برگزیدگان «سینما حقیقت» چه میگویند؟
دهمین دورهی جشنوارهی «سینما-حقیقت» در حالی به پایان رسید که با وجود رضایت نسبی فیلمسازان از نحوهی برگزاری این دوره، عدهای همچنان معتقد به بازنگری و آسیبشناسی در شیوهی برپایی و انتخاب محل جشنواره هستند.
به گزارش ایسنا، در زمان برگزاری جشنواره سینما حقیقت تعدای از فیلمسازان نظرات خود را دربارهیپردیس سینمایی چارسو که امسال تنها محل برپایی جشنواره بود مطرح کردند که بیشتر آنها بر اضافه شدن محلی دیگر به این مجموعه برای دورههای بعدی تاکید داشتند.
اکنون که دوره دهم این رویداد سینمایی به پایان رسیده، برخی از مستندسازان برگزیدهی سینما حقیقت در گفتوگویی با ایسنا، ارزیابی خود را از این جشنواره و نقاط قوت و ضعف آن مطرح کردند و دربارهی امکان اکران مستندها برای عموم مردم نیز به اظهارنظر پرداختند.
باید دو طرف قضیه را در نظر گرفت
سحر مصیبی که فیلمش بهترین اثر جشنوارهی دهم شد و برای «صفر تا سکو» نامزد بهترین کارگردانی هم بود، دربارهی ارزیابی خود از این دورهی جشنواره گفت: جشنوارهی دهم خوب بود و مخاطبان زیادی از فیلمها استقبال کردند. محل برگزاری جشنواره هم مناسب بود، اما جز سالن یک پردیس چارسو، باقی سالنها کوچک بودند. با این حال کیفیت خود سالنها و کیفیت پخش فیلمها خیلی خوب بود و از این بابت بسیار خوشحال بودم که مخاطبان زیادی برای دیدن فیلمها میآمدند.
او دربارهی برنامهریزی نمایش فیلمها نیز بیان کرد: برخی از فیلمها بودند که هر دو سانس اکران آنها در زمان صبح قرار داشت و خوب بود که اگر یک سانس صبح داشتند یک سانس عصر هم به آنها میدادند تا بهتر دیده شوند. اما در مورد فیلم خودم خوشحالم که سانسهای خوبی داشت و حتی در یک سانس ویژه هم نمایش داده شد. با این حال برخی از فیلمها دو سانسشان صبح بود که خود من نتوانستم آنها را ببینم.
مصیبی افزود: شاید به دلیل کمبود سالنها و وجود فیلمهای متعدد در بخشهای مختلف جشنواره دستاندرکاران ناچار بودند چنین برنامهریزیای داشته باشند. وقتی از این طرف نگاه میکنیم میگوییم چقدر بد بود، اما کسانی که برنامهریزی میکنند حتما مشکلاتی دارند، بنابراین باید دو طرف قضیه را در نظر گرفت.
این مستندساز دربارهی امکان ارتباطگیری فیلمهای مستند با مخاطبان عام نیز گفت: یکی از بهترین مخاطبان مستند مخاطبان عام هستند چون فیلمها از دل همان جامعه ساخته شدهاند و خوب است که مردم این فیلمها را ببینند. افراد مرتبط با سینما طبیعتاً با سینمای مستند آشنا هستند و به دیدن فیلمها میآیند، اما بهتر است که امکان دسترسی مردم به این فیلمها نیز فراهم باشد.
وی اضافه کرد: امسال در جشنواره خوشبختانه جز متخصصان و سینماگران، مخاطبان عام زیادی حضور داشتند و این خوشحالکننده است. گروه هنر و تجربه هم فرصت خوبی برای فیلمهای مستند است و این فیلمها میتوانند در سینماهای این گروه و حتی سینماهایی که مختص نمایش فیلمهای مستند باشند نمایش داده شوند. اما باید برای این فیلمها تبلیغ شود و در مطبوعات دربارهی آنها حرف زده شود تا مردم دلشان بخواهد این فیلمها را ببینند. قطعاً فیلمهای زیادی در سینمای مستند ما وجود دارند که این قابلیت را دارند؛ در میان فیلمهای امسال هم آثار متعددی بودند که میتوانند با مخاطب عمومی ارتباط برقرار کنند.
ابراز خوشحالی از نبودن «سالن اتوبوسی»
محمد کارت کارگردان فیلم «آوانتاژ» که در بخش بهترین کارگردانی دهمین جشنواره مستند–حقیقت برگزیده شد، دربارهی کیفیت جشنوارهی دهم و ارزیابی خود از نحوهی برگزاری این جشنواره اظهار کرد: جشنوارهی دهم به لحاظ عیار فیلمها کیفیت نسبتاً خوبی داشت و سانسهای نمایش هم پرمخاطب بود و فیلمها مخاطبان خود را پیدا کرده بودند.
این مستندساز درخصوص محل برگزاری جشنواره نیز اظهار کرد: اگر منصفانه نگاه کنیم میگویم چهکار میشود کرد و کجا باید جشنواره را برگزار کرد. حالت ایدهآل این است که اولویت سازمان سینمایی این باشد که یک کاخ جشنواره با چند سالن و بازار فیلم و فضاهای جنبی احداث کند؛ چون این بلاتکلیفی در جشنوارهی فجر و سایر جشنوارهها هم وجود دارد و هرسال با مسائلی مواجهیم.
کارت افزود: پردیس چارسو از طرفی برای فیلمسازان هیجانانگیز است چون سالنها پر میشوند اما از طرفی برای اهالی رسانه و علاقهمندان رصد کردن فیلمها به دلیل ازدحام جمعیت مشکل است. چارسو مکان خوبی است به شرطی که چند سالن دیگر داشته باشد. از طرفی محیط بیرونی آن کاملاً تجاری است در حالی که داخل ساختمان یکی از اتفاقات مهم فرهنگی کشور رخ میدهد که از بیرون اصلاً معلوم نیست.
کارگردان «خونمردگی» که با فیلم «معلق» در جشنوارهی نهم حاضر بود، دربارهی کیفیت نمایش فیلم در این دوره گفت: دورهی قبلی فیلم من در جشنواره خوب نمایش داده نشد. فیلم من در آن سالن اتوبوسی سپیده ۲ نمایش داده شد و خیلی در آن سالن زجر کشیدیم. فیلمی که یک سال برای آن زحمت کشیدیم تصویر درستی از آن نمایش داده نشد و امسال خیلی خوشحال بودم که آن سالن وجود ندارد؛ در مجموع کیفیت نمایش فیلمها در پردیس چارسو بسیار بهتر از سینما فلسطین و سینما سپیده بود.
محمد کارت در پایان درخصوص دیدهشدن فیلمهای مستند و امکان اکران آنها نیز گفت: خوشبختانه فضا برای نمایش فیلمهای مستند بازتر شده است. دو فیلم قبلی من هم میتوانستند در برنامه اکران قرار بگیرند اما تنها به دلیل اینکه کاراکترهای فیلم راضی نبودند اکران نشدند اما برای این فیلم همهچیز مهیاست. برای نمایش «آوانتاژ» با گروه هنر و تجربه مذاکره کردهایم و قرار است در ماههای ابتدایی سال بعد این فیلم اکران شود.
کیفیت پخش فیلم مهمتر است
هادی معصومدوست که برای ساخت مستند «خوانِ بیخان» نامزد دریافت جایزهی بهترین کارگردانی بود، نیز دربارهی این دورهی جشنواره گفت: طبیعتاً وقتی سالن نمایش فیلمها تغییر میکند، شکل برگزاری و کیفیت جشنواره هم تغییر پیدا میکند. جشنوارهی نهم سالنهای بزرگتری داشت اما متأسفانه کیفیت پخش بد بود. در این دوره سالنها کیفیت بهتری داشتند ولی گنجایش آنها کم بود. این مشکلات همواره وجود دارد و باید برای آن فکری اساسی کرد.
معصومدوست دربارهی برگزاری نمایش فیلمها نیز گفت: به دلیل تعداد زیاد فیلمها با وجود اینکه هرشب سانس فوقالعاده هم برای نمایش آنها وجود داشت، اما وقتی مخاطبان برای تماشای فیلمها برنامهریزی میکردند به دلیل کوچکبودن سالنها و پرشدن آنها، گاهی موفق به دیدن آن فیلم نمیشدند. این قضیه هرسال محل بحث است و برخی دوستان فکر میکردند میشود طوری برنامهریزی کرد که هر فیلم حداقل یک سانس خوب برای دیده شدن داشته باشد. اما به هر حال برای شخص من کیفیت پخش فیلم مهمتر است.
این مستندساز افزود: اما ویژگی پردیس چارسو این است که همهی سالنهای آن یک جا جمع است و حالت پاتوق دارد. در این جشنوارهها اتفاقات خوبی در راهروها و لابیها میافتد و حرفهای خوبی بین فیلمسازان رد و بدل میشود. به هر حال هرجایی مشکلات و مزایای خود را دارد.
معصومدوست درخصوص امیدواری خود برای اکران فیلمهای مستند، با اشاره به اینکه برای نمایش فیلمش با گروه هنر و تجربه مذاکره کرده و احتمالاَ مهرماه آینده این فیلم اکران خواهد شد، گفت: هنر و تجربه فرصت خوبی است؛ فیلمهای مستند باید از این اکرانهای کوچک شروع کنند تا رابطهی مخاطب با سینمای مستند و تصورش نسبت به فیلم مستند تغییر کند. مهم این است که نگاه مخاطب به مستند بهبود پیدا کند و بداند با دیدن مستند قرار نیست اذیت شود و میتواند لذت هم ببرد.
او ادامه داد: وقتی این اتفاق بیفتد و ما مخاطب سینمای مستند داشته باشیم میتوانیم برای اکران فیلمها فکر دیگری هم بکنیم. با وجود فیلمهای خوبی که سینمای مستند ما دارد و خیلی از این فیلمها توان برقراری ارتباط با مخاطب را دارند، اما هنوز به اندازه کافی آن تعامل بین سینمای مستند و مخاطبان اتفاق نیفتاده است و برای این اتفاق کمی زمان لازم است.
امیدی به اکران فیلمم ندارم
محمدرضا حافظی که برای «راه بیعبور» تندیس بهترین کارگردانی فیلم نیمهبلند را به خانه برد، دربارهی جشنوارهی دهم گفت: این دوره نسبت به جشنوارههای قبلی تغییرات ملموسی داشت؛ صرفنظر از مشکلاتی که کوچکبودن فضای سالنهای نمایش ایجاد کرده بود – که آن هم با رعایت تماشاگران و فرهنگ خوبی که دارند حل و فصل میشد – جشنواره در کل به خوبی برگزار شد و من جدا از لذتی که از برندهشدن فیلمم بردم، از نحوهی برگزاری و برنامهریزی جشنواره هم لذت بردم.
این مستندساز یکی از نکات قابل توجه جشنواره را حضور مستمر مسئولان جشنواره دانست و گفت: در این دوره دبیر جشنواره و سایر مسئولان جشنواره، خودشان از ابتدا تا آخرین سانس نمایش فیلمها در محل برگزاری جشنواره حضور و کارها را زیر نظر داشتند و این اتفاق مثبتی بود.
حافظی درخصوص نحوهی برنامهریزی نمایش فیلمها نیز بیان کرد: از این نظر شاید میشد بهتر عمل کرد؛ من با وجود اینکه در تمام روزهای جشنواره در پردیس چارسو حضور داشتم اما باز هم برخی از فیلمها را نتوانستم ببینم. در حالی که برخی سانسها خالی بود و میشد از آنها هم برای نمایش فیلمها استفاده کرد.
کارگردان «راه بیعبور» دربارهی امید به نمایش فیلمش و امکان نمایش فیلمهای مستند نیمه بلند و کوتاه نیز گفت: اینکه بعضی فیلمهای مستند در گروه هنر و تجربه اکران میشوند اتفاق خوبی است اما من حقیقتاً به دلیل زمان فیلمم امیدی به اکرانش ندارم؛ البته تهیهکنندهی این فیلم تلویزیون است و قطعاً پخش خواهد شد. با این حال در جشنواره فیلمهای کوتاه و نیمهبلند زیادی وجود داشتند که دیدنی بودند و از نظر استقبال مخاطبان تفاوتی با فیلمهای بلند نداشتند. این فیلمها هم مخاطبان خود را دارند و درست نیست که در حق آنها اجحاف شود.
او با بیان اینکه میشود در گروه هنر و تجربه فضایی هم به نمایش این فیلمها اختصاص داد، گفت: ای کاش سینماهای هنر و تجربه در شهرستانها گسترش بیشتری پیدا میکرد؛ مثلاً در خرمآباد یک سالن سینمایی متعلق به حوزهی هنری است که گاهی به مناسبتی یک فیلم در آن نمایش داده میشود، درحالی که میتوان از آن برای نمایش فیلمهای هنر و تجربه استفاده کرد.
باوجود روند رو به رشد، همچنان محدودیت وجود دارد
مهدی اسدی هم که برای ساخت «جمعه قالی» در بخش کارگردانی مستند کوتاه برگزیده شد، دربارهی ارزیابی خود از سینما-حقیقت دهم بیان کرد: جشنواره در سیر دهسالهاش روند رو به رشدی داشته، اما باوجود توجهی که به خود جلب کرده و نیاز مستندسازان برای دیدهشدن آثارشان، همچنان با محدودیتهایی روبهروست؛ برگزاری جشنواره در پردیس چارسو و کوچکبودن سالنهای نمایش این مجموعه در مقابل حجم زیاد مخاطبان نیز به این مشکل دامن زد.
اسدی با اشاره به اینکه مشخص بود مسئولان جشنواره برای برگزاری هرچه بهتر آن تلاش کردهاند، ادامه داد: برگزاری کارگاهها و نشستها و برنامههای جنبی نشاندهندهی این بود که مسئولان جشنواره تمام تلاش خود را در این زمینه انجام دادهاند، اما جشنواره همچنان به بازنگری و آسیبشناسی نیاز دارد تا نقاط ضعف موجود نیز رفع شود.
این مستندساز درخصوص امکان اکران فیلمهای مستند کوتاه و نیمه بلند نیز گفت: این فیلمها مخاطبان خود را دارند و بدون شک آدمهای زیادی به تماشای این نوع فیلمها علاقهمند هستند. اما انگار زمینهی نمایش و تماشای این آثار هنوز فراهم نشده است. گروه هنر و تجربه هم معیارهای خود را دارد و آنها هم موفق به برقراری ارتباط مخاطب با این آثار نشدهاند؛ هرچند تا همینجا هم اتفاقات خوبی برای فیلمهای مستند رقم زدهاند.
او افزود: شاید مدیومی مانند تلویزیون بتواند این ارتباط را برقرار کند؛ اما تلویزیون هم درگیر قواعد خودش است و از فیلمهایی که با آن مطابقت ندارند استقبال نمیکند. این یک معضل است که فیلمهایی با زحمت زیاد ساخته میشوند، اما در این چرخه به نقطهی پایان نمیرسند و در جمعهای محدود نمایش داده میشوند و زود از دور گردونه خارج میشوند.
انتهای پیام