خرید تور تابستان

وزیر پیشین آموزش و پرورش: نه آموزش داریم، نه پرورش

فائزه مومنی در روزنامه سازندگی نوشت: این روزها وزارت آموزش‌وپرورش و اساساً نهاد آموزشی کشور دچار مشکلات عدیده‌ای است. از کمبود معلم گرفته تا ماجرای اختلاف میان شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس بر سرچگونگی برگزاری کنکور. در این بین کمبود معلم به قدری جدی شد که آموزش‌وپرورش از معلمان بازنشسته و با سن بالا نیز دعوت به کار کرد، هر چند دیروز محمود امانی‌طهرانی، دبیرکل شورای عالی آموزش‌وپرورش در واکنش به انتقاد درباره به کارگیری معلمان ۷۰ ساله گفت: «ملاک به کارگیری معلمان بازنشسته سن نیست!» در همین حال اما گزارش‌هایی مبنی بر جلوگیری از فعالیت دانشجو معلمان منتشر شد، در شرایطی که حدود ۱۱ هزار مربی پرورشی در شرایطی پر از ابهام جذب این وزارتخانه شدند. از سوی دیگر و در ماجرای ایراد به مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی مجلس معتقد بود که این مصوبه سبب گسترش فعالیت مافیای کنکور خواهد شد. هر چند مخالفت مجلسی‌ها جواب نداد و شورای نگهبان به مصوبه آنها مبنی بر برگزاری کنکور به روال سال‌های گذشته رای مثبت نداد اما چالش‌های آموزشی کشور فقط محدود به کمبود معلم و چگونگی برگزاری کنکور نیست. چندی پیش هم سازمان سنجش با دستور رئیس جمهور از زیرمجموعه وزارت علوم خارج شده و مستقیماً زیر نظر رئیس جمهور درآمده است. موضوعی که سبب انتقاد مجلس شد و این نهاد نظارتی اعلام کرد که با تصمیم مجلس دیگر امکان نظارت بر سازمان سنجش وجود ندارد، آن هم در شرایطی که مافیای کنکور با قدرت در کشور فعالیت می‌کنند و دامنه فعالیت‌شان هر روز بیشتر می‌شود. در رابطه با این چالش‌ها با علی‌اصغر فانی، وزیر سابق آموزش‌وپرورش گفت‌وگو کردیم. مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

در حال حاضر یکی از معضلات حوزه آموزش کمبود معلم است نظر شما درباره این موضوع چیست؟

اینکه می‌گویند کمبود معلم حاصل عملکرد دولت قبلی است حرف درستی نیست؛ چون در مناظره کاندیداها برای تبلیغات‌شان که در صداوسیما داشتند، آقای رئیسی و دوستانش که حالا هر کدام مسئولیت‌هایی گرفتند، می‌گفتند ظرف یک سال یا حداکثر دو سال مشکلاتی که این دولت (منظور دولت آقای روحانی) به وجود آورده را حل می‌کنیم که البته حالا دو سال‌ونیم گذشته و اتفاقی نیفتاده است. وقتی یک وزارتخانه برنامه جامع نیروی انسانی ندارد، زمانی که وارد عمل می‌شود تازه می‌فهمد چه مشکلی دارد. اگر از دو سال قبل پیش‌بینی می‌کردند امسال چه تعدادی بازنشسته می‌شوند و برایشان تدبیر می‌کردند این حالت پیش نمی‌آمد. لذا انداختن تقصیر به دولت قبلی درست نیست. سوالی که پیش می‌آید این است که وزارتخانه باید چگونه اداره شود؟ از ۱۷۰ سال پیش مدارس را تا به امروز به یک شکل اداره می‌کنند. یعنی آن زمان ۵۰،۴۰ مدرسه بیشتر نداشتیم و به سبکی اداره می‌شد و الان هم با همان سبک اداره می‌شود که این اشکال دارد.

منظور شما دقیق چه سبکی از اداره است؟

اینکه دولت نیروی انسانی را تربیت و استخدام کند، دولت کتاب بنویسد و آن را چاپ و صحافی کند و حتی بفروشد یا وقتی می‌خواهد مدرسه بسازد از صفر تا صد مدرسه را خودش می‌سازد و خودش رتبه‌بندی و فرآیند جذب نیرو را اجرا می‌کند، اشکال دارد و این سبک یک سبک متمرکز است که شاید برای ۱۷۰ سال پیش مناسب بود اما برای امروز مناسب نیست و باید بدانیم و قبول کنیم اصل ۳۰ قانون اساسی که گفته آموزش رایگان است به معنی این نیست که دولت همه چیز را تامین کند. دولت‌ها مجریان خوبی نیستند اما خوب پول می‌دهند. دولت می‌تواند سفارش دهد تا بعضی از قسمت‌ها را بخش غیردولتی انجام دهد. وقتی همه چیز دولتی است، می‌گوییم حدود ۳۰۰ هزار معلم کم داریم. در دوره آقای روحانی اما این کمبود را به شکل دیگری تدبیر کردیم. وقتی بنده مرداد ۹۲ وارد آموزش‌وپرورش شدم، اعلام شد که ۲۴ هزار معلم کم داریم اما تا اول مهر این کمبود را جبران کردیم.

چگونه این کمبود را جبران کردید؟

کاری انجام دادیم که بعد از ما اصولگرایان انتقادهایی به این کار کردند اما به روش ما رسیدند. در واقع، راه‌حل‌هایی که ما اجرا کردیم جزو معدود راه‌حل‌هایی است که آنها هم به این رسیدند که باید عملیاتی کنند. ما از بهمن هر سال برنامه‌ریزی برای مهر آینده را آغاز می‌کردیم. اما این دوستان از مرداد شروع کردند و به همین دلیل برای بازگشایی مدارس وقت کم آوردند. معتقدیم آموزش‌وپرورش با یک نسخه نمی‌تواند خود را جلو ببرد و یک نسخه برای همه ایران بدهد. کشور، شهرها و روستاهای مختلف با پتانسیل‌ها و مسائل گوناگون دارد و باید مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها داشته باشیم تا بتوانیم آموزش‌وپرورش را بهتر اداره کنیم. چند راه‌حل بیان می‌کنم.

اول اینکه؛ خرید خدمات که یک روش بود که توانستیم بخشی از نیروها را توسط بخش غیردولتی تامین کنیم؛ یعنی مثلاً تراکم کلاسی در تهران ۴۵ دانش‌آموز است، گفتیم از ۴۵ نفر ۱۰ نفر را بردارید و در یک مدرسه غیردولتی ببرید و ثبت‌نام کنید تا کلاس‌های آنها که ۱۵ نفری است ۲۵ نفر شود و به مدرسه غیردولتی بابت هر کدام از دانش‌آموزان مبلغی تفاهم کردیم و پرداخت کردیم که اولاً تراکم مدارس دولتی پایین آمد و دوم مدارس غیر‌دولتی که در شرف ورشکستگی بود، توانستند روی پای خود بایستند. هزینه‌‌ای که پرداخت می‌کردید برای مدارس غیردولتی جذابیت مالی داشت به قدری که دانش آموزان مدارس دولتی را بپذیرند؟ مدارس غیردولتی ساختمان اجاره می‌کنند یا میوخرند و همزمان پول میز و نیمکت، پرسنل، معاون، دفتردار و سرایدار می‌دهند. ما می‌گفتیم تعدادی از صندلی‌های شما را ما می‌خریم و هزینه کامل شهریه را نمی‌دادیم. در سال ۹۳ به ازای هر دانش‌آموز ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار تومان دادیم در حالی که همان سال هزینه یک دانش‌آموز که در مدارس غیردولتی ثبت‌نام می‌کرد شاید ۱۰ میلیون بود. مدارس معتقد بودند هر چقدر بتوانند از دولت پول بگیرند به نفع‌شان است و ما هم بخشی از هزینه مدرسه را تقبل می‌کردیم و شهریه کمتری پرداخت می‌کردیم که دیگر حق نداشتند از اولیا پول بگیرند. این روش باعث شد ۴۰ هزار دانش آموز ثبت‌نام کنیم بدون اینکه یک معلم استخدام کنیم.

روش دوم این بود که در مناطق مرزی و کوهستانی ساختمان مدرسه را داشتیم اما معلمان رسمی حاضر نبودند به آنجا بروند و درس دهند؛ چون مرز بود و ناامن و خانم‌ها اصلا نمی‌رفتند. این مدارس ۵ یا ۱۰ سال بود که ساخته شده بودند ولی کلاس درس تشکیل نمی‌شد. دانش‌آموز داشتند ولی چون معلم نداشت، دانش‌آموزی هم به مدرسه نمیپرفت؛ پسران چوپانی و دختران قالی‌بافی می‌کردند. دومین طرحمان این بود که با یک مدرسه غیردولتی در آن منطقه که خوش‌نام بود صحبت کردیم و گفتیم ما به عنوان دولت ساختمان و تجهیزات را به وسط میدان می‌آوریم و شما مدیر و معلم را تامین کنید و مدرسه را اداره کنید. دانش‌آموختگان دانشگاه که بومی بودند در رشته مورد نیاز آموزش‌وپرورش را آنها استخدام می‌کردند و حقوق‌شان را می‌دادند و ما هم ساختمان را در اختیارشان می‌گذاشتیم و بابت هر دانش‌آموز رقمی مثل ۷۰۰ هزار تومان به این موسسان می‌دادیم و اسم مدارس را مدارس مشارکتی گذاشتیم و به این وسیله مدرسه‌ای که سالپها ساخته شده بود و خالی از دانش‌آموز بود، دانش‌آموردار و معلم‌دار شدند. با این روش‌ها توانستیم کسری‌هایمان را جبران کنیم. اخيراً سمینار مدیرکل استان‌ها بوده، روش‌ها را بررسی کردند. پیشنهاد مشخص این بود که این روش‌ها دوباره احیا شود؛ ولی سخت‌شان بود از روشی که در دولت روحانی توسط بنده اجرا شده بود، استفاده کنند.

در حال حاضر یکی از معضل‌های بزرگ جذب نیرو در آموزش‌وپرورش است، با وجود کمبود اما سخت‌گیری‌های عجیبی برای جذب نیرو می‌شود نظر شما درباره این موضوع چیست؟

ما برای اولین بار در کنار جذب معلم از سوی دانشگاه فرهنگیان از ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان استفاده کردیم و تعداد قابل توجهی حدود ۱۰ هزار نفر از لیسانسه‌های آزاد استخدام کردیم و گفتیم اگر می‌خواهید معلم شوید، آزمون دهید و بعد از قبولی در آزمون و گزینش یک دوره یک ساله معلمی هم بگذرانید و سال بعد مهرماه به سر کلاس بروید. این کار می‌توانست توسط خود آموزش‌وپرورش آزمون برگزار شود چون هم مرکز سنجش داریم و می‌توانیم سوال طرح کنیم و هم با ماشین اوراق را تصحیح کنیم و همان کارهایی که سازمان سنجش انجام می‌دهد را خودمان می‌توانیم انجام دهیم. پیشنهاد دادند مرکز سنجش این کار را انجام دهد و گفتم بگویید سازمان سنجش این کار را انجام دهد؛ مردم عادت کردند که سازمان سنجش هر چه می‌گوید درست است؛ اما اگر ما این کار را بکنیم نفوذ، پارتی‌بازی و فشار دولت و نمایندگان مجلس نمی‌گذارد عدالت را رعایت کنیم لذا به سازمان سنجش دادیم و بعد از ما مرتباً به سازمان سنجش دادند. هنوز اعتقاد دارم باید سازمان سنجش این کار را انجام دهد و هر کس دیگری انجام دهد نفوذ، پارتی‌بازی و توصیه خواهد بود. ما در این بین رتبه‌بندی معلمان را هم داشتیم…. رتبه‌بندی اقدام مناسبی بود؛ یعنی ارزیابی عملکرد یک نیروی انسانی آموزش‌وپرورش و تخصیص پاداش با ارتقا براساس آن ارزیابی که درست بود. اما بر مبنای رتبه فرد نه میزان تقوای او. تقواسنج نداریم که به بدن فرد بزنیم و بگوییم مثلاً تقوایش ۴۰ درصد است. مصوبه پیشنهاد دولت روحانی بود و از زمان آقای روحانی لایحه‌اش در دولت نوشته شد به مجلس رفت و اجرایش به دولت آقای رئیسی افتاد؛لذا در این مصوبه با رفت‌برگشت بین دولت‌ومجلس تغییرات زیادی در آن ایجاد شد و این با چیزی که اول بود خیلی تفاوت دارد.

در نتیجه هم در شاخص‌ها مشکلاتی ایجاد شده و هم تطبیق شاخص‌ها با واقعیت فرد اشکال اساسی دارد. ما ۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان هزینه کردیم و انگیزه خوبی برای معلمان ایجاد شد، دولت جدید بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان آماده کرد اما نارضایتی بزرگ ایجاد کردند؛ یعنی رتبه‌بندی نه تنها انگیزه معلم‌ها را اضافه نکرد بلکه انگیزه را کاهش داد.

اما سازمان سنجش نیز از وزارت علوم جدا شد و مستقیما زیر نظر هیات دولت رفت، به نظر شما تصمیم درستی بود؟

بستگی دارد انتظارمان از سازمان سنجش چه باشد. اگر انتظار ما کنکور باشد، بهترین جایش وزارت علوم است که آزمون برگزار می‌کنند. اگر سازمان سنجش می‌خواهد کل نظام حکومتی را در دولت بسنجد؛ مثلاً می‌خواهد وزارت امور اقتصادی و دارایی را بسنجد یا وزارت صمت را ارزیابی کند، در اینجا سازمان سنجش کنکوری نیست و زیر نظر وزارت علوم بودن توجیه ندارد و در اینجا باید زیر نظر رئیس جمهور برود. نمی‌دانم ماموریتی که برای سازمان سنجش تعریف کردند چیست و اگر ارزشیابی عملکرد دولت است، جای خوبی رفته و اگر کنکور است، جای خوبی نرفته است.

نظر شما راجع به کنکور چیست؟ به نظر شما مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به نفع کنکوری‌هاست یا مصوبه مجلس که البته از سوی شورای نگهبان رد شد؟

بستگی دارد که با چه نیتی این تصمیم را گرفتیم و می‌گیریم. اگر نیت کیفیت آموزش باشد و بچه‌ها به جای اینکه در مدرسه تست کار کند، مفاهیم را یاد بگیرند مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مناسب‌تر است؛ چون بچه‌ها درس‌شان را می‌خوانند. اما در حال حاضر، بچه‌ها کتاب را بستند و جزوه معلم را می‌خوانند و تست حل می‌کنند و در موسسات تست می‌زنند که اشکال دارد و در حال حاضر آموزش‌وپرورش رسمی کشور فراموش شده و کتابش خوانده نمی‌شود و معلم‌ها به جای اینکه مساله حل کنند و فکر کردن را به بچه‌ها آموزش دهند، فن تست‌زنی می‌آموزند تا قبولی دانشگاه بالاتر برود. اگر هدف این باشد که بچه‌ها به سراغ منابع اصلی نروند، حضور مافیا را بیشتر می‌کنند. چیزی که شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام داده، مناسب‌تر است که البته باید اصلاحاتی هم انجام دهد. مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بهتر است برای اینکه مدرسه رسمیت پیدا می‌کند. اما مدرسه در دوره متوسطه به خصوص پایه ۱۲ اصلاً رسمیت ندارد و مدرسه نهایتاً تا پایان اسفند در پایه دوازدهم تعطیل می‌شود و بچه‌ها تا کنکور رها هستند

نظر شما درباره تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه چیست؟

تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه ظرف دو سه ماه کار معقولی نیست؛ چون مدیر سال‌ها در مدرسه بوده و تجربه کسب کرده و با اولیا، امام جماعت محل و شورای محله در ارتباط مستقیم بوده و این ارتباط اگر به یک‌باره قطع شوند، درست نیست. باید بررسی شود کسانی که می‌آیند چطور آدم‌هایی هستند و چقدر توانایی دارند و نتیجه این بررسی می‌تواند نشان دهد که این عمل درست یا نادرست بوده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا