تقابل عملیات روانی و میدانی در بحران منطقه
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «تقابل عملیات روانی و میدانی در بحران منطقه» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
آنچه از سوی اسرائیل در واکنش به عملیات حماس قابل پیش بینی بود، توسل متقابل به خشونت مضاعف در ابعاد وسیع هوایی و چنانچه در آستانه وقوع آن قرار گرفته حمله زمینی به غزه و به ادعای نتانیاهو تا نابودی حماس و تغییر نقشه جغرافیایی است. آنچه از فرایند و همزمان با تلفات جانی متقابل، در نسبت های ناموزون می توان پیش بینی کرد، به راه افتادن جنگ روانی و رسانه ای متقابل است. به این معنی که توازن این جنگ روانی بر خلاف روزهای نخست که به نفع اسرائیل سنگینی می کرد، به موازات حملات هوایی به غزه چناچه قابل پیش بینی بود به نفع حماس و حامیان او در حال سنگین شدن است. معادله ای عطف به درگیریهای مشابه که در نهایت توازن نظامی و روانی درگیری ها را همچنان در نقطه ابهام و بلاتکلیفی نهایی متوقف و به زمان دیگری محول می کرد. آنچه اما در اتفاقات اخیر فرایند این معادله را تا حد تعیین تکلیف به پیش خواهد برد، ابعاد کمی و کیفی عملیات هر دو گروه و ایضن تلفات جانی طرفین و بخصوص تخریب غزه در ابعاد بی سابقه است. آنچه مسلم است اگر معادله و توازن توان نظامی هر دو طرف در همین حد موجود باقی بماند سهم تلفات جانی ساکنان غزه به مراتب بیشتر خواهد بود. این وضعیت هر چند می تواند کفه جنگ روانی را به سود حماس سنگین تر کند، اما فراموش نکنیم به همان اندازه می تواند حماس را با چالش سوءاستفاده و به تعبیری استفاده از ساکنین غزه به عنوان سپر انسانی مواجه کند. واقعیت این است ابعاد جانی و روانی و تبلیغاتی ناشی از عملیات حماس به گونه ای بود که امکان هر گونه چشم پوشی و انعطاف پذیری از سوی اسرائیل را ولو در ابعاد بسیار کوچک غیر ممکن می کرد. صرفنظر از تلفات جانی متحمل شده از سوی اسرائیل، آنچه موجب تشدید واکنش اسرائیل گردید هجمه تبلیغاتی حماس بود. واکنش های اولیه اسرائیل در این خصوص که اغلب هم تا این زمان می توان به شتابزده و اشتباه محاسباتی تعبیر کرد، به نوعی ناظر بر غافلگیری و توامان عصبانیت و برخورد احساسی با صورت مسئله بود. آنچه شاید حماس بیشتر از اسرائیل در محاسبات مد نظر قرار داده بود، جنگ رسانه ای و روانی بعد از فروکش بازتاب های اولیه و تغییر موضع حتی رسانه های متمایل به اسرائیل است. چرخش رسانه هایی چون بی بی سی و اینترنشنال از جانبداری یکسویه اسرائیل به تعدیل مواضع و قرار گرفتن در موقعیت ظاهرن بی طرف و بعضن چرخش موضع به سمت قربانیان حماس را می توان به نوعی در فرایند هوشمندی حماس در سبقت گرفتن جنگ روانی و رسانه ای ارزیابی کرد.
با این حال بدیهی است در چنین شرایطی همچنان تلاش هر دو گروه معطوف به انتفاع سیاسی و روانی هر چه بیشتر و تا حد تعین تکلیف بحران کنونی از جنگ روانی و رسانه ای باشد. به این معنی که حماس می کوشد از تلفات جانی غزه برای تضمین موجودیت و همزمان مشروعیت سیاسی و قانونی خود استفاده کند. چنانچه اسرائیل با این تصور که تلفات جانی می تواند حماس را از سوی ساکنین غزه تحت فشار و سلب قدرت و مشروعيت کند، راه برون رفت از وضعیت کنونی را در تشدید حملات در غزه متصور است. از این منظر تکلیف بحران کنونی پیش از آن که در میدان جنگ، در مسابقه جنگ روانی و رسانه ای تعین خواهد شد. با این توضیح که هزینه این جنگ روانی را شهروندان دو طرف متحمل شده و خواهند شد. این دیدگاه البته به معنی نإدیده گرفتن حقوق مسلم مردم فلسطین نیست. اما به نوعی می تواند ناظر بر پیچیده شدن جنگی باشد که اگرچه در صورت ظاهر توازن نظامی آن به سود اسرائیل است، اما شواهد نشان می دهد این توازن با رویکرد غافلگیری همزمان در عملیات میدانی و هم رسانه ای به نوعی در حال تغییر است.
انتهای پیام