میلاد دخانچی: دارند مرا حذف میکنند
«میلاد دخانچی» مجری سابق تلویزیون، در پستی اینستاگرامی به بهانهی لغو یک کلاس آموزشی در مکان دانشگاهی، از محدود شدن فعالیتهای خود در ماههای اخیر خبر داده است.
به گزارش انصاف نیوز، او نوشته است:
«دیروز قرار برگزاری یک کارگاه در یک مکان دانشگاهی را داشتم. محتوی کارگاه شخصیت شناسی بود و برای طیف معلمان آینده طراحی شده بود. غرض اینکه محتوی برنامه سیاسی نبود! برنامه هم مجوزهای روال را داشت و از یک هفته قبل تبلیغ شده بود. در مسیر رفتن به دانشگاه بودم که خبر دادند برنامه لغو شده! از راننده خواستم سر ماشین را برگرداند و راستش را بخواهید اندکی نه شوکه شدم نه حتی ناراحت.
این تقریبا چهارمین باری است که در ۶ ماه گذشته مشابه چنین اتفاقی رخ میدهد و آلان نمیدانم باید نسبت به عادی شدن این ماجراها، عادی باشم یا غیر عادی! پارسال دم آنتن تلویزیون آن هم در شرایطی که با دعوت مستقیم رییس شبکه، به آنجا رفته بودم شبیه چنین اتفاقی رخ داد. دو ماه پیش مهمان یک نهاد عمومی بودم و گروههای فشار تمام تلاش خود را در فضای مجازی کردند که البته آن برنامه به علت پافشاری برگزار کنندگان لغو نشد! در تبریز نیز کم مشکل نداشتیم و آخرین بار هم ماجرای هیات علمی شدنم بود که البته هنوز نظر نهایی رسمی به من ابلاغ نشده. رفتم دانشگاه و بعد از قبولی در مصاحبههای علمی و طی تمام مراحل اداری، به شکل غیر رسمی شنیدم گفتند ایشان پارسال سر قضیه اعتراضات بیانیه امضا کرده و باید عذر ایشان را بخواهیم!
دلیل این محدودیتها چیست؟ مواضع من؟ خود من؟ از چه چیزی میترسید؟ هر کسی یک شغلی دارد؛ من یک معلم حوزه عمومی و فعال فرهنگیام و برای انجام وظایف شغلیم احتیاج به حضور در حوزه عمومی دارم و این محدودیتها دقیقا مثل این است امکانات اولیه صاحب یک کسب و کار را از او بگیرند! مثلا به یک پزشک بگویند اجازه نداری در اتاق عمل از وسائل اتاق عمل استفاده کنی یا به یک مامور حراست بگویند اجازه نداری دوربینها را ببینی یا به یک پارچه فروش بگویند اجازه نداری تبلیغ کنی! این مثالهای ساده را طرح میکنم که بگویم این محدودیتها یک وجهه کاملا حیاتی دارد، بگذریم که حوزه عمومی هم یعنی محل تنش و نزاع فکری و امثال ما باید بتوانیم برای زنده نگه داشتن حوزه عمومی، آزادی، اختیار و امنیت روانی اولیه را داشته باشیم تا نقش خود را گردن بگیریم. مگر برای جامعه نشاط و پویایی نمیخواهید؟ نه، ظاهراً نمیخواهید!
البته که همه اینها نه من را خسته میکند و نه دلسرد، من میمانم و میجگنم، فقط این شمایید که دارید یک ظرفیتی با همه کاستیهایش، بومی است، مستقل است و روی پای خودش ایستاده و وظیفهاش تدریس اندیشیدن خلاق و اشاعه تفکر نقاد است را از سبد حوزه عمومی حذف میکنید.
خب همین، برویم دنبال کارمان 🙂
پینوشت: دارم جدی به یک کسب و کار دیگر فکر میکنم.»
انتهای پیام