چند نکته دربارهی مسابقات دو میدانی قهرمانی پیشکسوتان کشور
سید ایرج اجاقی، پیشکسوت ورزش و کارشناس ارشد جامعه شناسی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
در روزهای 26 و 27 برای آقایان و روز 28 مهر 402 برای بانوان در پیست دو میدانی ورزشگاه آفتاب انقلاب دو میدانی قهرمانی پیشکسوتان کشور برگزار شد.
بنده قبلان تحقیقاتی در مورد رشته کشتی پیش کسوتان انجام داده بودم که گرچه افتخارات کسب شده در سطح جهان توسط این گوش شکستگان قهرمان و گرامی برای کشور مایه غرور و مباهات هست ولی همه این قهرمانان از بی توجهی و عدم توجه مسئولین به این ورزش ملی و مذهبی گله مند بودند.
خواستم ببینم در مسابقات دو میدانی چه میگذرد، گرچه از پیش معلوم بود وقتی که وضعیت مو سفیدان ورزش اول کشور اینگونه باشد اوضاع رشتههای دیگر مانند دو میدانی به مراتب بدتر است. آری ساعت ۸ صبح خود را به ورزشگاه رساندم تا ببینم مسابقات پیاده روی چگونه است ولی باخبر شدم که متاسفانه مسابقه پیاده روی تمام شده است. این در حالی بود که مشاهده کردم تعدادی ورزشکار که از راهای دور برای مسابقات آمده بودنند به دلیل اینکه مسابقات از ۷ صبح آغاز شده بود جاماندند به طوریکه حتی مواردی بودند دارای عناوین متعدد قهرمانی کشوری و حتی جهانی داشتند که شب تا صبح چند صد کیلو متر راه را طی کرده بودند ولی متاسفانه نتوانسته بودند سر وقت به مسابقه برسند.
به هر حال مسابقات زیر گروهای دیگر دو میدانی مانند دو ۱۵۰۰ متر پرتاب دیسک و چکش و وزنه و پرش طول داشت آغاز میشد ردههای مختلف سنی از سی و پنج سال تا ۷۵ و به بالا خودشان را گرم کرده و محیای مسابقه میکردنند.
هرگروه سنی با شماره و سنی که داشتند و در کنار شمارهشان نوشته شده بود بصورت مجزا شرکت میکردنند. آنچه که برایم بسیار جالب و موجب تعجبم گشته بود شور و حال نشاط و سرزندگی پیشکسوتان بود که با عشق و علاقه و هیجان هرچه بیشتر خود را برای مسابقه آماده میکردند.
من که خود بیش از چهار دهه در ورزش بوده و در مسابقات فراوان در ردههای سنی نو جوانان جوانان و بزرگ سالان شرکت داشتهام. چنان شور و حالی در این مسابقه مو سفیدان ارزشمند و گرانقدر میدیدم که به یاد دوران چند دهه گذشته میافتادم. جملگی باکمال خونگرمی و صداقت و صفا و صمیمیت و خوشرویی به هم روحیه داده و برای هم آرزوی موفقیت می کردند. واقعاً شاهد خلق صحنههای بسیار زیبا و به یاد ماندنی بودم که قابل توصیف نیست به هر حال هر قسمتی از زمین مسابقهای برگزار میشد.
زمان دو میدانی ۱۵۰۰ متر گروه ۶۰ سالهها شروع شده بود. واقعاً قابل تحسین بود گروهی پیشتاز چنان میدویدند که آدم فکر میکرد که بیست ساله هستنند. به ظهر رسیده بودیم که مسابقات تعطیل شده و دو صد متر و ۵ کیلومتر و همچنین پرتابها از ساعت ۴ بعد از ظهر دوباره شروع شد. باز هیجان و نشاط و احترام متقابل میان همه شرکت کنندهها موج میزد.
در هرقسمتی از زمین مسابقهای برگزار میشد ولی بی تردید مهیجترین و شلوغترین مسابقه دو ۵ کیلومتر بود گرچه تعد اد ۷۵ سالهها و بالاتر زیاد نبودند ولی بقیه گروههای سنی بخصوص رده گروه ۶۰ سالهها آنقدر زیاد بودند که به دوگروه بز رگ تقسیم شدند. واقعاً زیبا و با شکوه و غرور آمیز بود. افرادی دیده میشدند که با موهای سفید چنان میدویدند که آدم از دیدن آن لذت میبرد. من که تا به امروز چنین صحنههایی را ندیده بودم برایم علاوه بر لذت بخش بودن موجب تعجب و تحسین بود. آخر که فکر میکرد با این همه مشکلات زندگی با فقر و فساد و اعتیاد گسترده که در جامعه بیداد میکند، افرادی هم باشند که با این همه مشقات زندگی در حالیکه گرد پیری به سرو رویشان نشسته با این همه شورو حال در چنین مسابقاتی شرکت کنند.
این سرمایه بینظیر اجتماعی است که باید مسئولین کشور قدرش را بدانند. نکته جالب دیگری که در این مسابقات به چشم میخورد حضور چند پرسنل خانم بود که در حین اینکه حجاب کامل داشتنند با متانت و وقار به همراه صبر و تحمل به تمام سؤالات مراجعه کنندهها جواب داده و کارهای مقدماتی به جهت آمادگی پیشکسوتان گرامی برای مسابقه را آماده می کردند که جای تقدیر و قدردانیست.
نکته مثبت و قوت دیگری که در این مسابقه وجود داشت حضور استاد غیاثی قهرمان ارزشمند ملی دو میدانی سالهای دور کشور بود که با وقار و متانت خاص خود با حضورش این رقابتها را وزینتر کرده بود ولی با همه محاسن موجود در مسابقات مذکور نباید از این نکته غافل شد که متاسفانه هیچ کسی ارزش این همه سرمایههای اجتماعی را ندانسته و مسابقات از کمترین امکاناتی بی بهره بودند.
از استراحتگاه و نمازخانه که اثری آر آن نبود بگذریم حتی یک جای و یا رختکنی برای لباس و ساک شرکت کنندهها وجود نداشت به طوری که همه ساکها و وسایلشان را به امان خدا رها کرده بودند و بدتر از همه حتی دستشویی مجزا برای خانمها وجود نداشت بطوریکه تعدادی از بانوانی که در جایگاه تماشاگران حضور داشتند احتمالاً خانواده ورزشکاران بودند به اجبار از دستشویی آقایان استفاده میکردند.
من سعی کردم مسئولین برگزاری مسابقه را دیده و برای برگزاری هرچه بهتر مسابقات در آینده مشکلاتی را که در همین یک روز در مسابقات آقایان شاهد آن بودم را به ایشان اعلام داشته تا در آینده برطرف شود. به همین منظور ساعتی گشتم تا یکی از این آقایان مسول را دیدم که فایدهای نداشت و بعد رفتم با نفر دوم که به اصطلاح مسول اصلی مسابقات بود صحبت کردم. از او سؤال کردم که چرا باید ساعت ۷ صبح مسابقه برگزار شود که تعدای بعد از اینکه صدها کیلومتر راه را طی کنند حتی با داشتن عناوین قهرمانی کشوری و جهانی جا بمانند ایشان متاسفانه بجای دادن پاسخ منطقی، و برخورد درست به من گفتند «همه دنیا همین ساعت برگزار میشه»، گفتم «شما کجای کارتون با دنیا مطابقت دارد که این ساعت کاری را با آنها مطا بقت میدی» آیا آنها شرکت کنندههایشان صدها کیلومتر مسافت را طی میکنند بدون اینکه جایی برای استراحت داشته باشند یا مستقیم میآیند مسابقه میدهند.
این با کجای علم ورزش سازگار است. آیا در خارج از کشور شرکت کنندهها ساک وسایلشان را رها میکنند؟! آیا در کشورهای خارج این همه بی توجهی به ورزشکارهایشان میکنند؟! در جواب فقط گفت همین که هست هر کسی دوست ندارد شرکت نکند و بعد با کمال بی توجهی رفت.
در همین حین یکی از شرکت کنندهها که به گمانم گروه سنی هفتاد به بالا بود رو کرد به من و گفت من از سال ۴۹ در مسابقات بودهام و سالها رکورددار یکی از مادههای دو میدانی بوده و بارها قهرمان کشور شده و دارای عناوین متعدد پیشکسوتان جهان هستم. تا همین چند سال پیش هم وضعیت ما بهتر از الان بود بطوریکه ضمن اینکه تمامی امکانات برای مسابقات خارج از کشور در اختیار ما بود قبل از حرکت به هر کدام از شرکت کنندهها ۱۵۰ دلار برای خرید و خرج کرد میدادند بعد شد صد دلار و بعد پنجاه دلار و بعد کاملاً حذف شد.
فرد دیگری که در پنج و ده کیلومتر دارای عناوین متعدد داخلی و خارجی بود میگفت هر چه زمان میگذرد وضعیت ما بدتر میشود نه تنها کو چکترین رسیدگی به ما نمیشود بلکه ما که با این همه مشکلات زندگی ورزش کر ده و با مشقات فراوان بعد از کسب عنوان قهرمانی کشور، برای اعزام به خارج باید هزینه بلیط و هزینههای جانبی آن را از جیب پرداخت کنیم. که این هزینهها از ده پانزده میلیون تا به هفتاد ملیون تومان هم بستگی به کشوری که باید برویم میرسد.
و بعد ادامه داد آخر کجای دنیا ورزش کاری که سالها تلاش میکند تا بر ای کشورش افتخار آفرینی کرده و پرچمش را ببرد بالا باید هزینهها را از جیب خودش پرداخت کند.
و بعد افزود بارها من شا هد آن بودهام که به دلیل اینکه نفرات برتر مسابقات قادر به پر داخت این هزینهها نبودند از شرکت در مسابقات خارج از کشور انصر اف داده و افرادی در ردهای پایینتر با رکوردهای بسیار کمتر به دلیل اینکه قادر به پرداخت هزینهای مذکور بودند جایگزین آن افراد شایسته و مستحق شدهاند.
نفر دیگری گفت که درد دلها بسیار است ولی کو گوش شنوا ما بارها مشکلات خود را مطرح کردهایم ولی هیچ اثری نداشته است. به گمانم از نظر مسئولین رشتههای ورزشی پیش کسوتان وصله ناجور ورزش کشور هست.
نفر دیگری که جوانتر بوده و به نظر میرسید جز گروه سی و پنج سالهها است گفت واقعاً باید ارزش این مو سفیدان گران قدر را دانست اینها گنجها و سرمایههای این مملکت هستنند.
آری، به درستی اینها گنجهای بی بدیل وسرمایه های بی نظیر اجتماعی کشور هستنند که نباید از آنان غافل شد و باید قدر آنان را دانست ولی متاسفانه میبینم که در کشور ما اینگونه نیست به امید روزی که همه ما قدرشان را بدانیم والسلام.
انتهای پیام
درود بر نویسنده متن در مورد دو میدانی پیشکسوتان ممنون که حداقل یکی دلسوزی کرده یک گزارش تهیه کرده بنده خودم در رده سنی۵۴سال از شهر خمین شرکت کردم ۳۰۰کیلومتر با مشقت طی کردیم آمدم خیلی دوستان از شهرهای دوردست تر به عشق شرکت در مسابقه اگر یک پیشکسوت یک یا چندسال وقت بگذارد تا قهرمان کشور در یک رده سنی شود عملا” از اعزام به مسابقات برون مرزی باز می ماند چون هزینه ملیونی شرکت در مسابقه ی خارجی را ندارد تازه مسولین ورزش مادر (دو میدانی) هم هیچ تلاشی نمی کنند.
افرین حرف دلمان را زدی من 4 بار شرکت کردم 9 مدال گرفتم هر سال به علت پرداخت هزینه در مسابقات برون مرزی شرکت نکردم در مسابقات کشوری دریغ از یک لیوان اب /استراحتگاه/رخت کن/ حق هم هست تهران محروم است