6 نکته در پاسخ به نقدها به «خدمتکاران اسرائیل در ایران»
امیر هاشمی مقدم، دانشآموختهی دکترای انسانشناسی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در پاسخ به برخی نقدها به یادداشت اخیرش با عنوان «خدمتکاران اسرائیل در ایران» نوشت:
با توجه به اینکه تقریبا در همه انتقادات بر این نوشته اشاره به این شده که استر و مردخای عاملان قتل عام ایرانیان بودند و بنابراین افراطیها خوب کاری کردند رفتند پرچم اسرائیل را آنجا آتش زدند، این پینوشت را که ابتدا به صورت دیدگاه زیر همین یادداشت نوشته بودم، برای سردبیر محترم انصافنیوز فرستاده و خواهش کردم به پایان یادداشت اضافه شود؛ چرا که ممکن است بسیاری از خوانندگان فرصت خواندن حدود صد کامنت (تا این لحظه، یعنی دو روز پس از انتشار یادداشت) را نداشته باشند
بر پایه روایت تورات، هفتاد هزار ایرانی و از جمله هامان وزیر در یک روز به دستور مردخای کشته شدند، چرا که ایرانیان میخواستند یهودیان را بکشند و یهودیان هم با کسب اجازه از خشایارشا که استر (خواهرزاده مردخای) زنش بود، پیشدستی کردند. جشن پوریم هم به همین دلیل است. حالا حتی برخیها میگویند اصلا سیزده به در هم ریشه در همین مراسم و اشاره به ایرانیانی دارد که در این روز از دست یهودیان به دشت و کوه پناه بردند.
به دلایل مختلف باید در درستی این داستان تردید کرد.
۱- این داستان تنها و تنها در تورات آمده است. تا پانصد سال پس از خشایارشا اثری از این داستان در همان تورات هم نیست و سپس اضافه میشود. کما اینکه اثری در منابع تاریخی درباره زن یهودی خشایارشا هم نداریم.
۲- به جز تورات در هیچ سند تاریخی دیگری به آن کوچکترین اشارهای نشده است. درباره هخامنشیان ما اسناد زیادی داریم، چه به خط میخی در سنگنوشتهها و الواح گلی، چه در منابع سامی میانرودان و چه منابع یونانی که برخیشان همچون کوروپدیا یا تاریخ پارس منحصرا درباره ایران هخامنشی و برخیشان همچون تاریخ هرودوت بیشترش درباره هخامنشیان است. اتفاقا خشایارشا چون به آتن حمله کرد بیشتر مورد توجه نویسندگان یونانی بود و دربارهاش بیشتر نوشتهاند. اما در هیچکدام کمترین اشارهای به چنین رویدادی نشده است.
۳- هیچ سرنخی هم از چنین رویدادی به دست نیامده است. آثار این قتل عام (همچون گور دستهجمعی و…) در هیچ کجا یافت نشده. در ادبیات شفاهی، افسانهها و تاریخ اساطیری هم ردی از این داستان یا چیزی شبیه به آن دیده نمیشود.
۴- این داستان با عقل جور در نمیآید. هفتاد هزار نفر رقم کمی نیست. اصلا نمیدانم شوش آن روزگار (که ادعا میشود پوریم در آن اتفاق افتاد) جمعیتش این میزان بود یا نه. ولی اگر هم بوده این به معنای نابودی کامل یک شهر است.
۵- من کارشناس تاریخ نیستم، اما بهعنوان خواننده تاریخ معمولا برای هر دورهای از تاریخ میروم سراغ متخصصان آن دوره. هیچ یک از متخصصان دوره هخامنشی این روایت را قبول ندارند؛ نه غربیها و نه ایرانیها (البته به جز استاد اعظم ناصر پورپیرار که با مدرک دیپلم در همه زمینهها صاحب نظریاتی خلاف نظرات همه کارشناسان بود و یکتنه علیه همه بخشهای تمدن و فرهنگ ایرانی کتاب مینوشت. و البته برخی سخنرانان غیرمختصص دیگر که درباره شیر مرغ تا جان آدمیزاد سخنرانی میکنند و درباره پوریم و… هم کلی ادعای غیرعلمی طرح کردهاند). حتی بسیاری از پژوهشگران یهودی هم کتاب استر و داستان ایرانیکشی در روز پوریم را آفریده ذهن یک یهودی ایرانی در سدههای بعدی میدانند.
۶- بسیاری از کارشناسان باور دارند پوریم جشن باستانی دیگری بوده که در گذر زمان تحریف شده. این را ما در بسیاری از جشنهای ایرانی هم داریم. برای نمونه مراسم قالیشویان در مشهد اردهال که همین ماه مهر برگزار شد، به باور بیشتر کارشناسان برگرفته از جشن مهرگان است که با روایت شهادت فرزند امام باقر ترکیب شده است. یا آنگونه که خیلیها میگویند زادروز حضرت مسیح ماه آوریل بوده و چون این آیین در اروپا جایگزین میترائیسم میشود، بنابراین روایت زادروز را میآورند تا زمان زایش مهر در آغاز زمستان.
انتهای پیام
حالا ماورای بحثهای دینی سیاسی امروز چرا یک یهودی همچین تخیلی داشته بعدش خود یهودی ها اینرا معتبر می دانند حداقل بخشی از اونها نه معتبر لزوما تاریخی معتبر هویتی پس !!!!!مثل اینکه من یک جشنی را در امروز به تخیلی از آدمکشی انجام نداده ی فلان شاه(البته انجام دادند زیاد ولی ) بچسبونم باید پرسید چرا .
با کارهایی که در غزه می کنند از نظر من بعیدم نیست ازشون یا برعکس چون همچین هویتی را به خودشون نسبت می دهند همچین کارهایی می کنند .
معلوم شد که نویسنده از یهو دیها و صهیونیستها بیشتر مدافع اونهاست. بعضی از هموطنها از شدت حقد و کینه شتری که نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی دارند، احمق می شوند
بناکننده کل عمرش یک کلمه راست نگفته