«هنوز زخم های 88 بر روح ماست؛ آقای رئیسی با آرای باطله رقابت می کرد» | فیلم
اسفندیار عبداللهی در دیدار نیوز نوشت: امیر آریازند عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در اولین قسمت از گفتوگوی خود با دیدارنیوز در برنامه رکن سه درباره احزاب اصلاحطلب گفت: «تحزب بعد از دوم خرداد ۷۶ رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت و جامعه مدنی، رشد و شکوفایی عجیبی در حوزه احزاب، رسانهها و دانشگاه به خود دید و در واقع دوره بهار مطبوعات و رونق تشکلها بود».
رئیس کمیته انتخابات حزب اتحاد ملت افزود: «بسیاری از احزاب بعد از دوم خرداد شکل گرفتند و برخی از آنها مانند جبهه مشارکت و اعتماد ملی محوریت پیدا کردند. احزابی که در ائتلافهایی سیاسی در چند دوره انتخاباتی پیروزیهای سریالی به دست آوردند. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از جمله این ائتلافها بودند. آخرین نهادی که اصلاحطلبان شکل دادند و هنوز هم فعال است، جبهه اصلاحات است».
وی درباره نقش جوانان اصلاحطلب در پیشبرد اهداف و راهبرد هسته مرکزی این جریان اظهار کرد: «آنچه به عنوان جوانان اصلاحطلب میشناسیم به چند شکل وارد جریان اصلاحات شدند. برخی از طریق مجالس دانشآموزی که در امتداد برنامه توسعه سیاسی دولت اول سید محمد خاتمی رشد و بالندگی پیدا کردند، به مرور وارد عرصه سیاسی شدند. بخشی از این جوانان همان کسانی بودند که در تشکلهای دانشجویی مانند انجمنهای اسلامی دانشگاهها و دفتر تحکیم وحدت، تمرین کرده بودند و راه و رسم فعالیت تشکلاتی را تا حدودی آموخته بودند. حتی برخی از همان فعالان دانشجویی اقدام به تاسیس احزابی کردند که امروز عضو جبهه اصلاحات هستند. یک لایه هم فعالان حوزه اجتماعی بودند که از جمعیتها و تشکلهای مردم نهادی، چون جمعیت امام علی (ع) سر درآوردند».
آریازند خاطرنشان کرد: «امروز بخش عمدهای از فعالان حزبی دارای انگیزه و برنامه همان کسانی هستند که در دستهبندیهای قبل از آنها یاد کردم. با این تفاوت که با توجه به سالها مشق سیاست و با پشتوانه سالها تمرین در تشکلهای پایه، به پختگی زیادی رسیدهاند»
عکسها: آرش راهبر
این فعال اصلاحطلب یادآور شد: «بخش قابل توجهی از همنسلان ما هر کدام در حوزههای تخصصی خود کارنامه و عملکرد قابل افتخاری دارند. حتی جوانان اصلاحطلبی که از کشور خارج شدند، مدارج عالی و سطح بالای آکلادمیک را از معتبرترین دانشگاههای جهان کسب و اخذ کردند. برخی از آنها منشا خدمات و پیشرفت زیادی در سطح جهان هستند».
وی در پاسخ این پرسش که در عرصه سیات ورزی و هماهنگی با کلیت جریان اصلاحطلب، این جوانان چه تاثیری بر خروجی امروز این جریان دارند، گفت: «امروز سالگرد تولد آقای مهدی محمودیان است. (این مصاحبه چند هفته قبل از تاریخ انتشار ضبط شده است). محمودیان به عنوان یک جوان اصلاحطلب دگرخواه، تمام عمر زندگی خود را صرف خدت به هم نوع خود کرده و اینقدر که برای کمک به آسیبدیدگان وقت گذاشته برای خود و خانوادهاش وقت نگذاشته است. در بخشهای حقوق بشری وسط میدان بود و از جنبههای حقوقی به بسیاری از افراد کمک کرد».
آریازند ادامه داد: «محمودیان در حزب فعالیت کرده، بارها زندانی شده و بیش از ۹ سالگرد تولدش را در زندان گذرانده است. یک جوان اصلاحطلب چه باید بکند که امثال محمودیان نکردهاند؟ بهاره هدایت که امروز در زندان است و اعتصاب غذای اخیرش نزدیک بود به قیمت از دست دادن جانش تمام شود، از زمان دانشجویی تا کنون همیشه تاثیرگذار بوده و هزینه داده است. سال ۹۶، قبل از انتخابات ریاست جمهوری من و عماد بهاور در خبرگزاری برنا در یک برنامه خبری شرکت کردیم، آنجا خبرنگار از هر دوی ما پرسید که جوانان اصلاحطلب چرا وارد عرصه نمیشوند و فعالیت پر رنگی ندارند؟ گفتم ظهور و نمود جوان اصلاحطلب در عرصه سیاسی، همزمان شد با آمدن محمود احمدینژاد».
وی اضافه کرد: «در دوره احمدینژاد تمام منافذ و مسیرهای متعارف برای ورود این جوانان به عرصههای علمی، تخصصی و سیاسی و اجرایی بسته شد. برخی از ما به بخش خصوصی رفتیم و متوقف نشدیم، ضمن اینکه فعالیتهای اجتماعی و تشکیلاتی را هم رها نکردیم. در دورههای بعد که فرصتی دست داد، برگشتیم و هر جا ماموریتی داشتیم، سعی کردیم به بهترین نحو انجام دهیم».
مدیرعامل پیشین برج میلاد عنوان کرد: «از خودم مثال بزنم. من از کف ستادهای انتخاباتی تا بالاترین سطح فعالیت در ستادهای انتخاباتی را تجربه و به این پروسه سیاسی انتخاباتی کشور کمک کردهام. حتی زندان را هم تجربه کردم اما نا امید نشدم و فرصتی دست داد که در شهرداری تهران به مدیریت شهری کمک کنم. به اقتضای زمان مجبوریم هزینه کنیم و از خودمان مایه بگذاریم. اما نمیشود از یک نسل توقع داشته باشیم که همه اهل فداکاری، ایثار، شجاعت و تداوم و اصرار در این مقولات باشند».
آریازند اظهار کرد: «حالا تصور و تجسم کنید، جوانان اصولگرا چه شرایطی دارند. آنها به محض اینکه وارد بسیج مدرسه و دانشگاه میشوند، آینده خود را تضمین کردهاند. بهترین خدمات و تسهیلات را برای ادامه تحصیل و اشتغال خود، در امنیت کامل دریافت میکنند و هیچ هزینهای هم برای رفتارهای رادیکال و آسیبزایی که دارند، نمیدهند. در بالاترین سطح در نهادهای دولتی، نیمه دولتی و خصولتی مشغول به کار میشوند و هیچ دولتی اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا نمیتواند به آنها بگوید، بالای چشم شما ابرو است».
وی افزود: «اراده کردند از دیوار سفارت عربستان بالا بروند و رفتند. میلیونها دلار به اقتصاد کشور خسارت زدند و بعد از این همه خسارت دوباره مجبور شدیم روابط خود با عربستان را عادی کنیم. هنوز هم افرادی هستند که به دنبال دشمن سازی و دشمن تراشی هستند. اگر یک جوان اصلاحطلب شبیه حرفهایی که تندروهای اصولگرا در جهت تخریب روابط ایران با دیگر کشورها، میزنند، بر زبان بیاورد، شب نشده دستگیر و راهی زندان میشد».
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با بیان اینکه “بسیاری از جوانان اصلاحطلب در این رهگذر آسیب دیدهاند، خانوادههاشان از هم پاشیده، کشور را ترک کردند، زندانی شدند، شغل خود را از دست دادند و هزار گرفتاری دیگر. میشود گفت این سرمایه اجتماعی را به تاراج دادیم. من با کاوه مدنی در دانشکده فنی دانشگاه تبریز درس خواندیم، او فوق لیسانس در یک دانشگاه سوئدی مدیریت آب خواند و دکترای خود را در آمریکا گرفت و استاد دانشگاه شد. عیسی کلانتری از او به عنوان متخصص آب و محیط زیست دعوت کرد که به دولت کمک کند. مسئولیت او در سازمان محیط زیست همزمان بود با مسئولیت من در شهرداری تهران. از جاهای مختلف به حدی فشار آوردند که مجبور شد، عطای مسئولیت در دولت ایران را به لقایش ببخشد و برود. کی ضرر کرد؟ او امروز رئیس دانشگاه آب سازمان ملل و دیپلمات برجسته حوزه آب آن سازمان است».
این فعال اصلاحطلب درباره اتفاقاتی که برای محمدعلی نجفی شهردار وقت تهران افتاد، بیان کرد: «آقای نجفی به محض اینکه سکان شهرداری تهران را به دست گرفت، اولین اقدامش تهیه یک گزارش مفصل از وضع موجود شهرداری بود. آن گزارش را در بهمن ماه سال ۹۶ در صحن شورای شهر قرائت کرد، مبنی اینکه چه چیزی را تحویل گرفته و برنامهاش برای آینده شهر تهران چیست. این گزارش بیانگر کج کارکردیها و نابسامانیهایی بود که در دوره قبلی اتفاق افتاده بود. در دوازه موضوع و سرفصل مستنداتی از تخلفات حوزه شهرداری تهران را به قوه قضائیه ارائه داد».
وی ادامه داد: «اما جهت برخوردها و فشارها به سمت خود شهردار چرخید. بخصوص بعد از اینکه یک برنامه در برج میلاد با حضور دختران کم و سن و سال برگزار شد، فشارها بر شهردار افزایش یافت و گزارشهای دوازده گانه را به حاشیه بردند. دوازده شب بعد از آن همایش، چند نفر به منزل آقای نجفی مراجعه کردند و احضاریهای را دستی به او دادند. کاری که میتوانستند به راحتی در سیکل اداری و از طریق دفتر شهردار انجام شود، را این شکلی انجام دادند. حالا مشاهده کنید که چه اتفاقاتی در این دوره شهرداری افتاده است و هیچ فشاری متوجه شهردار تهران نیست».
آریازند اظهار کرد: «چکار کنیم که هم مردم راضی شوند و هم حاکمیت دست از سر ما بردارد؟ همه که نمیخواهند مهاجرت کنند، برخی مثل من میخواهم بمانم و در کشور کار کنم. من به عنوان جوان اصلاحطلب تا کی میتوانم هم به خانوادهام برسم، هم کار سیاسی و تشکیلاتی خطرناک بکنم، هم حواسم به مطالبات واقعی جامعه باشد، هم حاکمیت را راضی نگه دارم و جواب نهادهای امنیتی را بدهم و هم به روند پیشرفت کشور با وجود این همه پارادوکس، تضاد و استرس، کمک کنم؟».
رئیس کمیته انتخابات حزب اتحاد ملت با اشاره به نقش جوانان اصلاحطلب در جلب و جذب مشارکت در چند انتخابات مختلف کشور، یادآور شد: «زمانی که شرایط برای فعالیت نسبتا فراهم بود، اصلاحطلبان مردم را دعوت به مشارکت میکردند و همه به یاد داریم که چه سطحی از مشارکت را شاهد بودیم. امروز اوضاع طوری شده که کسی برای حضور و مشارکت در انتخابات به ما گوش نمیکند».
امیر آریازند در قسمت دوم گفتوگو با برنامه رکن سه دیدارنیوز با اشاره به پافشاریها و اصراری که برای سپردن شهرداری تهران به علیرضا زاکانی بوده اظهار کرد: «این همه متخصص حتی در همین جناح اصولگرا وجود دارد، آن وقت میروند شخصی که مدعی است پزشک هستهای است را شهردار تهران میکنند، فارغ از اینکه بخواهیم به کیفیت اخذ این مدرک وارد شویم این نگاه ساختاری، خسارتی به پهنای تاریخ و حداقل در چند دهه آینده به ما وارد میکند».
قسمت دوم گفتوگو با آریازند در برنامه رکن سه را اینجا ببین
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت افزود: «موج عظیم مهاجرتی از پرستاران، پزشکان، مهندسان و متخصصان دیگر رشتهها اتفاق افتاده است، آن هم نه فقط مهاجرت به اروپا یا آمریکا، سر ریز این موج مهاجرت متخصصان ما، به کشورهای اطراف خودمان هم رفتهاند.»
وی با بیان اینکه “فرض کنیم کلان روایت ما از فعالیتهای هستهای و برجام به اثبات برسد”، گفت: «فرضا جهان بفهمد که انرژی هستهای حق مسلم ما است، به چه قیمتی؟ بیاییم محاسبه کنیم که از حدود ۲۵ سال پیش به این سو، چه فرصتهایی را در ایجاد راههای ارتباطی، تجاری و کریدورهایی که میتوانستیم با کشوریهای اطراف میتوانستیم داشته باشیم را از دست دادهایم؟ در اجلاس جی ۲۰ طرحی روی میز گذاشته شد که طی آن هندوستان از طریق یک کرویدور از بخش بینالمللی دریای عمان و خلیج فارس به عربستان سعودی و از آنجا به اسرائیل و اروپا متصل میشود.»
آریازند با تاکید بر اینکه در بحث کریدورها ما واقعا شکست خوردهایم، یادآور شد: «تنها جاده ابریشم چین به غرب و کریدور جدید هند به اروپا نیست که ایران به حساب نیامده، دیگر راههای ارتباطی با آسیای میانه و آسیای شرقی و قفقاز هم یکی یکی از دست میروند. فرصتهای بزرگی که دریای خزر و خلیج فارس و بحث منابع مشترک نفت و گاز از دست دادیم را نیز باید افزود. تا بیست سال پیش خود را با کره جنوبی، مالزی، سنگاپور و ترکیه مقایسه میکردیم، امروز خود را با عربستان، امارات، عمان، بحرین، قطر، اردن و عراق مقایسه میکنیم».
رئیس کمیته انتخابات حزب اتحاد ملت درباره تصمیم حزب متبوع خود و کلا در جبهه اصلاحات، عنوان کرد: «از دو سال پیش که مسئولیت کمیته انتخابات حزب را به عهده گرفتم، با توجه به تجربه تلخ دو انتخابات گذشته (اسفند ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰)، فرمایش امام مبنی بر میزان بودن رای ملت، را در عرصه نیافتیم. در ۱۴۰۰ به حدی در تایید صلاحیتها بد عمل کردند که -چه واقعی چه تبلیغاتی- صدای خود آقای رئیسی هم درآمد و گفت موافق برخی رد صلاحیتها نیستم.»
وی گفت: «از من میپرسید برای انتخابات پیش رو چه برنامهای دارید. ما همیشه صندوق رای و انتخابات را بهترین ابزار اصلاح میدانستیم و میدانیم. اما گویی ما را عمدا به سمتی هدایت میکنند و هل میدهند که از این روش قانونی و امن ناامید شویم. سال ۸۸ من و همفکرانم تلاش کردیم مردم را به پای صندوق بکشانیم، فکر کردیم باید به ما دستخوش بدهند و هزار آفرین میگیریم، اما دو روز بعد از انتخابات من جز دستگیر شدگان بودم و برخی از دوستان را در همان روز انتخابات بازداشت کردند».
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت خاطرنشان کرد: «هنوز زخمهای سال ۸۸ بر تن و روح ما وجود دارد و بسیاری از بچههای فعال در ستادها در کشورهای دیگر آواره و پناهنده هستند. به رغم آن زخمها و داغها، سال ۹۲ آمدیم و به صندوق، معنا و رونق بخشیدیم. اما روند تمسک و استقبال از صندوق رای متوقف شد و در سال ۹۸ مجلس، نمایندهای داشتیم که با ۲ تا ۵ درصد آرا حوزه انتخابیه وارد مجلس شد و در سال ۱۴۰۰، آراء باطله، رقیب رئیس جمهور منتخب بود».
آریازند ادامه داد: «طی ماههای گذشته در مورد آینده و نحوه مواجهه با پروسه انتخابات، در حزب بحث و تبادل نظر داشتهایم. از اساتید دانشگاه مانند آقای آزاد ارمکی و جواد اطاعت و افراد مجرب سیاسی دیگر دعوت کردیم که در مورد انتخابات و مشارکت مردم و آینده صندوق رای گفتگو کنیم.»