خرید تور نوروزی

نو اصولگرایان در فولاد و معدن

علیرضا بهداد، مدیر مسئول پایگاه خبری بیرونیت در یادداشتی با عنوان «نو اصولگرایان در فولاد و معدن» نوشت:

نسل جدید اصولگرایان که عمدتا متولدان دهه ۵۰ و ۶۰ هستند، مدیریت برخی شرکت‌های معدنی، فولادی و صنایع وابسته به معادن را عهده‌دار شده‌اند.

از این افراد با تعریفِ سیاسی حاکمیتِ جمهوری اسلامی، “جوانِ مومنِ انقلابی” نام برده می‌شود. فارغ از آنکه شاخصه‌های جوانِ مومنِ انقلابی چیست و آیا مدیرانِ بکار گرفته شده دارای این شاخصه‌ها هستند یا خیر، این پرسش وجود دارد که آنان تا چه اندازه با شاخصه‌های بنگاه‌داری آشنا هستند و قادرند تا به یک مدیرِ کلان‌نگر صنعتی و معدنی تبدیل شوند.

این افراد عمدتا کارآموزانی هستند که از دولت محمود احمدی‌نژاد در قالب مشاورِ جوان به رهبری “مهرداد بذرپاش”، کنار مدیرانِ تکنوکراتِ باقیمانده از دولت‌های جنگ، سازندگی و اصلاحات، قرار گرفتند تا مهارت‌های مدیریتی را یاد بگیرند.

این افراد با رویِ کار آمدنِ دولتِ سیدابراهیم رییسی، در سطح نخستِ مدیریتِ بنگاه‌های اقتصادی بکار گرفته شدند تا به‌اصطلاح، “جوانگرایی” در مدیریتِ شرکت‌های بزرگِ صنعتی و معدنی اجرایی شود.

این نسل از مدیران اگرچه تجربه‌ای اندکی دارند اما ابزاری هستند تا در پست‌هایِ حساسِ تولیدی قرار گیرند و تئوری گامِ دوم انقلاب را پیاده‌سازی کنند.

اما آنان تا چه حد قادرند در شرایط تحریمی و تعاریف ژئوپلیتیکِ موجودِ نظامِ جمهوری اسلامی، کشور را توسعه دهند و به مانند نسل اولِ انقلاب در شرایطِ سخت، معادن و صنایع معدنیِ ایران را از نظرِ شاخص‌های کمی و کیفی ارتقا دهند؟

ویژگی این دسته از مدیران، میزان پوپولیسم در گروهِ خونی آنان است.

کسانی که تا پیش از این کنارِ جاده می‌ایستاند و برای مینی‌بوس دست تکان می‌دادند تا آنان را به مقصد برساند، حالا دارای راننده شخصی، عزت و احترام و بعضا محافظ هستند. آیا ظرفیتِ فکری و شخصیت این افراد آماده پذیرش شرایطِ جدیدِ مالی و جایگاهی که بدان دست یافته‌اند، است؟

آنان تا چه حد امانتدارِ تولیدِ ثروت در کشور هستند و می‌توانند خود را از فسادهای مالی و اخلاقی به‌دور نگه دارند؟

خطری که این دسته از مدیران را تهدید می‌کند “تازه به دوران رسیدگی” و “جاه‌طلبی آنان به کسب شهرت، ثروت و قدرت” است.

پول دستِ این افراد است و بمبِ پوپولیسم و عوام‌گرایی همراه آنان. از این رو هر حرکتِ اشتباه‌شان در مدیریتِ بنگاه‌های بزرگِ اقتصادی به مانند حمله‌ای انتحاری به شرکت‌های معدنی و صنعتی خواهد بود.

با توجه به اقتضای سن، این افراد ممکن است در سیاه‌چاله‌های عوام‌گرایی فرو روند و هم خود و هم شرکت‌های تحتِ مدیریتشان را واردِ این سیاه‌چاله‌ها کند.

راهِ ایمن ماندن از این سیاه‌چاله‌ها، عمل به قواعدِ جهانیِ بنگاه‌داری، اشرافِ آنان به سازو کارهای بازار سرمایه، تسلط بر شاخص‌های کلان اقتصادی و مشورت‌گیری از بزرگان پیش از خود است.

آنان قادر نخواهند بود با دمپایی‌گردی در شرکت‌ها، الزامِ مدیران و کارکنانِ خود به اصولِ پوپولیسم و وقت تلف کردن در اتاقِ مدیریتی خود، مسیرِ توسعه کشور را بپیمایند.

مدیری که کارکنانِ خود را ملزم به حضور در شرکت حتی در روزهایِ پنجشنبه و جمعه‌ها کرده و آنان را مجبور می‌کند که با استفاده از اتوبوس و غذاهای بخور و نمیر بر سَرِ پروژه‌های در دستِ اجرا حاضر شوند، هرگز نخواهد توانست نیروهای متخصص و کاربلدِ زیر دستش را برای بلند مدت در آن بنگاه نگه دارد.

بهتر است که با مطالعه اصولِ مدیریتِ شرکت‌داری آشنا شوند و حالا که به برکتِ نظامِ جمهوریِ اسلامی به جایگاهی دست یافته‌اند، استاندارهای بنگاه‌داری را پیاده‌سازی کنند.

عمل به قواعد تکنوکراسی، اقتصادِ آزاد و رقابتی تا حدی می‌تواند این دسته از مدیران و شرکت‌هایِ تحتِ مدیریت‌شان را از دامِ پوپولیسم و ایدئولوژی نجات دهد.

از سویی دیگر بهتر است این مدیران آداب بنگاه‌داری را از گعده‌های عقیدتی و ایدئولوژی خود جدا کنند و به‌همراه خود اتوبوسی از نیروهای غیرتخصصی و هم هیاتی را وارد شرکت‌های معدنی و صنعتی نکنند چرا که در این بنگاه‌ها اعداد و ارقام سخن می‌گویند و هرگونه تغییراتِ منفی در این اعداد و ارقام آنان را کارنابلد و غیر حرفه‌ای نشان خواهد داد.

ویژگی برجسته نو اصولگرایان، پاک‌سازی عقیدتی و سیاسیِ افراد از بنگاه‌ها بدون توجه به تخصص آنهاست. این جماعت گمان می‌کنند با بچه‌های هم کاسهِ محل‌شان و رفیقانِ دورانِ دانشجویی خود، همان‌گونه که به جماعتِ مخالفانِ خود حمله‌ور می‌شدند نیز می‌توانند در بنگاه‌ها چنین رفتاری با مدیرانِ برجستهِ کشور داشته باشند.

آنچه مسلم است پرستیژ بنگاه‌داری از این افراد، افرادی تکنوکرات خواهد ساخت، از این رو بهتر است از همین ابتدای کار اصول فن‌سالاری را بیاموزند، مبانی آن را یاد بگیرند و بیهوده وقت خود و بنگاه‌های اقتصادی کشور را نگیرند.

نکته مهم آن است که در نظامِ دولتی و اقتصاد‌های مبتنی بر حاکمیت، صندلی‌هایِ مدیریتی لرزان هستند و زمان بسیار کوتاه، پس چه بهتر به‌گونه‌ای رفتار کنند که انسانیت پایمال نشود و در آینده دست حسرت نگزند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا