جنبش «قانون اساسیگرایی» راهاندازی شود
اختلاف واقعی جناح اصول گرا و اصلاح طلب، در مفروضات و الزامات حکمرانی خوب است وگرنه هیچکس نمیگوید اختلاس و دزدی خوب است. متاسفانه اصولگرایان در بیان مفروضات و اصول واقعی نظرات خویش با مردم صادقانه برخورد نمیکنند
دکتر محمد کیانوش راد، شامگاه یکشنبه 14 آذرماه به دعوت انجمن وفاق و توسعه دانشجویان دانشگاه شیراز، در جمع دانشجویان این دانشگاه سخنرانی کرد. الزامات و چالشهای حکمرانی خوب، موضوع این برنامه سخنرانی بود.
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، کیانوش راد در آغاز سخنان خود، با گرامیداشت 16 آذر و روز دانشجو گفت:
برخی تمایل دارند فقط از وجهه ضد استعماری ۱۶ آذر سخن بگویند، اما واقعیت آن است که ضد استبدادی بودن این بچهها باعث شد که در مقابل نیکسون بایستند و آن وجه ضد استعماری خودشان را هم نشان دهند.
به این مساله باید توجه داشته باشیم که ۱۶ آذر، یک حرکت تواَمان ضد استبدادی و ضد استعماری است؛ نمیتوان در ۱۶ آذر، سخن از مرگ بر آمریکا و مقابله با آمریکا گفت اما از اصلیترین مسائلی که در اطراف خود ما هست، بی توجه باشیم و آن را فراموش کنیم.
دانشجویان همواره، یک جریان پویا بودهاند و به هیچ عنوان از صحنهی مبارزات اجتماعی و سیاسی دور نشدهاند و در کمای سیاسی فرو نخواهند رفت. دانشجویان، تعهد اجتماعی خود را فراموش نکردهاند اما در مقاطعی به دلیل تسلط قدرت و فشار، نوع دیگری از حرکت را انتخاب کردهاند و در بزنگاههای تاریخی، مجدداً قدرتشان را در جامعهی ایران نشان دادهاند.
حکمرانی خوب از دید مکاتب و جریانات سیاسی گوناگون، تعاریف متفاوتی دارد. امروزه حکمرانیها را در یک تقسیم بندی کلی به حکومتهای ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک تقسیم میکنند. حکومتهای غیر ایدئولوژیک، بر اساس تجربه و سعی و خطا و با مهندسی تدریجی اجتماعی، راه بهبود مستمر جامعه خویش را با تکیه به آراء اکثریت مردم خویش به صورتی منعطف دنبال میکنند و راه هرگونه تغییر مستمر در جهت بهبود اجتماعی را بر روی خود باز نگه میدارند. اما در حکمرانی ایدئولوژیک، نظام بایدها و نبایدهای متصلبِ ایدئولوژیک، تعریف دیگری را از حکمرانی خوب عرضه میکند. نظامهای کمونیستی و فاشیستی نمونه روشن این دیدگاه هستند.
در جامعه ما نیز، باید دید منظور از حکمرانی اسلامی چیست و آیا مردم، نقش تعیین کنندهای در همهی مقدرات کشور دارند یا نظام جمهوری اسلامی به گونهای تفسیر میشود که مردم باید نقش تبعی و طفیلی و صرفاً حمایتی از حکمرانان را باید برعهده داشته باشند.
برخی تفاسیر در مورد جمهوری اسلامی به نحوی ارائه میشود که گویای آنست که حکمرانی خوب، حکمرانی از بالا به پایین است و مردم تا جایی حق دارند و تا جایی محترم هستند که در مقابل امر و نهی حکومت، با حالت تسلیم و اطاعت برخورد کنند. برخی دیگر هم چنین عقیدهای ندارند و حمکرانی خوب با این دو نگاه، نتایج متفاوتی خواهد داشت.
اختلاف واقعی جناح اصول گرا و اصلاح طلب، در مفروضات و الزامات حکمرانی خوب است وگرنه هیچکس نمیگوید اختلاس و دزدی خوب است. متاسفانه اصولگرایان در بیان مفروضات و اصول واقعی نظرات خویش با مردم صادقانه برخورد نمیکنند. آنها باید صادقانه بگویند که مردم را تا جایی قبول دارند که نظرات آنها را بپذیرند.
چهار وضعیت در مورد رابطه نهاد حکومت و نهاد جامعه
شرایط و بستر تحقق حکمرانی خوب چیست؟ وقتی از حکمرانی سخن می گوییم، به دو نهاد مهم اشاره داریم. نهاد حکومت به معنای عام آن که فراتر از مفهوم دولت است و در سوی دیگر به نهاد جامعه که در یک وضعیت تعاملی، حکمرانی خوب را تحقق میبخشند.
چهار وضعیت در مورد رابطه نهاد حکومت و نهاد جامعه وجود دارد. اگر جامعهای ضعیف باشد، یعنی نهادهای مدنی و احزاب و سندیکاها به وجود نیامده باشند، دموکراسی هم ضعیف و صرفاً صوری است. نهادها های مدنی، فونداسیون دموکراسی است و با فقدان آن، دموکراسی هم ظاهری و تشریفاتی خواهد بود. در این وضعیت، وجود یک دولت و حاکمان ضعیف، نتیجهای جز پذیرش خواسته یا ناخواسته وابستگی و استعمار حاصلی نخواهد داشت.
در وضعیت دوم، اگر جامعه ضعیف باشد و دولت قوی، نتیجه استبداد و دیکتاتوری است. استثناء آنجاست که مردم شانس بیاورند و دیکتاتوری مصلح زمام امور را به دست بگیرید که آن هم امری موقتی و گذرا خواهد بود.
در وضعیت سوم، میتوان جامعه مدنی را قوی و حکومت را ضعیف فرض کرد؛ در این وضعیت، بحران ناکارمدی دولتها به ظهور میرسد اما میتوان امیدوار بود که با یک جنبش اجتماعی اصلاحگر و سازمان یافته، دولت و حکومت در جهت بهبود حرکت کند.
در وضعیت چهارم که وضعیت مطلوب و بستر تحقق حکمرانی خوب فراهم خواهد شد، وضعیتی است که دولت و حکومت قوی و جامعه مدنی نیز، با حضور نهادهای مدنی، با کنترل و نظارت شرایط مطلوبی را فراهم سازد.
شرایط یک حکمرانی خوب
پس از تحقق بستر مناسب برای حکمرانی خوب، شرایط حکمرانی را میتوان با متغیرهایی چون حاکمیت مردم، حاکمیت قانون، مشارکت و نظارت مستمر و دائمی مردم بر امر حکومت، پاسخگو بودن حکومت در تمامی سطوح، شکل گیری نظام دیوانسالاری عقلانی، آنگونه که وبر مشخص میکند و کارایی حکومت و مسولیت پذیری مردم ذکر کرد.
قدرت مشروع، از آن حکومت و آزادی قانونی، از آن مردم است. قدرت را با قانون و آزادی را با قانون باید کنترل کرد. قدرت بدون قانون، در اختیار هرکس باشد به استبداد و دیکتاتوری ختم خواهد شد و آزادی بدون قانون نیز به هرج و مرج و آنارشی کشیده خواهد شد.
حکمرانی خوب، شرایطی دارد. از جمله آنکه هیچکس معصوم نیست، هیچکس مطلق و بدون عیب و اشتباه نیست. همه، در برابر قانون مساوی هستند. همه قابل نقد هستند، همه باید با رضایت مردم بر امور کشور تکیه زنند، همه باید در برابر تغییر در صورت عدم رضایت مردم تمکین کنند. همه باید پاسخگو باشند.
نه قدرت بدون قانون و نه آزادی بدون قانون
انقلاب شد که انسداد سیاسی نباشد. انقلاب شد که زندانیان سیاسی نداشته باشیم و انقلاب شد تا مردم، آزادانه انتقاد کنند. امروز، فعالان سیاسی به دلیل انتقاد، محاکمه نمیشوند؟ منتقدان در یک نظام سیاسی، بهترین تقویت کنندگان حکومت هستند. حتی مخالفان یک نظام سیاسی را باید در خدمت تقویت نظام تلقی کرد. محاکمه هفت تن از بهترین و دلسوزترین فرزندان این نظام در دادگاهها، آن هم بدون تشریفات قانونی آن چه معنایی دارد؟ مسوولان میگویند زندانی سیاسی و عقیدتی نداریم، آیا واقعیت همین است که آنها میگویند؟ آیا شما دانشجویان باور میکنید؟ قدرت مشروع، از آن حکومت و آزادی قانونی، از آن مردم است. قدرت را با قانون و آزادی را با قانون باید کنترل کرد. قدرت بدون قانون، در اختیار هرکس باشد به استبداد و دیکتاتوری ختم خواهد شد و آزادی بدون قانون نیز به هرج و مرج و آنارشی کشیده خواهد شد.
پاسخ به پرسشی دربارهی چند مصداق
به گزارش انصاف نیوز، آقای کیانوش راد در پاسخ به سوالی دربارهی حصر میرحسین موسوی و کروبی گفت: وقتی بااخلاصترین و ملیترین و وفادارترین افراد، همچون خانم رهنورد، میرحسین موسوی و آقای کروبی، بدون محاکمه علنی و حتی غیابی در دادگاه، در حصر و محدودیت هستند، حتماً جایی از حکمرانی خوب نادیده گرفته شده است. وقتی با خانم نرگس محمدی اینگونه برخورد میشود حتماً جایی از حکمرانی قابل پرسش شده است. وقتی از انتشار و نصب عکس خاتمی جلوگیری میشود، قانون نادیده گرفته نشده است؟ چرا قانون مصوب مجلس در بارهی جرم سیاسی و علنی بودن و با حضور هیات منصفه عمل نمیشود؟
کیانوشراد با توجه به اتفافات اخیر مجلس و احضار محمود صادقی گفت: در نظام اسلامی و به بیان امام خمینی، نقد و حتی تخطئه، رحمت تلقی میشود. هیچکس حق ویژهای در برابر قانون ندارد، حتی مردم عادی نیز میتوانند سؤال کنند، نماینده مجلس که جای خود را دارد. نماینده در همهی امور کشور، و از صدر تا ذیل مسولان را میتواند به پاسخگویی فرا بخواند.
این نمایندهی سابق مجلس با تشریح ضرورت دوری از افراط و تفریط و تکیه به قانون به عنوان داور نهایی حل اختلافات، گفت: داور نهایی اختلافات در کشور قانون اساسی است. باید حرکتی با عنوان جریان قانون اساسی گرایی به وجود آید. اصلاح طلب و اصول گرا باید همه در مسیر قانون اساسی حرکت کنند. نمیگوییم قانون اساسی بی نقص است، حتماً اشکالاتی وجود دارد اما راه هرگونه تحول و تغییری را باید با تکیه به قانون اساسی دنبال کرد. استناد به قانون اساسی در برخود با قانون شکنان بهترین راه و احتمالاً کم هزینهترین و موثرترین اقدام است.
کیانوشراد همچنین دربارهی وظیفهی نخبگان و دانشگاهیان گفت: نخبگان و دانشگاهیان باید فراتر از جناح چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا، با هم میثاق ببندند که در چهارچوب قانون اساسی عمل کنند و نهضت و جنبش و حرکت قانون اساسی خواهی را راه بیندازند. نباید فریب عدالت خواهان و دلواپسانِ عدالت را خورد که بدون قانون میخواهند عدالت را مستقر کنند. هر کس و در هر جایگاهی اگر به دنبال عدالت است باید با تبعیت از قانون این راه را دنبال کند وگرنه عوام فریبی و نابود کردن منابع کشور را رقم زده است.
انتهای پیام