خرید تور نوروزی

کوروش بزرگ که بود و چگونه کشته شد

وبسایت کجارو نوشت:

کوروش کبیر، ابرمرد تاريخ، شاه شاهان، پادشاه ايران زمين، شجاع‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین شاه ایران بود که با گفتار، کردار و پندار نیک خود انقلابی بزرگ در امپراتوری‌های تاریخ به پا کرد.

در حدود ۲۵۰۰ سال پيش، يعنی ۵۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح يا ۱۱۰۰ سال قبل از اسلام، کورش کبیر، پسر شاه پارس که مادر او دختر شاه ماد بود، به فرماندهی نجيب‌ترين قبايل پارسی درآمد. او با حمايت مادی‌ها، خرد نيک و همت والای خود را با هم درآمیخت؛ با شجاعت و مردانگی، اقوام ايرانی آريايی تبار را با هم متحد و با پادشاهان بد‌کردار و ظالم زمان خويش مبارزه کرد. سپس آن‌ها را يکی پس از ديگری شکست داد و اکثرشان را بخشيد و مردم را از ظلم آن‌ها نجات داد و مرزها ايران را تا دوردست‌ها کشانيد. او اولين و بزرگترين امپراتوری جهان را بنيان‌گذارد؛ یک امپراتوری که در طول تاريخ همانندی نداشت. آن شخص کسی نبود جز کوروش کبیر.

کوروش کبیر کیست؟

کوروش دوم (۵۷۶-۵۲۹ ق.م.م)، معروف به کوروش کبیر، اولین پادشاه و بنیان‌گذار حکومت هخامنشی بود که در ۴۰ سالگی به پادشاهی رسید. او به‌مدت ۳۰ سال (۵۵۹ تا ۵۲۹ ق.م.م) بر مناطق وسیعی از آسیا حکومت ‌کرد.

کوروش کبیر نمونه کاملی از صفات اخلاقی را داشت. هرکجا که به‌عنوان فاتح وارد می‌شد، بر‌خلاف فاتحان آشور و بابل نسبت به معابد اقوام بیشترین احترام را نشان می‌داد؛ برای تعمير و توسعه‌ پرستشگاه‌ها کمک‌های زیادی می‌کرد؛ از هر‌گونه تبعیض نسبت به پيروان اديان خودداری می‌کرد و اجازه نمی‌داد اين احترام بهانه‌ای برای تجاوز‌جویی و قدرت‌طلبی کاهنان شود. او با نهايت دقت اين شيوه‌ اخلاقی و انسانی را رعايت می‌کرد و آن را وسيله‌ استحکام قدرت امپراتوری می‌دانست.

کوروش مظهر خردمندی و قابلیت و فردی بافضیلت و شرافتمند است. به گفته‌ هرودوت:

کوروش دلیرترین و پرهوادارترین مرد جوان در پارس بود. او فریب زندگی پرزرق‌وبرق را ‌نخورد و بر ارزش زندگی شرافتمندانه واقف بود.

ایرانیان که کوروش آن‌ها را به مقام فرمانروايی رساند، او را پدر و یونانیان، که کوروش کبیر سرزمین‌هایشان را تسخیر و آن‌ها را مغلوب قدرت خويش کرد، او را پادشاه نمونه و قانون‌گذار می‌نامیدند. یهودیان که او معبد و آزادی عبادتشان را به آن‌ها باز‌گرداند او را شبان يهود و مسيح خدا می‌خوانند؛ ضمن آنکه بابلیان کوروش کبیر را مورد تایید مردوک می‌دانستند. عامه‌ مردم در مانای، ماد، ايلام، اورارتو، ليديه، بابل و حتی فنيقيه، او را به چشم نجات‌بخش می‌ديدند و از اينکه در امپراتوری او خشونت و تعدی امپراتوری‌های گذشته جای خود را به عدالت داده‌ بود از وی راضی بودند.کوروش کبیر در تمام دوره‌ هخامنشی نزد ایرانیان مظهر مردانگی و پهلوانی و ساده‌زيستی و سرفرازی بود

کوروش کبیر در تمام دوره‌ هخامنشی نزد ایرانیان مظهر مردانگی و پهلوانی و ساده‌زيستی و سرفرازی بود و آرامگاه او را مقدس می‌دانستند. پس از دوره‌ هخامنشيان نيز به روش‌های ديگر تلاش کردند تا به او توهين و بی‌احترامی نشود.

فرمان کوروش کبیر که روی یک استوانه سفالی، به خط میخی و به زبان اکدی (بابلی) نوشته شده است، در ۱۸۷۸ در جریان حفاری‌های محل تمدن بابل، کشف شد. در این فرمان، کوروش، شیوه رفتار انسانی با ساکنان سرزمین بابل را برای فاتحان ایرانی شرح داده است. این سند به‌عنوان اولین منشور حقوق بشر شناخته شده است و در سال ۱۹۷۱، سازمان ملل متحد ترجمه متن آن را به تمام زبان‌های رسمی به چاپ رساند و در کشورهای مختلف در دسترس دفاتر این سازمان قرار داد.

منشور کوروش در موزه بریتانیا

منشور کوروش در موزه بریتانیا منبع عکس: chamedanmag.com

زندگی‌نامه کوروش کبیر

شجره‌نامه کوروش از سمت خاندان پدری به پارس‌ها می‌رسد؛ که سال‌ها بر «انشان» (شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حاکم بودند؛ و از سمت خاندان مادری به مادها می‌رسد.

از هرودوت روایت است که «آستیاگ» (پدربزرگ کوروش) یک شب در خواب دید که از دخترش «ماندانا» نهر آب بزرگی روان است که نه‌تنها پایتخت او بلکه تمام آسیا را فراگرفت. معبرها خواب او را این‌گونه تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا غلبه می‌کند؛ به همین دلیل آستیاگ دخترش را به کمبوجیه شاه شهر انشان داد که نواده هخامنش بود. در همان سال آستیاگ دوباره خواب دید که تاکی از بدن ماندانا روئیده و تمام آسیا را گرفته‌‌است. پس از وضع حمل ماندانا، آستیاگ فرزند دخترش را به یکی از بستگانش به نام «هارپاگ» سپرد و دستور داد که کودک را بکشد. هارپاگ، کوروش‌ کبیر را به یکی از چوپان‌های شاه به نام «میترادات» داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان از موضوع باخبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار کرد که بچه را نکشد و به‌ جای او، فرزند خود را که مرده به دنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. چوپان نظر همسرش را پذیرفت و جسد فرزندش را به ماموران هارپاگ سپرد و به‌جای آن کوروش را نزد خود نگه‌ داشت.

زمانی که کوروش به ۱۰ سالگی رسید و همراه کودکان همسالش در حین گله‌داری بازی می‌کرد، دوستانش او را به‌عنوان شاه انتخاب کردند. او در میان بازی، دستور داد یکی از کودکان را تنبیه کنند. پدر آن پسر به نام «آرتمبر» نزد آستیاگ شکایت کرد و ادعا کرد که یکی از بردگان او فرزند درباریان را زده‌ است. کوروش‌ کبیر را نزد آستیاگ فرستادند تا تنبیه شود. شاه با وجود شباهت کوروش کبیر با خانواده خود، باور نکرد که نوه‌اش باشد. شاه، چوپان را تهدید کرد که اگر حقیقت را نگوید، شکنجه خواهد شد و چوپان حقیقت را به زبان آورد. پس از آن، شاه هارپاگ را فراخواند و از او پرسید: «طفل دخترم را که به تو سپرده بودم، چگونه کشتی؟» هارپاگ با دیدن چوپان پاسخ داد که: «پس از آنکه طفل را به خانه بردم، خواستم طوری رفتار کنم که امر تو اجرا شده باشد و قاتل پسر دخترت هم نباشم.» او گفت حالا که طفل زنده است، باید خدا را شکر کرد و ضیافتی داد و از هارپاگ خواست به این مهمانی بیاید و فرزندش را هم همراه بیاورد. بدین ترتیب، که هارپاگ را برای صرف شام دعوت کرد و بدون آنکه او خبردار شود از بدن فرزندش که همسن کوروش‌ کبیر بود، غذایی تهیه کرد و به پدرش داد.

آستیاگ کوروش را نزد خود خواند و به او گفت: « فرزند عزیزم! به‌دلیل خوابی که دیده بودم، درباره تو بداندیشی کردم، اما خوابم به‌گونه‌ای دیگر تعبیر شد و به برکت بخت بلندت از سرنوشتی که برایت در نظر گرفته شده بود رهایی یافتی. اکنون به پارس راهی خواهی شد و در آنجا پدر و مادرت را باز خواهی شناخت.» بدین ترتیب کوروش دربار آستیاگ را ترک کرد و به درگاه کمبوجیه و خانواده خود رفت. هنگامی که به سن بلوغ رسید، دلیرترین و دوست داشتنی‌ترین نوجوان ایرانی شد.

شجره‌نامه کوروش کبیر                                                                             شجره‌نامه کوروش کبیر منبع عکس: salamdonya.com

کوروش محل حکومت خاندانش را روی منشور استوانه شکل سفالی آورده است. بنیان‌گذار سلسله هخامنشی، شاه هخامنش انشان است. پس از مرگ شاه هخامنش، فرزندش چیش‌پیش به حکومت انشان رسید. حکومت چیش‌پیش نیز پس از مرگش توسط دو نفر از پسرانش کوروش یکم شاه انشان و آریارامنه شاه پارس دنبال شد. سپس، پسران هرکدام، به‌ترتیب کمبوجیه یکم شاه انشان و آرشام شاه پارس، بعد از آن‌ها حکومت کردند. کمبوجیه یکم با شاهدخت ماندانا دختر «ایشوویگو» (آژی دهاک یا آستیاگ) پادشاه ماد ازدواج کرد و کوروش کبیر نتیجه این ازدواج بود.کوروش با کاساندان شاهزاده‌ هخامنشی ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد

کوروش با کاساندان شاهزاده‌ هخامنشی ازدواج کرد و صاحب دو پسر به نام‌های کمبوجیه‌ دوم و بردیا و سه دختر شد که دو تن آن‌ها آتوسا، آرتیستونه نام داشتند و سومی احتمالا رکسانا بود. کمبوجیه دوم پس از مرگ پدر به‌جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او زمانی که مصر را فتح کرد، در مسیر برگشت به ایران خودش را کشت.

نقش برجسته کوروش کبیر
نیمرخ کوروش
تصویر مینیاتوری کوروش کبیر و همسرش
تصویر کارتونی کوروش کبیر بر روی اسب

منابع عکس‌ها: ghoghno.net , netshahr.com, islamicmanagement.ir

دستاوردهای کوروش کبیر

  • ۵۸۸ ق.م.م: آغاز پادشاهی کوروش در «انشان» (فارس) و خوزستان. انتقال پایتخت هخامنشیان به شوش.
  • ۵۵۰ ق.م.م: شکست «ایشتوویگو» شاه ماد از کوروش و پیرو آن فتح هگمتانه. اتحاد ماد و پارس.
  • ۵۴۹ تا ۵۴۸ ق.م.م: تسخیر سرزمین‌های پارت، جرجان و احتمالا ارمنستان توسط کوروش.
  • ۵۴۶ ق.م.م: فتح «سارد» پایتخت لیدی توسط کوروش و شکست «کرزوس» پادشاه لیدی.
  • ۵۳۹ ق.م.م: فتح «بابل» ثروتمندترین شهر غرب آسیا توسط کوروش. سقوطی که با مقاومت کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود دجله به وقوع پیوست.
  • ۵۳۹ ق.م.م: بعد از تصرف بابل ۲۵ هزار یهودی برده را که در آن شهر به بردگی گرفته شده‌ بودند آزاد کرد.
  • ۵۲۹ ق.م.م: کوروش به قبایل سکاها در شمال شرق ایران حمله کرد و در جنگ با ماساژت‌ها کشته شد. کوروش کبیر را در پاسارگاد دفن کردند. پس از کوروش، فرزند او کبوجیه دوم به تاج‌وتخت رسید.

سخنان کوروش کبیر

در منابع مختلف، جملات متعددی به کوروش کبیر منسوب شده است؛ اما هیچ‌گونه سند موثقی برای انتساب این سخنان به وی وجود ندارد. تنها سند به‌جا‌‌ی‌مانده از نخستین پادشاه هخامنشی، منشور او محسوب می‌شود که تا حدودی قابلیت اتکا دارد و از آن به‌عنوان نخستین منشور خقوق بشر در جهان نیز یاد شده است. در ادامه به ترجمه فارسی این منشور از متن اصلی بابلی نگاهی خواهیم داشت که به کوشش دکتر شاهرخ رزمجو، استاد دانشگاه تهران، فراهم شده است.  

منشور کوروش

منشور کوروش کبیر منبع عکس: ghoghnos .net

۱) [آن هنگام که……………….مردو]ک، پادشاه همه آسمان‌ها و زمین، کسی که……..، … که با ….یَش سرزمین‌های دشمنانش (؟) را لگدکوب می‌کند.

۲) [………………………………………………..] با دانایی گسترده،…کسی که گوشه‌های جهان را زیر نظر دارد،

۳) [……………………………………………………………] ………. فرزند ارشد [او] (=بِلشَزَر)، فرومایه‌ای به سروری سرزمینش. گمارده شد

۴) [……………………………………………………………………….] (نبونئید) [ او [فرمانروایی؟ سا]ختگی بر آنان قرارداد،

۵) نمونه‌ای ساختگی از اِسَگیل سا[خت و] …………………………………برای (شهر) اور و دیگر جایگاه‌های مقدس [فرستاد؟]

۶) آیین‌هایی که شایسته آنان (خدایان/پرستشگاه‌ها) نبود. پیشکشی[هایی ناپاک] ………………….گستاخانه [….] هرروز یاوه‌سرایی می‌کرد و [اها]نت آمیز

۷) (او) پیشکشی‌های روزانه را بازداشت. او در [آیین‌ها دست برد و ] ………….درون پرستشگاه‌ها برقرار [کرد]. در اندیشه‌اش به ترس از مردوک -شاه خدایان- پایان داد.

۸) هرروز به شهرش (=شهر مردوک) بدی روا می‌داشت. …………………………………………همه مردما [نش را ….] (=مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.

۹) اِنلیلِ خدایان (=مردوک)، از شِکوِه ایشان بسیار خشمگین شد، و……………………قلمرو آنان. خدایانی که درون آن‌ها می‌زیستند محراب‌هایشان را رها کردند،

۱۰) خشمگین از اینکه او (=نبونئید) (آنان را) (=خدایان غیر بابلی) به شواَنّهَ (=بابِل) وارد کرده بود. [دلِ] مردوکِ بلند [پایه، انلیلِ خدایان] به رحم آمد….(او) بر همه زیستگاه‌هایی که جایگاه‌های مقدسشان ویران شده بود

۱۱) و مردم سرزمین سومر و اَکَد که همچون کالبد مردگان شده بودند، اندیشه کرد (و) بر آنان رحم آورد. او همه سرزمین‌ها را جست و بررسی کرد،

۱۲) شاهی دادگر را جست‌و‌جو کرد که دلخواهش باشد. او کورش، شاه (شهر) اَنشان را به دستانش گرفت، و او را به نام خواند، (و) شهریاری او بر همگان را به آوای بلند اعلام کرد.

۱۳) او (=مردوک) سرزمین گوتی (و) همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همه مردمان سر سیاه (=عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود،

۱۴) به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرورندۀ مردمانش است، به کارهای نیک او (=کورش) و دل راستینش به شادی نگریست

۱۵) (و) او را فرمان داد تا به سوی شهرش شهر مردوک)، بابل، برود. او را واداشت (تا) راه تین تیر (=بابل) را در پیش گیرد، و، همچون دوست و همراهی در کنارش گام برداشت.

۱۶) سپاهیان گسترده‌اش که شمارشان همچون آب یک رودخانه شمردنی نبود، پوشیده در جنگ‌افزارها در کنارش روان بودند.

۱۷) (مردوک) او را بدون جنگ و نبرد به درون شواَنّهَ (=بابل) وارد کرد. او شهرش، بابل را از سختی رهانید. او (=مردوک) نبونئید، شاهی را که از او نمی‌هراسید، در دستش (=دست کورش) نهاد.

۱۸) همۀ مردم تین تیر (=بابل)، تمامی سرزمین‌های سومر و اَکَد، بزرگان و فرمانداران در برابرش کرنش کردند (و) بر پاهایش بوسه زدند، از پادشاهی او شادمان گشتند (و) چهره‌هایشان درخشان شد.

۱۹) (مردوک) سروری که با یاری‌اش به مردگان زندگی‌بخشید (و) آن که همه را از سختی و دشواری رهانید، آنان او را به شادی ستایش کردند و نامش را ستودند.

۲۰) منم کوروش، شاه جهان، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکَد، شاه چهار گوشه جهان.

۲۱) پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوه کورش، شاه بزرگ، شا[ه شهر] انشان، از نسل چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان.

۲۲) دودمان جاودانه پادشاهی که (خدایان) بِل و نَبو فرمانرواییش را دوست دارند (و) پادشاهی او را با دلی شاد یاد می‌کنند. آنگاه که با آشتی به در[ون] بابل آمدم،

۲۳) جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشاده کسی که بابل را دوست دارد، [همچون سرنو]شتم به من [بخشید] (و) من هرروز ترسنده در پی نیایش او بودم.

۲۴) سپاهیان گسترده‌ام با آرامش درون بابل گام بر می‌داشتند. نگذاشتم کسی در همۀ [سومر و] اَکَد هراس آفرین باشد.

۲۵) در پیِ امنیتِ [شهرِ] بابل و همه جایگاه‌های مقدسش بودم. برای مردم بابل …………………؛ که برخلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته‌شان نبود،

۲۶) خستگی‌هایشان را تسکین دادم (و) از بندها(؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت (و)

۲۷) به من کورش، شاهی که از او می‌ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همه سپاهیانم،

۲۸) برکتی نیکو ارزانی داشت. بگذار ما با شادی در برابرش باشیم، در آرامش. به [فرمان] والایش، همه شاهانی که بر تخت نشسته‌اند،

۲۹) از هر گوشه (جهان)، از دریای پایین، آنان که در سرزمین‌های دوردست می‌زیند، (و) همه شاهان سرزمین اَمورّو که در چادرها زندگی می‌کنند، همه آنان،

۳۰) باج سنگینشان را به شواَنّهَ (بابل) آوردند و بر پاهایم بوسه زدند. از [شواَنّهَ=بابل] تا شهر آشور و شوش،

۳۱) اَکَد، سرزمین اِشنونهَ، زَمبَن، شهر مِتورنو، دِر، تا مرز گوتی، جا[یگاه‌های مقدس آن سو]ی دجله که از دیرباز محراب‌هایشان ویران شده بود،

۳۲) خدایانی را که درون آن‌ها ساکن بودند، به جایگاه‌هایشان بازگرداندم و (آنان را) در جایگاه ابدی خودشان نهادم. همۀ مردمانِ آنان (=آن خدایان) را گرد آوردم و به سکونتگاه‌هایشان بازگرداندم و

۳۳) خدایانِ سرزمین سومر و اَکَد را که نبونَئید – در میان خشم سرور خدایان- به شواَنّهَ (=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سلامت

۳۴) به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دل‌شادشان می‌سازد. باشد تا خدایانی که به درون نیایشگاه‌هایشان بازگرداندم،

۳۵) هرروز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو می‌ترسد و کمبوجیه پسرش

۳۶) ….. بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاه‌هایمان باشند، تا روزگاران دراز(؟)…؛ و باشد که مردمان بابل [شاهیِ] [او را] بستایند.” من همه سرزمین‌ها را در صلح قراردادم.

