محمد توسلی: سنجابی با آیتالله خمینی بیعت کرد، بازرگان نه/ مردم از اسلام مداحان گریزانند، نه اسلام رحمانی
اسفندیار عبداللهی در دیدار نیوز نوشت: در ادامه سلسله برنامههای رکن سه و پس حضور فعالان حزبی از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب، در این برنامه و در استودیو دیدارنیوز، این بار از مهندس محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی دعوت کردیم تا حزب متبوعش را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهیم و نقش و تاثیر نهضت آزادی در رویدادها و اتفاقات مختلف در آینه زمان و به خصوص در تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی را مورد پرسش قرار دهیم.
مهندس محمد توسلی بررسی نقش تاریخی تشکلها را ضروری دانست و در آغاز برنامه گفت: «رسانههای بیگانه، گاهی اظهارنظرهایی میکنند که خلاف واقعیتهای تاریخی است. برخی از گروهها برای بازگشت به ایران و برقراری استبداد سلطنتی، دست به هر جعلی میزنند. به عنوان مثال آنها کودتای اسفند ۱۲۹۹ که توسط رضا خان انجام شد را نادیده میگیرند. آنها همچنین کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را هم تکذیب میکنند. آنها انقلاب انسانی و جهانی ۱۳۵۷ را هم شورش مینامند و آن واقعیت بزرگ را نادیده میگیرند. آنها رسانههای قوی دارند و تلاش میکنند، نامهای پر آوازههای مثل مصدق، بازرگان و طالقانی را در افکار عمومی مقصر معرفی کنند».
وی با بیان اینکه سلطنتطلبان و حاکمیت در جمهوری اسلامی در خصوص جبهه ملی و نهضت آزادی اشتراک گفتمانی دارند، یادآور شد: «جملهای مانند “مصدق هم مسلم نبود” و اتهاماتی که به نهضت آزادی و رهبران آن میزنند و هزینههای سنگینی که در این بیش از چهار دهه به جبهه ملی وارد کردهاند، خود نشان میدهد که این گفتمان مردمی از هر سو تحت فشار بوده است».
توسلی افزود: «گروه و گفتمانی در جمهوری اسلامی حاکم شد که بنا را بر عدم تحمل و منزوی کردن گفتمان جبهه ملی و نهضت آزادی گذاشتند و مرام و برنامههای مصدقها و بازرگانها که عمر خود را برای برقراری آزادی، برابری و عدالت و دموکراسی در ایران گذاشتند، را برنتافتند. به نظرم در این رابطه عملکرد دو گروه سلطنتطلب و اسلامگرایان و رسانههای آنها، عملا در راستای منافع بیگانگان عمل میکنند، چون نظر هر دو گروه در رابطه با ملیگرایان مسلمان مشترک است».
دبیرکل نهضت آزادی در پاسخ به این پرسش که با وجود تنگناها و تنگنظریهایی که به آن اشاره کردید، چرا ایران را ترک نکردید، اظهار کرد: «ما به تبعیت از مهندس بازرگان و مرحوم دکتر یزدی بر اساس یک تحلیل واقع بینانه پای آرمانهای خود ایستادیم و کشور را ترک نکردیم. ما خود را وارثان انقلاب مشروطه میدانیم و این بخش از تاریخ را ادامه مبارزه برای تحقق آرمانهای مشروطه میدانیم».
وی گفت: «مهندس بازرگان پس از ۷ سال که از فرانسه بازگشت، گفت “من مسلمان رفتم و مسلمانتر برگشتم”. اما او مانند اسلاف ملیگرای خود از این سفر علمی، با دست پر برگشت و دو عامل توسعه نیافتگی ایران را یافت. یکی استبداد سلطنتی دو هزار و پانصد ساله و دیگری استبداد دینی که ناشی از سیطره خرافات بر معادلات اجتماعی بود. خرافاتی که مردم را در بند خود و زندان مستبدان نگاه میداشت».
این چهره ملی-مذهبی درباره آگاهی جریانهای ملی و ملی-مذهبی نسبت به ظهور استبداد دینی پس از سقوط استبداد سلطنتی اذعان کرد: «امثال طالقانی و بازرگان نسبت به اتفاقات بعد از مشروطه آشنا بودند، ولی با واقعبینی برخورد کردند. ما میدانستیم احتمال استبداد دینی وجود دارد، اما این را هم میدانستیم که جامعه باید آگاه شود و بر اساس آیه قرآن تا جامعه آگاه نشود، هر تغییر دستوری دیگری رو بنایی و بی اثر است؛ لذا بازرگان یا طالقانی باید تلاش میکردند که ابتدا زنگار خرافات دینی را از جامعه بزدایند».
وی به سفر ۱۰ روزه مهندس بازرگان به نوفل لوشاتو اشاره کرد و گفت: «کریم سنجابی استاد دانشگاه و از چهرههای برجسته جبهه ملی بود. او پس از ملاقات با آیتالله خمینی در فرانسه، نامهای با سه محور برای ایشان مینویسد و به نوعی با ایشان بیعت میکند. اما مهندس بازرگان بعد از چند جلسه با امام در نوفل لوشاتو، به رغم درخواست دوستانش از جمله اصرار دکتر یزدی، حاضر نشد بیعت نامه بنویسد. مهندس بازرگان در منزل صادق قطب زاده به جمع دوستانش میگوید، این حکومت اسلامی که شما امروز طالب آن هستید، منجر به حاکمیت مطلق روحانیت خواهد شد و نهایتا شما دین خود را هم از دست خواهید داد یا از شما خواهند گرفت.»
اولین شهردار پس از انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: «در مقطعی که آقای خمینی در نوفل لوشاتو بودند، مهندس بازرگان سفری کوتاه به لندن دارند و آنجا با چند تن از دوستان خود جلسهای دارند، آنها از مهندس بازرگان میپرسند، آقای خمینی را چگونه یافتید، آقای بازرگان میگوید: “شاهی دیدم که عمامه بر سر داشت”؛ لذا اینگونه نبود که امثال مهندس بازرگان نسبت به احتمال ظهور استبداد دینی آگاه نباشند، اما میزان نفوذ روحانیت در میان مردم را هم میدانستند. مرحوم طالقانی به مسعود رجوی میگوید، این که بر سر من است، عمامه نیست، بولدورز است، آدم عاقل سر راه بولدوزر قرار نمیگیرد».
توسلی درباره بازگشت مردم به اسلام رحمانی بیان کرد: «دینی که امروز مردم از آن گریزان هستند، دینی است که مداحان منادی آن هستند. طبیعی است که جامعه از چنین دینی گریزان باشد، چون ذات بشر با چنین دینی هماهنگ نیست. فطرت جامعه گرایش به دین است، مردم از فطرت خود نبریدهاند و اگر امروز به ظاهر به نظر میرسد که مردم از دین گریزان شدهاند، ریشه در نوعی واکنش و لجبازی آنها با گفتمان دینی حاکم است. دین اخلاق و اسلام رحمانی با طبیعت و حریت و فرهنگ جوانان ما سازگار است و به وقت خود، آنها به آن بر میگردند».تبلیغاگه سابقه فروش حرفهای داری کلیک کن!!مشاهده
انتهای پیام