یادداشت صوفی با عنوان «اشتباه استراتژیک اطرافیان روحانی»
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب و از نزدیکان به محمدرضا عارف، در یادداشتی در روزنامه ی امید ایرانیان نوشت:
نزدیک به سه سال است که دولت یازدهم با ریاست حسن روحانی، مشغول فعالیت است. اما نباید فراموش کرد که چه عامل و یا عاملهایی موجبات پیروزی حسن روحانی و ریاست او بر دولت یازدهم را فراهم کرد. بدین سبب باید چند عامل را همیشه به یاد داشت. عامل اول نقش شورای مشورتی سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات بود. چراکه سید محمد خاتمی، در روزهای پایانی باقی مانده تا رأی گیری انتخابات یازدهم،از محمدرضا عارف خواست تا به نفع حسن روحانی، کناره گیری کند. از این رو با انصراف محمدرضا عارف، حسن روحانی مورد حمایت اصلاح طلبان قرار گرفت. از سوی دیگر اقدام آقای عارف موجب شد که اصلاح طلبان در انتخابات سال 92 به اجماع برسند. شرایط به گونهای بود که جامعه هشت سال مرارت و سختی که از حاکمیت تفکر احمدی نژاد کشید و در کنار آن سه دوره مجلس اصولگرایی، را تجربه کرد، از تنگ نظریها و ناکارآمدی اصولگرایان به تنگ آمده بود. چراکه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و تحریمهای کسترده و فزاینده، ایران را از نظر اقتصادی کاملاً منزوی کرده و شرایط بحرانی بو جود آورده بود که کشور در معرض جنگ قرار داشت. واقعیت این بود مردم که از حاکمیت این جریان به سطوح آمدند و تشنه حرکتی از سوی اصلاح طلبان بودند و اصلاح طلبان هر کاندیدایی معرفی میکردند پایگاه اجتماعی به آن اقبال میکرد. اما جریان مقابل اصلاح طلبان، اصولگرایان بودند. هیچ جریان دیگری هم در کشور نه مطرح و نه شناخته شده بود و نه حتی پایگاه اجتماعی داشت. اما با پیروزی حسن روحانی، ورق برگشت. به گونهای که اصولگرایان، پس از پیروزی حسن روحانی با استناد به حرفهای او مبنی بر اینکه من اصلاح طلب نیستم، واقعیت را نادیده گرفتند. در واقع نپذیرفتند که کاندیدای آنها روحانی نبوده و علی رغم کاندیداهای متفاوت برابر اصلاح طلبان شکست خوردند. حتی اندکی بعد مدعی شدند که روحانی، کاندیدای آنها بوده است. اما برخی عملکردهای اطرافیان روحانی هم به این موضوع دامن زد که حسن روحانی اصلاح طلب نیست و آرای کسب شده نیز مربوط به اصلاح طلبان نیست و حاصل همکاری دیگران هم بوده است. بعد از انتخابات 92 نیز علی رغم صحبتها و اظهار نظرهایی از این دست، اصولگرایان خواستار ائتلاف با اصلاح طلبان برای انتخابات 94 و حتی خواستار تهیه لیستی با نام “امید” و نه اصلاح طلبان شدند. اصلاح طلبان هم برای اثبات حسن نیت خود نام لیست را تغییر دادند اما بعد از پیروزی این لیست، اصولگرایان، فراکسیون امید را نپذیرفتند و فراکسیونی با عنوان اعتدال تشکیل دادند. چراکه منافع خود را در برگزیدن نام «اعتدال» میدیدند و علاوه بر این هم تحلیلهایی ارائه کردند مبنی بر اینکه مردم از اصولگرایان و اصلاح طلبان خسته شده بودند و به اعتدال روی آوردند؛ بنابراین گفتمان حاکم در جامعه، گفتمان اعتدال است و پایگاه اصلی اجتماعی هم مربوط به اعتدالیون است.
دلیل تمام این موضع گیریها هراس از اقرار به شکست از سوی اصولگرایان و عدم پذیرش شکست بود. اما واقعیت این است که حتی اگر محمدرضا عارف نیز در انتخابات کناره گیری نمیکرد، هیچ کدام از کاندیداهای اصولگرایان با اقبال رو به رو نمیشد. به نظر میرسد، اصولگرایان از اعتراف به اینکه اصلاح طلبان نقش محوری در انتخاباتهای اخیر داشتهاند، هراس دارند. چراکه میدانند، اقبال عمومی به سمت اصلاح طلبان هر روز رو به افزایش است و این موضوع آینده اصولگرایان را تهدید میکند.
انتهای پیام
به سطوح ==> به ستوه
عجی یادداشتی
این عین متن چاپ شده در آن روزنامه است
اولا”در جمله « واقعیت این بود مردم که از حاکمیت این جریان به سطوح آمدند» عبارت ستوه درست است نه سطوح .
ثانیا” درباره عبارت «اصلاح طلبان هر کاندیدایی معرفی میکردند پایگاه اجتماعی به آن اقبال میکرد.» از قرار معلوم جناب آقای صوفی ایام انتخابات ایران تشریف نداشتن که ببینند کل آرا آقای روحانی با تمام حمایت اصلاح طلبان فقط ششصد هزار رای بیشتر از کاندیداهای اصولگرا بود مضاف براینکه به خاطر تعدد کاندیداهای اصول گرا برخی از مردم که عرفا” و عقیدتا” هوادار اصولگرایی هستند به آقای روحانی رای دادند پس چطور ملت به اصلاح طلبا گرایش داشتن ، در ضمن اون هوس و عطش قدرتی که بنده در اصلاح طلبان سراغ دارم اگر به اندازه ایپسلون درصد شانس پیروزی در خودشون می دیدند عمرا” اگر اعتلاف می کردند .
ائتلاف صحیح است، نه اعتلاف