«بخشی از تزئینات عمارت باغ زرشک اصفهان فروریخت»
فروریختن تزئینات سقف عمارت باغ زرشک باعث شد بار دیگر این موضع مغفول مانده در رسانهها مطرح شود که تغییر کاربری این عمارت به موزه شهرداری تا چه اندازه اصولی و کارشناسی بوده و مهمتر از همه بهترین کاربری که میتوان برای این عمارت در نظر گرفت، چیست؟
کورش دیباج در اصفهان امروز نوشت: «ماه گذشته بود که کرم میرزایی،رئیس موزه باستانشناسی و هنر دوران اسلامی موزه ملی ایران، در گفتوگو با یکی از رسانههای استان اصفهان تبدیل عمارت باغزرشک به موزه را یک ایدۀ ایدهآل و مرهمی بر زخمهای میراث فرهنگی دانست و یا مرتضی بخردی، داور مسابقه طراحی موزه شهرداری اصفهان در گفتوگویی که مسئول رسانهای این پروژه انجام داد، اعلام کرد: ساختمان باغ زرشک تاریخی و ارزشمند است و درهمه نقاط دنیا تبدیل چنین ساختمانهایی به موزه مسبوق به سابقه است اما فضای داخل آن برای موزه شهرداری کافی نیست و باید اطراف آن نیز برای این کار آماده شود پس پیشنهاد میشود برای اینکه به معماری ساختمان لطمهای وارد نگردد چیزی روی سطح زمین الحاق نشود و این فضا و هرگونه بنای الحاقی به زیرزمین برده شود و با امکانات روز نیازهای موزه را در یک یا دوطبقه زیرین پیشبینی کنیم.
نمونه مشابه دیگر که بسیاری از خبرنگاران میراث فرهنگی به اهمیت تبدیلشدن این مکان به موزه شهرداری پرداختند، اما در میان این حجم اخبار، چهارشنبه هشتم آذرماه خبر مبنی بر فروریختن بخشی از سقف عمارت باغ زرشک در شبکههای اجتماعی منتشر شد و ساعتی بعد محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان در گفتوگو با یکی از رسانهها اعلام کرد که حدود سه سال قبل بازدیدی از باغ زرشک داشته و مشاهده کردیم که سقف عمارت خیز برداشته و این موضوع نشاندهنده آن بود که سازه مشکلی پیداکرده است.در حال حاضر شاهد ریزش تزئینات سقف بودیم زیرا چسبندگی خود را از دست داد و از سه سال قبل امکان ریزش تزئینات وجود داشت، از سمتی اگر ریخته هم نمیشد در پایان مرمت بهدلیل ناپایداری باید قسمتهایی که بیشترین خیز را برداشته بود از سقف جدا میکردیم زیرا خطر ریزش گچبریها در زمان بهرهبرداری وجود داشت.
فروریختن تزئینات سقف عمارت باغ زرشک باعث شد بار دیگر این موضع مغفول مانده در رسانهها مطرح شود که تغییر کاربری این عمارت به موزه شهرداری تا چه اندازه اصولی و کارشناسی بوده و مهمتر از همه بهترین کاربری که میتوان برای این عمارت در نظر گرفت، چیست؟
باغ زرشک بهترین مکان برای تبدیلشدن به موزه شهرداری نیست
محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان درباره صحیح بودن تبدیل کاربری عمارت باغ زرشک به موزه بلدیه به اصفهان امروز میگوید: بهطورقطع عمارت باغ زرشک میتواند کارکرد موزهای داشته باشد، زیرا بنایی دارای زیبایی منحصربهفرد بوده که در نقطه جغرافیایی ویژه قرارگرفته است، دارای روایت تاریخی است و قدرت بیانی خوبی دارد. همه این عوامل باعث میشود که این بنا را به مکانی با کارکرد موزهای تبدیل کند.
او ادامه میدهد: در پاسخ به این پرسش که آیا عمارت باغ زرشک برای تبدیلشدن به موزه شهرداری مناسب است؟ باید گفت این بنا میتواند کارکرد موزه بلدیه و یا شهرداری را داشته باشد زیرا این بنا حدود 90 سال قدمت دارد، که 20 سال آن یعنی نزدیک به یکچهارم عمر آن بهعنوان بنایی با کارکردهای شهرداری اصفهان بوده است، پس درنتیجه این بنا میتواند کارکرد موزه شهرداری به خود بگیرد، بهویژه اینکه در یکزمانی عمارت باغ زرشک دبیرخانه شورای شهر اصفهان بوده است و این امر مسئله رابطه بنا و شهرداری را منطقی میکند.
مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان تصریح میکند: پرسش دیگر که مطرح میشود این است که آیا عمارت باغ زرشک بهترین مکان برای تبدیلشدن به موزه شهرداری است؟ که پاسخ من به این پرسش منفی است، زیرا بهترین مکان برای موزه عمارت شهرداری(ساختمان مرکزی شهرداری اصفهان) واقع در میدان امام حسین(ع) است ضمن اینکه عمارت شهرداری اصفهان در طی دهههای گذشته بارگذاری زیادی بر روی آن صورت گرفته است اما امروزه این بنا میتواند بهعنوان دفتر شهردار و مشاوران شهردار اصفهان همچنان باقی بماند اما بیش از نیمی از بنا از کارکرد اداری تخلیه شود و کارکرد موزهای به خود بگیرد.
او تأکید میکند: بهطورقطع عمارت شهرداری اصفهان، که از روز اول برای ساختمان شهرداری تأسیسشده یک بنای تاریخی ارزشمند است که برای موزه شدن بسیار مناسبتر از عمارت باغ زرشک است که در ابتدا برای کارخانه صنایع پشم تأسیسشده است. امتیاز بالایی که عمارت شهرداری اصفهان برای تبدیلشدن به موزه میگیرد قابل قیاس با عمارت باغ زرشک نیست.
ایزدخواستی ادامه میدهد: طی مطالعاتی که من در سالهای اخیر درباره مکان مناسب برای موزه شهرداری انجام دادم، به این نتیجه دستیافتم که بهطورقطع بهترین مکان برای تبدیلشدن موزه شهرداری خود عمارت شهرداری اصفهان است زیرا علاوه بر فاخر بودن، این بنا مربوط به دورههای ارزشمندی از حیات مدنی شهر در صدسال اخیر است و مهمتر از همه امکان تخصیص آن وجود دارد یعنی به همین مقدار که امکان تخصیص عمارت باغ زرشک به موزه شهرداری وجود دارد، عمارت شهرداری امکان تبدیلشدن به موزه برای آن فراهم است.شاید تحقق تبدیلشدن عمارت شهرداری به موزه در کوتاهمدت غیرقابلدسترس باشد اما در میانمدت این امر امکانپذیر است. بیشک حافظه تاریخی ضبطشده در عمارت شهرداری آنقدر چشمگیر است که توجه به سایر گزینهها برای موزه را منتفی میکند.
تغییر کاربری عمارت باغ زرشک به موزه تصمیم اشتباه و فاقد استدلال علمی است
لیلا پهلوانزاده، دكتراي تخصصي معماري و عضو هیئتعلمی دانشگاه به اصفهان امروز میگوید: اینکه گفته شود، به دلیل اینکه عمارت باغ زرشک برای مدتی کاربری آن دست شهرداری اصفهان بوده باید تبدیل به مکانی به موزه بلدیه یا شهرداری اصفهان شود، استدلال اشتباهی است، ساختمانها و بناهای متعددی در اختیار شهرداری اصفهان است که قدمت آن از عمارت باغ زرشک بیشتر بوده و میتوان هرکدام از آنها را تبدیل به موزه شهرداری کرد.
او ادامه میدهد: متاسفانه ما تاریخ چهارباغ بالا که بخشی از تاریخ شفاهی کارخانههای اصفهان بوده را فراموش کرده و در حال نابودی این هویت هستیم، فراموش نکنیم عمارت باغ زرشک قبل از اینکه در اختیار شهرداری قرار گیرد بیش از پنج دهه بهعنوان ساختمان اصلی و مدیریت کارخانه پشم اصفهان بوده است و این مکان بخشی از هویت صنعتی شهر اصفهان است که با بیتدبیری و نظر غیر کارشناسی و سلیقهای در حال حذف این بخش از حافظه تاریخی شهر اصفهان هستیم.
این معمار تصریح میکند: متاسفانه از زمانی که موضوع تبدیلشدن عمارت باغ زرشک به موزه مطرح شد، طرحها و استدلالهای درستی از سوی متولیان امر به جامعه علمی و معماری اصفهان ارائه نشد و حتی وقتی ما خواستیم بررسی کنیم که دوستان بر اساس چه طرح و استدلالی قرار است این بنا را تبدیل به موزه کنند، با جو امنیتی و محرمانه روبهرو شدیم و هیچکدام از متولیان امر که در شهرداری اصفهان تصمیم گرفته بودند این عمارت را تبدیل به موزه کنند، پاسخ شفاف و درستی به ما ارائه نکردند.
او اضافه میکند: من با ماهیت موزه مخالف نیستم و تأسیس موزه در شهر را مهم میدانم اما پرسش اصلی که مطرح میشود موزه شهرداری چه اندازه برای شهروندان اصفهان بهویژه گردشگران داخلی و خارجی جذاب است؟، در اصفهان موزههای وجود دارد که افراد تمایل به حضور و بازدید از آن ندارند چون ماهیت و نوع موزه برای عموم شهروندان و گردشگران جذاب نیست، پس چگونه انتظار داریم یکی از بناهای ارزشمند تاریخی و معماری اصفهان را به موزهای با کمترین اقبال عمومی تبدیل کنیم؟
پهلوانزاده ادامه میدهد: حتی اگر عمارت باغ زرشک ازلحاظ مرمت عالی پیش رفته و مستحکم شود بازهم تبدیلشدن آن به موزه تصمیم اشتباه است، افرادی که بهعنوان صاحبنظر این ایده را به شهرداری اصفهان ارائه کردند که این عمارت بهترین مکان برای تبدیلشدن موزه شهرداری اصفهان است، فراموش کردند مقابل این عمارت در ساختمان کارخانه ریسباف قرار است بزرگترین موزه منطقهای کشور تأسیس شود، مقابل بزرگترین موزه منطقهای کشور قرار است یک موزه کوچک تأسیس شود که با کمترین استقبال مخاطب مواجه است؟ همه این موارد و نمونههای مشابه حاکی از آن است که تغییر کاربری عمارت باغ زرشک به موزه شهرداری تصمیم فوقالعاده اشتباه است.
او ادامه دهد: به نظر من با توجه به ساختار کالبدی و معماری که این عمارت دارد بهترین کاربری که میتوان برای این مکان در نظر گرفت، ساختمانی برای برگزاری نشستهای تشریفاتی و جلسات رسمی و مهم شهر اصفهان است این کاربری علاوه بر اینکه کمترین آسیب را به بنا وارد میکند با ماهیت تزئینات، معماری و فضای این بنا ارتباط دارد.
تکرار دیدگاه منسوخشده دنیا برای تبدیلشدن عمارت باغ زرشک به موزه
محمود تیموری، دکترای شهرسازی از دانشگاه سوربون فرانسه به اصفهان امروز میگوید: امروزه موزهها نسبت به گذشته معنا و کارکرد متفاوتتری پیداکردهاند، در عصر حاضر موزهها محلی برای تعامل بین مخاطب و موضوع هستند و درنهایت این دو عنصر اصلی هستند که برای موزه نقش ایفا میکنند.
او میافزاید: هر مکانی را میتوان بهعنوان موزه دید، ممکن است یک دیوارنگاره و یا حتی یک خیابان شلوغ هم بتواند نقش موزه را برای ما ایفا کند، اما در کشورمان نگاه کلاسیکی بر موزهها قالب است درواقع هر آن چیزی که اثر تاریخی است را به موزه تبدیل کرده و بالای آن بنای تاریخی عمارت موزه را درج میکنند و قابلتأمل تر و یا بهتر بگویم تأسفبارتر اینکه متولیان امر فکر میکنند هر کاری که در این بنای تاریخی انجام دهند، اسم موزه به خود میگیرد در صورتیکه این نوع نگاه به موزه اشتباه و در دنیای امروز منسوخشده است.
این شهرساز ادامه میدهد: مثالهای زیادی در شهرها و کشورهای مختلف دنیا است که موزه را در اثر تاریخی قرار ندادند، بلی موزههایی کلاسیکی که در دوران تزارها در روسیه و یا در ادوار مختلفی تاریخی در کشورهای اروپایی همچون دوران رنسانس شکلگرفته است که نمونه بارز آن موزه لوور فرانسه است که یک اثر تاریخی با وسعت بالا را تبدیل به موزه کردهاند، اما امروزه دیگر این رویکرد در تولید و تولد اینچنین موزههایی صورت نمیگیرد، دنیا امروز به سمتی حرکت میکند که موزهها را با رابطه بلافصلی و تعاملی خوب بین موضوع و مخاطب تأسیس میکنند، پس اینکه ما همچنان دنبال یک بنای تاریخی میگردیم که تبدیل به موزه کنیم، اشتباه است و باعث تأسف است درزمانی که این نوع نگاه برای ایجاد موزهها در دنیا منسوخشده است،افرادی در شهر اصفهان به دنبال این هستند که عمارت تاریخی به نام باغ زرشک را تبدیل به موزه بلدیه یا شهرداری کنند.
او تأکید میکند: امروزه ثابتشده است که تبدیل کردن مکانهای تاریخی به موزه یک پروژه شکستخورده است و تجاربی که ما در کشورمان بهویژه در شهر اصفهان در رابطه با این موزهها که زمانی بنای تاریخی بودند، تجربه موفقت آمیزی ازلحاظ جذب مخاطب نبوده است و به نظر میرسد شیوه مطلوب این است که ما موزه را با تکیه دو پارامتر مخاطب و موضوع در شهر گسترش دهیم، حال ممکن است یک ساختمان امروزی هم بتواند این وظیفه را بر گردن بگیرد.
تیموری اظهار میکند: یک اثر تاریخی بر اساس کارکردش و بازه زمانی که شکلگرفته، فرم پیدا میکند درواقع در این فرم گرفتن مواردی همچون تزئینات، نقشه بنا، دسترسیها و سایر موارد نقش ایفا میکند، آنوقت بر اساس چه منطق و استدلال معماری و شهرسازی عمارت باغ زرشک که فرم آن بر اساس یک کوشک عمارتی برای مجموعه کارخانه بوده ، قرار است تبدیل به موزه شهرداری شود؟ عمارت باغ زرشک بر اساس اینکه یک ساختمان مدیریتی برای استقبال و میزبانی میهمانان کارخانه باشد، تأسیس شد و این کارکرد را میتوان بهخوبی در تزئینات این سالن، نقشه بنا، راهروها، اتاقها و معماری و فضای آن مشاهده کرد، پس باید در مرمت و مهمتر از همه در حفظ کارکرد این بنا امانتدار بود و نباید آن را تبدیل به کارکردی غیر از ساختمان تشریفات و پذیرایی از مهمانان کرد.
او ادامه میدهد: اگر بنای عمارت باغ زرشک را بهدرستی بررسی کنیم، درخواهیم یافت این بنا نمیتواند کارکرد موزهای به خود بگیرد زیرا اتاقها و راهروهای این عمارت بهگونهای طراحیشده است که برای جمعیت انبوه نیست و اگر این بنا تبدیل به موزه شود، راهروهای آن جوابگوی تردد افراد متعدد نیست، درواقع وقتی دست به طراحی موزه در این عمارت میزنیم و میخواهیم در لابهلای این راهروها جمعیت وارد کنیم که حتما در وهله اول اتاق الف را بازدید و بعد به سراغ اتاق ب رفته و این ترتیب بازدید از اتاقها ادامه داشته باشد، ازلحاظ عبور جمعیت که میخواهد از لابهلای این اتاقها عبور کنند، با مشکل روبرو خواهیم شد و در عمل آسیبهایی جدی به این بنا وارد میشود.
این مدرس دانشگاه تأکید میکند: باید این نکته مهم را در نظر داشت که فضای عمارت باغ زرشک بهگونهای نیست که بتواند دسترسیها عمومی برای همه فراهم کند، پس بهتر است مکانی که برای تأسیس موزه بلدیه و یا شهرداری اصفهان در نظر گرفته میشود در مکان دیگر بهغیراز عمارت باغ زرشک باشد ودست از سر این سازه و معماری نحیف برداریم.
او میگوید: مورد دیگر که باید در صحیح بودن یا نبودن کاربری موزه برای عمارت باغ زرشک مطرح کرد، این است که موزه بلدیه چگونه مخاطبی را دارد و آیا موزه بلدیه همچون موزهایران باستان است که مردم از اشیایی تاریخی کشورشان که مربوط به فرهنگ وزندگی خود درگذشته است بازدید میکنند و یا موزهای اشیایی است که انتصاب به شهرداری دارد؟ بهطورقطع موزه شهرداری برای عموم مردم جذاب نیست که تمایل برای بازدید از آن داشته باشند پس با تغییر کاربری عمارت باغ زرشک به موزه شهرداری، در عمل داریم یک بنای تاریخی فاخر را تبدیل به بنای خالی سکنه میکنیم که در طول سال کمترین حضور بازدیدکنندگان را در آن شاهد خواهیم بود و فقط مخاطب آن در طول ایام سال تعدادی از مهمانان شهرداری اصفهان خواهند بود.
تیموری با اشاره به اهمیت حفظ و حراست از کارکرد خیابان چهارباغ بالا بهعنوان بخش مهمی از چهارباغ صفوی، میگوید: تغییر کاربری عمارت باغ زرشک به موزه شهرداری به دلیل اینکه این موزه اقبال عمومی ندارد، اقدامی اشتباه است، این عمارت به دلیل اتصال در خیابان چهارباغ بالا که بهعنوان شاهرگ حیاتی و اجتماعی از دوره صفوی تاکنون شناخته میشود، نقش مهمی در کاهش و یا افزایش کارکرد چهارباغ صفوی دارد و با تأسیس این موزه عملا کارکرد چهارباغ صفوی از خیابان چهارباغ بالاگرفته میشود.اگر عمارت باغ زرشک به موزهای غیر از موزه شهرداری که کارکرد مردمی داشته همچون موزه مینیاتور، موزه تاریخ عکاسی اصفهان و تبدیل شود به دلیل اینکه موزه مردمی بود و اقبال عمومی بالایی دارد، میتواند تأثیر مثبتی در تقویت کارکرد خیابان چهارباغ بالا بهعنوان چهارباغ صفوی داشته باشد اما اگر این مکان تبدیل به موزه شهرداری شود، اقبال چندانی از آن صورت نمیگیرد.
او در پاسخ به اینکه حضور برخی از معماران و کارشناسان فرهنگی، هنری شهر و کشور بهعنوان داور و یا مجری برای طرح تبدیل عمارت باغ زرشک به موزه، حاکی از تائید عملی و صحیح بودن کاربری این مکان بهعنوان موزه نیست؟، اظهار میکند:معمارها و داورهایی که برای پروژه موزه شهرداری دعوتشدهاند، تصمیم نگرفتند عمارت باغ زرشک تبدیل موزه شهرداری شود، بلکه افراد دیگر تصمیم گرفتند این مکان تبدیل به موزه شود و فقط از تعداد معمار خواستند که طرحهایشان را برای موزه شدن این مکان ارائه دهند و از تعدادی معمار و صاحبنظر هم درخواست کردند که بهعنوان داور، طرحها را داوری کنند پس مسئله تصمیمگیری توسط معماران و یا داوران صورت نگرفته است و نکته مهمتر اینکه گفته شود بزرگترین معماران، طراحان و اندیشمندان جهان برای موزه شهرداری در باغ زرشک طرح دادند و یا طرحها را داوری کردند، موضوع اولیه که همان تصمیم اشتباه و غیر کارشناسی است را پاک نمیکند و نمیتوان بر اساس حضور این افراد گفت تبدیل عمارت باغ زرشک به موزه تصمیم درست و کارشناسی بوده است.
عمارت باغ زرشک گرفتار پروپاگاندا رسانهای برای موزه شدن
مهدی تمیزی، هنرمند هنرهای تجسمی و عضو ایکوموس، که امسال از سوی ایکوم، تقدیرنامهای به پاس سالها موزهداری و موزهپردازی و پاسداری از میراث فرهنگی دریافت کرد، درباره کاربری امروزی عمارت باغ زرشک و ماجراجویی برای تبدیل آن عمارت به موزه بلدیه به اصفهان امروز میگوید: اگر قرار باشد در یک شهر و یا منطقهای، موزهای برای یک کانسپت، ایدهپردازی و ساخته شود، بهتر است که کالبد آن موزه، ربط مستقیم یا حتی غیرمستقیم با کانسپت موزه داشته باشد. البته اگر میسر نبود، به گزینه دوم باید رسید. بهطور مثال، برای تأسیس موزه مشروطه، اگر عمارتی مرتبط با مشروطه باشد، آن عمارت گزینه نخست است و رفتن به سراغ بنایی غیرمرتبط، صحیح نیست؛ مانند موزه مشروطیت در اصفهان یا تبریز. درزمینهٔ ارتباط کانسپت موزه و کالبد، دیگر نمونههای خوب، موزه دفاع مقدس در خرمشهر است که در بنایی جگرسوز شده از جنگ جای گرفته و نه مانند موزه دفاع مقدس تهران و اصفهان، که در مکانهایی بیربط هستند. موزه مردمشناسی ارامنه اصفهان نیز که نمونهای موفق است، در دل کلیسای جامع یعنی وانک طراحی و ایجادشده است. از نمونههای مرتبط بین کانسپت و کالبد بسیار است. البته تأکیددارم که اگر کالبدی مرتبط با کانسپت موزه در شهر نباشد، چارهای جز رجوع به بنایی غیرمرتبط نیست.
او ادامه میدهد: حالا تصمیمگیران در شهر برآن شدهاند تا موزهای برای شهر و شهرداری با عنوان بلدیه راهاندازی کنند. ابتدا باید واژه بلدیه را نقد کرد که چرا شار و شهر و شهرداری که واژگانی درخور است را کنار گذاشتهاند و به بلدیه رسیدهاند! دوم باید گزارش داد که این ایده، سالهاست که در ذهن مدیران شهری اصفهان است. اما کالبدی برای ایجاد این موزه نیافتهاند و همتی نیز نبوده، پس مسیری طی نشده است. البته سالهاست که ایده تغیر کاربری عمارت شهرداری اصفهان به موزه در صحبتها و نظرها بوده، اما نتیجهای حاصل نشده است. به یقین، عمارت شهرداری اصفهان دیگر تحمل آمدوشدهای نهاد شهرداری را ندارد و قامت ارجمند این عمارت، ازنظر کاربری، ازنظر موقعیت مکانیاش در شهر و در دولتخانه صفوی و نیز ازنظر معماری شاخص و آمادگی معماری برای کاربری بهجایی که دوباره مانند قبل، پذیرای خیل جمعیت باشد، بهترین گزینه برای موزه شهر و شهرداری یا همان واژه عجیب بلدیه! است.
این صاحبنظر فرهنگی تصریح میکند: نمونهای موفق موزهای برای شهر و شهرداری ، تبریز است که خرد جمعی، شهرداری تبریز را برآن داشت تا عمارت تاریخی و باشکوه شهرداری تبریز را به موزه تبدیل کنند. تبریزیها برای پویایی موزه شهرداری تبریز و وجود بخشی نمادین از کل شهرداری، سالن عظیم طبقه دوم موزه را با همان دکوراسیون و مبلمان تاریخی، به صحن شورای شهر تبریز تبدیل کردهاند و بعضاً ملاقاتهای دیپلماتیک نیز در همین سالن برقرار میشود. این کار، یعنی اندیشه موزهپردازی پیش از عملیات اجرایی. دقیقاً آن نکته که در اصفهان نبوده و کار موزه شهرداری، امروز بهجایی رسیده که عمارتی را بیسبب و بدون بررسیهای ساختاری سازه و بررسی تاب و تحمل سازه در برابر بارگذاری اشیاء و بهویژه انسانها که حفظ جان بازدیدکنندگان باید در اصل بررسیها جای میگرفت بهعنوان موزه شهرداری عنوان کردهاند و صرفاً برای اینکه کاری در دورهای افتتاح شود، عملیات آغازشده است.
او اضافه میکند: بهجای آنکه عمارت شهرداری به موزه شهر و شهرداری تبدیل شود، به سراغ عمارت باغ زرشک رفتهاند. عمارتی که اگر به سبب تنگی شرایط، بخواهد تغییر کاربری به موزه دهد، بهتر است موزهای باشد برای صنعت نخ و نساجی و اگر نظر شخصیام را بخواهم عنوان کنم این مکان باید به موزهای برای کارآفرینی تبدیل شود.بر اساس بررسیهایی که در چهارسال گذشته بر روی عمارت باغ زرشک انجامشده است، این عمارت تحمل بار گران تجهیزات و اشیاء و بهویژه تحمل جمعیت بازدیدکننده را ندارد. چراکه غیر از فرسودگی بنا و آسیبهای جدی که بر تیرهای سقف واردشده و فرار برخی از جدارههای سازه، از سوی سوداگرانِ رانتخوارِ ثروتاندوز که برای تخریب فوری این عمارت و تبدیل زمیناش به آپارتمان، لگدهای جبرانناپذیری بر پیکرش وارد کردهاند، تاب و تحمل تبدیلشدن به مکانی پر رفتوآمد را ندارد. اگر هم قصد بر چنین ماجراجویی باشد، باید با اصول صحیح مرمتی و متعهدانه، بهسازی و مرمت شود.
تمیزی میافزاید: بهترین کاربری برای این عمارت، همان بود که در چهارسال پیش برایش تعریف شد. زمانی که معاون وقت فرهنگی شهرداری اصفهان (محمد عیدی) تصمیم گرفت تا برای حفظ عمارت از آسیبهایی که رفتوآمدهای بیشمار اداری بر عمارت وارد میکنند، دفتر مدیریتش را از این عمارت بهجایی دیگر منتقل کند و سپس مدیرکل وقت روابطعمومی شهرداری اصفهان (ایمان حجتی)، عمارت را برای جلسههایی با تعداد محدود افراد و بهویژه دیدارهای رسمی و دیپلماتیک محیا کرد.
او ادامه میدهد: اینجا این پرسش مطرح میشود که چه نسبتی بین کالبد عمارت باغ زرشک با موزه شهر و شهرداری یا به قول مذکور، موزه بلدیه است؟ و اینکه چرا پیشازاین تصمیم ماجراجویانه، سازه و ساحت موردبررسی قرار نگرفته است. بهواقع، امروز اگر بخشی از سقف عمارت باغ زرشک فروریخته، هشداری کوچک برای دوری از فاجعهای بزرگ بوده است.
این هنرمند تأکید میکند: بارها و بارها، دغدغهمندان و کارشناسان حوزه فرهنگ و هنر، به عواقب تغییر کاربری عمارت باغ زرشک از فضایی برای دیدارهای دیپلماتیک با رفتوآمدی محدود به فضایی موزهای یا اداری با رفتوآمدی زیاد، هشدار داده بودند؛ اما گویا همیشه سلیقه و سلیقهای رفتار کردن کار خودش را پیش میبرد. برایش هزینه میکنند و پروپاگاندا ایجاد میکنند! اینکه فلان معمار یا فلان کارشناس یا فلان مدیر موزه موافق بوده است! واضح است که وقتی تصمیم برای انجام کاری گرفته میشود، در هر صنف و لایه اجتماعی، افرادی هستند که در کنار پروژه قرار میگیرند. اما آیا خرد جمعی و اندیشه و عملکرد اصولی نباید در صدر یک عملیات قرار گیرد؟
او در پاسخ به اینکه حضور برخی از معماران و کارشناسان فرهنگی، هنری شهر و کشور بهعنوان داور و یا مجری برای طرح تبدیل عمارت باغ زرشک به موزه، حاکی از تائید عملی و صحیح بودن کاربری این مکان بهعنوان موزه نیست؟، میگوید: پیشتر اشاره کردم که قرار گرفتن برخی در کنار پروژهای، حتی پروژهای که ممکن است درست نباشد، بدیهی است و آیندگان و تاریخ است که نظر و داوری درست را خواهد دید و بیان خواهد کرد. ضمن آنکه بحث داوری یا همکاری با پروژهای که جای ایراد دارد، با بحث تصمیمگیری اولیه متفاوت است. آنهایی که تصمیم میگیرند برای رقم زدن یک پروژه، بیش از هر فردی که پس از آنها به تیم اضافه میشوند، سهم در درستی یا نادرستی پروژه دارند. در این نقطه است که حضور عقلا و اندیشمندان بهعنوان تیم تصمیمگیرندههای نخستین، مهم جلوه میکند.»
انتهای پیام