۳۷) ………………..[غا]ز، دو مرغابی، ده کبوتر، بیشتر از [پیشکشی پیشینِ] غاز و مرغابی و کبوتری که…….

۳۸) …[روزا] نه افزودم………………………………..در پی استوار کردن باروی دیوار ایمگور- اِنلیل، دیوار بزرگ بابل برآمدم

۳۹) …..دیواری از آجر پخته، بر کنارۀ خندقی که شاه پیشین ساخته بود؛ ولی ساختش را به پایان [نبرده بود] … کار آن را [من ….به پایان بردم.]

۴۰) …؛ که [شهر را از بیرون در بر نگرفته بود]، که هیچ شاهی پیش از من (با) کارگرانِ به بیگاری [گرفته‌شده سرزمینش در] شواَنّهَ (=بابل) نساخته بود.

۴۱) …. (آن را) [با قیر] و آجر پخته از نو بر پا کردم و [ساختش را به پایان رساندم].

۴۲) …. [دروازه‌های بزرگ از چوب سدر] با روکش مفرغین. من همۀ آن درها را با آستانه[ها و قطعات مسی] کار گذاردم.

۴۳) …. [ … کتیبه‌ای از] آشوربانیپال، شاهی پیش از من، [(روی آن) نو]شته شده بود، [درون آن دید]م.

۴۴) […………..] او ….. مردوک، سرور بزرگ، آفریننده (؟)[………………………………………………………..]

۴۵) [………………………………………….] … من ….. همچون هدیه‌ای [پیشکش کردم] ……….. (برای) خشنودی‌ات تا به جاودان.

آرامگاه کوروش کبیر 

  • آدرس: استان فارس، شیراز، مجموعه‌ پاسارگاد

روایت است کوروش در جنگ با قبیله‌ای به نام ماساژت‌ها (یک ایل ایرانی تبار)، به‌شدت زخمی شد و پس از سه روز تحمل درد، از دنیا رفت؛ اما «گزنفون»، مرگ بر این عقیده است که کوروش به‌صورت طبیعی به‌دلیل سن بالا و در پاسارگاد از دنیا رفته است.

کوروش کبیر را در شهر شیراز در فاصله‌ حدود یک کیلومتری جنوب غربی مجموعه‌ پاسارگاد در دشتی به ارتفاعی حدود دو هزار متر از سطح دریا و محصور در میان کوهستان به خاک سپرده‌اند. آرامگاه کوروش کبیر، سال ۲۰۰۴ میلادی در میراث جهانی یونسکو به‌عنوان زیر مجموعه‌ پاسارگاد ثبت شده‌ است.آرامگاه کوروش کبیر در سال ۲۰۰۴ میلادی به‌عنوان زیر مجموعه‌ پاسارگاد در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌ است

این آرامگاه به‌دلیل قداست عدد هفت، از هفت سکو روی یکدیگر تشکیل شده‌ است. ۶ سکو از قطعات تراشیده شده‌ سنگ و اتاقی که برای دفن جسد در نظر گرفته‌ شده، بر بالای آن‌ها قرار‌ گرفته‌ است. این اتاق ۲٫۱۰ متر پهنا، ۳٫۱۷ متر طول و ۲٫۱۰ متر ارتفاع دارد. ورودی آن کوچک و باریکی است.

اتاقک آرامگاه دارای ارتفاعی بیش از دو متر، دارای دیوارهایی به ضخامت ۱٫۵ متری، سنگ‌های تراشیده شده در چهار ردیف که به زیبایی و دقت بسیار روی یکدیگر قرار گرفته‌‌اند، دو قطعه سنگ بسیار سنگین در کف آرامگاه و پوشش سقف آن نیز به‌وسیله‌ سنگ‌های شیروانی مانند سه‌گوش پوشیده شده‌ است.

آرامگاه کوروش کبیر در شب پرستارهآرامگاه کوروش کبیر در شب پر ستاره  منبع عکس: دیجی‌کالا

ارتفاع حدودی بنا ۱۱ متر است. سکوی اول ۱۶۵ سانتی‌متر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتی‌متر آن پنهان است، یعنی آن نیز مانند پلکان دوم و سوم دقیقا ۱۰۵ سانتی‌متر ارتفاع داشته‌ است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتی‌متر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششم که قاعده اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.

معماری آرامگاه کوروش از معماری یونانی آسیای صغیر، میان‌رودی، مصری، عیلامی و ایرانی اصیل بهره گرفته است. سنگ بنای آرامگاه نیز سنگ‌های آهکی سفید رنگ و متمایل به زرد است که احتمال می‌رود از معدن سیوند در ۳۰ کیلومتری پاسارگاد استخراج شده باشد. در این بنا مانند معماری تخت جمشید از استفاده هرگونه ملاط خودداری شده‌ است. البته کارشناسان معتقدند که استفاده از بست‌های فلزی دم‌چلچله‌ای که احتمالا جنس آن‌ها از آهن و سرب است، در اتصال سنگ‌ها به یکدیگر از مهم‌ترین دلایل استحکام قابل‌ توجه بنای آرامگاه کوروش است.

به‌احتمال زیاد کوروش کبیر پیش از مرگش دستور ساخت آرامگاهش را داده بود. آرامگاه او در همه‌ دوران هخامنشی مقدس به‌شمار می‌رفت و به‌خوبی از آن نگهداری می‌کردند. در دوره‌ اسلامی، این بنا به «مشهد مادر سلیمان» معروف بود.

آرامگاه کوروش در آسمان صاف و آبی

آرامگاه کوروش کبیر در هوای نیمه ابری و آبی منبع عکس: rasekhoon.net

پرسش‌های متداول

کوروش کبیر کیست؟

کوروش دوم (۵۷۶-۵۲۹ ق.م.م)، معروف به کوروش کبیر، اولین پادشاه و بنیان‌گذار حکومت هخامنشی بود که در ۴۰ سالگی به پادشاهی رسید.

دلیل شهرت کوروش کبیر چیست؟

کوروش کبیر در تمام دوره‌ هخامنشی نزد ایرانیان مظهر مردانگی و پهلوانی و ساده‌زيستی و سرفرازی بود. فتوحات بسیار و تاسیس نخستین امپراتوری پهناور و مستقل جهان، از جمله دلایل شهرت کوروش کبیر است.

مهم‌ترین دستاوردهای کوروش کبیر چیست؟

تاسیس سلسله هخامنشی، شکست پادشاهی ماد، لیدی، بابل و قبایل سکاها از مهم‌ترین دستاوردهای کوروش است.

آرامگاه کوروش کبیر  کجاست؟

کوروش کبیر را در شهر شیراز در فاصله‌ حدود یک کیلومتری جنوب غربی مجموعه‌ پاسارگاد در دشتی به ارتفاعی حدود دو هزار متر از سطح دریا و محصور در میان کوهستان به خاک سپرده‌اند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

    1. چرا از این فخر بزرگ هیچ یک از شاعران فارسی سرای مطلع نبود ؟ مثلا در حد یک عدد بیت از مولانا رومی یا حافظ و سعدی یا عطار یا فردوسی نشان بدهید حتی یکبار اسمی از داریوش و کوروش برده باشند. چرا در طول هشتصد نهصد سال گذشته هیچ سردار یا شاه یا یک صاحب منسبی در این کشور اسمش را کوروش نذاشته بوده حتی یک نفر حتی یک کارمند ساده ی نامه نگاری در زمان حکومت های ایرانی هم اسمش کوروش نبوده چطوری شده الان یهو چنین اسمی بیرون اومده ؟ من باور کنید هزاران جا رو بررسی کردم و ضد کوروش هم نیستم فقط برام سواله همین بجز چند سند که خارجی هست وقطعا در صحت آنها شک وجود داره یه سندی بیار داخل این مملکت که خود کوروش بهش حکومت کرده وجود داشته باشه مثلا فارابی گفته باشه یا نمیدونم بوعلی سینا ازش گفته باشه یا ابوریحان بیرون یا نمیدونم شاه عباس صفوی گفته باشه یا شاهان سلجوقی … فرقی نداره آقاا فقط یک سند بیارید من قبول کنم کوروشی در تاریخ بوده که بهش فخر هم کنم دیگه

      7
      8
  1. ببینید چقدر پارسیا بد بختن ببینید چقد ما بد بختیم بهترینمون هم اول تا اخرش خطر بوده هیفف هیففففف

    8
    51
  2. اوستا در دوران یخبندان نوشته شده ما از تاریخ قبل یخبندان ایران خبری نداریم ،چون یخبندان از پانزده هزار سال پیش آغاز شده تا ۱۲۰۰۰ هزار سال پیش ادامه داشته است ، در اوستا دوزخ آتشین نیست ، یخبندان است ،شاهنشاهی و دینداری و ستایش خداوند ۱۵۰۰۰ هزار سال قدمت دارد ،وتازه از تاریخ قبل از پانزده هزارساله خبری نداریم اگر یخهای سیبری روسیه آب شود تاریخ ۳۰٫۰۰۰ هزارساله ایران کشف شود به امید آنروز ،

  3. یک داستان افسانه ای را برای خود تاریخ کرده اند بیماری و توهم هم حدی دارد روزی می رسد همین متوهمین کوروش پرست افسانه جومونگ را هم برای خود تاریخ می سازند نداشتن ریشه و اصالت بد دردی هست

    59
    114
    1. چقدر سواد داری چقدر تاریخ خوندی همون منشور کوروش سندی است بر کج فهمی امثال شماها که ضدیت با تاریخ وتمدن کشورت داری متاسفم برای امثال شما

      20
      4
    1. دوست عزیز فتنه گر از خلیج فارس تا سرزمین پارس و ماد و دریای خزر سرزمین اشکانیان دلاور وغرب و شرق سرزمینم همه ایرانی هستیم . ضمنا مطالعه کن بعد دنبال تفرقه اقوام و فتنه انگیزی باش تامیرس ،ملکه ماساگتها از اقوام اصیل ایرانی بود ترک و لر و کرد و عربی اصلا مهم نیست

      4
      3
  4. طبق اسناد تاریخی کوروش اصلا شاه نشد .
    یک فرمانده و جنایتکار جنگی بود.
    .
    ❌ کوروش کویر !!!! در کتب مورخان معتبر چگونه معرفی شده است؟!
    ✍ بلعمی :
    بهمن اردشیر (که شاه بود) كس فرستاد به زمين عراق و بابل آنجا كه بخت_النّصر نشستى، “سرهنگى” را بفرستاد نام او كوروش‏، و بخت_النّصر را از ملك باز كرد و به در خويش خواند و آن ملك عراق، كوروش‏ را داد.
    منبع :
    [تاريخ بلعمی،
    تصحیح محمد روشن،‌
    تهران: انتشارات سروش، 1378.
    جلد‏ 1
    صفحه 466]
    ✍ طبری :
    از پیش گفتیم که چرا گروهی از اسیران بنی اسرائیل که بخت نصر با خود به بابل برده بود به بیت المقدس باز گشتند و این به روزگار کوروش، پسر اخشویرش بود که از جانب بهمن پسر اسفندیار پادشاهی بابل داشت و چهار سال پس از وی نیز از جانب خمانی شاه آنجا بود…
    وگویند کوروش هرگز پادشاهی نکرد بلکه نشانده ای بود از طرف کیقاوس بر ناحیت خوزستان و زمینهای متصل به آن در بابل…
    منبع :
    [تاریخ طبری
    جلد ۲،
    صفحه ۴۸۷
    تاریخ طبری، جلد ۱، صفحه ۴۰۷]
    ✍ ابن بلخی:
    بهمن او (بخت النصر) را عزل فرمود و به‌جای او کوروش را بگماشت و تمکین داد و فرمود تا بنی‌اسرائیل را نیکو دارد.
    منبع :
    [فارسنامه چاپ تهرانی صفحه ۴۳]
    ✍ میرخواند:
    بهمن در زمان سلطنت خود پسر_بخت‌النصر را از ولایت بابل معزول کرد و کوروش را که از اولاد_لهراسب بود و مادرش دختر یکی از فرزندان بنی‌اسرائیل بود بر آن دیار “والی گردانید.”
    منبع :
    [روضه الصفاء، جلد ۱ احوال بهمن]
    ✍ ابو ریحان بیرونی :
    گویند بیت المقدس را کورش عامل بهمن در_بابل، بنا کرد
    منبع :
    [آثار الباقیه
    چاپ لایپزیک
    صفحه ۲۰]
    نتیجه گیری:
    کوروش نه تنها شاه_شاهان نبود ، بلکه طبق گفته طبری هرگز پادشاهی نکرده بود و به قول بلعمی سرهنگ دست نشانده بهمن وعامل وی در بابل بود، برای همین هیچ کدام از شعرای ایرانی،مانند فردوسی،سعدی،حافظ و… نامی از این شخص نیاورده اند و او را نمی شناخته اند .

    36
    95
    1. تاریخ طبری اصلا معتبر نیست تاریخ مسعودیه رو مطالعه کنید دوست عزیز و وقتی فهمیدین کوروش کبیر چه بلایی سر عرب ها آورد که طرفداریشون رو میکنی دیگه کامنت مزخرف نذار که بقیه نخندن بهت

      5
      6
  5. کوروش پاشو ببین پادشاهان بعد از تو چگونه ایران را بر باد دادند از کمبوجیه پسرت بگیر تا رضا شاه که کوه های آرارات و تا پهلوی که جزایر جنوبی و کویت و امارات و دبی وقطر را از دست دادند پی نوشت: حالا یه عده ای نفهم هم شعارشان شده رضا شاه روحت شاد که قسمت استراتژیک و مهم منطقه آرارات از ایران جدا کردی

    36
    47
    1. پاشو ببین که تو این عصر مردم گرسنه وتا کمر خم میبینن که در یک روز چند هزار موشک مفت مفت از پولشون شلیک میشه اسرائیل

      12
      3
  6. وبسایت کجارو از کجا با چه اسناد و مدارک معتبر تاریخی این داستان رو نوشته!؟؟؟ نکنه از تو رمان ها و اشعار تاریخ سازی کرده!؟

    32
    24
  7. شماخجالت نمیکشید ازاینهمه دروغ وتهمت وتحریف تاریخ
    یک مشت بیسواد جمع شدیدیه وبلاگ ساختین اونم باپول قلکتون نشستین هرچی دروغ ومهملاته که از گوگل سرچ میکنید مینویسید
    اخه کجای تاریخ استیاگ نوه شو داده دست فرمانده ش ببره بکشه
    منبعتون کدام سنده
    اصلان هارپاگ نه و هارپات باسواد
    ادم خائنی بودکه درجنگ بااستیاگ به پادشاه خودش خیانت کرد
    نه اینکه بچه شیرخوره بدن بهش ببره بکشه
    اون چوپونو ازکجااوردین
    بریدتاریخ بخونید قشنگ وکم تهمت وافتراپخش کنید
    استیاگ اخرین شاه ماد کوروش رو ازده سالگی بردپیش خودش واونو درهگمتانه تحت تعالیم مادی قراردادنه ببره بکشه
    منبع تاریخ ایران باستان نوشته حسن پیرنیا

    27
    9
  8. خداییش داستان تخیلی جالبی بود.پر از تضادها.شاه دادگر و عاقلی که نتوانست فرزندان خود را طوری تربیت کند که اولا برادرش را نکشد دوما خودش را نکشد.شاهی که کویرهای غرب آسیا را تا مصر فتح کرده اما بغل گوشش ماساژتها را بیخیال می شده و بعد از فتح مصر و غیره یادش افتاده که این طرف هم هست.منشوری که هیچ کس هنوز اصلش را ندیده و هیچ محققی به آن دسترسی ندارد.

    33
    44
  9. جاوید ایران و ایرانی
    درود بر روان پاک شاهنشاه کوروش بزرگ که مایه ی افتخار ایرانزمین است …

    85
    25
  10. کوروش در جنگ با ماساژت ها و سکاها اسیر شد به دست ملکه آتروپاتگان یا آذربایجان به نام آنا تومیرس
    بعد از گفت و گوی میان آنا تومیرس و کوروش ملکه آذربایجان دستور داد تا سر کوروش را از بدن جدا کنند و خونش را در تشتی بریزند و سرش را داخل خون خودش کنند بعد از اینکه انا تومیرس سر کوروش را داخل تشت غرق در خون خودش دید گفت
    (کوروش این همه خون خواری کردی خون ریختی سیر نشدی حال کمی از خون خودت بخور تا شاید سیر شوی)

    34
    63
  11. خیلی تخیلات خوبی بود. در ۴۰سالگی پادشاه شده و ۳۰سال هم پادشاه بوده و تازه کلا ۴۷سال عمر کرده. چطوری ۵۷۶‌ق.م به دنیا اومده و ۵۸۸ ق.م پادشاه شده(سال‌های قبل از میلاد رو باید برعکس خوند تا برسی به سال میلاد مسیح علیه‌السلام). میشه این‌قدر جوک‌سال تعریف نکرد ها.

    31
    22
  12. هرکسی بوده کاری کردبخاطرایران سربلندی وطن بوده که آنرا دوست دشت وبرای سرفرازی مردم وکوشش برای گسترش ایران جاودانه بودن آن کوشید یادش جاودانه باشد وایران سرفراز ومردمانش درجهان سربلند خدا نگهدارهمه

    54
    13
  13. آخر مرد مومن چرا خزعبلات سر هم کردی ؟ کوروش به کردار و پندار نیک عمل میکرده پس قطعا زرتشتی بوده و زرتشتی ها هم مردگان خود را بالای کوه میزاشتن تا توسط حیوانات خورده بشه. پس قبری هم وجود نخواهد داشت. آن وقت شما ادعا میکنید آرامگاه کوروش فلان جاست. در ثانی این آقا کوروش یکصد سال پیش کجا بود ؟ حتی فردوسی به شاهان قبل و بعد کوروش اشاره میکند ولی به خود کوروش نه. پس چطور این شاه بزرگ بوده که فردوسی ازش بی اطلاع بوده. البته توهم هم خوب چیزیه چون به بعضی‌ها شکوه و عظمت میده

    27
    46
  14. کوروش کبیر؟شاه شاهان؟یجوری نوشتین هرکی نفهمه فکر میکنه استغفرالله خدا بوده.اونم یه بنده خدایی بوده مثل ما و شما.چرا الکی بزرگش میکنین؟اونم الان زیر خاک هست مثل بقیه؟جای مرده پرستی به آیندتون و به آخرتتون برسین

    24
    40
  15. سلام و درود مخصوص خدا و ایرانیان درهرکجای دنیا بر ابر مرد افسانه‌ای تاریخ دنیا وایران بر حضرت کوروش کبیر پیامبری که خداوند در قرآن از او به عنوان ذوالقرنین به نیکی یاد کرده.ذوالقرنین یعنی صاحب دوعمر.انشاالله که بهمین زودی دوباره بیدار شود وایران راپرازعدل و داد کند.

    50
    19
    1. خدا وکیلی تاریخ صد سال پیش مستند بیارید که کوروش وجود داشته اگر هم بوده یک فرمانده عادی بوده شما چرا این خزعبلات رو که از ۷۰ سال پیش مد شده هی تکرار میکنید و توی مخ یک مشت بی سواد نژادپرست ایران شهری میکنید
      لطف کنید قصه واقعی استر و مردوک رو هم حتما تعریف کنید

      20
      36
      1. لیلا خانم به لایک ها و نظر های مخالف هم عقیده های خود نظری بندازی بد نیست ، متوجه میشی که اکثریت مردم علیرغم اینکه خیلی از مخالفین نظر شما اصلا نشریه های اینچنینی رو نمیخونن، باز هم اکثریت هم که از خودتونن باز باهاتون مخالفن این یعنی باید عمیقا براتون و عقایدتون متاسف بود

        3
        3
  16. بعد از شکست عثمانی یهودیان به فکر تاسیس کشور یهود افتادند ، از الاسکا تا تانزانیا و ارژانتین دنبال یک قطعه زمین بودند تا کشور اسراییل ( جعلی) را بنا نهند، سرزمین اولیه قوم یهود در جنوب عراق( کویت امروزی و خوزستان وجنوب ایران بود که معبد سلیمان جد اعلای قوم یهود هم نشان از ان میباشد (در اطراف شیراز که فعلا توسط یهودیان به قبر کوروش تبدیل گشته) ولی چون نمیتوانستند در داخل ایران کشور یهود را بنا کنند لذا به کمک انگلیس و با خرید سرزمینهای فلسطینیان به انجا جمع شدند ، وحتی بهانه کردند که معبد سلیمان در زیر مسجد الاقصی میباشد تا فلسطینیان را غاصب جلوه دهند، البته خود قوم فلسطین در ۳۵۰۰ سال پیش از جزیره کرت یونان به فلسطین کوچ کرده اند ( به دلیل انفجار اتشفشان در جزیره کرت ) لاکن چون عدهای از فلسطینیان باسواد گفتند که معبد سلیمان در جنوب ایران است،به ان سبب چند یهودی پیش رضا خان بی سواد امدند وگفتند در کتاب دینی یهود شخصی به نام کوروش که بنیانگذار سرزمین ایران است وقبرش هم در شیراز است ،که شما اشتباها به انجا معبد سلیمان میگویید ،و به دستور رضا خان توانستند اسم معبد سلیمان را به مقبره کوروش تبدیل کردند، وتاریخی هم برایش جور کردند ، وبا خیال راحت به فلسطین برگشتند و اعلان کردند که معبد سلیمان شیراز در اصل معبد یکی از شاهان ایران است که به غلط به نام معبد سلیمان نامیده شده، لذا فلسطینیان را قانع کردند که معبد اصلی سلیمان نبی( جد قوم یهود) در زیر مسجد الاقصی ( قدس) میباشد که مسلمانان بر روی ویرانهایش مسجد ساخته اند ، وچنان به این دروغ اصرار کردند که حالا هم هیچ کس جرات ندارد خلاف انرا ابراز کند، ( ودایم تهدید میکنند که باید مسجد الاقصی را خراب و از زیر ان معبد سلیمان را بیرون کنند و دوباره تبدیل به معبد سلیمان نمایند.) لذا با کمی تفکر چگونگی وچرایی تبدیل قبر سلیمان به قبر کورش وتاریخسازی برایش معلوم میشود.

    16
    24
    1. سلیمان بعد یوسف بوده شما داوود و سلیمان رو از کجا آوردی تازه اگه آخرین قسمت سریال یوسف رو دیده باشی یهودا میگه ادامه نسل یعقوب از یوسف نیست از منه که الان قوم یهود درست شده بعدم فلسطین همون کنعان قدیمه

      3
      3
  17. کوروش یه شخصیت خیالی است که ساخته و پرداخته ای ذهن دیوید استراناخ یهودیی میباشد به سفارش پهلویی .خلاص

    17
    34
    1. درضمن همه کشورهای دنیا دستوری عمل نمیکنن.یعنی اینکه اگه دروغین و سفارش پهلوی بود بالاخره بعضی از باستان شناسان ومورخین آزاد ،پیرو تلاش بی وقفه و فراوان مخالفین کلمه پادشاه و علیالخصوص پهلوی رسواشون کرده بودن تا الان خجالت هم خوب چیزیه

      3
      1
  18. ایران در فاصله پیدایش کوروش !!! تا طلوع اسلام نه یک سطر کتاب نه یک شخص گزیده در هیچ عرصه ای از حکمت باستان به جهان معرفی نکرده ، ایران در طول این ۱۲ قرن نه یک خطیب، نه یک پزشک، نه یک ریاضی دان، نه یک شاعر، نه یک منجم و نه هیچ نوع انسانی که بتواند بر گنجینه فرهنگ بشری به نام ایرانیان چیزی افزوده باشد به جهان معرفی نکرده مگر چند اسم افسانه ای که به درد بچه ها میخوره و نمیشه اثباتشون کرد ، یکی دیگر از ابهامات در تاریخ ایران اینه که هیچ اطلاع ملی در مورد هخامنشیان در اسناد ملی ‌ما وجود نداره ، مثلا معتبرترین و مفصل ترین کتابی که ظاهرا در مورد تاریخ پیش از اسلام ایران صحبت کرده شاهنامه فروسی هست که فردوسی مطلقا چیزی به نام هخامنشیان یا کسی رو به نام کوروش و داریوش و خشایار نمیشناسه و ما در اسناد معتبر ملی خودمون مثل مثلا پارس نامه ابن بلخی یا فارس نامه ناصری یا کسانی که در دوران اخیر در مورد تاریخ ایران مطلب نوشته اند گفتگویی از هخامنشیان یا کوروش و داریوش پیدا نمیکنیم..

    8
    15
  19. مشخصه اصلا این متن سندیت ندارد. اولا اونی که صد در صد درسته هخامنش ها از جزایر سیبری آمدند پس جه حوری پارس شدند. اگر قوم پارس زبانش فارسی است پس چرا حتی یه کلمه مشترک ندارند. بنظرم کوروش و پادشاهی پارسی یا غلو شده و یا ساختگی است. بیشتر توسط صهیونیست ها و دانشگاه شیکاگو ساخته شده.

    9
    11
    1. ژرمن های آریایی چجوری اروپایی شدن با زبان المانی وچرا زبونشون مثل اریاییهای هندی نیست .بیشتر خودتونو مسخره کردین تا بتونین مردمو گول بزنین

      2
      2
  20. سواله برام از شما که اگه واقعی نیست چرا تمام دنیا میشناسنش بعدم یهودیان از نسل همون حضرت ابراهیم هستن از نسل یهودا پسر یعقوب کنعان هم همون فلسطین قدیمه پس یهودیا خونشون اونجاست و حق دارن کشور خودشون رو پس بگیرن قابل توجه اون شخصی که میگه منشورش وجود نداره برو یه بلیط بگیر یه سر بهش بزن ببین کجا نگهداری میشه

    7
    4
  21. همه تاریخ ایران دروغ است که توسط یهودی ها و غربی ها ساخته شده،تا قبل پالانی ها هیچ حکومتی تو ایران وجود نداشته و بخش‌های مختلف اون توسط عثمانی و روسیه اداره می‌شده بعد ها بعد جنگ جهانی اول توسط،انگلیس تاسیس شده مانند عراق و سوریه و یونان و غیره

    3
    10
  22. جناب کمال خان تا زمانیکه مقبره به اصطلاح کوروش( در اصل سلیمان نبی) باز گشایی نشود حقیقت ماجرا برایتان روشن نخواهد شد،ولی ای کاش هر چه زودتر این سنگچین ( مقبره کوروش!) باز شود تا شما متوهمین برای همیشه لال شوید، سال پیش در زلزله ترکیه زیارتگاهی که ویران شده بود معلوم شد مربوط به یک قدیس مسیحی بوده با صلیب و سایر مخلفات مربوط به مسیحیت، در صورتیکه صدها سال مسلمانان به خیال اینکه قبر یکی از یاران پیغمبر اسلام است انجا را زیارت میکردند، ولی حالا دیگر کسی به زیارتش نمیرود،. شما هم روزی که سنگ چین پاسار گاد باز خواهد شد به اشتباه وتوهم خود پی خواهید برد.

    2
    7
    1. ببخشید شما ظاهرا اطلاعات تاریخیتون زیاده تا جایی که از درون مقبره سنگی باز نشده کاملا خبر دارین سوالی دارم ،حضرت سلیمان با خط میخی که در تخت جمشید هست می‌نوشتند؟ چون تو پاسارگاد که مقبره سنگی هست، کتیبه به خط میخی وجود داره

      3
      2
  23. خیلی جالبه شما واقعا ایرانی هستید کوروش هرچی بوده و هرکی بوده باعث افتخار ایرانی هاست .تخت جمشید تنها خودش باعث افتخار ایرانیا است .جالبه از هویت خودتون بد میگید حالا اگه راجب مختار و سلمان فارسی و ….بود الان همه تون به به میکردیت.اینقد غریبه پرست نباشید

    8
    2
  24. صد تا دیدگاه ثبت کردم حذفش کردین و تایید نکردین . الکی میگن رسانه ها تو ایران آزاد نیستن همش دروغه. جمع کنین این تمایل مسخره را

    0
    1
  25. این کاربر محمد را دقت کنید، هم نظر موافق کورش و هم نظر مخالف کورش داده و گاهی خودش هم به نظر خودش زیر نظرش جواب داده!!!؟؟و در یک نظر هم نوشته که صد تا نظر ثبت کردم حذفش کردین و تایید نکردین و منتشرش نکردید!؟ منظورت از این رفتارها چیه آقای محمد؟! داری سر مخاطبان سایت کلاه میگذاری یا خودت را گول میزنی؟!

  26. از نظرات کاملا مشخصه افرادی که خودشون فاقد ریشه و اصالت هستند به ریشه و تمدن دیگران توهین میکنند.

    2
    0
  27. مردم رو چی فرض کردید که این دروغها رو میگید اصلا کسی بعنوان کوروش وجود نداشته اگه هم بوده این تاریخی که در موردش گفتید دروغ واضحه

    3
    2
  28. با سلام شهرام هستم . چیزی وجود داره بنام ساخت هویت ملی . همیشه هویت ملی را با افسانه ای با شکوه می‌سازند مثل افسانه های یونان و چین و … . این نشان‌دهنده تاریخ نیست . این چیزیست برای ببر خود بالیدن اشخاص یک ملت منتها افسانه سازان این سرزمین همگی از ترکان بودند هم امپراطوری سازان واقعی مثل صفویان و سلجوقیان هر دو به پایتختی اصفهان و نادر شاه افشار و غزنویان و تاریخ سازان افسانه ای مثل سید احمد کسروی مثل حسن تقی زاده و تیمور تاش و … .
    کوروش پدرش را کشت و سر جای پدر نشست .
    مورد دیگر این است . اون منشور که به نام کوروش میزنند از پی یک ساختمان باستانی در عراق پیدا شده است . در اون زمان نوشته ها را دارای روح می دانستند . همچین چیزی را می نوشتند و در هنگام ساخت خانه در پی آن می انداختند . اگر کوروش این فرمان را صادر کرده در کتیبه های کوهی دوران او هم باید وجود داشت که وجود ندارد . یک مورد است یعنی اگر کوروش کشورها را با این قانون اداره می‌کرد باید جاهای دیگر هم پیدا می شد . یادمه یک برنامه را می‌دیدم در بی بی سی که یک باستان شناس از نسل دوم ایرانی ها که واقع گرا بود را با یک آدم ادبیاتی شاهنامه خوان گذاشته بودند . یکی می گفت همچین چیزی نیست . اون یکی با سر و صدا شعر می خواند با حرارت حرف میزد . حرف باستان شناس را قطع می کرد . می پرید داخل حرف و با سر و صدا نمی گذاشت طرف حرف بزند فکر کنم برنامه پرگار بود به مجری هم امان نمی داد .
    زرتشتیها می توانند ادعا کنند از نسل کوروش هستند اما بقیه نه .
    زرتشتیها در ایران در کتاب پهلوی و زرتشتیان نوشته سپهبد فریدون اوشیدی ده هزار و دویست نفر هستند و حتی تعداد با سواد و بی سوادشان را هم نوشته . ضمنا زرتشتی با ید به دنیا بیایید . زرتشتی با خون منتقل میشه . نکته مهم این است که اگر زرتشتی ها الان در جهان یکصد و پنجاه هزار نفر باشند پس این فارسی زبانها کی هستند . جواب اینجاست در فرهنگ لغت معین و دهخدا یک کلمه خاص وجود دارد تاجیک که قبلش تازیک بوده و قبلش تازیک .
    در آن نوشته مردم فارسی زبان و در تعریف آورده عربی که خارج از سرزمین عربستان به دنیا آمده و بزرگ شود . یعنی بچه های تازیان در صدر اسلام که تازیکان می نامیدند . اینو تمام کشورهای خارجی فارس را معادل عرب می دانند و ایرانی را عرب می دانند .
    برید نگاه کنید . محمد رضا شاه و پدرش تاریخ را جعل کردند و هویت مردم ایران را جوری دیگر نشان دادند . مثلا شیراز را هخامنشیان نساختند در استان فارس شهری بود بنام استخر که اعراب از روی زمین محو کردند و فامیل حجاج ابن یوسف این شیراز را با سپاه اعراب ساخت اینو در تاریخ منجمله در خاطرات امیر تیمور گورکانی می تواند ببینید . تاریخ دو قسمت دارد قسمت تخصصی که ما اساتید دانشگاه میدانیم و قسمت عوام که مردم می پندارند . ما واقعیت را می دانیم اما مردم عوام و غیر واقعی اون را میدانند . اما فهمیدن واقعیت حق مردم است . موقعیکه واقعیت را می دانید خودت را بالاتر یا پایین تر مردم دیگر نمی بینی . دقیقا در جایگاهی قرار می گیری . این دروغ پردازی ها از حماقت های پهلوی در ایران بود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا