خاطرات هاشمی ۲۰ آذر سال ۷۹ | نظرات نوه امام دربارهی عُسر و حَرَج در طلاق
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۲۰ آذر سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
يكشنبه 20 آذر 1379 |13 رمضان 1421 10 دسامبر 2000
خانم ليلا بروجردي، نوه امام، [ریيس كميته بانوان و جوانان دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام]، آمد.گفت، نظراتي در مورد مسأله عُسر و حَرَج [= سختی و مشقت] در طلاق دارند كه اخيراً به مجمع ارجاع شده كه ميفرستند و اخيراً در يك جلسه سخنراني براي خانمها گفته که امام محور انقلاباند و آقايان خامنهاي و هاشمي، پدران انقلاباند. بعضيها گفتهاند، چرا از آقاي [سیدمحمد] خاتمي، مطلبي نگفته و او [به شوخی] جواب داده كه آقاي خاتمي هم داماد انقلاب باشد.
آقاي [نعمتالله] قادري، سفير سابقمان در تانزانيا آمد و گفت، در دفتر تحقيقات وزارت امورخارجه، روي آفريقا كار ميكند و مجلهاي بنا نهادهكه اولين شماره آن را آورد.گفت، در دولت، توجه به آفريقا كم شده و بسياري از تصميماتي كه در سفر شما به آفريقا گرفته شد، راكد مانده و اخيراً در جلسه سُفراي كشورهاي آفريقايي به وزارت امورخارجه اعتراضكردند كه چرا مثل دولت سازندگي، به آفريقا توجه نميكنند ؟
آقاي [کیومرث] ابویي، از ناجا [= نیروی انتظامی] آمد. مديركل [اداره مبارزه با] مواد مخدر شده است. نظراتي دربارة قانون و ساختار مبارزه با موادمخدركه در مجمع [تشخیص مصلحت نظام] مطرح است، ارایه داد. گزارشي هم از وضع كالاهاي قاچاق داد و گفت، تصميماتي كه در دولت سازندگي گرفته شده، مشكل را حلكرده، ولي دولت فعلي توجه لازم را براي پيگيري اين بخش ندارد. ضمناً از اينكه فرمانده ناجا [= نیروی انتظامی]، مثل قبليها، تعدادي از فرماندههان سپاه را با خودآورد، انتقاد داشت وگفت، به نيروهاي لايق ناجا برميخورد و باعث دلسردي ميشود.
وزرا و معاونان و مشاوران كابينهام، همراه با اعضاي خانوادهشان، افطار در باشگاه رياستجمهوري میهمانم بودند. بعد از افطار، چندكلمهاي صحبتكردم و به آنها خوشامد گفتم.[1] از آنجا براي عيادت از مجروحان فلسطيني كه اخیراً براي معالجه به ايران آمدهاند، به بيمارستان بقيهالله رفتيم. دركنار تخت هر 14 نفرشان توقفكردم و احوالپرسي نمودم. اغلب و معمولاً يك همراه داشتند. در مورد شغل و تحصيل و نوع مجروحيت، سئوالاتي كردم. روحيهها خوب است. چند نفر قطع نخاعي دارند. مدتي در بيمارستانهاي منطقه بودهاند و نتيجه نگرفتهاند. دكترها گفتند، وضع معالجه آنها مناسب نيست. سپس مصاحبهاي با صداوسيما نمودم.[2] [آقای صلاح زواوی]، سفير فلسطين هم همراه بود. سپس وضع كلي بيمارستان را پرسيدم گفتند، با حدود 600 تخت و داشتن همه تخصصها و امكانات و ضريب 80 درصد اشغال، وضع خوبي دارند.
در آمريكا، دادگاه عالي فدرال، رأي دادگاه عالي فلوريدا، در خصوص شمارشدستي آرا را نقضكرده و خواسته كه به طرفين براي صدور حكم نهايي فرصت بدهند. اميد [جرج] بوش، [نامزد حزب جمهوریخواهان]، دوباره تقويت شد و اَلگور، [نامزد حزب دموکرات] به تكاپو افتاده است. ايهود باراك، نخستوزير اسرایيل استعفا داده و تفسيرهاي گوناگوني ميشود. فلسطينيها، به حساب پيروزي خودشان گذاشتهاند؛ تفسيرهاي ديگري هم وجود دارد.
[1] – رجوع کنید←كتاب «هاشمي رفسنجاني، سخنرانیهای 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.
[2] – در بخشی از این مصاحبه آمده است: «من آن قدر متأثر هستم كه نمىتوانم توضيح بدهم. با 14 مجروح انتفاضه، عيادت و با 11 نفر از همراهان آنان، دربارة وضعيت زندگى و جسمى و روحى صحبتكردم. سؤالات زيادى مطرح كردم. تقريباً از همه چيز زندگى، تحصيل، شغل، مسكن، درآمد، مخارج، معاش، آينده و اميدهاى آنان پرسيدم. واقعاً تحت تأثير حرفهاى آنان قرار گرفتم. چيزى كه انسان را بيشتر متأثر مىكند، اينكه تقريباً همه مجروحين دانشآموز و كارگر و دو نفر كارمند بودند. دانشآموزان را با هلىكوپتر مجروح كردند. گلولههاى دو زمانه به كار بردند كه در بدن بچهها منفجر شد. آنقدر وضعيت و تعداد مجروحين بد و زياد استكه دستكمك به سوىكشورهاى اسلامى، به خصوص ايران درازكردند. انشاءالله در ايران شفاىكامل پيدا مىكنند.» رجوع کنید←كتاب «هاشمي رفسنجاني، مصاحبههای 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام