پاسخ زیدآبادی به باهنر؛ آنچه مطرح میکنی توجیه دیکتاتوری است
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی در پاسخ به اظهارات اخیر محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص نظام مبنی بر اینکه «دموکراتیکترین کشورهای دنیا رقیب حکومت را برنمیتابند» اعلام کرد: «سخن باهنر هم بیبنیاد است و هم خلط مبحث است! آنچه در دمکراسی پذیرفته نیست، استفاده از خشونت برای سرنگونی حکومتِ مشروع و قانونی و متکی به رای عمومی است. آنچه باهنر به زعم خود به عنوان دمکراسی مطرح میکند در حقیقت توجیه دیکتاتوری است.»
به گزارش دیدارنیوز، یک روزنامهنگار و فعال سیاسی به اظهارات اخیر محمدرضا باهنر واکنش نشان داد.
احمد زیدآبادی در مطلبی با عنوان «نه! این دمکراسی نیست آقای باهنر!» نوشت:
«محمد رضا باهنر گفته است:
“رقیب احزاب شدن با رقیب نظام شدن فرق دارد. هیچ حکومتی قبول نمیکند، کسی بخواهد رقیب نظام شود. قاطعانه و مستدل میگویم همین الان لیبرالترین و دموکراتیکترین کشورهای دنیا رقیب حکومت را برنمیتابند. فردا در آمریکا مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری از حزب دموکرات، از حزب جمهوریخواه هم میآیند. فرض کنید یک نفر هم ثبت نام کند بگوید من مرامم کمونیستی است، شما فکر میکنید برایش فرش قرمز پهن میکنند؟ ممکن است صلاحیت پیدا کند، اما برایش پرونده مالیاتی تشکیل میدهند و هفت جد و آبادش را به باد میدهند.”
متأسفانه این نخستین بار نیست که آقای باهنر این ادعا را مطرح میکند. او چند سال پیش هم گفته بود: “همین الان اگر کسی در آمریکا کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود و بگوید «طرفدار مکتب کمونیستم»، آیا فرش قرمز جلوی او پهن میکنند؟ خیر چنان لولهاش میکنند که تا هفت نسل بعدش نتواند سر بلند کند! نظام که شوخی ندارد!”
سخن باهنر هم بیبنیاد است و هم خلط مبحث است! آنچه در دمکراسی پذیرفته نیست، استفاده از خشونت برای سرنگونی حکومتِ مشروع و قانونی و متکی به رأی عمومی است. اما اینکه اگر فردی با نظام حاکم مخالف باشد، حق ریاست جمهوری هم ندارد، از اساس باطل است. در دمکراسیها اصلاً چیزی به اسم “نظام” به عنوان یک سلسله سیاستها و رویکردهای مشخص و ثابت و دائمی وجود ندارد که مخالفت فرد یا حزبی با آن مانع مشارکتش در حکومت باشد! در دمکراسیها، سیاستها و رویکردها بر اساس نظر عموم که از طریق انتخابات حزبی تبلور پیدا میکند، قابل اصلاح و تغییر دائمی است. در واقع به لحاظ نظری فقط اعلام پایبندی شهروندان و احزاب به سازوکار دمکراتیک به عنوان ابزاری برای جابجایی دائم نخبگان و امکان برکنار حاکمان بر اساس رأی مردم، شرط اصلی کاندیداتوری آنان در انتخابات است.
آنچه باهنر به زعم خود به عنوان دمکراسی مطرح میکند در حقیقت توجیه دیکتاتوری است. مگر در دورۀ محمدرضا شاه اگر کسی اصل نظامش را میپذیرفت، اما با دولت وقت یا احزاب موجود مخالفت میکرد، او را از مشارکت در حکومت منع میکردند؟ اینکه باهنر و دوستانش مخالف دمکراسی باشند، از نظر من عیبی ندارد، اما اینکه با تحریف دمکراسی بخواهند چیز دیگری را تحت این عنوان به جامعه بقبولانند، کار شرافتمندانهای نخواهد بود.
چه بد شد که این بحث با آن مناقشهای که بر سر جنگ غزه بین من و باهنر پیش آمد، همزمان شد. راستش من خیلی وقت است که مایلم این اظهارنظر ناصواب و بیاساسِ باهنر را رو در رو با او به چالش بکشم، اما فرصتش دست نداده است. امیدوارم این فرصت دست دهد.»