خرید تور نوروزی

فرهنگیان را سرخورده‌تر نکنیم

رضا غیبی، روزنامه نگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز گذاشته است، نوشت:

فساد مالی رخ داده در صندوق ذخیره فرهنگیان هنوز شفاف سازی نشده است و افرادی هم در این زمینه در بازداشت به سر می برند.

فرهنگیان، افرادی که بخشی از تربیت فرزندان ما را به عهده دارند؛ آنهایی که در اقتصادی زیست می کنند که خطر فقرش بالای دو میلیون تومان است و حقوق آنها در محدوده یک میلیون تومان.

برای یک لحظه هم که شده خود را جای آنها بگذاریم، اجاره ی خانه، معیشت خانواده و هزینه های ریز و درشت دیگر در برابر حقوق معلمی.

شرایط اقتصادی نابسامان فرهنگیان را در کشوری شاهد هستیم که شغل آنها با شغل انبیاء مقایسه می شد و از اندک معلمان متخلف اگر عبور کنیم شاید به جرات بتوان گفت معلمان در ایران یکی از مظلوم ترین اقشار جامعه هستند.

قشری که امروز دسترسی به اینترنت هم دارد و می داند متوسط حقوق پایه ی همصنفان او در آمریکا 50 هزار دلار در سال است و در اروپا نیز متوسط دریافتی 40 هزار پوند.

reza-gheibiشک نکنید این قشر زحمتکش و مظلوم این روزها و پس از انتشار خبر فساد مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان سرخورده تر از هر زمان دیگری هستند و شاید در خلوت خود به این فکر می کنند که چرا باید کشوری همچون ترکیه حقوق معلم 30 هزار دلار در سال باشد و در کشورهای حاشیه ی خلیج فارس از جمله قطر حقوق پرداختی به معلمان 44 هزار دلار؟

چرا باید نظام آموزشی کشور تبدیل به بنگاهی سودده برای کانونی ها و سودجویان کنکوری شود؟

فرهنگیان مدتی است منتظر شفاف سازی پیرامون فساد مالی رخ داده هستند و با این حال گویی قرار نیست اتفاقی در این زمینه رخ دهد. اتفاقی که می تواند بسیاری از علامت سوال های ایجاد شده پیرامون فعالیت های مشکوک و منابع خارج شده از این صندوق را از بین ببرد.

علامت سوال هایی که هنوز پابرجاست و پاسخ ندادن به آنها فرهنگیان را سرخورده تر می کند.

ای کاش مسوولان کمی هم به این نکته توجه می کردند که در خوش بینانه ترین حالت این روند در نهایت به بی تفاوتی فرهنگیان در برابر وظیفه ی خود منجر می شود و این شروعی خواهد بود بر پایان تمام آنچه که ما آموزش و پرورش می خوانیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نچ جناب غيبي نچ، آقايان معتقدند و عملا” هم اين عقيده شان را اثبات کرده اند که دزدي و اختلاس، خلاف نيست و اشکالي ندارد! آن چيزي که خلاف است و اشکال دارد، بلکه معصيت کبيره است، همانا تار موي زنان است که اگر بيرون باشد از آن آويزانش ميکنند.

  2. فرهنگیان اکنون نیز سرخورده هستند. کافی است از فرزندان خویش بپرسید. مدت هاست دیگر معلمان فرزندان شما امید را در کلاس درس تزریق نمی کنند چون خود دیگر امیدی ندارند. گسترش نا امیدی را نیز خود تفسیر کنید.

    1. به فرض که معلمی بخواهد امید را بر فرزندان ما تزریق کنند ، چگونه ، در کشوری که نومیدی از در و دیوار آن میبارد ؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا