خرید تور تابستان

عقبگرد به واردات پزشک یا صادرات بیمار به کشورهای همسایه؟

ابراهیم فاطمی در روزنامه توسعه ایرانی نوشت: پزشکی ایران، جزو حوزه‌هایی است که حاکمیت، وقتی می‌خواهد تفاوت خود را با نظام و رژیم قبلی نشان بدهد، همواره به آن ارجاع می‌‌دهد. انصافا هم که در این حوزه رشد خوبی داشته‌ایم و از پزشکان عاریتی بنگلادشی و پاکستانی و هندی پیش از انقلاب، حتی کارمان به پذیرش گردشگر سلامت هم رسیده است. این‌ها خیلی خوب است؛ چرا که نفعش به مردم می‌رسد. اما، نشانه‌هایی از یک اتفاق تلخ در حال خودنمایی است؛ این‌که آفت به جان نظام پزشکی ایران افتاده و بیم آن می‌رود که ما را به همان مشکلات پیش از انقلاب دچار کند. اما ماجرا چیست؟

چه بلایی سرمان خواهد آمد؟

مهاجرت متخصصان و فوق متخصصان حوزه پزشکی، چه بلایی می‌تواند سر ایرانیان بیاورد؟ محمدرضا میرزا آقایان، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی در گفتگو با مهر در این باره گفته است:«کمبود جراح قلب کودکان در کشور معضلی بزرگ در حوزه پزشکی کودکان است. کمبودهای موجود در سیستم درمانی کشور در کنار منافع کم حضور در این رشته و البته مهاجرت پزشکان، از مهم‌ترین علل مشکلات موجود در حوزه جراحی قلب کودکان است که باعث از دست رفتن کودک بیمار به دلیل عدم انجام اقدامات درمانی به موقع می‌شود». سالانه بیش از یک میلیون تولد در ایران داریم. حداکثر 10 هزار نفر آن‌ها بیماری قلبی دارند. حالا اگر تنها یک‌چهارم آن‌ها در سال اول نیاز به خدمات جراحی قلب داشته باشند، یعنی 2500 جراحی قلب. به گفته این متخصص جراحی قلب کودکان، چنین توانی در کشور وجود ندارد و به همین دلیل نظام درمان قادر نیست همه این کودکان را به موقع نجات دهد. 

درآمدی که  اندازه راننده  اسنپ هم نیست

علاوه بر این، ورود دانشجویانی که دوره عمومی پزشکی را به پایان رسانده‌اند برای ورود به شاخه‌ها و گرایش‌های تخصصی پزشکی، بسیار خطرناک و در برخی رشته‌ها نزدیک به صفر شده است! دلیلش هم خیلی ساده است؛ طرف با خودش فکر می‌کند که چرا باید این همه عمر بگذارم و در نهایت، یک درآمد معمولی داشته باشم؟ مثلا همین جراحی قلب کودکان را در نظر بگیرید. به قول میرزا آقایان، در این رشته منافعی که مثلا در رشته جراحی قلب بزرگسالان وجود دارد، نیست. ضمن‌این‌که کمبودهای زیادی در مراکز درمانی وجود دارد که این پزشکان باید به دوش بکشند. وقتی یک پزشک عمومی توئیت می‌زند که درآمد او، به اندازه یک راننده اسنپ هم نیست و تصمیم دارد شغلش را عوض کند، دیگر چه باید گفت؟

چاره دیگری می‌ماند؟

شکوفه.ق که تازه دوره هفت‌ساله پزشکی را به پایان رسانده و حالا از نظر نظام‌پزشکی یک پزشک محسوب می‌شود، طرحش را به تازگی آغاز کرده است. او که در حال گذراندن دوره‌های تزریق بوتاکس است، به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «هفت سال وقت گذاشته‌ام، بچه‌ام را تنها گذاشته‌ام و شب‌ها شیفت اجباری رفته‌ام. الان چقدر می‌دهند؟ 10 میلیون، کم و زیاد. تازه با کلی شیفت و … . به یکی از درمانگاه‌ها زنگ زده‌ام، می‌گوید ساعتی 40 تومن بیا این‌جا. فکر کنین پزشک مملکت ساعتی 40 تومن؟ اندازه حقوق یک کارگر معمولی هم نیست. در حالی که می‌دانم درآمد کسانی که وارد حیطه عمل‌های زیبایی و بوتاکس و … می‌شوند، خیلی بالاتر است. چاره دیگری می‌ماند؟» سوالش دقیق است؛ حقیقتا چاره‌ای نمی‌ماند. 

سالانه بیش از یک میلیون تولد در ایران داریم. حداکثر 10 هزار نوزاد بیماری قلبی دارند. حالا اگر تنها یک‌چهارم آن‌ها در سال اول نیاز به خدمات جراحی قلب داشته باشند، یعنی 2500 جراحی قلب و چنین توانی در کشور وجود ندارد؛ همان‌گونه که رئیس‌کل نظام پزشکی نیز گفته است: در آینده جراح قلب اطفال نخواهیم داشت

شأنی که رعایت نمی‌شود

بحث‌های مالی، البته در جای خود بسیار مهم هستند؛ اما بحث‌ مهمتر دیگر، این است که شأنیت و جایگاه پزشکی در کشورمان دیگر مثل گذشته ارج نهاده نمی‌شود. 

دیروز نیز رئیس کل سازمان نظام پزشکی در این باره گفت: «هشدار می‌دهم که تنه تنومند پزشکی کشور دارد دچار آفت می‌شود. ما این آفات را می‌بینیم؛ مسئولین بیایند و در بازدید‌های میدانی مشکلات را ببینند.» او درباره چالش کمبود جراح اطفال افزود: «مسئولین با نظارت میدانی در بیمارستان‌ها بررسی کنند تا ببینند چرا ما جراح قلب اطفال در آینده نخواهیم داشت؟ نماینده مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی بروند و وضعیت جراحان قلب اطفال کشور را در همین بیمارستان شهید رجایی و مرکز طبی اطفال از نزدیک بررسی کنند و از پزشکان بپرسند چرا از تخصص جراحی قلب کودکان استقبال نمی‌کنند؟».

تا پیش از این، شهروندان منطقه برای خدمات پزشکی با کیفیت به ایران مراجعه می‌کردند، اما به دلیل موج فزاینده مهاجرت پزشکان ایرانی، این ایرانیان هستند که ترجیح می‌دهند به کشورهایی مثل ترکیه بروند؛ تا جایی که مراکز درمانی این کشور حتی مترجم فارسی‌زبان و … هم دارند و قصد دارند که مراکزی در ایران برای اطلاع‌رسانی ایجاد کنند

از  گود استندینگ تا خداحافظی همیشگی

نتیجه این نحوه برخورد با بدنه پزشکی مملکت، چه می‌شود؟ به گفته حسین‌علی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مجلس، «در دو سال اخیر نزدیک به ۱۰ هزار پزشک که عمده آنها افراد متخصص و فوق تخصص بوده‌اند گواهی گود استندینگ دریافت کرده‌اند و این می‌تواند رشته‌های تخصصی و فوق تخصصی ما را در بسیاری از رشته ها در سالهای آینده از نیروی انسانی خالی کند. بسیاری از این افراد به علت امکان دریافت حقوق‌های بسیار بالا در کشورهای حوزه خلیج فارس حتی فکر مهاجرت به کشورهای اروپایی را هم نمی‌کنند و به کشورهایی مثل عمان و امارات مهاجرت می‌کنند، به گونه‌ای که  کشورهای عربی به مقصد اصلی مهاجرت پزشکان ایرانی تبدیل شده است. متاسفانه روند قانونگذاری در این حوزه در مجلس مطابق با شرایط روز جامعه نیست و ما باید در مجلس برای بهبود این وضعیت یک تصمیم جدی اتخاذ کنیم». 

نگاه کج ترکیه به بیماران ایرانی

پس مشکل اول این‌جاست که بخشی از پزشکان زبده خودمان را از دست می‌دهیم. یعنی برای بخشی از عمل‌های جراحی و …، پزشک متخصص نداریم و به گفته بعضی‌، باید باز هم نیازمند پزشکان خارجی شویم. اما از سوی دیگر، اتفاق تلخی هم در شرف وقوع است: خیز برداشتن کشورهایی چون ترکیه، برای جذب بیماران ایرانی. چندی پیش ایندیپندنت فارسی در این باره نوشت:«در حالی‌ که موج فزاینده مهاجرت پزشکان و کادر درمان از ایران ادامه دارد، برخی گزارش‌ها از افزایش شمار سفرهای درمانی ایرانیان به کشورهای همسایه خبر می‌دهند. در پیوند با این موضوع، اویگار اوستون، معاون مدیر بازرگانی بیمارستان مدی‌پول مگا در ترکیه، ادعا کرد که ایرانی‌ها برای دریافت خدمات درمانی باکیفیت و قابل‌اعتماد بیمارستان‌های ترکیه را ترجیح می‌دهند.»

شکوفه.ق که تازه دوره هفت‌ساله پزشکی را به پایان رسانده، در حال گذراندن دوره‌های تزریق بوتاکس است. او به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «هفت سال وقت گذاشته‌ام و با کلی شیفت اضافه 10 میلیون تومان می‌دهند. اندازه حقوق یک کارگر معمولی هم نیست. در حالی که می‌دانم درآمد کسانی که وارد حیطه عمل‌های زیبایی و بوتاکس و … می‌شوند، خیلی بالاتر است. چاره دیگری می‌ماند؟»

این رسانه از قول دیگر متولیان سلامت در ترکیه، افزایش بیماران ایرانی در این کشور را نسبت به سال گذشته 40 درصد ذکر و اضافه کرده است: تا پیش از این، شهروندان منطقه برای خدمات پزشکی با کیفیت به ایران مراجعه می‌کردند، اما به دلیل موج فزاینده مهاجرت پزشکان ایرانی، این ایرانیان هستند که ترجیح می‌دهند به کشورهایی مثل ترکیه بروند؛ تا جایی که مراکز درمانی این کشور حتی مترجم فارسی‌زبان و … هم دارند و قصد دارند که مراکزی در ایران برای اطلاع‌رسانی ایجاد کنند. 

آینده تاریک است

بله، مهاجرت 6500 پزشک که فقط 2300 نفرشان متخصص بوده‌اند تنها در سال 1401، شوخی نیست؛ آن‌هم در حالی که سالانه به طور متوسط فقط پنج هزار پزشک در ایران فارغ‌التحصیل می‌شوند. کار به جایی رسیده که رصدخانه مهاجرت ایران، جمعیت پزشکان ایرانی شاغل و ساکن در کشورهای پیشرفته را 10 هزار تن ذکر کرده است. ظاهرا لاری‌پور، سخنگوی نظام‌پزشکی بیراه نمی‌گوید که، زمانی می‌رسد که حاکمیت، باید پزشک گدایی کند‍!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا