خرید تور نوروزی

ساعات طلایی رسیدگی به مهمترین پرونده جنایی سال

خبرگزاری صبا نوشت:

عموما در جرم‌شناسی کسانی که به ناحیه گردن شخصی ضربه می‌زنند انتقام‌جویانه‌تر و خشمگینانه‌تر دست به ارتکاب جرم زده‌اند و همین تشبیه این جنایت با آنچه در دهه هفتاد در خاطره مردم از قتل افرادسرشناس روی داده را تداعی کرده است.

به گزارش خبرنگار صبا، دقیقه‌های ۷۲ ساعت زمان طلایی کشف جرم در رسیدگی به مهمترین جنایتی که سینمای ایران را داغدار کرده به سرعت در حال سپری شدن است و تا این لحظه پلیس از دستگیری ۷ مظنون خبر داده که یکی از هفت نفر بازداشتی فردی بوده که در نبود مهرجویی و خانواده او، از خانه مراقبت می‌کرده است.به نظر می‌رسد با رو به پایان رفتن زمان طلایی رمز گشایی از پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش، بر پیچیدگی‌های این پرونده برای کارآگاهان پلیس افزوده می‌شود.سنگینی بار حل معمای قتل داریوش مهرجویی کارگردان سرشناس ایران و همسرش وحیده‌ محمدی‌فر فیلمنامه‌نویس بر شانه‌های کارآگاهان جنایی ایران بیش از هر پرونده قتلی حس می‌شود. مردم ایران به جز این می‌پرسند چه کسی توانسته مردی هشتاد و چند ساله و همسرش را با ضربات متعدد چاقو یا شی‌ء نوک‌تیز و برنده به قتل برساند؟با گذشت ۲۴ ساعت اولیه از زمان کشف جسد و در حالی که بخش قابل توجهی از داده‌های مربوط به صحنه جرم توسط دختر نوجوان مرحوم مهرجویی، مونا گزارش شده، اطلاعاتی که براساس آن بتوان محتمل‌ترین انگیزه ارتکاب این جنایت را فرضیه‌سازی کرد به سختی در دسترس است. گرچه در همان لحظه‌های آغازین انتشار خبر اشاره به یک پست‌ اینستاگرامی خانم وحیده محمدی‌فر فرضیه‌هایی مبنی بر تهدید قبلی توسط یک زورگیر را مطرح کرده بود و اظهارنظر وکیل خانواده مهرجویی مبنی بر اینکه پس از سفر آنها به فرانسه اشیایی از جمله سنتور فیلم علی‌سنتوری ناپدید شده بود، پای یک آشنا را هم به فرضیه‌سازی‌ها باز کرد اما همچنان برای محتمل‌دانستن هر فرضی زود است.آنچه در این میان به سرعت در حال گذران است دقیقه‌های ۷۲ ساعت اولیه پس از کشف جسد به عنوان ساعات طلایی کشف جرم است. در نخستین ساعات پس از کشف جسد مرحوم مهرجویی و همسرش، سردار محمد قنبری رییس پلیس آگاهی نیروی انتظامی بر این نکته تاکید کرد که هیچگونه شواهدی دال بر ورود به زور و یا تخریب در وجود ندارد. این داده می‌تواند دو حالت را موجب شود.نخست آنکه خانواده مهرجویی درها را به درستی نبسته بودند و عامل یا عاملان قتل به راحتی وارد ویلا و ساختمان مسکونی آن شده‌اند یا اینکه آشنا بوده و توسط مرحوم مهرجویی میزبانی شده‌اند.با توجه به اینکه خانم محمدی‌فر پیشتر از نگرانی‌اش درباره تهدید افراد مسلح به چاقو خبر داده بود بعید به نظر می‌رسد که این خانواده در قبال امنیت ویلای شخصی خود سهل‌انگارانه رفتار کرده باشند.از طرف دیگر از آنجا که ما نمی‌دانیم در تحقیقات جنایی مونا مهرجویی به جز اینکه آن شب قرار بود آش‌دوغ میل کنند، چه اطلاعاتی دیگری داده است باید منتظر شد تا ببینیم آیا او داده و اطلاعات بیشتری از آن که آیا آن شب فرد یا افرادی قرار بوده به خانه آنها بیایند داشته یا نه.