خرید تور نوروزی

باج‌گیری در رسانه‌های اجتماعی: مروری بر یافته‌ها و خلأهای دانشی

نویسندگان: مارتین باتلر؛  آلن پرسی؛ علی الحبسی؛ صفا سزر

مترجم: مهدی روزدار

خلاصه مقاله

در دهه گذشته، با گسترش استفاده از شبکه‌های اجتماعی، پدیده‌هایی همچون باج‌گیری آنلاین نیز افزایش یافته‌اند. اگرچه نهادهای امنیتی در سراسر جهان با موارد متعدد این نوع جرایم مواجه‌اند، اما هنوز پژوهش‌های کافی برای شناخت عمیق‌تر آن‌ها صورت نگرفته است. مقاله حاضر با بهره‌گیری از دو «مرور سریع»، تلاش می‌کند دانش موجود درباره باج‌گیری در رسانه‌های اجتماعی را گردآوری و تحلیل کند و شکاف‌های دانشی مهم را شناسایی نماید. تمرکز اصلی پژوهش بر فهم چرایی افشای اطلاعات حساس از سوی کاربران و ارتباط آن با احتمال قربانی شدن در باج‌گیری آنلاین است.

باج‌گیری در فضای مجازی معمولاً شامل تهدید به افشای اطلاعاتی است که می‌تواند برای قربانی پیامدهای حیثیتی، روانی یا اجتماعی داشته باشد. تفاوت آن با اخاذی سنتی در این است که هدف مجرم، نه کسب مال از طریق زور مستقیم، بلکه تهدید به انتشار اطلاعات خصوصی فرد است. یکی از اشکال رایج این نوع جرم، سکستورتشن یا اخاذی جنسی است که در آن قربانی به‌واسطه در اختیار گذاشتن تصاویر یا اطلاعات جنسی، در معرض تهدید و فشار قرار می‌گیرد. اطلاعات حساس معمولاً از طریق فریب، مهندسی اجتماعی، یا اشتراک‌گذاری داوطلبانه توسط کاربران به دست می‌آیند.

در کشورهای مختلف، آمارهای نگران‌کننده‌ای درباره این نوع جرائم گزارش شده است. به‌عنوان نمونه، در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، سالانه بیش از ۳۰ هزار مورد باج‌گیری آنلاین گزارش می‌شود که ۸۰ درصد قربانیان آنها، زن هستند. در برخی موارد، باج‌گیری منجر به خودکشی قربانیان شده است. بررسی‌ها نشان داده‌اند که زنان، افراد جوان، کاربران با گرایش به اشتراک‌گذاری تصاویر خصوصی و آن‌هایی که آگاهی کمتری از پیامدهای این رفتار دارند، بیشتر در معرض خطر قرار دارند.

مطالعه حاضر با هدف پاسخ به دو پرسش اصلی انجام شد:

  1. چه مطالعاتی تاکنون درباره باج‌گیری در شبکه‌های اجتماعی صورت گرفته است؟
  2. چرا افراد اطلاعات شخصی خود را در این فضاها افشا می‌کنند و این مسئله چه تأثیری بر احتمال قربانی شدن دارد؟

برای پاسخ به این سؤالات، دو مرور سریع در پایگاه‌های علمی بین‌المللی انجام شد. در مجموع، ۱۰ مقاله درباره باج‌گیری و ۶۷ مقاله درباره خودافشایی شناسایی شد که معیارهای علمی لازم را دارا بودند.

یافته‌های مرور اول: باج‌گیری در شبکه‌های اجتماعی

تحلیل مقالات نشان داد سه مؤلفه اصلی در زمینه باج‌گیری وجود دارد:

1- آسیب‌پذیری قربانیان

مطالعات متعددی نشان داده‌اند که سن پایین (به‌ویژه نوجوانان ۱۵ تا ۲۵ سال)، جنسیت مؤنث، گرایش به افشای اطلاعات خصوصی و ناآگاهی حقوقی، عوامل اصلی در افزایش ریسک هستند. نوجوانان اغلب از پیامدهای قانونی اشتراک‌گذاری محتوای خصوصی آگاهی ندارند. از سوی دیگر، طراحی ساده و جذاب پلتفرم‌های اجتماعی (مانند اسنپ‌چت، اینستاگرام) نیز این افشاگری را تسهیل می‌کند.

2- تفاوت‌های فرهنگی

در کشورهای غربی، هنجارهای اجتماعی کاربران را به سمت خودافشایی بیشتر سوق می‌دهد، اما آگاهی از خطرات کم‌تر است. در مقابل، در کشورهای عربی با وجود ممنوعیت‌های فرهنگی در مورد انتشار محتوای خصوصی، برخی کاربران به دلیل محدودیت‌های اجتماعی در تعاملات واقعی، به استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای روابط عاطفی و ابراز وجود روی می‌آورند. این دوگانگی باعث می‌شود که حتی با آگاهی از خطر، برخی افراد همچنان خود را در معرض افشای اطلاعات قرار دهند.

3-  روش‌های باج‌گیران

دو تاکتیک رایج از سوی باج‌گیران استفاده می‌شود: اول، ایجاد روابط جعلی یا سوءاستفاده از روابط واقعی برای به‌دست آوردن تصاویر خصوصی؛ دوم، بهره‌گیری از احساسات قربانی از جمله تحریک حس ترحم، گناه یا تهدید به خودکشی برای اجبار به افشای بیشتر. نکته نگران‌کننده اینکه برخی قربانیان نوجوان، بعدها به عاملان باج‌گیری تبدیل می‌شوند و این چرخه سوءاستفاده تکرار می‌شود.

یافته‌های مرور دوم: خودافشایی در شبکه‌های اجتماعی

برخلاف مطالعات محدود در زمینه باج‌گیری، پژوهش‌های گسترده‌تری در حوزه خودافشایی آنلاین انجام شده است. تحلیل این مطالعات سه عامل اصلی را در رفتار افشاگرانه شناسایی می‌کند:

1-  نیاز به ارتباط و ابراز وجود

بسیاری از کاربران برای حفظ رابطه، کسب تأیید اجتماعی، دیده شدن و ابراز هویت از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. در جوامعی با محدودیت‌های فرهنگی، این پلتفرم‌ها بستر مناسبی برای تجربه‌ی «خود واقعی» فراهم می‌آورند. انگیزه‌های هیجانی نیز گاهی بر تحلیل عقلانی پیامدها غالب می‌شوند.

2-  شکاف میان نگرانی و عمل

با اینکه اکثر کاربران از مخاطرات مربوط به افشای اطلاعات آگاه‌اند، این آگاهی به‌ندرت مانع رفتارهای افشاگرانه می‌شود. کاربران اغلب مزایای ارتباطی و اجتماعی این رفتارها را بیش از خطرات آن ارزیابی می‌کنند. در نتیجه، نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی بیشتر بر تنظیمات مشاهده‌پذیری تأثیر دارند تا میزان خودافشاگری.

3-  تأثیر ویژگی‌های پلتفرم

ویژگی‌های فنی و طراحی پلتفرم‌ها مانند امکان رمزنگاری، قابلیت حذف خودکار محتوا، و سهولت اشتراک‌گذاری، در افزایش یا کاهش افشاگری نقش مهمی دارند. اعتماد به پلتفرم یا سایر کاربران نیز می‌تواند موجب افشای بیشتر شود. کاربران در محیط‌هایی مانند اسنپ‌چت که محتوا به‌صورت موقت ذخیره می‌شود، بیشتر به افشای اطلاعات شخصی تمایل دارند.

تحلیل و نتیجه‌گیری

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که با وجود نگرانی‌های موجود، کاربران همچنان اطلاعات حساس را به اشتراک می‌گذارند و این باعث می‌شود تا بیشتر در معرض باج‌گیری قرار گیرند. عوامل فردی مانند سن، جنسیت، خودکنترلی، ویژگی‌های شخصیتی (برون‌گرایی)، اعتماد به پلتفرم، و انگیزه برای کسب ارتباط اجتماعی و تأیید، نقش مهمی در رفتار کاربران ایفا می‌کنند.

از سوی دیگر، این مطالعه نشان می‌دهد که افزایش آگاهی صرفاً نمی‌تواند رفتار کاربران را تغییر دهد. مداخلات آموزشی باید علاوه بر اطلاع‌رسانی، به انگیزه‌های زیربنایی کاربران برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی توجه کنند و آن‌ها را برای رسیدن به اهدافشان از طریق روش‌های ایمن‌تری هدایت کنند.

پیشنهادها برای سیاست‌گذاری و آینده‌پژوهی

  • تمرکز بیشتر بر حمایت روانی و آموزشی از قربانیان نوجوان برای جلوگیری از تکرار چرخه «قربانی تا مجرم».
  • طراحی کمپین‌های فرهنگی و رفتاری که هنجارهای اجتماعی پیرامون افشای اطلاعات را هدف قرار دهند، نه فقط هشدار درباره خطرات.
  • تدوین مقرراتی برای مسئولیت‌پذیری بیشتر شرکت‌های فناوری در زمینه طراحی ایمن‌تر پلتفرم‌ها و محدودسازی ویژگی‌های محرک خودافشاگری.
  • انجام مطالعات بین‌فرهنگی و مقایسه‌ای برای شناخت بهتر نقش زمینه‌های فرهنگی، جنسیتی و فنی در شکل‌گیری رفتار خودافشایی و خطر قربانی شدن.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا