نکات پنهان یک جعل تاریخی!
جلال چنور، وکیل دادگستری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
در روزگاری که فن‌آوری همه وقایع خرد و کلان را در اوراق ذهن مردم ثبت و ضبط می‌کند دست زدن به تحریف تاریخ کار افرادی است که بی جهت روی کم هوشی و فراموشی مردم حساب باز کرده‌اند!
مدیر مانای کیهان به نقل از فرزند جناب مصباح یزدی روایت کرده که در مقابل درخواست آقای مصباح برای رفتن به جبهه امام فرمودند: «هروقت من رفتم جبهه شما هم بروید!»
توقع بود در ذهن حسین شریعتمداری نکات پنهان این عبارت با یک تأمل و اشاره نیّت گوینده را برملا کند امّا با توجه به نوشته ای که پیشتر از نگارنده قلمی شد (کیهان و حجر رسانه ای) این توقع تقریبا نابجا مینماید!
و امّا نکات پنهان این جعل تاریخی:
۱- هرچند اطرافیان جناب مصباح سعی دارند بالاپوش عنوان «علامه» را بر اندام ایشان سِت کنند لکن آنچه از ساحت علمی ایشان و سوابق حضور در مجلس خبرگان متبادر مینماید این است که ایشان دارای اجتهاد بوده اند و فقهای عظام متفق القول بر این باورند که بر مجتهد تقلید جایز نیست و تشخیص وجوب تکلیف شرعی در رفتن یا نرفتن به جبهه، توسط خود مجتهد باید استنباط گردد نه مجتهدی دیگر!
عوامل ساخت این خاطره با جعل ناشیانه، تلویحاً حتی اجتهاد آقای مصباح را مخدوش نموده اند!
۲- بسیار ساده انگارانه است که باور کنیم ۳۰ سال پس از جنگ و البته چند سال پس از فوت جناب مصباح یزدی، فرزند وی به یکباره خاطره ای ناشنیده در مورد علت جبهه نرفتن وی به یاد آورده و به‌ناگاه در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی آن را نقل نموده است! بگذار گمان کند مثلاً ما متوجه نشدیم که میخواهد لکّه «قاعدین» را به زمزم «مجاهدین» بشوید و با کمک «برادر حسین» به صدر اخبار بیاید و ردای رهبری گروه پایداری را از این پس بر تن کند!
۳- هدف دیگر ناقل این خاطره جعلی «هم رده سازی امام و مصباح» بوده که غلط نکنم از دید شخصی مثل شریعتمداری پنهان مانده چرا که خیلی بعید است شریعتمداری به قیمت پائین آوردن شأن امام حاضر به توجیه رفتار مصباح باشد.
به جمله خوب دقت کنید: «هر وقت من رفتم شما هم بروید!»
تصور کنید در شرایطی که تمام سران سیاسی مملکت – که اتفاقا هم سنّ آقای مصباح یزدی بوده اند – از جمله آقایان خامنه ای، هاشمی، موسوی اردبیلی و… یا حتی بزرگانی در حوزه مانند آیت‌الله بهاء الدینی، جوادی آملی، مشکینی، فاضل لنکرانی و … که به جبهه‌ها رفته‌اند، آقای مصباح برای رفتن به جبهه از امام کسب تکلیف شرعی کرده اند و امام ِبا درایت و دقیق، آقای مصباح ۴۷ ساله را با وجود شریف ۸۰ ساله خود همتراز کردند و نگران خون رنگین ایشان بودند که مبادا اگر تا پادگان دوکوهه هم بروند به کیان اسلامی ثلمه جبران ناپذیری وارد شود!
« هذا شیٌ عجابٌ»
۴- کاش حسین آقای کیهان در کسوت واقعی خود به عنوان یک خبرنگار ظاهر میشد و از این آقازاده ناقل این خاطره سؤال میکرد: آیا امام راحل فقط شخص پدر شما را از رفتن جبهه منع کردند یا کلاً خانواده شما را «معاف از رزم »فرمودند!؟ و یا احیاناً کلیه شاگردان و مریدان ایشان را هم منع فرمودند!؟
آن موقع که آقایان مصطفی و مجتبی خامنه‌ای به همراه محسن و مهدی هاشمی رفسنجانی و سایر فرزندان مسوؤلین و دانش آموزان مملکت دبیرستان را رها کردند و جبهه رفتند و بعضی شهید و بعضی جانباز و اسیر شدند وظیفه شما دیپلم گرفتن و درس خواندن بود آیا!!؟
جا داشت به‌قول فوتبالی‌ها که از افشین قطبی یک عکس با شورت فوتبالی تقاضا میکردند برادر حسین هم از شما یک عکس با لباس بسیجی مطالبه میکردند حتی اگر این عکس در پایگاه مسجد محل گرفته شده بود هم قانع کننده بود!
۵- سخن پایانی اینکه اگر قصد دارید تمام صندلی های سبز مجلس را تصاحب کنید یا اگر میخواهید اضافه بر خالص سازی «همتراز سازی» هم کنید یا اگر میخواهید نرفتن جبهه خودت و پدرت و دیگری را توجیه کنید و حتی پسر را بر کرسی پدر بنشانید «بکنید نوش جانتان» ولی لطفا شعور مردم ایران را دست کم نگیرید!
انتهای پیام
نهایتش اینه که جناب مصباح نظرشان در طول زمان عوض شده،باور کنید این تخریب هماهنگ حس بدی به انسان میدهد،مثل افرادی که نظرات قدیم جناب خاتمی را الآن بر سرشان می کوبند
میثم جان تغییر دیدگاه مخصوصاً اگر به سمت پذیرش ارزش‌ها باشد بسیار پسندیده هست امّا دست زدن به تحریف تاریخ برای توجیه عملکرد گذشته امری قبیح است که یادآور روش مذموم ماکیاولیست هاست و تا جایی که بنده مطلع هستم آقای خاتمی نظری متفاوت با نظرات قدیمی خود ابراز نکرده و خوب یا بد نظراتش همانست که بود
خلاصه و عالی و بغایت غیرقابل جواب
پر از حقد و کینه بود
پس از انقلاب فعالیت مرحوم مصباح علاوه بر چاپ کتب مؤسسه در راه حق، حضور در یک مناظره ایدئولوژیک باتفاق دکتر سروش در تلویزیون بود و بس!
نام ایشان پس از سال ۶۸ و به مرور شنیده شد که همراه با نظریات غلوآمیز بود و خوشایند بعضی‌ها.