سخنی از سرِ درمانگری وضعیت پایتخت
«مالک رضایی» در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
نَفَسهای تهران با دود و دَم آلایندههایی که بر فرازآن ایستاده است دچار تنگی عجیب است. نا امید از تدبیری، فقط چشم انتظار باد و باران است که سیاهی از چهرهی غبارگرفتهی آن بر گیرد بالاخره از قدیم گفتهاند که گر قضا پوشد سیه همچون شبت، هم قضا دستت بگیرد عاقبت. اما سالهاست که سَرکَنگَبینی که بر گلوی آن میریزند صفرا می فزاید و روغن بادامی که مدام به خوردش میدهند خشکی مینماید. اگر چارهی کار آن بود که تا حال باید نشانههایی از بهبود درچهره اش نمایان میشد. اما چنین نیست، به نظر میرسد چارهای دیگر لازم است.
سالیان سال است که تهران بزرگ با چندین برابر مصرف از سهم سرانهی خود، همچنان دود و دَم میزاید و بر ریهی ساکنینش پمپاژ میکند و عجیبتر از آن تصمیم دست اندرکاران اوست که کماکان اصرار بر تداوم این چرخهی معیوب مصرف دارند تا باز دود بیشتری تولید کند و باز هوای بیشتری آلوده نماید. دریغ و تأسف از اینکه هر دارویی که ایشان میکنند، آن عمارت نیست ویران میکنند.
مدیریتی که خون توسعه را به تمام شریانهای حیاتی کشور به طور متوازن نفرستد و از راکد ماندن دهها طرح و پروژه در استانی خم به ابرو نیاورد جزآنکه بخشی از کشور را به بیکاری، نداری و مهاجرت و بخشی دیگر را به خَفَگی و تنگی نَفَس دچار سازد، دستاورد دیگری نخواهد داشت.
تمرکز بیش از حد ثروت ملی در تهران، سالهاست که سیلی از مهاجرت را به سوی آن شهر روانه میکند. هیچ دستور و بخشنامهای مانع از مهاجرت کثیری از مردم به آن کانون ثروت نخواهد بود. وقتی ما بهترین مراکز آموزشی، درمانی، صنعتی و… را در نقطهای متمرکز کردیم و نقاط دیگر را از برخورداری عادلانهی آن محروم ساختیم، عملاً جوازِ مهاجرت میلیونها نفر را برای سکونت و اشتغال پیرامون آن امکانات، صادر کردهایم. این آفت تمرکزگرایی افراطی در توسعه است که علمای اقتصاد و جامعه شناسی از آن با نام «توسعهی نامتوازن» یاد میکنند.
شکل گیری مشکلات تهران کار امروز و دیروز نیست که ظرف فردا و پس فردا حل شود، اما کسانی که با تصیمات روبنایی میخواهند برای این مشکل ریشهدار، راهکار مقطعی ارائه کنند، آشکارا دچار روزمرگی شدهاند و خود بهترین دلیل را به دست میدهند که قصدی بر حل مشکل ندارند. مشکل تهران، ریشهدارتراز آن است که با چنین طرحهای مقطعی درمان شود.
شهری که بیشترین و بهترین همه چیز از ثروت ملی و امکانات رفاهی، خدماتی و تولیدی را در خود جای داده است طبیعی است که بر سیلی از مهاجرتها به سوی خود آغوش گشوده است. مگر کسانی که راه توسعهی متوازن رفتهاند، ناآشناتر از ما در امر توسعه بودهاند که شهری را به عنوان پایتخت خود برگزیدهاند اما هر کدام از شهرها و نقاط دیگر کشور خود را نیز از توسعهای متوازن برخوردار ساختهاند؟
در آن الگوی توسعه، دلیلی وجود ندارد که هر کسی، بیمار خود را برای معالجهی بهتر، فرزند خود را برای تحصیل بهتر، شوهر خود را برای کار بهتر، جوان خود را برای درآمد بهتر، روانهی پایتخت کند. جز اینکه پایتخت او، همهی بهترینها را در خود جمع کرده باشد و آن چه خوبان همه دارند او یکجا داشته باشد. تهران ما اکنون چنین وضعی دارد.
اظهارات چند سال پیش برخی صاحب منصبان با هیچ ایدهای از توسعه تناسب نداشت که هر کسی درآمدی پایینتر از فلان رقم دارد بهتر است تهران را ترک کند و در نقطهای دیگر از ایران سکونت کند. آیا این سخن، معنایی جز این داشت که صاحبان ثروت در تهران و فقرا در سایر نقاط ایران جا گیرند؟
به طور قطع، تفکراتی از این دست، تمام انگیزههای تلاش و تولید را در پیرامون، با نیستی و نا امیدی مواجه میساخت. آشکار است که در چنین نگاهی بخشی از جمعیت کشور سلامتی خود را در معرض آلایندهها از دست میدهند و بخشی دیگر، انگیزههای خود را برای ماندن در شهر و دیار خود.
اشتغال به مشاغل مولد و کم درآمدی مانند کشاورزی، دامداری و نیز کار آفرینی و سرمایهگذاری در مناطق توسعه نیافتهی کشور به محرکها و مشوقهایی بیش از این نیاز دارد که اکنون در اختیار آنهاست وگرنه خواهیم دید که خانه خالی ماند و خوان بی آب و نان، آنچه ماند آش دهن سوزی نبود.
حرص و ولع مهاجرت به تهران، فقط با تضمین و اطمینان از وجود فرصتهای کسب وکار و درآمد متوازن در سایر نقاط کشور متوقف میشود. البته که روح و روان همهی ما با نام پر افتخار تهران، چنان انس و الفت دارد که هیچکس مایل نیست کوچکترین دود و دَمی بر آسمان زیبای آن دیده شود. اما به نظر می رسد که تهران نیز برای حفظ سلامتی خود، باید اندکی لاغر شود. بزرگی تهران به جسم و جان آن نیست به نام و نشان آن است.
به همان اندازه که کم برخورداری نقاط دیگر ایران به حال ساکنین آن مضر است، برخورداری بیش از حد و پرمصرفی تهران نیز برای جسم و جان آن زیانآور است. این بیماری را امروز غیر تهرانیها بهتر از خود تهرانیها در چهرهی این شهر تشخیص میدهند. ای کاش، تهران عزیز ما برای حفظ سلامتی خود اندکی رژیم بگیرد آن وقت دوست داشتنیتر و خوش تیپتر هم خواهد بود.
انتهای پیام