مراکز آموزش عالی در ایران «به مراتب» بیشتر از تعداد داوطلبان شرکت در آزمون‌های سراسری است.

در این سال‌ها، شرایط به گونه‌ای پیش رفت که در نهایت در سال 1401، آمارها کاهش حدود یک میلیون نفری تعداد دانشجویان را در طول چهار سال نشان دادند. سال گذشته روزنامه جوان در این مورد نوشت: «در حالی که جمعیت دانشجویی در سال تحصیلی ۹۶- ۹۵، چهار میلیون و ۷۳ هزار و ۸۲۷ نفر بود، در سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ به سه میلیون و ۱۷۳ هزار و ۷۷۹ کاهش یافته ‌است و این روند کاهشی همچنان ادامه دارد.»

کاهش علاقه به دانشگاه، حتی در مرحله انتخاب رشته

هر چند یکی از دلایل این موضوع را می‌توان کاهش جمعیت جوان کشور دانست اما به نظر می‌رسد بسیاری از نوجوانان امروزی یا همان دهه هشتادی‌ها، دیگر علاقه چندانی به ورود به دانشگاه ندارند.

حتی در سال‌های اخیر، مسئولان از افزایش تعداد داوطلبانی می‌گویند که در جلسه آزمون کنکور حضور می‌یابند اما پس از اعلام نتایج، انتخاب رشته نمی‌کنند. روزنامه جوان در این مورد هم نوشته بود که در سال‌های اخیر بیش از ۵۰ درصد از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته، از این کار صرف نظر کردند. به گونه‌ای که برای مثال این رقم در سال 1400 به 52 درصد رسیده بود. در واقع در آن سال، تنها 48 درصد از داوطبان مجاز به انتخاب رشته، فرم‌های مربوطه را تکمیل کردند.

به گزارش تجارت‌نیوز، سال گذشته این آمار کمی افزایش پیدا کرد اما در نهایت باز هم نزدیک به 50 درصد از داوطلبان، قید انتخاب رشته را زدند (برای اطلاعات بیشتر در این مورد گزارش نیمی از کنکوری ها انتخاب رشته نکردند را بخوانید.) اما دلیل این شرایط چیست؟

بیکاری پیدا و پنهان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی

شاید نگاهی به آمارهای بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی پاسخی برای این پرسش‌ باشد. سال‌هاست که داده‌های مرکز آمار نشان می‌دهد، حدود 40 درصد از جامعه بیکار کشور را این گروه تشکیل می‌دهند. هر چند دولت سیزدهم مدعی کاهش آمار بیکاری در میان تحصیل‌کردگان است اما این قشر همچنان سهمی در همین حدود 40 درصد در میان بیکاران کشور دارند.

در واقع تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهه‌های 60 و 70، به تضمینی برای یافتن شعل تبدیل نشد. نه فرصت شغلی مناسبی برای آنها وجود داشت و نه کیفیت آموزش در دانشگاه‌ها به گونه‌ای بود که همه فارغ‌التحصیلان مهارت کار داشته باشند و بتوانند شغلی متناسب با مدرک خود پیدا کنند.

در نتیجه همین شرایط، بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی شاغل هم، یا در زمینه‌ای غیر از رشته تحصیلی خود کار می‌کنند یا نتوانسته‌اند به درآمدی متناسب با هزینه‌های زندگی خود دست پیدا کنند. شاید بتواند آمار بالای مهاجرت تحصیل‌کردگان و متخصصان را نیز نشانه‌ای از این واقعیت دانست که آنها از شرایط کار و زندگی خود راضی نیستند.

در این میان، زنان تحصیل‌کرده وضعیت بغرنج‌تری دارند. چرا که بر اساس آمارها، بیکاری زنان فارغ‌التحصیل دانشگاهی، سه برابر بیشتر از مردان است.

کاهش تمایل به تحصیل در برخی رشته‌ها

علاوه بر کاهش تعداد دانشجویان در سال‌های اخیر، آمارها و اطلاعات نشان می‌دهند که از میزان علاقه افراد برای تحصیل در برخی رشته‌ها نیز کاسته شده‌ است.

برای مثال، مسئولان از کاهش تمایل به تحصیل در برخی از رشته‌ها به دلیل نبود فرصت شغلی یا پایین بودن درآمد آنها می‌گویند؛ از جمله برخی رشته‌های پایه یا تعدادی از تخصص‌های پزشکی.

در همین زمینه، سال گذشته ایرنا به نقل از محمد مهدی مجذوبی رییس دانشگاه علوم پزشکی همدان گزارش داد که دانشجویان پزشکی به برخی رشته‌های تخصص‌ از جمله بیهوشی، عفونی و طب اورژانس و تعدادی از رشته‌های فوق تخصص همچون جراحی قلب، جراحی قفسه سینه و جراحی کودکان اقبال چندانی ندارند.

همچنین رشته‌های پایه مانند ریاضی و فیزیک، با وجود اهمیتی که از نظر علمی دارند در سال‌های اخیر با استقبال زیادی مواجه نبوده‌اند. برخی کارشناسان، آمار بالای بیکاری در تحصیل‌کردگان این رشته‌ها را دلیل شرایط کنونی می‌دانند.

به نظر می‌رسد بر اثر دلایل اقتصادی و اهمیت مساله اشتغال، گروهی از نوجوانان و جوانان نسل جدید، آموختن مهارت و ایجاد کسب و کارهای خانگی و آنلاین یا انجام فعالیت‌های پروژه‌ای را بر رفتن به دانشگاه ترجیح می‌دهند. گسترش شبکه‌های اجتماعی هم گزینه‌های بیشتری را در اختیار آنها قرار داده است. در کنار همه اینها «مهارت» نیز این روزها در دنیا خریدار دارد. در واقع تنها گرفتن مدرک دانشگاهی، ضامنی برای موفقیت در مهاجرت نیست. به همین دلایل دیگر ضرورتی ندارد که همه افراد حتی برای مهاجرت هم مدرک دانشگاهی داشته باشند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. با احترام به نظر نویسنده محترم مقاله نمیتوان دلیل کم شدن دانشجو را فقط به همین موارد محدود کرد نویسنده محترم عوامل روانی و موقعیتی را که یک نوجوان با آن رو به رو است در نظر نگرفته است. با قاطعیت میگویم حذف کنکور و تاثیر 50 درصدی سابقه تحصیلی یکی از مهمترین دلایل کم شدن دانشجو است، چون نوجوانی که قصد ورود به مقطع کارشناسی را دارد احساس می کند آمادگی علمی کافی ندارد و به خوبی در رقابت با سایر همکلاسی های خود قرار نگرفته است. باید بپذیریم که حذف کنکور نه تنها از استرس نوجوانان کم نمی کند بلکه تبعات منفی بسیار زیادی دارد که با رویکرد سیاسی چند نماینده در مجلس برای تصویب یک قانون کارشناسی نشده این تبعات منفی نادیده گرفته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا