سه روز تا تغییر کاربری زمینهای دانشگاه به دپوی مترو کرج!
دکتر حمزه خواستار، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت دانشگاه خوارزمی در یادداشتی با عنوان «سه روز تا تغییر کاربری زمینهای دانشگاه به دپوی مترو کرج: هدیه دولت به آموزش عالی کشور در هفته پژوهش» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
امروز 13 آذر و شروع هفته پژوهش و فناوری در استانها است. دانشگاهها در هفته پژوهش روزهای شلوغی دارند و درگیر برگزاری نمایشگاهها و رویدادهای متنوع برای معرفی جدیدترین دستاوردهای پژوهشی، فناورانه و کارآفرینانه خود هستند. اما دقیقا در همین هفته قرار است که طی سفر استانی آقای رییس جمهور به استان البرز پروژه خط 2 مترو کرج و در کنار آن تغییر کاربری 15 هکتار از زمینهای دانشگاه خوارزمی در کرج به عنوان دپوی مترو افتتاح شود. تصرف زمینهای دانشگاه با هدف تبدیل آن به محل تعمیر و نگهداری قطارهای فرسوده شهری طی سالهای گذشته همواره با مخالفت کامل دانشگاه خوارزمی و نظام آموزش عالی کشور روبرو بوده است، چرا که انجام چنین کاری میتواند به یک معضل جدی و تهدیدکننده کارکردهای اصلی دانشگاه و سیمای شهری تبدیل شود.
شاید بیان اینکه در کنار یک مجموعه دانشگاهی و آموزش عالی و در جوار دانشکده ها، تعمیرگاهی بزرگ، پرسر و صدا و آلاینده ایجاد کنند در هیچ جای دنیا برای کسی قابل باور نباشد. اما با کمال حیرت و تاسف، این تصور با همت مدیران ارشد استانی و ملی در حال تبدیل شدن به واقعیت است. واقعیتی که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی برای قدیمی ترین دانشگاه کشور به دنبال خواهد داشت. از جمله اینکه مزاحمتهای زیادی برای فرایندها و کارکردهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه ایجاد خواهد شد. همچنین مخدوش شدن سیمای دانشگاه از دیدگاه منظر شهری و ایجاد آلودگی زیست محیطی افزایش نارضایتی را در بین دانشجویان و دانشگاهیان به دنبال خواهد داشت. سلب اختیار دانشگاه از زمین هایی که برنامههای توسعه آموزشی برای آن وجود دارد نیز منجر به این خواهد شد که در آینده توسعه فضای فناورانه و آموزشی با محدودیت اساسی روبرو شود.
جالب است که دولت محترم سیزدهم همواره خود را حامی دانشگاهها و توسعه و فناوری در کشور دانسته است؛ برای مثال سیدابراهیم رئیسی در نشست هماندیشی با اساتید دانشگاه در فروردین 1401 با تأکید بر پرورش نیروهای فرهیخته در دانشگاهها اعلام کرد: «اعتقاد داریم حمایت از علم و پژوهش و دانشگاهها هزینه نیست بلکه سرمایهگذاری برای پیشرفت و آبادانی کشور به شمار میآید». به نظر میرسد در شرایط کنونی این گفتمان دولت در برابر تمایل به افتتاح طرحها و پروژهها توسط دولتمردان رنگ باخته و توسعه نظام آموزش عالی کشور و حفظ شانیت آن جزو اولویتهای کابینه و مدیران آقای رییسی نیست. با این دست از اقدامات و ایجاد چالش برای دانشگاهها دیگر نمیتوان انتظار داشت که این موسسات بتوانند با آسودگی خاطر مسایل مهم کشور را به صورت مسألهمحور بررسی کنند و در مورد «موضوعاتی مانند آب، خاک، کشاورزی، هوا، صنعت، اشتغال و فناوریهای نو» راهکارهای عملیاتی ارایه دهند؛ چرا که خود درگیر موضوعات داخلی و بحرانهای تحمیل شده توسط سایر نهادهای عمومی و دولتی میشوند.
متاسفانه مدیران ارشد اجرایی کشور و مقامات استانی در البرز رویکردی بر خلاف گفتمان و صحبتهای رسمی رئیس دولت در پیش گرفتهاند. این تحریکات و اقدامات برای ضربه زدن به دانشگاه معین استان در حالی صورت میگیرد که در سال 1401 استان البرز به عنوان استان برتر کشور در حوزه پژوهش معرفی شده و لوح تقدیری به استاندار البرز با امضای وزیر کشور و وزیر علوم اهدا شد! با توجه به پیگیری و انگیزه بسیار زیادی که استاندار البرز به همراه مدیران شهری کرج برای تبدیل دانشگاه خوارزمی به دپوی مترو دارند، در سال جاری میتوان جایزه استان برتر در زمینه «ضدیت با پژوهش و فناوری» را به این مدیران اهدا کرد.
آیا تمام این سازمانها و تصمیم گیرندگان نمیتوانستند به جای تغییر کاربری زمینهای دانشگاه به دپوی قطارهای فرسوده شهری، به فکر ایجاد یک ایستگاه مترو برای دانشگاه خوارزمی با بیش از 13000 دانشجو و 1500 کارمند و عضو هیات علمی باشند؟
آیا این نهادها نمیتوانستند از زمینهای بلااستفاده که در محدوده مورد نظر بسیار هم زیاد هستند برای دپوی مترو استفاده کنند و دیواری کوتاه تر از دانشگاه برای این پروژه وجود نداشته است؟
آیا مدیران مربوطه در مورد تبعات و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چنین اقدامی که معمولا با عنوان پیوست ارزیابی تاثیر اجتماعی و فرهنگی (اتاف) قابل شناسایی هستند اندیشیده اند؟
البته شاید موضوع بنیادی تری هم مطرح باشد و بتوان این سوال را مطرح کرد که آیا اساساً برای این تغییر کاربری مطالعات ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی انجام شده است؟ و آیا هنوز هم پروژههای کلان بدون انجام مطالعات ارزیابی پیامدهای فرهنگی اجتماعی انجام می شوند؟ و جامعه باید مثل گذشته هزینههای انجام طرحهای بدون مطالعه و تصمیم گیری شخصی و غیرکارشناسانه را بپردازد.
اگر شعارهای مربوط به حمایت از علم و دانشگاه موضوعیت داشته باشد، حداقل انتظار دانشگاهیان این است که درباره چنین طرح هایی بعد از ارزیابی علمی پیامدهای فرهنگی اجتماعی تصمیم گیری شود.
انتهای پیام
به آقای دکتر حمزه بفرمایید که دست بالای دست بسیار است. در بین سال های 1384 تا 1386 دانشگاه خوارزمی ظلم بزرگی در حق دانشجویان افغانستانی خود کرد و 50 نفر دانشجوی افغانستانی خود را بعد از 2 سال تحصیل درست یک هفته قبل از امتحانات پایان ترم بدون دلیل و بر خلاف نظر وزارت علوم اخراج کرد. من یکی از اخراج شده ها هستم. اول به ما گفتند مدارک تحصیلی دیپلم شما تقلبی است؛ از آموزش و پرورش تاییدیه و ریز نمرات آوردیم. هر ترم وعده ترم بعد را دادند تا در نهایت بعد از یکی دو سال پیگیری خسته شدیم و رفتیم. اما چون قدرت داشتید و زورتان می رسید به ما ظلم کردید. هیچ کدام از مسئولین دانشگاه خوارزمی و اساتید آن دانشگاه به داد ما نرسید. معاون آموزشی آن وقت دکتر جعفری بود که کلاس های آموزش نهج البلاغه هم علاوه بر تدریس برگزار می کرد. خدا از او نگذرد. هیچ وقت نمی بخشیم تان. با آینده و سرنوشت 50 نفر که چه عرض کنم با سرنوشت 50 خانواده بازی کردید.
الان این خبر را دیدم یاد آن روزهای زجر آور افتادم. الان هم کسی یا ارگانی پیدا شده که به شما زور می گوید. خوب می کنند دلم خنک شد.
این زمینها برای دولت است. وقتی چندین سال است که استفاده نمی شود و توانایی استفاده وجود ندارد، دولت باید این زمینها را به نهادهای دیگری واگذار نماید.