چرا بعضی از فیلمها در جشنوارههای خارجی دیده میشود اما در داخل نه!؟
مونا کریمی در روزنامه ی هنرمند نوشت: «صبا کاظمی» کارشناس کارگردانی سینما و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دانشگاه هنر و معماری تهران، پس از گذراندن دورههای بازیگری، بازی در زمینه تئاتر را تجربه نمود. سپس در رشته کارگردانی سینما تحصیل کرد و مشغول ساخت فیلم کوتاه گردید که ماحصل آن ساخت ۴ فیلم کوتاه و ۲ مستند درکارنامه وی است. کاظمی علاوه بر سابقه بازیگری در صحنه تئاتر و فیلمهای کوتاه، تجربه بازیگری در فیلم سینمایی آذر، شهدخت، پرویز و دیگران اثر بهروز افخمی را دارد. نخستین فیلم بلند او در مقام کارگردان با عنوان «مات» این روزها در گروه هنر و تجربه اکران است، فیلمی که توانست جایزه کیارستمی را از چهلمین جشنواره بین المللی فیلم سائوپائولو دریافت نماید. با وی به گفتگو مینشینیم تا از شرایط ساخت این فیلم و اکران آن در گروه هنر و تجربه جویا شویم.
ایده و طرح کلی فیلم مات چگونه به وجود آمد؟
ایده فیلم مات زمانی به وجود آمد که فکر میکردم باید با دیگر دوستان فیلمنامهای بنویسیم که از فیلمهای قبلیام قابل قبولتر باشد و به عنوان رزومه به دفاتر تهیه کنندگی ارائه دهم. بنابراین به دوستان پیشنهاد دادم اگر ایدهای دارند مطرح کنند تا فیلمنامهای برای ساخت فیلم ۳۰ تا ۵۰ دقیقهای بنویسیم. در همان حین ایده فیلم مات که از مرجع مستندی اتفاق افتاده بود به ذهنم رسید که در خانهای مسئلهای به وجود میآید. طرح آن را نوشتم و با دوستان فیلمنامه نویس مشورت کردم که از آن استقبال کردند و تبدیل به فیلم نامه کوتاه شد. پس از آن با مجید نیازی شروع به تکمیل و نوشتن کرده و قرار شد تا به شکل کارگاهی پیش ببریم که از سویی هم با بازیگران تمرین میکردیم و هم شرایط میزانسن و بسیاری مسائل دیگر را میسنجیدیم که در حین کار تبدیل به فیلمنامه ۹۰ دقیقهای شد.
فیلم به داستان چند خانواده در شرایط پرتنش که دچار درگیریهایی میشوند میپردازد. فیلمی با شخصیتهای بسیار درفضایی چالشی که نگاهی به موضوع روابط انسانی دارد و این روزها در سینمای ما دیده میشود. آیا در این زمینه میتوان گفت نگاهی به سبک فیلمسازی اصغر فرهادی داشتید؟
با وجود آن که سینمای اجتماعی بسیار باب شده، اما فکر نمیکنم چون این جریان راه افتاده قرار است ما برخلاف آن حرکت کنیم، ما میتوانیم هم سو باشیم. برای من صحبت درباره موضوع روز جامعه که برای مردم قابل درک بوده و حتی به نوعی درگیر آن هستند دغدغهام است. سعی کردم کاراکترها و مخاطبان فیلم را دچار چالش و درگیری کنم و نمیدانم تا چه اندازه در این امر موفق بودم. سینمای اصغر فرهادی موج جدید و سبک خاصی را درکشورمان وارد کرد که البته این نوع سینما را پیش از این دوست داشتم. البته دیگران ترجیح میدهند در آن سبک قدم بردارند و مطمئنا تحت تاثیر او هستند که من هم تحت تاثیر هستم ولی سعی نکردم شبیه ایشان قدم بردارم، بلکه تلاش کردم تا با نگاه خودم به مسائل اجتماعی نگاه کنم. رئالیسمی که در فیلم جدایی نادر از سیمین و درباره الی وجود دارد بسیار ستودنی است و همیشه به نوع نگاهشان به جامعه و فیلمسازیشان احترام میگذارم. گاهی با طرح موضوع اجتماعی و صحبت از رئالیسم شباهتهایی به وجود میآید که سعی کردم از این موضوع فرار کنم.
لزوم استفاده از شیوه پلان سکانس و دوربین روی دست چه بود؟
کار ما به شکل کارگاهی بود و از ابتدا به شکل ثابت تمرینها را ضبط میکردیم ولی وقتی جلوتر رفتیم جای دوربین تغییر میکرد و از میزانسنهای مختلف استفاده میکردیم. چون ما تک لوکیشن و بدون آکسسوار بودیم و تنها چیزی که برای دادن عمق میدان و پرسپکتیو لازم و میزانسنهایی که در ذهنم بود باید فقط با دوربین و بازیگران ایجاد میکردم که به شکل کارگاهی شکل گرفت. حتی ما به صورت دکوپاژ و خرد شده تمرینها را ضبط میکردیم و در باکس تدوین هر شب میدیدیم و در حین تکمیل و بازنویسی متن حتی روی میزانسنها و شرایط بازی بازیگران در حین تمرین کار میکردیم و به این نتیجه رسیدم که این شرایط بهتری است. میخواستم مخاطب مثل یکی از کاراکترهای حاضر در آپارتمان به چالش کشیده شود، مثل یک انسان راه برود و ببیند. وقتی به شکل کار دکوپاژی دیده شود و پلان سکانس نباشد گویی تایمهایی از دید مخاطب دور میشود که سعی کردم با این شرایط به رئال بودن کار کمک کنم که بعد از این که موضوع شروع میشود هیچ قسمتی از قصه جا نماند و از دید مخاطب دزدی نشود و به همین دلیل این دو شیوه را انتخاب کردم.
با میلاد نیازی در نگارش فیلمنامه تا چه حد هم سو بودید؟
میلاد نیازی را دورادور از سالها پیش میشناختم و در ساخت فیلم کوتاه و باکس تدوین با او همکاری داشتم که در جلسات گفتگو پیرامون فیلم اطلاعات خود را با هم به اشتراک میگذاشتیم و در جریان گروهی که برای اتاق فکر و نوشتن فیلمنامه تشکیل شده بود بیشتر با هم آشنا شدیم. به نظرم خیلی هم سویی جالب نیست و با این که من و میلاد از نظر تفکرات فیلمسازی و دوست داشتن نوع و ژانر فیلم به هم نزدیک هستیم ولی همیشه فکر میکنم این هم سویی در نوشتن باید کم باشد. در هر قسمتی از فیلمنامه که مینوشتیم همیشه یکی از ما به عنوان منتقد نسبت به نظر طرف دیگر قرار میگرفت تا بتوانیم خودمان را به چالش بکشیم و دلایل منطقی خود را شکل دهیم، نتیجه این بود که یا قانع میشدیم یا قانع میکردیم و به هر حال دلایل تا حد کافی را میآوردیم تا بسیاری از مسائلی که در فیلمنامه روی آن بحث بود قابل نوشتن باشد. سعی شد تا از همسویی استفاده کنیم، اما مخالفتها و نگاه منتقد گونه هر کدام نسبت به نوشتههای یکدیگر باعث شده که به نظرم جای سوال را برای منتقدین کمتر کند.
شما تجربه ساخت فیلم کوتاه و مستند را داشتهاید و پس از کسب تجربهها به سراغ ساخت فیلم بلند رفتید. چه تفاوتهایی بین این دو شیوه فیلمسازی وجود دارد؟
در دوران دانشجویی برایم کسب تجربه مهم بود و از همه ابزاری که در اختیارم بود استفاده کردم و نمیتوانم بگویم نگاه معناگرا و ریز دیگر دوستان در فیلم کوتاه و مستند دارند در فیلمها جاری بود، چون فکرم بر پایه این بود که کار تولیدی و تجربی است و پیش از این روی بازیگری تمرکز داشتم و تجربه کارگردانی نداشتم. بنابراین تلاش کردم از شرایطی که گاهی بسیار تجربی بود و گاهی به سینمای معمولی و روزمره نزدیک میشد استفاده کرده و ژانرهای مختلف را در تایمهای کوتاه تجربه کنم. اما این گونه برایم نبود که بخواهم به مستند و فیلم کوتاه به عنوان یک کار حرفهای نگاه کنم و دوستان دیگر که در حوزه مستند و کوتاه کار کردند و برایشان این مقوله جدی و مهم است دراین باره بهتر میتوانند صحبت کنند. به نظرم طبیعتا به لحاظ تولیدی و تفکرتفاوتهایی در این دو فیلمسازی وجود دارد و ۲ سال گذشت تا تصمیم گرفتم فیلم بلندم را بسازم و تفاوتها برای آنان که فیلم کوتاه و بلند من را دیدند بسیار مشهود است.
چرا تهیهکنندگی کار را خودتان بر عهده گرفتید؟
به هر حال پیدا کردن تهیه کننده سخت است و باورتان نمیشود پس از ساخت فیلم حاضر بودم بعضی از دوستان به عنوان تهیه کننده حمایت خود را از فیلم نشان دهند و برای راه یابی به جشنوارهها و حمایت در اکران در کنار ما باشند، اما دوستان حاضر نشدند و به هر حال به جوانها راحت اطمینان نمیکنند. البته من قبل از تولید برای پیدا کردن تهیه کننده تلاشی نکردم و فکر میکردم این یک نمونه کار برای ارائه فیلمنامه دفعه بعد است که میخواهم کار کنم وپس از تولید تلاش برای پیدا کردن تهیه کننده داشتم که متاسفانه موفق نشدم.
چرا در انتخاب بازیگران از چهرههای مشهور استفاده نکردید که به دیده شدن فیلم کمک کند؟
از ابتدا به این فکر کردم که بازیگران نباید اهل تهران بوده و باید لهجه خاصی داشته باشند. به بازیگران تئاتری که از پیش روی صحنه تاتر کارشان را دیده بودم و لهجههایی که در ذهنم داشتم فکر میکردم و با بعضی دوستان که روی صحنه میدیدم دراین باره صحبت کردم. انتخاب همه آنها بر پایه شناخت قبلی و دیدن کارشان روی صحنه تئاتر بود. سعی شد تا به مستندگونه بودن قصه در شیوه فیلمبرداری یا پلان سکانس بودن که دوربین روی دست است و حتی انتخاب بازیگران ناشناخته کمک کنم. این که مخاطب وقتی کار را میبیند زود با شخصیتها همذات پنداری نمیکند و حتی قضاوت سریع نسبت به کاراکترها ندارد در واقع حس فیلم بودن و همراه شدن با کاراکتر معروف را ابتدا ندارد و میتواند با همه کاراکترها همراه میشود. نمیخواستم تصمیم من باشد که با کدام شخصیت بیشتر همراهی کند و دوست داشتم با قصه همراه شوند. در واقع میخواستم کاراکتر محور نباشد و بازیگران یکدست دیده شوند و قصه جلو برود.
تا چه حد به دنبال دیده شدن فیلم توسط مخاطبان هستید و آیا جزء فیلمسازانی هستید که فقط برای دل خود و دغدغهشان فیلم میسازند؟
البته که دغدغه شخصی است اما فقط این نیست. زمانی اثری هنری ماندگار میشود که مخاطبان با آن ارتباط خوب برقرار کنند و دغدغههای شخصی و نشان دادن مسائلی که در ذهن شما میگذرد باعث شکلگیری میشود اما فقط به این دلیل نیست. من شیوه قصهگویی در سینما را ترجیح میدهم اما تجربه فیلمهای تجربهگرا هم دوست دارم. در فیلم مات هم سعی کردم تجربه کاملی برایم از این نوع سبک فیلمبرداری باشد که قصهگویی هم رعایت کنم تا با مخاطب ارتباط بهتری بگیرد. با این که به فرم فکر کردم اما این فرم در خدمت محتوا بوده و در راستای بهتر و مستند دیده شدن این فیلم بوده است نه این که فقط دغدغه شخصیام باشد.
به نظر شما چه عواملی باعث میشود فیلمهایی نظیر شما در جشنواره فیلم فجر رد شود در حالی که در جشنوارههای جهانی با استقبال منتقدان و مردم مواجه میشود؟
این موضوع عجیب است که بسیاری از فیلمها در کشورمان از طرف جشنواره فیلم فجر و حتی دیگر جشنوارهها مورد استقبال قرار نمیگیرد و در جشنوارههای دیگر مورد توجه قرار میگیرد. ما حمایت کنندهای به عنوان تهیه کننده و دوستی در این کار نداشتیم من تازه وارد این سیستم شدم و تلاش کردم با کارم خود را معرفی کنم و هیچ سیستمی حمایت نکرد که جای تعجب بود. فکر میکنم وقتی اثری قابل بحث باشد و برای شکل گیری آن زحمات زیادی صرف شده باشد به نظرم دیده میشود، حتی اگر در جشنواره داخلی دیده نشود این اتفاق در جشنواره خارجی برایش میافتد، اما برایم هنوز سوال است که چرا این اتفاق میافتد.
فیلم مات در چهلمین جشنواره بین المللی فیلم سایولو پایولو با عنوان جایزه کیارستمی موفق به کسب جایزه شد. درباره این جشنواره و کسب جایزه با عنوان کیارستمی بگویید؟
حس بسیار عجیبی بود. از همان روز اول اکران فیلم در برزیل مخاطبان با فیلم ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند و دو جلسه اول پرسش و پاسخ را داشتم که این حس خوب را از مخاطبان گرفتم .اولین اکران عمومی بود که میشد با مخاطبان فیلم را دید که حس خیلی خوبی بود. جشنواره سبک خاصی داشت و چند ساعت قبل اطلاع دادند که برنده جایزه ویژه هیئت داوران شدم. در واقع این گونه نبود که میان تماشاچیان بنشینیم و برای دریافت جایزه ما را صدا کنند. به صورت خاص از هتل به پشت استیج برده میشدیم، جایی که همه تماشاچیان منتظر هستند و برندهها را اعلام میکردند. فکر میکردم جایزه ویژه هییت داوران باشد و لحظه ورود به استیج جایزه اعلام شد که مجبور شدم متن آماده شده را تغییر دهم و به کیارستمی عزیز پرداختم. باعث افتخار است که اولین جایزه جهانی به اسم ایشان و جایزه ویژه هییت داوران هم بود به من تعلق گرفت و به دلیل احترام زیادی که دوستان فرهیخته به کیارستمی داشتند تصمیم به خلق این جایزه گرفتند که از امسال به بعد جزء جوایز ویژه ژوری آنها هم است. در نظر تماشاگران بالاترین رای را آوردم و در بخش کارگردانان اول و دومی هم کاندید دریافت بودم که گفته میشد فقط یک جایزه را به هر کدام از دوستان میدهند.
صحبت از عباس کیارستمی شد. درباره سینمای او و احترامی که دنیا به این مرد بزرگ میگذارد بگویید!
سینمای کیارستمی کاملا متفاوت است و سبک خاص خودشان را داشتند. شخصیت ایشان برای من همیشه قابل ستایش است که متاسفانه در کلاسها و ورک شاپ ایشان نتوانستم شرکت کنم و سعی کردم از تجربه دوستانی که شرکت کردند استفاده کنم. باعث افتخار است که در جشنواره مهمی در قارهای دیگر پا میگذارید و به خاطر این عزیز با احترام با شما برخورد میکنند. اثری که کیارستمی روی دنیا گذاشت باعث افتخار است و متاسفانه زود از میان ما رفتند که برای جامعه سینما قابل باور نیست.
درباره انتخاب نام مات توضیح دهید؟
انتخاب مات برگرفته از نوع سبک کار است که نام شاید تشابهای به سبک و شرایط فیلمسازی و حتی حالت کاراکترها دارد. مات از نظر لاتین به الههای در زمان مصر باستان مربوط میشود که الهه اخلاقیات، توازن، حقیقت و عدالت شناخته میشده است. انتخاب این نام به دلیل محتوایی است که برداشت کردم و البته فرمی که در فیلم جاری است. سعی کردم اخلاقیات، عدالت و توازن و مسائلی که در ذهنم بوده در زیر متن و نتیجهگیریها رعایت شده باشد.
نظرتان درباره اکران فیلم در گروه هنر و تجربه و عملکرد این گروه چیست؟
ایجاد گروه هنر و تجربه برای فیلمسازان جوان وحتی فیلمسازان کوتاه و مستند خوش بختی است. تا دو سال پیش جایی برای دیده شدن چنین اثرهایی اعم از فیلمهای مستقل، کم هزینه، مستند، کوتاه، فیلمهای بدون سوپراستار، فیلمهایی که در جشنوارههای مختلف جایزه گرفتن و سالیان سال در کمد کارگردانان و تهیهکنندگان خاک خوردند نداشتیم. تقریبا ۸۰ درصد فیلمهایی که در این دو سال در گروه اکران شدند دیدم و به نظرم خوراک عالی برای دیدن تجربههای دیگر دوستان است که اگر با فیلمسازان ارتباط نداشته باشند و یا فیلمساز سابقهداری باشد میتوان از تجربیاتشان بهره برد. علاقهمند به فیلمهای مستند هستم و همیشه دوست داشتم مستند را در سینما ببینم که محقق شد. در ۲ سال گذشته این گروه آزمون و خطا داشت و به نظر من راه درست را پیش گرفتند و خیلی کارها را در شرایط اکران و حمایتشان از فیلم تجربه میکنند. هرچه از فیلمهای مستقل که در گروههای دیگر قابل اکران نیستند حمایت شود بهتر است. شاید فیلمهایی که در گروه آزاد و گروههای بزرگ است در این گروهها اکران میشود، اما هرچه حمایت از این نوع سینما بیشتر باشد علاقه مندانی که سینمای هنری و تجربی را دنبال میکنند آدرس را گم نکنند و از دیدن فیلمهایی که خوراک خودشان است لذت بیشتری ببرند. وجود این سینما موهبتی برای کلیه فیلمسازان مستقل و جوان است که تشکر میکنم.
در حال حاضر چه کاری را برای ساخت آماده کردید؟
دو فیلمنامه آماده برای ساخت دارم که با همکاری دوستان نوشتم فیلمنامهای با همکاری مجید نیازی و دیگری فیلمنامهای با همکاری تایماز رضوانی که به مسائل اجتماعی با شکلهای مختلف پرداخت میشود و درواقع حادثهای و اجتماعی است. اما در حال نگارش فیلمنامه دیگری هستم که شرایط متفاوتی دارد. همیشه علاقهمندم که به مسائل روزمره مردم که درگیر آن هستند بپردازم ، ولی شرایط ساختش بستگی به اتفاقاتی که میافتد دارد.
انتهای پیام