اطلاعات جدید از مخالفت رهبری، خاتمی و روحانی با حمله ایران به افغانستان در سال 1377
علی ربیعی، معاون دبیرخانهی شورای عالی امنیت ملی در دولت سیدمحمد خاتمی، اطلاعات جدیدی از مخالفت رهبری، خاتمی و حسن روحانی با طرح برخی «خارج از دولت» و «غیر اصلاح طلبان» برای حمله ایران به افغانستان را منتشر کرد.
به گزارش انصاف نیوز، آقای ربیعی در یادداشتی با عنوان «روایت گزارشی تاریخی؛ اینگونه کشور مصون ماند»، نوشت:
در تمامی ادوار تاریخی، شاهد تحریف بسیاری از وقایع رویدادها و اتفاقات سرنوشتساز هستیم. گاهی چنان روایت میکنند و تاریخ میسازند که تمیز دادن حقیقت از نادرست، بسیار مشکل به نظر میرسد.
این امر، سالهاست در کشور ما نیز بنا بر گرایشهای سیاسی به ابزاری برای قلب واقعیت و تخریب افراد مبدل شده است.
اخیرا، شاهد برخی اظهارات و یادداشتها در خصوص «جنگ، جنگ هراسی و طالبان جنگ» هستیم. بر پایه همین شیوه «حمله به کنسولگری ایران در سال ۱۳۷۷» طی یادداشتی، دستمایه تحریف تاریخ با حمله به اصلاحطلبان به خصوص آقای خاتمی شده است. با توجه به اینکه من از نزدیک درگیر این مسئله بودهام، لازم دانستم بخش کوچکی از اطلاعاتم را برای ثبت در تاریخ بازگو نمایم:
۱ _ نویسنده یادداشت مذکور، برای اینکه اثبات کند آقای خاتمی رییس جمهور وقت به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی، آغاز جنگ با افغانستان را تصویب نموده است، بیان کرده که جلسه با حضور ایشان تشکیل شده است.
اما واقعیت این است که اساسا جلسه یاد شده در محل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی منعقد شده و از جمله جلسات دبیرخانه محسوب می.شد که معمولا نتایج آن برای رییسجمهور وقت و مقام معظم رهبری ارسال میشد. بنابراین اساسا محمد خاتمی رییس جمهور وقت در این جلسه حضور نداشت. این جلسه به علت سفر دبیر شورایعالی امنیت ملی وقت (حسن روحانی) به مکه مکرمه و عدم حضور ایشان و وجود اضطرار قرار شد این جلسه، شب هنگام در دبیرخانه تشکیل و من اقدام به تنظیم صورتجلسه نمایم.
پیش از جلسه نیز احمد شاه مسعود فرمانده نامی فقید در اتاق من حضور یافت و پس از توضیحاتی در جلسه حاضر و طی ۱۵ دقیقه، گزارشی از آخرین وضعیت افغانستان و پیشروی های طالبان و احتمال سقوط هرات را تشریح نمود.
۲_ پیشنهاد دخالت نظامی ایران در افغانستان نیز به هیچ عنوان از سوی وزیر خارجه وقت (کمال خرازی) و هیچ دستگاه دولتی دیگری ارایه نشد. اتفاقا رییسجمهور محمد خاتمی، همواره نگران تصمیمات عجولانه و حضور نظامی و راه افتادن جنگی دیگر بود. قبل از جلسه نیز، ضمن تماس تلفنی با دبیر شواری امنیت ملی (حسن روحانی)، موضوع را به ایشان اطلاع دادم و ایشان نیز با ابراز نگرانی، به سرعت عازم تهران شد.
۳- اتفاقا پیشنهاد دهندگان دخالت نظامی و اصرار کنندگان به این امر، نه تنها از اعضای دولت نبودند بلکه حتی از اصلاحطلبان هم به شمار نمیرفتند. به خاطر دارم دو تن از این پیشنهاد دهندگان حمله نظامی پس از اتمام جلسه، تا نیمه های شب همچنان در دفتر من حضور داشتند تا صورت جلسه مطلوبشان تنظیم شود. سنت ارایه گزارش دبیرخانه همواره بر این مبنا بود که منعکس کننده نظرات تمامی اعضا باشد. از این رو من بنا به وظیفه اخلاقی، پس از نشست، با دو تن از اعضای مطلع جلسه که اظهار نظری نکرده بودند، نیز مذاکره کردم تا نظرات ایشان نیز منعکس شود. معلوم شد این افراد مخالف طرح حمله نظامی بودند و بر آن اشکالات اساسی وارد میدانستند. نظرات این افراد نیز ضمیمه گزارش شد.
پس از چند ساعت، تصمیم هوشمندانه رهبری با این مضمون که “هیچ نیروی نظامی ایرانی وارد خاک افغانستان نشود”، به موقع ابلاغ شد.
۴_ علاقمندان به اطلاعات بیشتر تاریخی در این خصوص، میتوانند به خاطرات زنده یاد آیتالله هاشمی رفسنجانی مربوط به سال ۱۳۷۷ مراجعه نمایند. این خاطرات به وضوح نشان میدهد که چه کسانی اصرار بر درگیری نظامی داشته و نگران تصمیمات متخذه بودهاند.
۵ – حسن روحانی نیز بلافاصله از سفر حج به تهران بازگشت. روز ۲۸ مرداد، جلسهای در دبیرخانه تشکیل شد. تعدادی از اعضای جلسه به رغم پاسخ روشن رهبری، با خوانش دلخواه خود به شکلی دیگر مسأله را مطرح کردند که در عمل با روش پیشنهادی آنها باز هم کشور گرفتار درگیری نظامی میشد. روحانی با تشریح دستور رهبری، راه را برهرگونه شبهه مسدود کرد و چنین بود که کشور از ورود به درگیری جدید مصون ماند.
۶ – در مورد ماهیت حمله کنندگان به کنسول گری نیز از نظر من بدون تردید عوامل تحت حمایت طالبان عامل حمله بودهاند ولی با توجه به اینکه بدنه طالبان با سازمان های اطلاعاتی کشورهای دیگر همکاری اطلاعاتی و آموزشی داشتهاند، امکان هرگونه تحریک توسط دیگران وجود دارد.
انتهای پیام
موضع صحیح و منطقی گرفته بودن. اما جالب اینجاس که همینا جدیدا بر طبل جنگ با طالبان میکوبند
هرکسی که همیشه یک جور نمی ماند