سعدی و فلسفه زندگی
حیدر رقابی در کتاب «سعدی و فلسفه زندگی» مینویسد: «از چهره های درخشنده ای که در پیدایش و کار برد این فلسفهی جهانی میتواند و میباید به نام یک چهرهی اصیل و آفریننده شناخته شود سعدی شیرازی است.»
صدو پنجاه سال پیش فلسفه ای در تاریخ شکل گرفت که با نام فلسفهی زندگی، آغازگر شیوه ای نو در تفکر انسانی بود. فلسفه زندگی، آنچنانکه از نامش پیداست زندگی را پایه و مایه برداشتهای فلسفی شناخت و درونگرائی، آزادی و خودآگاهی را درخشنده ترین اصول
جهان بینی زندگی میدانست. از این فلسفه اگر چه به نام یک فلسفهی غربی یاد میشود، اما یک بررسی دقیق علمی نشان میدهد که:
۱. ریشه های تاریخی فلسفهٔ زندگی در فرهنگ شرق و از جمله فلسفهی ایران باستان است.
۲. به گونه یک فلسفهی اجتماعی، تکامل انقلابی آن با شکوفایی نهضتهای جهان سوم و توسط کسانی چون فرانتس فانون، با سرفصلهایی مانند «فرهنگ انقلابی»، از خود بیگانگی و خودبازیابی» و «هم آهنگی تاریخی خود با خود صورت گرفته و بعنوان یک فلسفهی اصیل هنر و تاریخ به دنيا عرضه شده است.
۳. از چهره های درخشنده ای که در پیدایش و کار برد این فلسفهی جهانی میتواند و میباید به نام یک چهرهی اصیل و آفریننده شناخته شود سعدی شیرازی است. اندیشمند شیراز از حدود هشتصد سال پیش با شعر و زندگی جهان بینی ویژه خویش این فلسفهی یکصد و پنجاه ساله را پی ریزی کرده است.
در این کتاب نشان خواهیم داد که فلسفه ای که در هنر سعدی به کار رفته فلسفهی زندگی است. عناصر فلسفهٔ زندگی در برداشتهای فکری ـ هنری وی پیداست. نه تنها این که این برداشتهای فکری ـ هنری وی از سوی دیگر، در شناخت، طرح، گزینش و تکامل آن عناصر فلسفی نقشی بزرگ و آفریننده داشته اند.
فلسفه سعدی در شعر سعدی طرح .میشود زبان فلسفی سعدی زبان شعر سعدی است. در اینجا فلسفۀ زندگی از همان جوشش نخستین است. زندگی به گونهی هنر بر زندگی باز می تابد و چهره درخشان سعدی را با همهی ویژگیهایش از چشمههای شهر در چشمهی فلسفه و از چشمهی فلسفه در چشمه های شهر منعکس میسازد و این خود یک ویژگی بنیادی فلسفهٔ زندگی است که شهر و فلسفه با هم در پیوندند. شهر و فلسفه از هم هیچگاه جدائی ندارند.
در فلسفه زندگی زندگی را از دیدگاه فرضیه ها، نمی شناسیم، بلکه فرضیه ها را، هر چه که باشند از دیدگاه زندگی در نظر میگیریم. فرضیهها، فرضیه های از زندگی برخاسته اند.
سعدی، چنانکه خواهیم دید با فرضیهی بیزندگی به زندگی نگاه نمیکند بلکه با فلسفه ای زنده باستقبال رویدادهای زندگی میرود و همهی این ماجرا در بازتاب چشمه های نوشته و شعرش که شعر و نوشته زندگی است متجلی میشود. زندگی پیشاهنگ اندیشههاست و شعر سعدی، هنری است که فلسفه اش هنر زندگی است.
منبع: کتاب «سعدی و فلسفه زندگی»
انتهای پیام
شما که سعدی رو نخوانده ای و نمی شناسی مگر مجبوری راجع به شیخ اجل نظر بدی.شما با نادانی و ناآگاهی نمی توانی به پیکره عظیم و معنوی سعدی خلل وارد کنی.خودتو سبک کردی.