خرید تور تابستان

درباره کتیبه نادر که در ۳۰۰ سالگی ثبت ملی شد

نعیمه زینبی در شهرآرانیوز (مشهد) نوشت: «کتیبه نادری کلات در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد». این خبر که در ۱۳ آذر ۱۴۰۲ منتشر شد، در نگاه نخست نمی‌تواند شگفتی خاصی داشته باشد که بخواهیم دوباره آن را موضوع گزارش کنیم، اما این ثبت که خبرش هفته گذشته منتشر شد، از یک نگاه دیگر می‌تواند عجیب به‌نظر برسد.

آنچه پس از این اطلاع‌رسانی ذهن هر خواننده علاقه‌مند به تاریخ را درگیر می‌کند، این است که در بهتی باورنکردنی از خودش بپرسد: «مگر کتیبه نادری ثبت نبود؟» و نقطه اوج این داستان همین است؛ یک کتیبه تاریخی که از سال ۱۱۵۵ هجری‌قمری تا امروز به حیات خودش ادامه داده است، تاکنون به فهرست آثار ملی ایران افزوده نشده بود. در این گزارش تلاش کرده ایم ابتدا با روایت تاریخ کتیبه نادری، اهمیت آن را به رخ بکشیم و سپس به‌سراغ مسئولان میراث‌فرهنگی برویم تا از آن‌ها درباره ثبت این اثر بپرسیم.

کتیبه نادری چیست؟

در زمان حضور نادر، شهر کلات یک موقعیت راهبردی داشت که می‌شد هم در آن خوب جنگید و هم خوب دفاع کرد. کوه‌های بلند، دورتادور این شهر را گرفته و فقط دو راه برای ورود به آن باقی گذاشته بود. هرکه می‌خواست کلات را تصاحب کند، باید از دروازه‌های آن می‌گذشت و این کار به همین سادگی میسر نبود. دربند اغوان‌شاه یکی از همین تنگه‌ها بود که می‌گویند در گذشته‌های دور، تنها راه ورود به شهر کلات بود؛ یک برج دیده‌بانی قدیمی با نام اغوان‌شاه، ورودوخروج افراد را کنترل می‌کرد تا بیگانه‌ها شهر را تصاحب نکنند.

کتیبه نادری که بر سینه کوهی بلند حک شده است، در این تنگه قرار دارد. کتیبه (با ابعاد یک در ۲.۵ متر) از زمین حدود پانزده متر فاصله دارد و روی آن ۲۴ بیت شعر به زبان ترکی و فارسی با یک خط نستعلیق خوش، حجاری کرده‌اند. شعر‌ها را شاعری به نام «گلبن» سروده که غیر از این نام، چیزی از او باقی نمانده است و جز اینکه از شاعران دربار نادری بوده است، حرف بیشتری نمی‌توان درباره‌اش گفت. زمان نگاشتن کتیبه که در دوران پادشاهی نادر بوده است، نیز دقیق معلوم نیست.

احتمال دارد این کتیبه هم‌زمان با آغاز ساخت دیگر بنا‌های کلات، بر دیواره کوه حک شده باشد. در منابع تاریخی نوشته‌اند که نادر هنگام برگشت از سفر هندوستان در سال ۱۱۵۳ هجری‌قمری، دستور اجرای چند طرح را در کلات داد و قاسمعلی‌خان جلایر و آقازین‌العابدین معمارباشی و آقامحسن معمارباشی و جمعی دیگر از افراد کارکشته را مأمور این کار کرد. پنج سال بعد نادر به کلات رفت و از بنا‌هایی که دستور ساخت آن را داده بود، بازدید کرد. کتیبه نادری هم در همین فاصله زمانی در دل کوه، زندگی خود را آغاز کرده بود.

کتیبه ای که ناتمام ماند

آن که نیت نادر برای درج کتیبه را اجرا کرده است، باید سینه پرچین‌وشکن کوه را صاف می‌کرده و صیقل می‌داده است تا جایی برای نوشتن اسرار پادشاهی بر آن آماده کند. خدا می‌داند آن زمان چه ابزاری در دست و چه همتی در دل داشته که توانسته است چنین هنری را بر دل کوه اجرا کند، اما متأسفانه نتوانسته است آن را به پایان برساند. ماجرا از این قرار است که با به انتها رسیدن زندگی نادر، عمر تلاش برای ساخت کتیبه و دیگر آثار برجای‌مانده در کلات هم به آخر می‌رسد و هر سازه‌ای که در دست ساخت است، مانند نقش‌های کاخ‌خورشید، نیمه‌تمام می‌ماند.

محققان تلاش زیادی کردند که با مقایسه این کتیبه با دیگر نمونه‌های مشابه، اطلاعات بیشتری درباره آن به‌دست بیاورند، اما به این نتیجه رسیدند که این سنگ‌نوشته منحصربه‌فرد است و نمی‌توان آن را با کتیبه‌هایی که نادر برای آرامگاه خودش ساخته است یا کتیبه‌های او در حرم مطهر امام‌رضا (ع) و حرم امام‌علی (ع) قیاس کرد.

این کتیبه نیمه‌تمام با آوردن نام شاعر در آخرین بیت، رها شده است. معمولا زمانی که شاعر تخلص خودش را درمیان ابیات می‌گنجاند، به معنای پایان سروده‌اش است و می‌توان از آن نتیجه گرفت که کار کتیبه رو به پایان بوده و فقط قرار بوده است نام سازندگان و تاریخ آن ذکر شود که مرگ نادر، آن‌ها را ناکام گذاشته است.

چرا این کتیبه در کلات، حک شده است؟

برپایه شواهد به‌جامانده از آن زمان، نادر قصد داشته است تمام دارایی و تشکیلات شخصی خود را در کلات مستقر کند. کلات برای نادر یک شهر خاص بود و او مدت زیادی از زندگی‌اش را پیش از آنکه تاج شاهی بر سر بگذارد، در این شهر گذرانده بود. کلات برای او تبدیل به وطنی شده بود که نمی‌توانست علاقه‌اش را به آن و آبادانی‌اش پنهان کند.

ازسوی دیگر این شهر میان کوه‌ها پنهان شده بود و برای مردان جنگاوری مانند او که می‌خواستند از دست دشمنان دور بمانند، پناهگاهی امن بود. در تاریخ نوشته‌اند که تیمور با هفده‌بار حمله نتوانست این دژ را فتح کند و آرزویش را با خود به گور برد. ازسوی دیگر کلات هنوز هم برای بلاد اطرافش، نقش یک تفرج‌گاه خوش‌آب‌وهوا را بازی می‌کند.

هیچ بعید نیست که طبیعت بکر و هوای خوش این شهر، انگیزه دیگری برای نادرشاه بوده است تا آن را برای محل زندگی خود انتخاب کند. او پس از هر سفر، سری به کلات می‌زد و بار‌ها اعلام کرده بود تصمیم بازگشت به این قلعه را دارد. همین رفت‌وآمد‌ها بود که باعث شد نام نادر بر روی آن بماند و این شهر با نام «کلاتِ نادری» شهرت پیدا کند. شاه افشار برای خودش در کلات آرامگاهی برپا کرد تا نشان بدهد که می‌خواهد ساکن آنجا شود. بدین‌ترتیب غنایم و ثروت نادر به کلات سرازیر شد تا وقتی پایه‌های سلطنتش متزلزل شد، در حصار آن آرام بگیرد.

او چند شب پیش از مرگش، مضطرب است. معیرالممالک از او دلیل این نگرانی را می‌پرسد و نادر می‌گوید: «اگر تا دوسه روز خود را به قلعه کلات برسانم که در این بین امری واقع نشود، این همه کدورات به فرح و سرور، بدل خواهد شد». با همه آنچه گفته شد، هیچ بعید نیست که نادر می‌خواسته است پس از پایان عمارت‌هایی که ساخته است، به کلات بیاید و عمر مانده را در این شهر بگذراند و در همین شهر هم دفن شود. کتیبه هم انگار منشور دولت او بود که بر ورودی شهر قرار گرفته بود تا در معرض دید رهگذران باشد، اما آنچه در سر نادر بود، با واقعیت مطابق نیفتاد و کتیبه هم هیچ‌وقت پایان خودش را ندید.

انگیزه نادر از نوشتن این کتیبه چه بود؟

آنچه در دل یکی پنهان است، فقط خدا می‌داند و بس. اگر بخواهیم انگیزه قطعی نادر را از ساخت این کتیبه بدانیم، فقط باید از خود او بپرسیم که چه در سر داشته است. اما ازآنجاکه این امر غیرممکن است، مجبوریم به آنچه شاه افشار برجای گذاشته است، استناد کنیم. نادر که برای خودش مرتبه و جایگاهی قائل بوده، بدش نمی‌آمده است که به روش پادشاهان بزرگی مانند کوروش و اسکندر و چنگیز و تیمور باشد و خود را ماندگار کند. آن‌ها نیز با نوشتن فتح‌نامه و حک کتیبه‌ها، می‌خواستند جاودانگی را در دل سنگ برای خود به ارمغان بیاورند و چنین کردند.

مضامین کتیبه گفته‌شده، دقیق و حساب‌شده است و انگار نادر می‌خواسته است به پرسشگری اذهان آیندگان درباره خودش، باورهایش و رؤیاهایش پاسخ بدهد. نادر می‌خواهد خودش را به خاندان تیمور منتسب کند تا ننگ نداشتن اعتبار خانوادگی برای سلطنت را از خود دور کند. ازسوی دیگر اخلاق پیامبری و دم مسیحایی و چهره‌ای به زیبایی یوسف (ع) برای خودش متصور بوده که خودش گمان می‌کرده با علم حضرت علی (ع) و بخشش حاتم طائی و حکمت لقمان، همراه شده است.

ازآنجاکه این کتیبه را گلبن به دستور نادر نوشته است، نباید توقع داشت که چیزی غیر از این باشد؛ البته اگر نادر چندسالی را کمتر زندگی می‌کرد، شاید خاطره خوبی از خودش در ذهن تاریخی ایرانی‌ها ثبت می‌کرد و اکنون محتوای این کتیبه تاریخی به واقعیت نزدیک‌تر بود. اما اکنون این کتیبه ارزشمند تاریخی، بیشتر به باور‌های غیرواقعی حاکم افشار درباره خودش اشاره می‌کند و از آن می‌توان انگیزه‌هایی مانند جاودان کردن نام، بیان خدماتش، نشان دادن کفایت و لیاقتش و نمایاندن خط‌مشی سیاسی و دینی او را برداشت کرد.

متن کتیبه نادر

کتیبه نادری سنگ‌نوشته‌ای به زبان ترکی است که در مدخل دربند ارغون‌شاه کلات و در ملک پدری نادرشاه افشار قرار گرفته است و علاوه‌بر متن، شامل ۲۴ بیت شعر نیز هست. اشعار این کتیبه که در سال ۱۱۵۵ تا ۱۱۵۷ قمری (۱۱۲۰ تا ۱۱۲۲ خورشیدی) بر روی صخره‌ای بزرگ با ارتفاع پانزده متر از سطح رودخانه نصب شده، متعلق به «گلبن‌افشار» از شاعران دربار نادر است که درباره او اطلاعات زیادی در دست نیست. این اشعار که در ستایش نادر بوده ابتدا با حمد خدا شروع می‌شود و همچون دیگر آثار نادر با مرگ او ناتمام می‌ماند. حکاک این کتیبه کم‌نظیر نیز ناشناخته است.

پرونده‌های تاریخی کلات درحال ثبت است

محمود طغرایی نخستین فردی است که به‌سراغش می‌رویم. او مسئول ثبت آثار تاریخی و میراث ناملموس اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان‌رضوی است و بهتر از هر فرد دیگری، می‌تواند ما را از جزئیات این خبر آگاه کند. سؤال نخست و اصلی ما از طغرایی، درباره دلیل به تأخیر افتادن ثبت این اثر مهم است. او در پاسخ، به تعداد زیاد آثار تاریخی خراسان اشاره می‌کند و می‌گوید: به‌مرور آثار تاریخی را در نوبت قرار می‌دهیم و آن‌ها را ثبت می‌کنیم.

این پاسخ اگرچه ما را قانع نمی‌کند، امید حفاظت از آثار ثبت‌نشده خراسان را در دلمان روشن نگه می‌دارد. مسئول ثبت آثار تاریخی خراسان‌رضوی درباره روند ثبت این اثر نیز توضیح می‌دهد: شناسایی، مستندسازی و حفاظت این کتیبه از گذشته آغاز شده است و فرایند تهیه پرونده ثبتی آن از سال۱۳۹۹ با تکمیل مستندسازی و گزارش حفاظتی آن به پایان رسید.

طغرایی درباره آثار ثبت‌نشده تاریخی مشابه نیز توضیح می‌دهد: در محدوده کلات نادری، آثار تاریخی بی‌شماری همچون منظر فرهنگی‌تاریخی کلات را داریم که بیش از ۱۲۰برج و دیواره سنگی، چندین آسباد و همچنین چندین آب‌انبار را شامل می‌شود و در شرف ثبت ملی است که مقدمه‌ای برای ثبت جهانی این آثار است.

بقایای پادگان نظامی و همان عمارت نادری در پهنه روستای خشت و چندین محوطه تاریخی دیگر، جزو آثار ثبت‌شدنی هستند که پس از بررسی تکمیلی، موضوع ثبت نهایی‌شان در استان، مطرح و قرار شده است سایر آثار تاریخی ارزشمند این منطقه نیز ثبت و حفاظت شوند.

او در پایان می‌افزاید: منطقه تاریخی و اسطوره‌ای کلات نادری، از نظر ظرفیت‌های تاریخی، طبیعی و فرهنگ اقوام، بی‌نظیر است و نیاز است باتوجه‌به زیرساخت‌های لازم، زمینه رونق گردشگری در شاخه‌های گوناگون آن فراهم شود.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا