تعجب ترکان از دو گروهی که به دفتر روحانی میروند
ترکان از مؤثرترین و نزدیکترین افراد «حلقه روحانی» است. با سوت انتخابات، قائممقام «ستاد بنفشهای کلیددار» شد و حالا نه تنها روی میزش، بلکه سرتاسر اتاقش مملو از گزارشاتی است که برایش ارسال شده است. حتی اگر تأکید کند از جانب آقای روحانی سخن نمیگوید، نماینده ایشان نیست و حرفهای خودش را میزند
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین به نقل از آسمان نوشت: به هر حال مصاحبه با او میتواند شیشههای ساختمان نیاوران را شفافتر کند:
آقای ترکان، چه شد که آقای روحانی شما را برای ارتباط با دولت در دوره انتقالی انتخاب کردند؟
اینها مسئولیت معمولی است. فرقی نمیکند هرکس باید کاری را انجام دهد. کارها را تقسیم کردهاند.
دولت تصمیماتش را با مشورت شما میگیرد؟
خیر. دولت مسیر خودش را میرود. ما وزرایی که میخواهند با آقای دکتر روحانی دیدار کنند را دعوت میکنیم و ملاقات را برایشان تنظیم میکنیم برخی از اطلاعات و گزارشهای رسمی را هم که میخواهیم از دیدگاه مسئولان فعلی دستگاهها دریافت کنیم از آنها میگیریم. البته ما گزارش از غیر مسیر رسمی هم میگیریم. این یک ارزشی دارد و گزارشهای رسمی هم که توسط دستگاه مسئولان داده میشود ارزش دیگری دارد.
من متوجه مأموریت شما در این دوره انتقالی نشدم. لطفاً شفافتر توضیح دهید.
بند اول مأموریت ما این است که یک گزارش از وضع موجود کشور برای آقای دکتر روحانی تهیه کنیم. بند دوم مأموریت ما این است که پیشنهاداتی را برای بهتر شدن وضعیت کشور خدمت ایشان تقدیم کنیم. برای اینکار باید با دولت ارتباط داشته باشیم و از آقایان وزرا، معاونان و سازمانهایشان گزارشاتی دریافت کنیم. آقایان و هم تاکنون خوب همکاری کردهاند.
آقای مهندس بعد از اتمام انتخابات، کسانی که در این چند سال سکوت کره بودند به مرکز تحقیقات استراتژیک میآید و خودنمایی میکنند. این به نظرم یک پدیده است. بعضیها در این دو سه هفته مرتباً خودشان را چه در مرکز تحقیقات چه در رسانهها نمایش میدهند برای اینکه بتوانند احیاناً سمت و پستی بگیرند. تحلیل شما از این پدیده چیست؟
دو موضوع غیرعادی این اواخر به چشم میآید. یکی اینکه همه کسانی که در انتخاب آقای احمدینژاد کار با ایشان و سیاستهای آقای احمدینژاد، شریک بودند. این اواخر میگفتند:«کی بود کی بود من نبودم! این برای ما تعجبآور است. ما که دیدیم همه آنها در سیاستهای دولت آقای احمدینژاد شریک بودند. خب حالا مردانه بایستید و بگویید اشتباه کردیم. چرا یکی یکی حاشا میکنید. یعنی واقعاً این وضعیت بسیار اسفناکی که در اقتصاد ایران پیش آمده است فقط یک مقصر دارد و آن هم احمدینژاد است؟! اینکه قابل قبول نیست. همه شماها در این اتفاق شریک بودید. از آنهایی که برنامه چهارم را کنار گذاشتند و در مجلس ساکت بودند. از آنهایی که در مراحل مختلف تصمیمگیریهای اقتصادی، تصمیمات غلط را تأیید کردند. از آنهایی که به نامههای علمای اقتصاد بیاعتنایی کردند. آنهایی که در اجرا، سلیقه اعمال کردند و قانون را کنار گذاشتند. آنهایی که قانونشکنی کردند. رئیسجمهور مسئولیتهای خودش را دارد اما تکتک وزا در مقابل مجلس مسئول هستند. هیچ وزیری نمیتواند حتی با دستور رئیسجمهور قانون را نادیده بگیرد. حالا همه میگویند در این وضعیت نقشی نداشتند. پس چه کسانی نقش داشتهاند؟! یعنی میشود در سازمان اداری عظیم کشور بگوییم تمام اشکالات متوجه یک نفر است؟ اینطور نیست. انصاف این است که همه آنهایی در نابسامانی اقتصادی امروز کشور نقش داشتند باید مسئولیت کارشان را برعهده بگیرند.
و اتفاق دوم که برایتان عجیب بود؟
بحث دوم این است که اشخاصی که ما میدانیم با آقای دکتر روحانی نبودند ما دیدیم که علیه آقای دکتر روحانی عمل کردند بعد از اعلام نتایج یک مرتبه سروکلهشأن پیدا شد و گفتند آقا ما از اول مخلصیم. اینطور که نبود. ما با چشمانمان دیدم که اینها موافق فکر و گفتمان آقای روحانی نبودند به نظرم اینها باید مردانه روی حرفشان بایستند. بگویند ما موافق آقای دکتر روحانی نبودیم و حالا تغییر فکر دادهایم. یا اساساً چیزی نگویند ولی وقتی میگویند ما از اول طرفدار دکتر روحانی بودیم انسان با خودش فکر میکند اینها چرا اینقدر سست هستند.
باتوجه به شرایط خاص اقتصادی کشور فکر میکنید اولین اولویتهای دولت دکتر روحانی بلافاصله پس از شروع به کار چه باید باشد؟
اینها را خود آقای دکتر روحانی باید بگویند بنده از جانب ایشان این اختیار را ندارم.
وضعیت اقتصادی کشور را الان چطور ارزیابی میکنید؟
چون الان بهعنوان ستاد آقای دکتر روحانی صحبت میکنم نمیتوانم وارد این بحث شوم. چون از طرف ایشان نمایندگی ندارم این مباحث را مطرح کنم.
من هم نخواستم از طرف آقای روحانی به این سؤال پاسخ دهید. به عنوان کسی که این روزها از نزدیک اقتصاد کشور را در حوزههای مختلف لمس میکنید میخواهم فارغ از عضویتتان در ستاد آقای روحانی، نظر شخصی تان را بگویید.
وضعیت اقتصادی کشور خرابتر از تصور قبلی ماست. منتها من ترجیح میدهم اگر آقای دکتر روحانی صلاح دیدند خودشان در این باره اظهارنظر کنند. اینکه میخواهم بگویم به معنای نظر اقای روحانی نیست. نظر شخصی خودم را میگویم. در اولین قدم باید بگویم که بودجه سال جاری کشور بودجهای غیرواقعی است نه درآمدهایش واقعی است و نه مطابق شرایط روز بسته شده است. بودجه 210 هزار میلیارد تومانی داده شده است که به نظر من 80 هزار میلیارد تومان از درآمدهایش محقق نمیشود.
این تصویر اول از بودجه است. در همین بودجه قرار است یارانههای خانوارها به ترتیب سابق داده شود. برای این منظور باید قیمت حاملهای انرژی طبق تصمیم مجلس 38 درصد اضافه شود. تا الان این تصمیم اجرا نشده است. عدم اجرایش به این معناست که پولی برای پرداخت یارانهها نداریم.
پس دولت تا الان چطور یارانه خانوارها پرداخت کرده است؟
تا الان از جاهای دیگر برداشتهاند و به خانوادهها دادهاند.
مثلاً از کجاها؟
از جاهای غیرقانونی درآمدهای موجود 50 درصد پول یارانهها را تأمین میکند. 50 درصد دیگر را از محلهای دیگر برداشتهاند. قیمتها را هم اصلاح نکردهاند که منبعی برای تأمین یارانه نقدی ماههای آینده باشد. بنابراین اولین چالش آقای دکتر روحانی به محض آغاز به کار این است. برای آنکه بتوانند یارانه خانوادهها را بدهند. باید قیمتها را بالا ببرند. به نظر شما این خوب است؟ یعنی کسی به محض نشستن پشت میز باید این را کار را انجام دهد. آن وقت مردم میگوید فلانی نیامده دارد قیمتها را گران میکند. این چالش بزرگی است. قیمتها باید از ماههای قبل بالا میرفت تا خود این دولت برای پرداخت یارانه پول داشته باشد ولی دولت تاکنون یارانهها را از منابع دیگر غیر از آنچه که در قانون پیشبینی شده پرداخت کرده است. اگر آقای دکتر روحانی بخواهند خلاف قانون عمل نکنند. به محض اینکه کارشان را آغاز میکنند باید قیمت حاملهای انرژی را طبق قانون مجلس بالا ببرند.
چالش بعدی دولت آینده چه خواهد بود؟
چالش بعدی این است که تأمین کالاهای اساسی کشور طبق برنامه انجام نشده است. حالا من نمیخواهم کسی را نگران کنم. انشاءالله با کوششهایی که در دست انجام است این مسئله جبران خواهد شد.
انتهای پیام