براساس نظریه اولیه پزشکی قانونی این دو فقره قتل بین ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه تا ۲۲ شب رخ داده است و از طرفی پلیس اعلام کرده که ساعت ۲۰ و ۵۰ دقیقه آقای مهرجویی به دخترش پیام داده که برای شام به خانه بیاید. بنابراین به نظر می‌‌رسد دستکم زمان وقوع قتل به ساعت ۲۰ و ۵۰ دقیقه تا ۲۲ محدود شود. به این ترتیب برای بررسی هر احتمال دیگری باید دید در این ساعت چه کسانی به خانه مهرجویی رفت و آمد داشته یا از آن خارج شده‌اند.تا این لحظه پلیس ادعا کرده دوربین‌های مداربسته شهرک کار نمی‌کرده است. اما ویلاهای شهرک زیبادشت مرکزی محدود به ویلای مرحوم مهرجویی نبوده و می‌توان از ویلاهای دیگر نیز برای دوربین‌های مداربسته اطلاعاتی به دست آورد. یکی از مهمترین پرسش‌ها در پی وقوع هر قتل یا هر جنایتی این است که چه کسی از آن سود می‌برده و چه نفعی متوجه عامل قتل یا عاملان آن می‌کرده است.  اگر باز هم بر فرضیه سرقت، داده‌های منتشر شده در ساعات گذشته را بررسی کنیم باید به این موضوع توجه داشته باشیم که سارق با هدف به دست آوردن مال، ریسک ورود به خانه مردم را متحمل می‌شود و زورگیر نیز گرچه ظرافت سارق را در کار ندارد اما هدف غایی‌اش به دست آوردن مال است. برای سارق فقط احتمال شناسایی ممکن است ریسک ارتکاب جنایت را ایجاد کند.اگر فرض کنیم سارق یا سارقانی غریبه که حتی اثرانگشت آنها در بایگانی آثارانگشت ایرانیان وجود نداشته باشد به این خانه رفته بودند تا چه اندازه ممکن بود به ظن آنکه شناسایی شوند ریسک دو قتل را به جان بخرند؟دیگر اینکه پلیس تا کنون سرقت از خانه مهرجویی را تایید نکرده و به نظر می‌رسد سرقت النگوهای مرحوم محمدی‌فر نیز صرفا برای صحنه‌سازی یا ردگم‌کنی بوده باشد. به عبارت دیگر از منزل مهرجویی شی‌ یا اشیا باارزشی سرقت نشده است.علاوه بر این به نظر می‌‌رسد باید به این پرسش هم پاسخ داد که اگر یک سارق ناآشنا و گذری به جان این کارگردان افتاده باشد چرا باید به خانه مهرجویی رفته باشد و چرا به ویلای قبلی یا ویلای بعدی نرود یا به خانه‌ای دیگر در آن شهرک دستبرد نزده است؟با این حال هنوز داده‌های به دست آمده از این جنایت بسیار اندک است و نمی‌توان فرضیه‌های پررنگی از دل آن بیرون کشید اما آنچه از تعدد ضربات چاقو یا جسم برنده ذهن هر شنونده‌ای را درگیر می‌کند انگیزه‌شناسی ضارب چنین عملی است. عموما در جرم‌شناسی کسانی که به ناحیه گردن شخصی ضربه می‌زنند انتقام‌جویانه‌تر و خشمگینانه‌تر دست به ارتکاب جرم زده‌اند و همین تشبیه این جنایت با آنچه در دهه هفتاد در خاطره مردم از قتل افرادسرشناس روی داده را تداعی کرده است. نکته ای که امروز عمادالدین باقی فعال سیاسی سرشناس نیز در صفحه مجازی ‌اش به آن اشاره کرده است.سوالاتی از این دست که چرا باید دوربین‌های مداربسته شهرک محل سکونت مهرجویی و همسرش که گفته شده از امنیت بالایی برخوردار بوده خراب باشند، چرا اشیای چندانی از خانه مهرجویی به سرقت نرفته است، اگر قاتل یا قاتلان با انگیزه سرقت مرتکب دو فقره قتل شده ‌اند چطور بدون هرگونه تخریب در و یا مقاومت مشهود از سوی صاحبخانه وارد منزل شده‌‌اند و دست آخر این که اقدام به چنین قتل‌های فجیعی به جز اهداف کینه‌توزانه و انتقام‌گیری چه انگیزه دیگری می‌توانسته داشته باشد؛ همه پرسش‌هایی‌اند که افکار عمومی در پی یافتن جوابی درباره آن از سوی مسوولان امر هستند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا