خرید تور تابستان

فعالیت های دانشجویی در دهه ۹۰

«محمد صابریان»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز و دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی ۹۵ در یادداشتی نوشت:

اینک که در میان دهه ۹۰ قرار داریم قصد بازخوانی وضعیت فعالیت دانشجویی را از ابتدای این دهه تاکنون را داریم.در واقع میتوان گفت این بازه تجربه ای است که متولدین دهه ۷۰ آن را رقم زده اند؛ نسلی که پس از جنگ متولد شده و در دوران سیطره نئولیبرالیسم مذهبی رشد کرده و در دوران نوجوانی ظهور پوپولیسم را از پس این سیطره دیده است؛ مجادله ای که در نهایت منجر به بحران عمیق سیاسی اجتماعی ۸۸ شده است.

جنبش دانشجویی؟

شاید اگر نگارنده قصد داشت در ابتدای دهه نود و آغاز فعالیت دانشجویی خود این یادداشت را بنویسد حتما عنوان پرطمطراق جنبش دانشجویی را به کار میبرد چرا که هنوز این کلمه خاصیت افسونگر خویش را حفظ کرده بود اما امروز بر طیف زیادی از فعالین دانشجویی واضح شده است که جنبش دانشجویی اسطوره ای جامانده از دهه شصت و هفتاد است که ادعای احیای آن در دهه نود توهمی بیش نیست. به عبارت دیگر موضوع اصلی این یادداشت چگونگی و چرایی این ماجرا است. در واقع میتوان گفت فعالیت های امروز دانشجویی هیچگونه خصلت جنبش وار مانند خواسته های مشخص و یکسان، تشکیلات منسجم، برنامه ریزی مرکزی و … از خود نشان نمی دهند که بتوان آنها را جنبش اجتماعی اطلاق کرد. نگاهی بر تاریخ جنبش های دانشجویی در داخل و خارج از ایران نشان میدهد فعالیت های دانشجویی تنها در دو  وضعیت، خصلت جنبشی از خود نشان داده اند:

وضعیت اول در زمان نبود فضای جامعه مدنی مانند جنبش دانشجویی قبل از انقلاب و یا در دهه شصت و هفتاد وضعیت دوم نیز در هنگام بحران های عمیق سیاسی و اجتماعی مانند جنبش دانشجویی مه ۶۸ در فرانسه و جبش دانشجویی در بحران ۸۸ اشاره کرد. به همین دلیل سوال صحیح تر در مورد جنبش دانشجویی اینست که چرا ما در دورانی شاهد ظهور جنبش دانشجویی هستیم و نه اینکه چرا امروزه ما شاهد جنبش دانشجویی نیستیم. تغییرات ساختارهای نهادی من جمله اقتصاد و خانواده و نهاد اجتماعی فضایی را برای بروز جنبش دانشجویی نگذاشته است. ایدئولوژی های بورژوازی، هر گونه داشتن موضع سیاسی اجتماعی را نفی می کنند و اصالت لذت را تبلیغ می کنند. حتی گروه و فرقه های مذهبی و معنوی که بر کناره گیری سیاسی تاکید دارند در حال رشد هستند. منطق نئولیبرالیسم و افزایش سود جویی، هرگونه ازخوگذشتگی و تلاش غیرانتفاعی را از بین می برد. گسترش فردگرایی، فضا را برای تشکل یابی و همه گیر شدن فعالیت های دانشجویی سد کرده است. همچنین شکل گیری طبقات و گروه های مختلف و داشتن نمایندگان خود در بدنه دانشجویان نه تنها منجر به این شده است که اجتماع بر یک هدف مشترک بر اساس منافع مشترک غیرممکن باشد، بلکه رقابت بر سر تضاد منافع بخش زیادی از فعالیت های امروز دانشجویی را شکل میدهد. در چنین فضایی هرگونه تلاش برای بازیابی جنبش دانشجویی خصوصا از جانب برخی ادوار که هچنان در توهم جنبش دانشجویی هستند محکوم به شکست است.

شاید سوالی که در این میان مطرح شود این است که پس نقش و کارکرد تشکل های دانشجویی چیست؟ نگارنده مقتضای فعالیت خود در انجمن اسلامی به آن پاسخ میدهد و به طور قطع فعالین انجمن های علمی، کانون های فرهنگی، کانون های مذهبی، بسیج و سایر تشکل های اسلامی بنابر تجربه خود ممکن است پاسخ خود را برای این امر داشته باشند. در فضای اجتماعی شرح داده شده اصلی ترین کارکرد تشکل های دانشجویی کسب آمادگی برای ورود به جامعه و نقش آفرینی اجتماعی است نگاهی که از روح آیین نامه تشکل های اسلامی نیز برداشت میشود گویای همین نکته است. در چنین فضایی تشکل های سیاسی باید به عنوان یک حزب مدلی از جامعه واقعی را پیاده کنند و با شکل دهی و تبلیغ گفتمان خود اقدام به عضوگیری، تربیت نیرو و ساختن تشکیلات خود کنند. و در وهله اول به تحلیل و ارائه راه حل و حتی تلاش در جهت مشکلات و مسائل دانشجویان و هم صنفان خود کنند و به همین ترتیب مدلی از یک جامعه مدنی کوچک را در دانشگاه پیاده کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا