خرید تور تابستان ایران بوم گردی

طنز | علی خواص الملک سخنگو: در دوران حسن به روش داروغه ناتینگهام عمل می کردند!

دیدار نیوز هر هفته آخر هفته اخبار مهم را در قالب طنز به زبان دوره ناصری می نویسد. خلاصه دو هفته گذشته را می خوانید

در هفته‌ای که گذشت(قبل)، اتفاقات جالبی در مملکت رخ داد که موردتوجه عوام‌الملک قرار گرفت؛ از جمله ماجرای عجیب قطع درختان خیابان ایتالیا در تهران و ردصلاحیت برخی خواص!

مگر یک مملکت هشتاد و پنج میلیونی چند نفر خواص می‌خواهد؟

دیدارنیوز ـ عوام‌الملک:

جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲

صبح زود با تماس‌های یکی از عوام از خواب پریدم. گوشی را جواب دادم. خواست که تلگرام را چک کنم. طول کشید تا فیلترشکن وصل شود. عکس چند تنه کلفت درخت را برایم فرستاده و نوشته بود اینجا خیابان ایتالیا در تهران است و درخت‌های قدیمی را قطع کرده‌اند. گفتم خوب قطع کنند. مگر چه عیبی دارد؟ گفت یعنی چی که چه عیبی دارد؟ عکس چند روز پیش خیابان ایتالیا را فرستاد. درختان بلندی در عکس بودند و خیلی زیبا بود. به او پیغام دادم که با این کار‌ها به دنبال سیاه‌نمایی و تحریک احساسات عوام نباشد. اولا که ایتالیا غلط کرده که اسم خودش را روی یکی از خیابان‌های پایتخت ما گذاشته. ثانیا چهار تا درخت را قطع کرده‌اند تا عوام بتوانند آسمان را بهتر ببینند. اگر این کار نمی‌شد خود این عوام جنجال می‌کردند که تهران، شهر بی‌آسمان است. حالا به جای تشکر از عوامل قطع درخت‌ها، مشغول عزاداری و آه و ناله برای آن‌ها شده‌اند. در خبر‌ها مساله رد صلاحیت عده‌ای از کسانی که می‌خواستند جزو خواص‌المله‌ها باشند همچنان مورد توجه است. هیاهو برای هیچ است. واقعا هر کسی نمی‌تواند آنقدر خالص باشد که جزو خواص بشود و هر خواصی نمی‌تواند خواص‌المله باشد. کسی که نمی‌داند صلاحیت دارد یا نه و می‌رود ثبت‌نام می‌کند باید ردصلاحیت بشود تا درس عبرت شود و بیخودی هزینه‌تراشی نکند. مگر یک مملکت هشتاد و پنج میلیونی چند نفر خواص می‌خواهد؟

شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲

روزنامه بودجه‌بگیر خواص‌الدوله نوشت که تعدادی گوساله از پاکستان وارد کشور شده‌اند و منتظرند که پروار شوند و بتوانند بزایند تا قیمت گوشت پایین بیاید. برنامه‌ریزی یعنی همین. باید به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت بها داد و معلوم است که دکتر ابراهیم و خواص‌الدوله‌اش دقیقا همین کار را می‌کنند. عصر ابراهیم تازه شروع شده و بعید است تمام بشود. این گوساله‌ها هم هر قدر که نخواهند دل به کار بدهند قطعا در یک جایی مجبور می‌شوند بزایند و به کاهش قیمت گوشت کمک کنند. در عصر ابراهیم که اصولا هیچ مشکلی نیست و اگر هم باشد مشکلی نیست که آسان نشود. تصاویری از جلوی یکی از پاسگاه‌های نظمیه‌ها به دستم رسید. یک نفر مانتوی بلند اجاره می‌داد به قیمت هر دقیقه ده هزار تومان. رقم خوب و معقولی بود. خوشبختانه کارآفرینی‌های ناشی از حجاب همچنان ادامه دارد و احتمالا یک دلیل ناراحت بودن غربی‌ها از حجاب همین است. ولی خوشبختانه نسوان ما خودشان انتخاب کرده‌اند که حجاب داشته باشند و آن‌هایی هم که خودشان موفق به انتخاب نشده‌اند به کلانتری می‌روند تا خودشان موفق به انتخاب بشوند. ظاهرا مکان اصلی این کارآفرینی‌ها در تهران از خیابان وزرا به محله گیشا، پشت آتش‌نشانی تغییر کرده تا به امکانات امدادی هم نزدیک باشند. شب شنیدم که احمدآقا برای انتخابات بزرگواران ثبت نام نکرده است. اول خیلی ناراحت شدم. احمدآقا از خواص خاصی‌ست که با چشمان تیزبینش می‌تواند تشخیص بدهد که چه کسی امکان ورود به جمع خواص را دارد. احتمالا قرار است از توانایی‌ها و توانمندی‌های بی‌پایان او در جا‌های مهم‌تر و بهتری استفاده شود. بالاخره گاهی هم باید در برخی جا‌ها به خواص جوان‌تر بالای هفتاد و پنج سال اعتماد کرد.

یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲

ظاهرا قرار شده یکی از برنامه‌های تلویزیون بودجه‌بگیر که درباره فلسطین بوده پخش نشود. خیلی اتفاق مهمی‌ست. من وبقیه هشتاد میلیون عوام این کشور در تمام طول شبانه‌روز دلخوش به این تلویزیون بودجه‌بگیر و برنامه‌های مفید و آموزنده‌اش هستیم. اما الان مانده‌ایم بدون این برنامه چه کار کنیم و چطور معلوماتمان را درباره فلسطین افزایش بدهیم و از گمراهی در امان بمانیم. البته همانطور که هفته پیش منصوره گفته بود تلویزیون که سهل است، ایران هم مال بابای اصولیون است و حق دارند هر طور که دلشان می‌خواهد اداره‌اش کنند و هر برنامه‌ای را که دلشان خواست پخش کنند و از هر برنامه‌ای که خوششان نیامد تمامش کنند. اتفاقا فیلم یکی دیگر از برنامه‌های تلویزیون بودجه‌بگیر را هم دیدم. مجری خیلی آزادانه نظراتش را درباره حسن و دامادش گفت و از احمدآقا هم خواست به شکل مناسب صلاحیت حسن را بررسی کند تا طبیعتا طبق نظر مجری نتواند خودش را در جمع بزرگواران ببیند. این برنامه‌ها ثابت می‌کند که در هیچ جای دنیا مثل کشور ما آزادی وجود ندارد. غربی‌ها نمی‌گذارند عوامشان با این واقعیت‌های کشور ما آشنا شوند. امروز هم تصاویری از محله گیشا، پشت آتش‌نشانی به دستم رسید. بساط وزرا را به آنجا منتقل کرده‌اند تا عوامی که حواسشان نبوده به میل خودشان باحجاب باشند به آنجا مراجعه کنند و مراحل توقیف خودشان و خودروهایشان را طی کنند. صف باشکوهی بود. مثل آن قدیم‌ها که عوام در صف صندوق‌های رای مشغول حماسه‌آفرینی بودند. شب خبر تغییر نام “چهارشنبه سوری” و “شب یلدا” در تقویم‌ها را شنیدم. جزو دستاورد‌های مهم عصر ابراهیم است. نام‌های جدیدی هم که برای این مناسبت‌های طاغوتی انتخاب شده‌اند خیلی مناسب و بامسمی هستند. این همه کار‌های بر زمین مانده از دوران قبل از عصر ابراهیم روی هم انباشته شده بود و خوشبختانه به تدریج در حال حل و فصل شدن هستند.

دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲

حسین اعلام کرد راه‌حل اصلی و دائمی مساله فلسطین برگزاری رفراندوم است. عالی‌ست. خوشبختانه عوام فلسطین مثل عوام برخی نقاط دیگر جهان نیستند که قدرت فهم و تحلیل مسائل را نداشته باشند و می‌توانند نظر بدهند. برگزار کردن رفراندوم در کشورشان هم بر خلاف جا‌هایی مثل ایران هزینه زیادی ندارد. خیلی خوب است که خواص ما به نظرات عوام سایر کشور‌ها اهمیت می‌دهند. مصاحبه خواص‌الدوله امور ورزش شهرستان شفت گیلان با تلویزیون بودجه‌بگیر را دیدم. خبر مهمی داد و گفت در شهرستان شفت که پنجاه و پنج هزار نفر جمعیت دارد یک میلیون و صد نفر ورزشکار دارند. آمار قابل توجهی‌ست. باعث می‌شود بتوانند ورزشکاران مازادشان را به صورت لژیونر صادر کنند و درآمد خوبی ایجاد کنند. شاید بد نباشد برای المپیک بعدی در کنار کاروان ورزشی ایران چند کاروان هم از شفت اعزام بشوند. روح‌الله، معاون امور علمی دکتر ابراهیم هم یک خبر خوب دیگر داد و گفت آمار مهاجرت اصلا خطرناک نیست و مثلا اگر تا سال‌های قبل صد نفر می‌رفتند الان دو هزار نفر می‌روند. خدا را شکر. من فکر می‌کردم خیلی بیشتر باشد، ولی طبق مثال روح‌الله، فوقش آمار مهاجرت ۲۰برابر شده است. خیلی هم بد نیست. حتی اگر بد هم باشد، خطرناک نیست. چقدر خوب است که در عصر ابراهیم فقط خبر‌های خوب از دهان خواص بیرون می‌آید.

سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۲

انسیه، معاون امور نسوان دکتر ابراهیم اعلام کرد که از دختران دانشجوی غزه‌ای برای تحصیل در ایران حمایت می‌شود. کار خوب و بزرگی‌ست. بالاخره دختران غزه‌ای هم حمایت‌های انسیه و بقیه خواص از دختران دانشجوی ایرانی را می‌بینند و دلشان می‌خواهد. خوب است که آن‌ها هم حمایت شوند. هر وقت هم که طبق نظر حسین قرار شد برایشان رفراندوم برگزار شود می‌توانند بروند نظرشان را بدهند و اگر دوست داشتند برگردند. خوشبختانه نه ممنوع‌الخروج هستند و نه ممنوع‌الورود. خودشان هم با میل و اراده باحجاب هستند. علیرضا، از سخنرانان اصولی که خودش و اولادش در تهران نشسته‌اند صحبت‌های شجاعانه‌ای داشت و افشا کرد که جریان سازشکار می‌گوید وقتی می‌شود کار را با مذاکره حل کرد چرا باید جنگید و صدمه دید. به قول علیرضا این‌ها حرف‌های درشت است نه درست. مذاکره مال افراد عافیت‌طلب است. باید رفت و جنگید که دختران دانشجوی غزه‌ای بتوانند به ایران بیایند و حمایت شوند. نباید فریب این افرادی را خورد که دم از مذاکره می‌زنند. خود علیرضا و اولادش هم خیلی دوست دارند برای جنگیدن بروند، اما رسیدگی به برخی امور و مسائل در تهران، سمت بلوار مرزداران و حومه، دست و پایشان را بسته است. ان‌شاالله که جنگ‌های عالم اینقدر طول بکشد که علیرضا و اولادش هم بتوانند خودشان را به میدان برسانند. یک علیرضای دیگر که گویا مسوول جزیره کیش است گفت که می‌خواهند در کیش طرح صدف را اجرا کنند که طی آن افرادی به نام کیش‌بان برای تذکر حجاب اعزام می‌شوند. خیلی ایده خوبی‌ست. نامش هم قشنگ است. باعث محافظت از مروارید‌ها می‌شود. امروز هوای تهران کمی آلوده بود. خیلی مهم نبود، اما احتمالا باعث سوءاستفاده غربی‌ها و اصلاحیون و عده‌ای از عوام خواهد شد.

چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲

بعضی روز‌ها من که عوام‌الملکم یاد یک چیز‌هایی می‌افتم که دل و دماغ خاطره‌نویسی برایم نمی‌گذارد. چند سالی ست این موقع از آبان که می‌شود آن طوری هستم. امروز شروعش است.

پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲

دیروز محمدباقر، رییس خواص‌المله خبر مهمی را اعلام کرد و گفت امروز خانواده‌ها با دو شیفت کار، برای تامین نیاز‌های معیشتی و مسکن در چالش هستند. خبر نداشتم. من فکر می‌کردم عوام با دو شیفت کار کردن لااقل سیسمونی نوه‌هایشان را می‌توانند از ترکیه بخرند. احتمالا باید سه‌شیفته کار کنند که موفق به این کار بشوند. خواص هم سه‌شیفته در حال کارند. خبر انتشار کتاب ترگل ورگل برای آموزش معارف و حجاب و امثالهم به دانش‌آموزان را خواندم. اسم شادی دارد. انگیزاننده هم هست. قطعا باعث علاقمندی دانش‌آموزان به این نوع مباحث خواهد شد. گزارش روزنامه بودجه‌بگیر درباره حجاب‌بان‌ها در مترو و فیلم‌برداری کردن از چهره عوام در ایستگاه تئاتر شهر تهران و برخورد‌های مناسب با عوام در محدوده چهارراه ولیعصر را خواندم. امیدوارکننده است. احتمالا عده‌ای از عوام سر و صدا راه بیاندازند و بگویند این خواهران و برادرانمان در آن محدوده‌ها با عوام برخورد‌های خوبی ندارند. مهم نیست. برخورد، برخورد است. خوب و بد ندارد. اگر عوام خودشان با میل و اراده خودشان همانطور که این برادران و خواهرانمان دلشان می‌خواهد لباس بپوشند قطعا برخوردی ایجاد نمی‌شود. بالاخره مملکت مال همین برادران و خواهران و پدرشان است و عوام باید این نکته را مدنظر قرار دهند.

در هفته گذشته مشخص شد که برخی از خواص در تلاش هستند با حل شدن همه مشکلات و برطرف شدن بحران‌های مملکت، سراغ صادرات مدیریت خود به دیگر ممالک بروند.کد خبر: ۱۵۸۹۴۱۱۴:۳۷ – ۰۳ آذر ۱۴۰۲

افاضات اضافه

دیدارنیوز ـ عوام‌الملک:

جمعه ۲۶ آبان ۱۴۰۲

محمدرضا، معاون همه امور رییس خواص‌الدوله اصفهان اعلام کرد که کنسرت یکی از عمله طرب به نام علیرضا به خاطر حضور نوازندگان مونث در آنسامبل لغو شده است، چون قشر عظیمی از عوام این موضوع را نمی‌پسندند. لذت بردم. خیلی خوب است که در عصر ابراهیم خواص می‌فهمند که در افکار عمومی عوام‌ چه می‌گذرد و عوام چه چیزی را می‌پسندند و چه چیزی را نمی‌پسندند. خیلی هم برخورد نرم و لطیفی با این رسوایی به عمل آورد. جا داشت عده‌ای از عوام، خودشان به جوش می‌آمدند و با کفن‌هایشان به محل این  مطرب‌بازی بی‌شرمانه می‌رفتند و علیرضا و اعضای آنسامبلش را در همان کفن‌ها شکلات‌پیچ می‌کردند. وجود خواص با درک و فهم باعث شده است عوام همدیگر را تحمل کنند.

لطف‌الله، بزرگوار شیرازی اعلام کرد که بی‌حجاب‌ها رجاله و پیاده‌نظام بنیامین هستند. راست می‌گوید. چون رجاله باب مونث رجال است و رجال بی‌حجاب و باحجاب ندارند و نسوان که همان رجاله‌ها هستند باید این مسائل را رعایت کنند. اما این که پیاده‌نظام‌ بنیامین هم باشند بد است. لطف‌الله لابد یک چیزی می‌داند که این حرف را می‌زند.

شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲

تصاویر مستهجنی از دانشجویان دانشگاه شریف به دستم رسید. تکان‌دهنده بود‌. به بهانه فارغ‌التحصیلی جشن گرفته بودند و عده‌ای از نسوان زلفانشان را مثل شراره‌های آتش بیرون گذاشته بودند. حالم یک جوری شد. معمولا وقتی هر چیزی که مال نسوان است را می‌بینم اینطوری می‌شوم.‌ نمی‌دانم چرا خواص به این مسائل رسیدگی نمی‌کنند. الان جواب حال مرا چه کسی می‌دهد؟ به فاصله چند دقیقه تصاویر زیبایی از یکی از ایستگاه‌های متروی تهران را دیدم که زهر تصاویر قبلی را گرفت. عده‌ای از رجال و نسوان متعهد، سبیل در سبیل، دو طرف دالان‌ها ایستاده بودند تا یک وقت هیچ چیزی از هیچ جای نسوان به چشم رجال نیاید و حالشان آنطوری نشود.‌ کمی آرام شدم‌.‌ فهمیدم که خواص پیگیر مطالبات به حق عوام در این یک مورد هستند. در موارد دیگر خوشبختانه عوام یا مطالبه‌ای ندارند یا اگر هم داشته باشند، به حق نیست.

شب خبر استعفای رییس پردیس کیش دانشگاه شریف که آن بی‌ناموسی‌ها در زیرمجموعه‌اش انجام شده بود را شنیدم. نفس راحتی کشیدم. به نظرم باید یک یک دانشجویان حاضر در تصاویر را احضار و مدارکشان را پس بگیرند و واداراشان کنند داخل دالان‌های ایستگاه‌های مترو بایستند و دو دست و یک پایشان را بلند کنند تا برای همه نسوان و رجاله‌های بی‌حجاب درس عبرت شوند

یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲

جمیله، متعلقه محترمه دکتر ابراهیم و صبیه محترمه احمد، بزرگوار مشهدی، فرمود که ما به عنوان الگو باید رهبری نسوان جهان را به دست بگیریم. کاملا صحیح است. از این الگوها برای رهبری هم زیاد داریم. همین جمیله یا همان انسیه. فعلا همین دو تا کافی‌اند. نمی‌شود اول کار برای رهبری نسوان جهان دچار چندرهبری شد.

همان یکی یا حداکثر دو تا کافی‌ست. اخباری درباره افزایش سن بازنشستگی عوام شنیده می‌شود. حاصل همکاری مشترک خواص‌الدوله‌ها و خواص‌المله‌هاست. یعنی خوشبختانه دکتر ابراهیم و محمدباقر هر دو در این زمینه زحمت می‌کشند. به نظر می‌رسد قرار است قانون را طوری بنویسند که عوام تا عمرشان به دنیاست بازنشسته نشوند. خیلی کار خوبی‌ست. باعث می‌شود عوام فکر کنند آن‌ها هم مثل خواص هستند و هیچوقت بازنشسته نمی‌شوند. تا قبل از این عوام پس از سی سال کار کردن بازنشسته می‌شدند و تازه باید دنبال کار می‌گشتند که خرج زندگی‌شان را دربیاورند. الان با این قانون خوشبختانه هیچکدام از عوام دغدغه پیدا کردن کار پس از بازنشستگی را نخواهند داشت و اینقدر کار می‌کنند تا به حول و قوه الهی در حین انجام وظیفه جان به جان‌آفرین تسلیم کنند. خواص هم تقریبا همینطورند. همیشه کار می‌کنند اما چیزی را به کسی تسلیم نمی‌کنند.

دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲

امروز غلامعلی در یک مراسم تشییع در سالن همایش روزنامه اطلاعات سخنرانی کرد. عوام حاضر در سالن سعی کردند به محض شروع سخنرانی غلامعلی از سالن خارج شوند.‌ چون معمولا سطح سخنرانی خواص خیلی بالاتر از فهم ما عوام است و جایی که خواص سخن می‌رانند عوام را همان به که ره صحرا بگیرند و سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرند. خوشبختانه حضور غلامعلی در سالن باعث شد که یکی از عمله طرب به نام شهرام که قصد مطرب‌بازی در مراسم را داشت موفق به اجرای نیت خود نشود و مراسم به خیر و خوشی به پایان برسد.‌ باید حتما از غلامعلی به خاطر این اثرگذاری قابل توجه در بین عوام، تقدیر به عمل بیاید.

سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲

خوشبختانه خبردار شدم که رییس دانشگاه شریف هم به خاطر آن صحنه‌های مستهجن برکنار شده است.‌ واقعا امیدوارکننده است. رئیس دانشگاه اگر رئیس باشد خودش دفترش را به جلوی درب ورودی دانشگاه منتقل می‌کند و شخصا مراقب موی بلند و ناخن دراز نسوان است. اصلا در عصر ابراهیم کار روسا همین است. چون مشکلی نمانده که برای حلش به رئیسی نیاز باشد. اگر خدای ناکرده مشکلی هم ایجاد شود دکتر ابراهیم شخصا  ترتیبش را می‌دهد.

علیرضا، عضو خواص‌البلد تهران اعلام کرد که از بحران گذشته‌ایم و در قعر مشکلات ترافیکی قرار داریم‌ و به حمل و نقل عمومی نمره کمتر از مردودی می‌دهند. خوشحال‌کننده است. مهم این است که از بحران گذشته‌ایم‌. می‌شود کتاب عبور از بحران ۲ را در این زمینه نوشت و خاطرات و تجارب علیرضا، رییس بلدیه تهران درباره چگونگی گذشتن از بحران و قرار گرفتن در قعر مشکلات ترافیکی را برای آیندگان نوشت. نمره حمل و نقل عمومی هم به خاطر نسوان بی‌حجاب کم شده است. چون روی دیوارهای ایستگاه‌های مترو و اتوبوس‌ها نوشته‌اند که رعایت نکردن حجاب باعث می‌شود نتوانند خدمات خوب بدهند. ظاهرا هم همینطور شده است. خبرگزاری بودجه‌بگیر تصاویری از آبگرفتگی خیابان‌های اهواز منتشر کرد. احتمالا حواسشان نبوده و ناخودآگاه با استفاده از عکس‌های قدیمی، سیاه‌نمایی کرده‌اند. چون همین روز شنبه بود که خبرگزاری بودجه‌بگیر خواص‌الدوله اعلام کرد که با اقدامات خواص‌الدوله‌های دکتر ابراهیم معضل آبگرفتگی معابر اهواز در زمان بارندگی رفع شده است.

چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲

صفحه اول روزنامه بودجه‌بگیر بلدیه عکس یکی از نسوانی که بر خلاف بقیه نسوان حاضر در عکس حجاب مناسبی داشت را چاپ کرده و تیتر زده بود: عزیزم شالت! معلوم شد که طبق معمول عده‌ای از عوام که بهتر از بقیه عوام هستند خودشان به جوش آمده و دست به کار شده‌اند تا مشکل بی‌حجابی را حل کنند. خیلی هم مهربان هستند. اول می‌گویند عزیزم شالت! اما اگر عزیزشان شالش را نداشت یا نگذاشت، عکسش را می‌گیرند و برای نظمیه‌ها و خواص‌الرعایا می‌فرستند تا آن‌ها شال عزیزشان را با روش‌های فنی و مناسب روی سرشان بچسبانند. علیرضا، رییس خواص‌البلد و احمد، خواص‌الدوله امور داخله هم گفتند این‌هایی که در ایستگاه‌های مترو مشغول “عزیزم شالت” هستند خودشان جوشیده‌اند و به خواص ربطی ندارند. خبر خوبی‌ست‌.‌ مخصوصا که این عوام خودشان لابد با هزینه شخصی‌شان دوربین هم خریده‌اند و از نسوان عکس و فیلم می‌گیرند و حتی بعضی‌هایشان با هزینه شخصی ون هم‌ خریده‌اند و در اطراف چهارراه ولیعصر کسانی که “عزیزم شالت” خوبی نداشته باشند را با مهربانی سوار ون‌های مجهز به تهویه می‌کنند و تا پاسگاه نظمیه‌ها واقع در محله گیشای تهران مشایعت می‌کنند تا مبادا کسی در خیابان مزاحمشان شود. این اتفاق‌ها خیلی خوب است. نشان می‌دهد هنوز حس مسئولیت‌پذیری بین عوام به شکل کامل از بین نرفته است. این‌ها همه از برکات عصر ابراهیم و حضور خواص خاصی مثل علیرضا در بلدیه و محمدباقر در ریاست خواص‌المله‌هاست‌.

خوشبختانه بعد از اقدامات مناسب خواص‌الدوله‌ها و خواص‌المله‌ها برای افزایش سن بازنشستگی امروز هم اخبار خوب جدید درباره افزایش مالیات‌ها منتشر شد. از سال آینده عوام باید حتی تا “نمی‌توانندشان” مالیات بدهند. امسال طوری تنظیم شده بود که عوام تا می‌توانند مالیات بدهند. اما برای سال آینده وضع بهتر شده. بدیهی هم هست. وقتی سن بازنشستگی بالا می‌رود یعنی قرار است امید به زندگی هم افزایش داشته باشد و بالاخره این افزایش‌ها خرج دارد. عوام هم قطعا راضی هستند. وقتی عده‌ای از عوام به شکل خودجوش وقت می‌گذارند و هزینه می‌کنند تا با مشکل بی‌حجابی به عنوان تنها مشکل موجود در کشور در عصر ابراهیم مقابله کنند چرا بقیه عوام نباید با پرداخت مالیات بیشتر در کنار و پشت آن‌ها باشند. به نظرم خوب است فردا روزنامه بودجه‌بگیر خواص‌الدوله هم عکس دسته‌جمعی هم خواص را با تیتر “عزیزم پول بده” در صفحه اول چاپ کند. شب قبل از خواب، کارتون رابین‌هود را تماشا کردم. چقدر چهره‌ها آشنا بودند. احتمالا چون چند سال قبل هم این کارتون را دیده بودم.

پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲

یادداشت روزنامه بودجه‌بگیر درباره حقوق عوام را خواندم. فهمیدم که در عصر ابراهیم‌ حقوق‌ها دو برابر شده اما تورم دوران حسن نمی‌گذارد این افزایش حقوق‌ها احساس شوند. مطمئن بودم این که خیلی کامل از عصر ابراهیم لذت نمی‌بریم یک ربطی به حسن و دورانش دارد. علیرضا اعلام کرد که بلدیه تهران قرار است در بازسازی غزه همکاری کند. اگر این اتفاق بیفتد احتمالا علیرضا با حفظ سمت، رییس بلدیه غزه هم خواهد شد و نمی‌دانم که بی او با بدن لخت خیابان و غم‌انگیزترین حالت تهران چه کنم؟

علی، سخنگوی خواص‌الدوله‌ها اعلام کرد که خواص‌الدوله‌های دوران حسن، حقوق کارمندان را به روش داروغه ناتینگهام پرداخت می‌کرده‌اند‌. فهمیدم علی هم دیشب کارتون رابین‌هود را تماشا می‌کرده. باید از او هم‌ بپرسم که آیا قیافه‌ها خیلی برایش آشنا نبودند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا